جمعه ٢٠ بهمن ١٤٠٢
محمد حسین صفرى

روایت اول

همواره انقلاب‌های عظیم تاریخ، جذاب هستند. واژه‌ی انقلاب در معنی، به معنای زیر و رو شدن یک چیزی می‌باشد. این واژه، در آغاز از اصطلاحات علم اخترشناسی بوده و در معنای چرخش دورانی افلاک و بازگشت ستارگان به جای اول به کار می‌رفت. انقلاب در هر چیزی می‌تواند اتفاق بیافتد. ما در فناوری، سیاست، اقتصاد و یا حتی فرهنگ می‌توانیم انقلاب‌های عظیمی را ببینیم. یک انقلاب، شامل تمام عناصر درام ، اکشن و شوک‌هایی است که می‌توانید از یک فیلم سینمایی بزرگ بخواهید.
سینما هیچوقت با ساخت فیلم هایی درباره انقلاب ها که مبارزات مردم را علیه نیرو‌های ستمگر و متجاوز نشان ‌می‌دهد غریبه ‌نبوده است. پرده سینما تا به حال فیلم‌هایی قوی و احساساتی را به تصویر کشیده که مبارزات مختلفی را علیه نیرو‌های غالب سلطه‌جویانه نمایش داده است.
برخی از بهترین تصاویر متحرک سینما، مبارزات حماسی و شورش‌های شدید، در فیلم هایی با موضوع انقلاب هستند که با معرفی قهرمانان ارزشی، مخاطبان خود را به وجد می آورند.
این فیلم‌ها چه انقلاب‌های تاریخی واقعی را به تصویر بکشند چه قیام‌های فانتزی، اغلب مملو از صحنه‌های اکشن به‌یاد ماندنی و غیرقابل انکاری برای تماشاگران هستند.
از زمانی که انقلاب اسلامی ایران در سینما به تصویر کشیده شد، سینماگران دغدغه مند به این موضوع پرداخته و از این قضیه داستان‌سرایی ها کرده اند، که شاهد نتایج موفقیت‌آمیز و بعضا پرسودی نیز در این راه بوده ایم. از یک گروه مبارز در دفاع از آرمانهای خود تا قهرمانان مردمی نظیر اندرزگو که مبارزات حق طلبانه ای را رهبری ‌می‌کرد، بر کسی پوشیده نیست که انقلاب‌ها یک موضوع هیجان‌انگیز در سینما هستند.
در این فصل از نوشتارهای سینمایی، شما عزیزان همیشه همراه را با ۱۰ فیلم سینمای ایران، پس از انقلاب اسلامی، که برایمان خاطره انگیز بوده و در حوزه ی انقلاب اسلامی نوشته و تولید شده اند آشنا و در کنار همدیگر به بازخوانی داستان آنها بپردازیم.
در میان شما عزیزان، هستند نوجوانان و جوانانی از نسل پویای امروز که موفق به تماشای برخی از این فیلم ها نشده اند، باشد که پس از آشنایی، ترغیب به تماشای نسخه ی کاملی از این فیلم های سینمایی ارزشمند شوند که به روایت برخی از وقایع تاریخ انقلاب می پردازند.

اكبر عبدى  و حسين سرشار در فيلم اى ايران
اكبر عبدى و حسين سرشار در فيلم اى ايران

 

ای ایران

ای ایران، فیلمی سینمایی از ناصر تقوایی که در سال ۱۳۶۸ تولید شده است تقوایی بیش از یک دهه پس از پیروزی انقلاب، داستانی را انتخاب کرده است که سوژه ای مرتبط با مبارزات مردمی و وضعیت مملکت در رژیم سابق دارد.
این فیلم که به نویسندگی خود تقوایی و با بازی اکبر عبدی، ثریا حکمت، حسین سرشار و غلامحسین نقشینه بوده است به دور از شعارزدگی در آن سالها مورد توجه اهالی رسانه و عامه ی مخاطبان مردم قرار می گیرد.

خلاصه داستان

در بحبوحه انقلاب، گروهبان مکوندی به ماسوله می رود و مردم را آزار می دهد. او برای آن که منطقه تحت نفوذش از شهرهای دیگر کم نیاورد، حکومت نظامی اعلام می کند. کسبه بازار، معلم ها و دانش آموزان مدرسه با او مقابله کرده فرزندش را می آزارند. هم زمان با فرار شاه از کشور ، مردم ماسوله به پاسگاه تحت فرماندهی او که جشنی به بهانه ارتقای درجه مکوندی در آن برپاست، هجوم برده بساطش را به هم می ریزند.
تقوایی هر چند به سیاق اکثر فیلم های مرتبط با انقلاب، روایتی از یک قریه دور از مرکز را به تصویر می کشد و خواه ناخواه به فیلم وجهی تمثیلی می بخشد اما با یک فیلم نامه منسجم و به دور از شعارزدگی سویه دیگری از این جنس سینمایی را پیش روی مخاطب قرار می دهد. فیلم سینمایی «ای ایران» فارغ از ایدئولوژی پردازی های مرسوم عمل کرده پیش از هر چیز، یک فیلم سینمایی درست، هنرمندانه و خوش ساخت است.
کنش و واکنش آدم ها باورپذیر بوده با طرز فکر و میزان آگاهی آن ها تناسب دارد. مکوندی انگار سمبل نظام طاغوتی حاکم بر کشور است که به جای حل مشکل، تنها به سرکوب و تهدید مردم می پردازد. فیلم در نهایت روی پیامی ملی گرایانه تمرکز دارد و چنان که از نامش هم پیداست، آزادی و آبادی ایران را مورد توجه قرار می دهد. این فیلم به نوعی بازخوانی قصه انقلاب است که با استفاده از یک داستان تمثیلی و مبتنی بر نظرگاه عامل ستم، فارغ از هر نوع حواشی، تقوایی تلاش می کند در آن با وسواس و دقتی هنرمندانه، یکی از بهترین فیلم های مرتبط با مبارزات انقلاب را بسازد.
در این فیلم طیف های مختلف دخیل در مبارزات انقلابی بازنمایی می شوند و از طرف دیگر در داستان، نقبی زده می شود به زندگی شخصی و خصوصی عمال حکومت و به جای ساخت شخصیتی مطلقا شرور و تخت، به یک پرداخت چندلایه و انسانی از آن ها توجه می گردد.

