- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات ورزشی
- المپیک در دوران باستان

المپیک در دوران باستان

المپیک در دوران باستان-olympics in ancient times
آسمونی" style="color: #0000ff;" href="https://asemooni.com/" target="_blank">اختصاصی آسمونی / مهدی زارعی
رویدادی که از یونان آغاز شد یونانیان حق بزرگی بر گردن بشریت و تمدن بشری دارند، هزار سال قبل و در شرایطی که در اقصی نقاط عالم، پادشاهان به عنوان «نیمه خدا» و قدرت مطلق حکمرانی میکردند، مردم دولت شهر آتن معتقد به دموکراسی و حکومت مردم بر مردم بودند و برای اولین بار به «انسان» بها دادند. در دورانی که هنر در «جنگاوری» خلاصه میشد، یونانیان تئاتر، مجسمهسازی و... را به اوج رساندند و در همان ایام فلاسفه بزرگ را به بشریت معرفی کردند. در چنین اوضاعی عجیب نیست اگر از چنین جامعهای انتظار داشته باشیم که برای قرنها جشنوارهای مذهبی – ورزشی با نام «المپیک» برگزار کرده و زورمندترین پهلوانان – که از دید آنها مورد توجه ویژه خدایان بودهاند – را برگزینند. اولین المپیک دوران باستان در سال 776 قبل از میلاد برگزار شد اما این اتفاق درخشان اتفاقی و یک شبه نبود... کوه المپ کوهی است با ارتفاع حدود 3 هزار متر در جنوب «تسالونیکا ». در یونان یونانیان معتقد بودند که خدایان آنان در این کوه و تحت فرمان زئوس خدای خدایان بر مردمان فرمان میرانند. افسانه شکلگیری المپیک نیز بر مبنای خصوصیات انسان گونه این خدایان شکل گرفت در این باره سه نظریه وجود دارد: طبق نظریه اول هرکول (هراکلس) در دشت المپیا در بخش کوچکی از «الیس» در نبرد با «آگیس» پیروز شد و برای تشکر از خدایان مسابقات المپیک را بنیان نهاد. اما طبق نظریه دوم در دورانی که خبری از ورزش و المپیک نبود خانواده سلطنتی معروف آتریوس در یونان حکومت میکردند. مؤسس این خانواده «تانتالوس » یکی از پسران زئوس بود. او یک بار از دست تنها پسرش «پلوپس » خشمگین شد و او را به عنوان طعام برای خدایان فرستاد، خدایان نیز تانتاتوس را کیفر دادند. بدینگونه که او را نزدیک به آب و غذا در جایی حبس کردند. اما هیچگاه اجازه نمیدادند تا به میزان کافی از خوردنیها و آشامیدنیها استفاده کند. نام او نیز از کلمه Tantalize بدین گونه باقی ماند. اما پسرش پلوپس به وسیله خدایان، دوباره به زندگی بازگشت و بعدها عاشق شاهزادهای به نام «هیپودمیا » شد. پدر شاهزادهخانم شرط ازدواج را شرکت در مسابقه ارابهرانی اعلام کرد. تا قبل از پلوپس بسیاری از مردان دراین مسابقه شرکت کرده بودند و پس از شکست دچار مجازات شده و کشته شده بودند. اما شاهزاده که نمیخواست بشری این چنین زیبا تلف شود، بدون اطلاع شاه و پلوپس به «میرتیلوس » رشوه داد تا پیچ چرخهای ارابه شاه را بردارد. این گونه بود که در هنگام مسابقه چرخهای ارابه باز شدند و پلوپس پس از این پیروزی، مسابقات المپیک را به افتخار خدایان آغاز کرد. پلوپس تا سالها پادشاهی کرد و جزیره یونانی «پلوپونز» از نام وی گرفته شده است... اما سومین و مشهورترین نظریه مربوط به جنگ زئوس و کرونوس میباشد. طبق اساطیر، کرونوش پدر زئوس بر روی کوه المپ زندگی میکرد. غیبگویی به او گفت که یکی از فرزندانش او را از تخت به زیر خواهد کشید چنین شد که کرونوس تکتک فرزندانش را بلافاصله پس از تولد میبلعید. اما «رئا» مادر زئوس، به محض تولد زئوس، قطعه سنگی را لای قنداق پیچید و کرونوس نیز متوجه نشد و سنگ را به جای زئوس بلعید. زئوس مخفیانه بزرگ شد و سرانجام به جنگ با کرونوس پرداخت. او پس از شکست دادن پدر، ابتدا دارویی مهوع به پدر خوراند و کرونوس پنج پسر و دختری که قبل از زئوس بلعیده بود، زنده بالا آورد. سرانجام زئوس پدرش را به «تارتاروس » جهنم عهد باستان فرستاد و از آن پس خدای خدایان لقب گرفت مسابقات المپیک نیز از آن پس و به یاد پیروزی زئوس آغاز شد.

المپیک در دوران باستان مسابقات المپیک آغاز شد عدهای از مورخین معتقدند که تا قبل از سال 776 ق.م نیز فستیوال المپیک برگزار میشده است. آنان میگویند این فستیوال تا سال 884 ق.م فستیوالی مذهبی بود و به احترام زئوس برگزار میشد. اما در آن سال «ایفیتوس» پادشاه «الیس» تصمیم گرفت که آن را بدل به جشنوارهای در بین مردمان تمامی یونبان سازد. او بدین منظور با دیگر دولت شهرها دست به صلحی موقت زد تا نمایندگان دیگر ایالتها نیز بتوانند با خیال راحت به دشت المپیاد سفر کنند... سرانجام از سال 776 ق.م مسابقات ورزشی المپیک نیز آغاز شد. طبق قوانین، آغاز المپیک در اوایل تابستان و ازفردای شبی بود که قرص کامل ماه در آسمان ظاهر میشد. از ده ماه قبل از این روز بزرگ فرستادگان ویژه به سراسر یونان اعزام میشدند تا قهرمان، اشراف و مردم یونان اصیل را به این مسابقات دعوت میکنند قهرمانان نیز برای شرکت در بازیها موظف به رعایت زندگی همراه با ریاضت بودند. آنان در کنارتمرینات سنگین، جز پنیر و فرآوردههای انگور و آب زلال، مجاز به خوردن هیچ غذای دیگری نبودند. آنان باید در این مدت نیایش و ادعیه مذهبی را نیز فراموش نمیکردند تا از لحاظ روحی و جسمی به اوج رسیده و با پاکی تمام در پیشگاه زئوس، خدای خدایان حاضر شوند. شروع بازیها با روشن کردن آتشدان بزرگ مقابل معبد زئوس انجام میگرفت، رئیس کاهنان معبد صفحهای فلزی مقعر و جلایافته را در برابر نور خورشید میگرفت و براثر تمرکز نور در کانون و تابش آن بر انبوهی هیزم، آتش برافروخته میشد تا در طول مسابقه روشن بماند و همانند هدیهای از سوی خدایان بر فضای بازیها نور بتاباند. آنگاه نوبت به ورود شرکتکنندگان به معبد زئوس بود و شرکتکنندگان پس از سوگند رعایت شرافت و اخلاق، به نیایش میپرداختند، مسابقه تنها مختص مردان بود و زنان و بربرها (غیر یونانیان) حق دیدن مسابقه را هم نداشتند و اگر کسی از این قانون عدول میکرد، از بالای پرتگاهی به پایین پرتاب میشد.