فيلم فصل خون
فيلم فصل خون

فصل خون

فصل خون در سال ۱۳۶۰ به نویسندگی خسرو حکیم رابط و کارگردانی حبیب کاوش ساخته شد و در آن علی نصیریان، ولی شیراندامی و جمشید لایق حضور داشته اند

خلاصه داستان

در یکی از بنادر شمال ایران، عده ای ماهیگیر از راه صید غیرقانونی، گذران زندگی می کنند. شیلات و ساواک برای جلوگیری از کار آن ها، دست به اقدامات گوناگونی می زنند. ابتدا عمو تراب را که چهره ی سرشناس و مورد احترام ماهیگیران است، دستگیر، شکنجه و تهدید کرده به خانواده اش هجوم می برند.
شبانه، هنگام ماهیگیری به ماهیگیران حمله می کنند اما چون نتیجه ای گرفته نمی شود، ساواک با چیدن توطئه ای می کوشد با بدبین کردن ماهیگیران نسبت به عمو تراب و تفرقه افکنی بین آن ها از کارشان جلوگیری نماید. از همین رو، میان آن ها چنین وانمود می کنند که عمو تراب همکار ساواک است. ماهیگیرها عمو تراب را می کشند اما عاقبت به واقعیت پی می برند.

با داستانی که حال و هوای "راه بزرگ آبی" ساخته جیلو پونته کوروو را دارد، کاوش یکی از نخستین فیلم های نسبتا خوش ساخت ناظر بر مبارزات انقلابی، فساد و دسیسه چینی عمال رژیم سابق را می سازد. تم اصلی داستان روشن است؛ ماموران ساواک می کوشند تا چهره های لیدر و مخالف را از اعتبار بیندازند. ماهیگیران اسیر فقر، راهی جز صید غیرقانونی ندارند و عمال رژیم بدون توجه به مسکنت آن ها با خشونت و قساوت مانع رزق شان می شوند.
فیلم به نسبت آثار مشابه، داستان پشرفته تری دارد و خصوصا با مرگ تاثربرانگیز عمو تراب و تصویر کردن فریب خوردن مردم، جنبه رئالیستی بیش تری به خود می گیرد.
ای خشم تان نشانه بیداد، فریادتان رساتر باد.

در این قصه با چیدمانی از نیروهای خیر و شر مواجه هستیم فیلم نامه "فصل خون" سر و سامانی مشخص دارد و از بسیاری فیلم های انقلابی که بعدها ساخته شدند نیز به نظر می رسد از وجوه داستانی یک سر و گردن بالاتر قرار می گیرد.
فیلم در زمره آثاری است که وجهی تمثیلی می سازند از فروپاشی نظام پهلوی.
خسرو حکیم رابط- نمایش نامه نویس شهیر رادیو و تئاتر- فیلم نامه را براساس داستانی با نام "آن جا که ماهی ها سنگ می شوند" نوشت. در عمق داستان اگر غور کنیم، چنین به نظر می رسد که انگیزه های اقتصادی فرودستان را به مبارزه با ستمکاران وا می دارد.
فصل خون، نخستین فیلمی بود که در سال 1360 به نمایش درآمد.

فیلم "فصل خون" در زمان اکران نیز در مطبوعات با بازخوردهای مناسبی همراه شد و هم چنین از نگاه منتقدان، فیلم قابل اعتنایی بود این فیلم در جشنواره ی مسکو، جایزه منتقدان را دریافت کرد. در آن زمان فیلم های این چنینی کم تر بودند و سینمای ایران، تجربه فیلم هایی مثل "فصل خون" را نداشت.
"فصل خون" از آن دسته فیلم هایی بود که درخارج از ایران هم فیلم موفقی واقع شد و در جشنواره "کن" هم شرکت کرد و مورد تشویق قرار گرفت.

جمشيد مشايخى  عزت الله انتظامى و داود رشيدى در خانه عنكبوت
جمشيد مشايخى عزت الله انتظامى و داود رشيدى در خانه عنكبوت

خانه عنکبوت

فیلم سینمایی خانه ی عنکبوت به کارگردانی علیرضا داوود نژاد در سال 1362 تولید شد و در آن بازیگرانی همچون زنده یاد جمشید مشایخی، زنده یاد عزت الله انتظامی، زنده یاد داوود رشیدی و محمدرضا داودنژاد حضور داشتند.

خلاصه داستان

پس از انقلاب در بحبوحه ماجرای حمله نظامی طبس، چهار مرد (تقی نیا، کامران، ثابتیان و تیمسار) که وابستگی هایی به نظام سرنگون شده ی سلطنتی دارند، در ویلایی گرد آمده در انتظارند تا کودتا پیروز شود. حمله ی نظامی طبس شکست می خورد و چهار مرد مستاصل از وضع خود و با ترس از گرفتار شدن، دیوانه وار به جان هم افتاده یکدیگر را از پای در می آورند.

در میان فیلم هایی که در سال های اول پیروزی انقلاب ساخته می شدند، "خانه عنکبوت" اثری متفاوت و متمایز بود. اولین نکته ی تمایز فیلم با دیگر آثاری که به نوعی به انقلاب می پرداختند، وجود ایده مرکزی جذاب در فیلم نامه بود. فکر گرد هم آوردن افرادی که هر کدام یک طبقه اجتماعی با طرز فکر سیاسی را نمایندگی می کردند در فضای آن دوره، جالب توجه به نظر می رسید.

در بحبوحه ماجرای حمله نظامی طبس، چهار نفر در ویلایی گرد هم می آیند و در انتظار می مانند تا کودتا پیروز شود. وقتی حمله نظامی طبس شکست می خورد، این چهار مرد دچار تشویش و اضطراب می شوند، به جان هم می افتند و یکدیگر را از پای در می آورند. خط قصه ی "خانه عنکبوت" شباهت هایی به داستان "ده بومی کوچک" نوشته ی آگاتا کریستی دارد. اما در پرداخت به این قصه، داودنژاد و همکار فیلم نامه نویسش فقط از خط این داستان استفاده کرده اند.
"خانه عنکبوت"در حد مقدور و ممکن، تیپ هایی را که هر کدام به تقابل با انقلاب رسیده بودند، کنار هم قرار داده و تا حد زیادی توانسته از آن ها تصویری دقیق و قابل باور ارائه دهد. وقتی عده ای در یک مکان محدود کنار هم قرار می گیرند و با دیدگاه های مختلف و حتی متضاد منتظر رسیدن به یک نتیجه و هدف مشترک هستند، طبیعی است که میان شان بحث و گفت و گو صورت بگیرد.

"خانه عنکبوت" به همین دلیل واضح، فیلم پردیالوگی است. تقی نیا، کامران و تیمسار هر کدام عقاید سیاسی خاص خودشان را دارند و دائم با همدیگر بحث و تلاش می کنند یکدیگر را متقاعد نمایند. از جایی ، تنش اوج گرفته همه به جان یکدیگر می افتند. فیلم ترکیب بازیگران فوق العاده ای دارد جز در آثار علی حاتمی سابقه نداشته که جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی و داوود رشیدی در یک فیلم با یکدیگر همبازی شده باشند و قطب چهارم ماجرا را هم ژورنالیست مشهوری تشکیل می داد که نقش یک نویسنده جوان را بازی می کرد. در گذر زمان "خانه عنکبوت" کم تر از دیگر فیلم های سیاسی- انقلابی دوران خودش رنگ کهنگی به خود گرفته است. با اینکه فیلم در فضای محدودی می گذرد به لحاظ دکوپاژ و میزانسن، اثری متنوع و جذاب است.

مهدى فخيم زاده در خاک و خون
مهدى فخيم زاده در خاک و خون

خاک و خون

فیلم سینمایی خاک و خون به کارگردانی کامران قدکچیان در سال 1362 تولید شده است که به یک قیام روستایی می پردازد. در این فیلم بازیگرانی همچون مهدی فخیم زاده، ژیلا سهرابی، احمد قدکچیان و حسین شهاب بازی می کنند.

خلاصه داستان

اسد، مالک بزرگ و سرمایه دار روستا، دهقانی به نام کاک خان را زیر فشار قرار می دهد تا زمینش را برای احداث جاده کارخانه به او واگذار کند. کاک خان امتناع کرده برای دادخواهی به شهر نزد شازده، پدر اسد، می رود. ملاقات با شازده نیز مشکلی از کاک حل نمی کند. وقتی کاک خان به روستا باز می گردد با جسد پسرش رو به رو می شود که افراد اسد او را به قتل رسانده اند.

به همسر کاک خان نیز ضربه ای وارده شده و عقل باخته است. کاک از اسد انتقام می گیرد. شازده با ایادی خود به روستا می رود. کاک با کمک شخصی به نام محمدجان قمشه ای تعدادی از همراهان شازده را از پای در می آورد و پس از کشته شدن محمدجان، دستگیر و به اعدام محکوم می شود. کاک خان را برای اجرای حکم به روستای زادگاهش می برند. در آن جا با همکاری گروهی از اهالی نجات می یابد. کاک از شازده انتقام می گیرد و به همراه همسرش و تعدادی از اهالی به کوه می زند.
"خاک و خون" فیلمی است که از گرد هم آمدن عوامل سینمای موج نو و با حضور حرفه ای های سینمای بدنه ساخته شده است.
ماجرای فیلم البته آشنا بوده و قبل و بعد از آن بارها و بارها به شیوه های مختلف تکرار شده است. اربابی به روستاییان ستم می کند و یک روستایی علیه او قیام می کند و روستاییان دیگر در این راه با او همراه می شوند.

"خاک و خون" که به نوعی متاثر از «تنگسیر» امیر نادری است، تلاش دارد تا رگه هایی از سینمای وسترن را نیز داشته باشد.
فیلم سینمایی"خاک و خون" به دلیل تجربه های قابل توجه قدکچیان در فیلم های قبلی اش ، ساختار بصری خوبی دارد و خسته کننده هم نیست؛ نویسنده تمام تلاش اش را کرده تا فیلم نامه ای کم ایراد بنویسد که هم قصه اش را تعریف می کند و هم به شکلی تمثیلی با پیروزی انقلاب اسلامی و ارزش های اجتماعی آن دوران هم راستا می شود: از ستم بالادستی ها جان فرودستان به لب شان می رسد و قیام می کنند. در این راه البته قربانی هم می دهند، اما در انتها پیروزی با مردم است.

در حقیقت، فیلم خاک و خون، این داستان انقلابی را دست مایه ای برای خلق یک قهرمان و تعداد زیادی صحنه های اکشن و جذاب قرار داده است. میرلوحی نویسنده ی فیلمنامه ی خاک و خون، هم تا پیش از درگذشتش در سال 1363 دو فیلم نامه ی دیگر با همین مضمون نوشت: "شیلات" و "تشریفات"که اولی را خودش کارگردانی کرد و دومی را مهدی فخیم زاده که نقش اول "خاک و خون" را هم بر عهده داشت ساخت.

اوایل انقلاب بود که این افراد در یک تعاونی فیلم سازی گرد هم می آیند تا همراه با تحولاتی که در کشور اتفاق افتاده در کنار وزارت ارشاد جلوی فیلم های فرنگی قد علم کنند و از رقابت ناتوان در سینمای پیش از انقلاب که باعث شده بود سینما به قهقرا برود، جلوگیری نمایند. آنها توانستند در این تعاونی، ریشه فیلم های فرنگی را در سینماها از بین ببرده و قوانین جدیدی برای اکران فیلم های ایرانی طراحی نمایند. اولین محصول آنها در آن تعاونی فیلم "خاک و خون" بود. در آن زمان شور انقلابی و هیجانات انقلاب در میان مردم دیده می شد و همه دوست داشتند از این بابت کاری انجام دهند. این فیلم در شهرستان ها به خوبی دیده و با استقبال مخاطبان رو به رو شد.

فیلم ريشه در خون
فیلم ريشه در خون

ریشه در خون

فیلم سینمایی ریشه در خون به کارگردانی سیروس الوند در سال 1363 تولید و به نسبت طبقه متوسط و انقلاب می پردازد.در این فیلم بازیگرانی نظیر فرامرز قریبیان، اکبر زنجانپور، حمید طاعتی و نعمت الله گرجی حضور داشته اند.

خلاصه داستان

جوانی به نام حجت که بر ضد قانون کاپیتولاسیون فعالیت می کند، قرار است به همراه رسول از روستایی به روستای دیگر منتقل شود. حجت در حمله ماموران کشته می شود، اما قبل از مرگ، کیف حامل اسناد خود را به رسول می دهد تا به روستای کلارآباد برساند. رسول که زخمی شده، به جنگل می گریزد و در کلبه پیرمردی به نام شیرعلی، که با نهضت جنگل مرتبط بوده است، پناه می گیرد. ماموران راه که می خواهند برای راهسازی کلبه شیرعلی را ویران کنند به او بدگمان شده زیر نظرش می گیرند. شیرعلی، رسول را یاری می دهد تا فرار کند و خود، با گلوله ی ماموران از پای در می آید.

الوند، با تجربه و سابقه ای که به دست آورده در این فیلم به سراغ سوژه ای آمده که به نوعی با جریان انقلاب پیوند می خورد. این بار داستان نه در بزنگاه انقلاب که در زمان تصویب حق قضاوت کنسولی آمریکاییان در ایران رخ می دهد؛ یعنی در زمان شروع حرکت جدی سیاسی فعالان انقلابی.
فیلم را البته باید به نوعی در ژانر اکشن دسته بندی کرد. سازندگان فیلم، احتمالا می دانستند که اگر این قصه را بخواهند به شکل روتین فیلم های مشابه پیش ببرند، جذابیتی برای مخاطب نخواهد داشت. به همین دلیل با استفاده از یک گروه بازیگری حرفه ای، خبره و محبوب و با بازنویسی فیلم نامه اولیه و تغییرات عمده، آن را به یک اثر قابل اعتنا تبدیل می کنند.

"ریشه در خون" فارغ از این که فیلمی است سیاسی و بستر آن مبارزات انقلابی است، یک فیلم سینمایی پرهیجان و خوش ریتم است. فرامرز قریبیان- ستاره ی سینمای دهه 60- در این فیلم، هم بازی قابل قبولی دارد. فیلم به نوعی الگوی سینمای موج نو را در پیش می گیرد و به همان اسلوب، قهرمان سازی و حادثه پردازی می کند و با کشته شدن شیرعلی در انتهای فیلم، آن تلخی تراژیک برآمده از سینمای دهه 50 را نیز به اثر تزریق می کند. از این نظر "ریشه در خون" فیلم خوش ترکیب و خوش ساختی است و در عین پرداختن به یک ماجرای سیاسی و تاریخی ، موفق می شود تماشاگر را نیز سرگرم نماید.

در این فیلم که به دلیل تعقیب و گریز فراوان در جنگل هیچ بازیگر زنی در آن حضور ندارد ، با یک اشاره تاریخی ظریف به قدمت جنبش انقلابی هم پرداخته می شود، در آن جایی از قصه که متوجه می شویم شیرعلی از همراهان نهضت جنگل بوده است.

داستان این فیلم نیز ماند اکثریت فیلم هایی که در آن سالها تولید شد و محوریت آنها مبارزه با ساواک بود تمی انقلابی و قهرمان محور دارد این فیلم ها به راه اندازی مجدد سینما در آن سالها کمک فراوانی کردند ریشه در خون با آنکه مسائل انقلابی در پس زمینه ی داستانش بود مانند فیلم های انقلابی دیگر با بازخوردهای مناسبی از طرف مخاطبان مواجه شد.

فيلم تشريفات
فيلم تشريفات

تشریفات

فیلم سینمایی تشریفات به کارگردانی مهدی فخیم زاده از جمله فیلم های انقلابی است که در سال 1364 تولید شد و در آن مهدی فخیم زاده علاوه بر کارگردانی در کنار بازیگرانی چون علی شعاعی و مهوش صبرکن بازی کرده است.

خلاصه داستان

جوانی مشهور به مطرب برای دزدی وارد خانه ای می شود. در خانه ی مجاور روحانی ای به نام توحید با موعظه های خود، گروهی از اهالی محل را بر ضد نظام سلطنتی می شوراند. پلیس امنیتی برای دستگیری توحید به محله هجوم می آورد. در این میان، مطرب نیز بازداشت می شود و در زندان به دلیل شباهت به روحانی شکنجه می شود. بازجو پی می برد که او توحید نیست. با وعده و وعید او را به هیئت توحید در می آورند و در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت می دهند. مطرب از کرده ی خود پشیمان شده علیه نظام سلطنتی سخنرانی می کند؛ پلیس او را دستگیر و اعدام می کند.

قصه ی این فیلم از "ژنرال دلارووره" روسلینی اقتباس شده است و در همان زمان نیز در اغلب نقدها به موضوع اقتباس از فیلم روسلینی اشاره شد. فیلم سینمایی "تشریفات"، با وجود سخت گیری های منتقدان در همان سالها، فیلم محبوب سینماروهای سال 65 بوده و بسیار هم خوب فروخت.
فخیم زاده در این فیلم داستانش را بسیار روان، جذاب و با ریتم و روالی تند بیان می کند. داستان این جوان در فیلم فخیم زاده، گرم،پرحس و حال و شیرین روایت می شود، فیلم ساز فضای خوبی برای اثرش ساخته موفق می شود تماشاگر را به خوبی با دوگانه ی مطرب و توحید همراه نماید. مرز میان یک شیاد با یک انقلابی و تبدیل اولی به دومی هم در فیلم، خوب از کار درآمده است.

"تشریفات" بارها از تلویزیون پخش شده و هنوز هم در ایام دهه ی فجر روی آنتن می رود. فیلمی که در دیدارهای مجدد هم قابل تماشاست. قطعا بخشی از جذابیت فیلم و کشش دراماتیک آن به منبع اقتباس باز می گردد ولی این همه ی داستان نیست ، توانایی فخیم زاده به عنوان کارگردان و بازیگر اصلی فیلم را نباید نادیده گرفت.

فيلم تیرباران
فيلم تیرباران

تیرباران

"تیرباران" فیلمی سینمایی است که به قهرمانی به نام اندرزگو می پردازد و در سال 1366 به نویسندگی و کارگردانی علی اصغر شادروان و تهیه کنندگی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ساخته شده است در این فیلم بازیگرانی مانند مجید مجیدی، جعفر دهقان، رضا چراغی وعطا سلیمانیان حضور دارند.

خلاصه داستان

بهمن ماه 1343 محمد اندرزگو به همراه چند تن دیگر رو به روی ساختمان مجلس منتظر می شوند تا حسنعلی منصور را ترور کنند. ترور با موفقیت انجام می شود، اما ماموران با تجسس بسیار، همه ی عاملین ترور، جز سیدعلی اندرزگو را دستگیر و اعدام می کنند. مامورین ساواک به دنبال اندرزگو هستند، چرا که او را از طراحان اصلی ترور می دانند، اما سیدعلی اندرزگو در لباس مبدل به مبارزه ادامه می دهد و چند بار تا مرز دستگیری می رسد، ولیکن باز نجات می یابد و هر بار مجبور می شود به همراه خانواده به شهری یا روستایی دیگر برود. آخرین بار ، مامورین ساواک ، محل زندگی او را محاصره می کنند و سیدعلی اندرزگو پس از یک درگیری مسلحانه ی سخت، به شهادت می رسد.

"تیرباران" با ویژگی هایی که دارد از این منظر دارای اهمیت است که از نخستین فیلم های حوزه مبارزات انقلابی است که قهرمانش شخصیتی حقیقی بوده و نامش در تاریخ ثبت شده است. همه می دانیم که در آن سال ها، پرداختن به زندگی این شخصیت ها تا چه اندازه به مثابه ی راه رفتن بر لبه ی تیغ بوده است.

فیلمی براساس زندگی شهید محمد اندرزگو که شرح مهارتش در تعقیب و گریز و تغییر چهره زبانزد تمام نیروهای انقلابی بود. همین خصیصه باعث شد که "تیرباران" برای مخاطب عام هم جذابیت هایی داشته باشد. فیلم پر است از صحنه های تعقیب و گریز و تیراندازی. ضمن این که ترفندهای خود اندرزگو برای فرار از ماموران ساواک در نوع خود جالب و جذاب است. ساختار و داستان فیلم به نوعی یادآور فیلم "روز شغال" به کارگردانی فرد زینه مان است.

در این فیلم شخصیت اندرزگو- فارغ از این که تا چه حد با واقعیت تاریخی زیستش تطابق دارد یا نه- جذاب از کار درآمده است. داستان فیلم آن قدر حادثه دارد که می شود از دل آن فیلمی بسیار جذاب تر درآورد؛ اما با توجه به امکانات و وضعیت سینمای ایران در میانه ی دهه 60 شاید چندان هم نتوان به گروه سازندگانش خرده گرفت. شادروان از کارگردانانی بود که در فیلم بعدی اش "بحران" هم حول و حوش سوژه های انقلابی باقی ماند و بعد هم با سراغ ژانر اکشن و دفاع مقدس رفت.

"تیرباران" بارها و بارها از تلویزیون پخش و بعدها حتی مستندی درباره ی آن ساخته شد که در این مستند همسر شهید اندرزگو و سایر رفقا و اعضای خانواده اش از تطبیق داستان با زندگی واقعی او صحبت می کنند. از نکات جالب فیلم "تیرباران" موسیقی خوبی است که زنده یاد مرتضی حنانه آن را ساخته است.

فيلم ترن
فيلم ترن

ترن

فیلم سینمایی "ترن" به نویسندگی و کارگردان امیر قویدل از جمله فیلم های خاطره انگیزی است که در سال 1367 تولید شد و به حرکت قطار انقلاب به صورت تمثیلی نظر دارد.
در این فیلم بازیگرانی نظیر زنده یاد خسرو شکیبایی، فرامرز قریبیان ، حسین ملکی، زنده یاد عنایت بخشی، امرالله صابری، و زنده یاد کیومرث ملک مطیعی حضور داشته اند.

خلاصه داستان

در اوج روزهای انقلاب، لکوموتیورانی پیر به نام فولاد، قطاری سوخت رسان را به مقصد اصفهان می راند. با اعتصاب کارگران شرکت نفت و راه آهن، برای رفع نیاز مردم، مسیر قطار را به سمت مناطق سردسیر تغییر می دهند. ارتش وارد عمل می شود تا محموله را پس بگیرد، اما فولاد با یاری دستیارانش مصمم می شود قطار را به مقصد برساند. مردم با مشعل های فروزان به همراهی قطار تا مقصد می آیند و لکوموتیوران در آخرین لحظات جان خود را در این راه از دست می دهد.

میان انبوه فیلم هایی که در دهه 60 با موضوع انقلاب ساخته شده اند، "ترن" را می توان خوش ساخت ترین فیلم آن دوره دانست. قویدل با تجربیات طولانی به دست آمده در دوران دستیاری، مشارکت در کارگردانی فیلم هایی مانند"عقاب ها" و ساخت فیلم تاریخی "سردار جنگل"، در ترن، خود را در مقام یک کارگردان مسلط به ابزار نشان می دهد.
"ترن" براساس طرحی از جمال امید، بهرام ری پور و حسن هدایت ساخته شد و البته فیلم نامه را خود قویدل نوشت. این که در زمستان 57 یک قطار سوخت رسان ارتش در مسیر حرکت با تلاش کارگران انقلابی تغییر مسیر می دهد و جای تامین نیازهای ارتش، به سوی مردم می رود و بعد ماجرای تقابل ارتش با کسانی که مسیر حرکت قطار را عوض کرده اند، هم از کشش داستانی خوبی برخوردار است و هم این که حرکت قطار به مثابه ی ادامه مسیر انقلاب، خوب از کار درآمده است.

استفاده از فرامرز قریبیان در نقش لکوموتیوران پیر هم در نوع خود جالب توجه است. قریبیان با گریمی سنگین، نقش پیرمردی به نام فولاد را بازی می کند که به جریان انقلاب می پیوندد. خسرو شکیبایی هم در نقش دستیار لکوموتیوران حضور موثر و جالب توجهی دارد.

نقش و سهم فرج حیدری به عنوان فیلمبردار ، در خوش ساخت از کار درآمدن فیلم را هم نباید فراموش کرد. هم چنان که موسیقی گوش نواز مجید انتظامی نیز یکی از جذابیتهای فیلم سینمایی "ترن" است. موسیقی درخشان و ریتمیکی که تم حماسی را با ضرباهنگ حرکت قطار تلفیق می کند و در لحظات پرالتهاب و پرتحرک فیلم، آمیزه ی خاطره انگیزی را به ثبت می رساند. این موسیقی بعدها به عنوان آرم بسیاری از برنامه های انقلابی مورد استفاده قرار گرفته است.

فیلم، محصول یک گروه حرفه ای است که در میانه های دهه ۶۰ اثری دشوار را به ثمر رسانده اند. جالب این که واکنش منتقدان هم نسبت به فیلم در مجموع مثبت بوده است.
"ترن" از جمله فیلم هایی است که در دهه ۶۰ ساخته می شد در روزگاری که می شد فیلم هایی مهیج و خوش ساخت را با مضمونی انقلابی جلوی دوربین برد و به موفقیت هم رسید. فرامرز قریبیان اولین جایزه اش را از جشنواره فجر برای این فیلم گرفت.

فيلم جای امن
فيلم جای امن

جای امن

فیلم سینمایی جای امن به کارگردانی مجتبی راعی در ۱۳72 تولید می شود که به ماجرای تاریخی هفده شهریور در سال 57 می پردازد.در این فیلم بازیگرانی مانند محمود پاک‌نیت، سودابه آقاجانیان، حسن جوهرچی، حسین یاری، زهره صفوی، ملیحه نظری و صدیقه کیانفر بازی می کنند.

خلاصه داستان

سعید برای فیلمبرداری از تظاهرات هفده شهریور‌ماه ۱۳۵۷ به میدان ژاله می‌رود. همسرش فاطمه با یکی از بستگانش به‌نام مریم در تظاهرات علیه نظام ستمشاهی شرکت دارند. پس از درگیری و تیراندازی، سعید زخمی شده دوربینش را به فاطمه می‌سپارد. ثابت‌پور، مأمور ساواک، که شاهد ماجراست، برای به‌دست آوردن دوربین و محتویات درون آن، فاطمه را تعقیب می‌کند، در نهایت ثابت‌پور به‌دلیل ناتوانی در انجام وظیفه ای که به او محول شده است، خلع مقام می‌شود، اما با گزارش یکی از مأموران به فاطمه و مریم می‌رسد. او مریم را غافلگیر کرده با شلیک چند گلوله او را از پای درمی‌آورد و سرانجام فاطمه نیز ثابت‌پور را به قتل می‌رساند.

جای امن، جانمایه‌اش را از جنایت پهلوی در ۱۷ شهریور ۵۷ می‌گیرد. در این فیلم ماجرای فیلمبرداری از رخداد‌های خونبار میدان ژاله و تلاش مأموران ساواک برای یافتن فیلم گرفته شده توسط یکی از حاضران در تظاهرات، حکم مقدمه‌ای بر اثری را دارد که تعقیب و گریز در آن حرف اول و آخر را می‌زند. مجتبی راعی جای امن را در اوایل دهه ۷۰ کارگردانی کرده است، فیلم با همان لحن دهه ی شصتی اش، بیشتر در قالب حادثه‌پردازانه قرار می‌گیرد و فیلمساز می‌کوشد تا قواعد ژانر را در تولید این نوع از فیلم‌ها را رعایت کند.

فیلم سینمایی جای امن، محصول دوره ی اول فیلمسازی مجتبی راعی است و او هنوز به پختگی و کمال دوران «تولد یک پروانه» دست نیافته است. جای امن در پخش مکرر تلویزیونی‌اش بیشتر دیده شد. این فیلم ازجمله آثاری است که سازنده‌اش آن را نه به سفارش که با صداقت و اعتقاد ساخته است. پس از فیلم های سینمایی "جستجو " و "خونبارش" این سومین فیلم سینمای ایران است که درباره ۱۷ شهریور ساخته شده است.

فيلم شب دهم
فيلم شب دهم

شب دهم

فیلم سینمایی شب دهم که به لحاظ موضوعی پیوندی میان جنگ تحمیلی و انقلاب است در سال 1368 به کارگردانی جمال شورجه ساخته شد. در این فیلم بازیگرانی همچون جهانبخش سلطانی، ولی الله شیراندامی، ملیحه نیکجومند و رضا بنفشه خواه بازی داشته اند.

خلاصه داستان

عزیز سحرخیز در شب دهم ماه محرم پس از درگیری خیابانی عزاداران با ماموران ارتش که برای حمایت از چند آمریکایی مست به خیابان آمده اند از مهلکه می گریزد و همسرش را تنها، رها می کند. او تا سال ها بعد، از حرکت خود احساس پشیمانی کرده موفق نمی شود فرزندش را که 16 ساله شده از زیر تاثیر برادر همسرش، نایب که عزاداران شب دهم ماه محرم را رهبری می کرده، خارج کند. پسر او به جبهه ی جنگ می رود و عزیز به دنبال پسر، روانه جبهه می شود اما در راه بر اثر موج انفجار، دچار فراموشی شده پس از بهبودی، خود را در موقعیتی متفاوت می بیند.

این بار نه کارگردانی برآمده از سینمای قبل از انقلاب که یکی از فیلم سازان محصول دوران پس از انقلاب، مبارزات مردمی را دست مایه ی اثر خود قرار داده است.
شب دهم، چند المان و گفتمان مهم ارزشی آن دوران را به هم پیوند می زند و در عین حال گوشه چشمی به ژانر اکشن و ملودرام دارد. در فیلم نامه، برای پرداختن به ریشه ی اختلاف میان عزیز و برادر همسرش نقبی زده می شود به ماجرای کاپیتولاسیون و گریز عزیز از دست نیروهای ارتش که به حمایت از آمریکایی ها وارد عمل شده است.

در برهه ای دیگر متوجه می شویم که عزیز در تظاهرات انقلابی هم حضور نداشته اما برادر همسرش از هدایت کنندگان این میتینگ ها بوده در کنار این تم، شاهد صحنه هایی از عزاداری ماه محرم هستیم و بعد ماجرا را در روزگاری پی می گیریم که انقلاب شده و با تجاوز صدام، میان ایران و بعثی ها، جنگ در گرفته و عزیز در تلاش است پسرش را از سیطره ی نفوذ دایی اش خارج کند و نگذارد او به جبهه برود. در این گیر و دار است که عزیز نه به طور ناگهانی که به تدریج و شاید ناخواسته دچار تحول می شود و حتی به دنبال پسرش به جبهه می رود.

فیلم سینمایی شب دهم، از معدود تلاش هایی است که برای گنجاندن توأمان انقلاب و جنگ تحمیلی در یک اثر سینمایی صورت گرفته و از این منظر می تواند دارای اهمیتی تاریخی باشد. شورجه بعدها بیش تر تمرکز خود را روی ژانر سینمایی دفاع مقدس گذاشت و با شناختی که از فضای جبهه ها داشت، فیلم های به مراتب بهتری ساخت.
فیلم "شب دهم که احساس تکلیف کارگردانش به انقلاب است متعلق به سال ها پیش است. سالهایی که نسل تازه ای از فیلمسازان ارزشی بنا به تکلیفی که درخصوص مسائل انقلابی و دینی بر گردن خود احساس می کردند؛ وارد سینما شدند.

در آن سالها هنوز تب و تاب جنگ از کشورمان رخت برنبسته بود و مردم، هم چنان اثرات، تبعات و حس و حال جنگ را در خود احساس می کردند. این فیلم با نگاهی به انقلاب، جنگ و دفاع مقدس تولید شد داستان فیلم پدری را نشان می دهد که نیم نگاهی به رژیم پهلوی دارد و با آن دیدگاه بزرگ شده است اما فرزندش، فرزند انقلاب و متاثر از فضای جنگ و دفاع مقدس بوده و عزم جنگ با دشمن متجاوز بعثی کرده است. فیلم "شب دهم" با کمک مرکز گسترش سینمای مستند تجربی ساخته شد و به اذعان شورجه به یکی از کارهای خوب و خاطره انگیز ایشان تبدیل شده است.

فيلم خونبارش
فيلم خونبارش

خونبارش

فیلم سینمایی خونبارش که همه چیز در آن گویا بر مدار واقعیت می چرخد به کارگردانی امیر قویدل و تهیه کنندگی رسول صدرعاملی در سال 1359 تولید شده و در آن بازیگرانی همچون زنده یاد قاسم دهقان، عباس اسدی گوئیچ، حسن نورهانی، سیدعلی غفوری، افشین و داوود خیابانی حضور داشته اند.

خلاصه داستان

این فیلم روایتی از سه سرباز گارد پادگان قصر است که در جریان درگیری‌های ارتش و مردم در میدان سبلان و نظام آباد، طی روز 17 شهریور سال 57، با اسلحه‌های خود میدان را ترک کرده و به مردم می‌پیوندند و در ادامه پس از مبارزه با رژیم ستمشاهی فراری می‌شوند، گروهی ، از طرف ساواک، مامور دستگیری این سه سرباز می‌شوند.
این فیلم‌ به روایت تهیه‌کننده اش، نخستین فیلم پس از پیروزی انقلاب است که درباره انقلاب تولید و همچنان دیدنی است. فیلم با ارجاع به ماجرایی واقعی که در حاشیه ۱۷ شهریور ۵۷ رخ داده است بنا را بر ارائه گزارشی با لحن مستند از روز‌های پر تب و تاب انقلاب می‌گذارد و جنبه اسنادی فیلم را با استفاده از آدم‌های درگیر ماجرا در نقش خودشان، تقویت می‌کند. خونبارش تلاشی است صادقانه که به هدفش برای انعکاس رخداد هفدهم شهریور نزدیک می شود.

سه روز پس از ورود حضرت امام(ره) به کشور، قویدل به صدرعاملی می‌‌گوید که دوست دارد یک فیلم بسازد و به این ترتیب، شاکله اولیه ساخت "خونبارش"شکل ‌می‌گیرد.
امتناع سه سرباز گارد از رویارویی نظامی با شرکت‌ کنندگان در راهپیمایی 17 شهریور و فرار از پادگان قصر با اسلحه‌هایشان موضوع جذابی در آن سالها بوده است.

خونبارش یکی از اولین تولیدات سینمای ایران پس از انقلاب است که در زمانه خود و در آن شرایط روزهای پس از پیروزی انقلاب، یک پروژه عظیم محسوب می‌شود. دانستن دو نکته درباره فیلم واقعاً جالب و حتی باورنکردنی است؛ اول این که، نه تنها قصه اثر واقعی است و همه ی شخصیت‌های فیلم حقیقی هستند و جالب ‌تر آن که، همه ی بازیگران فیلم، نقش خودشان را بازی می‌کنند. قاسم دهقان که بعدها به فیض شهادت نائل آمد و همقطارانش که از پادگان گریخته و به مردم پیوسته بودند، ایفاگر نقش سه سرباز خونبارش هستند. مورد جالب دیگر در جهان این فیلم فردی است که این سه سرباز را لو داده بود و او نیز نقش خودش را در فیلم بازی می کند.

نکته دوم و دیگر شاخصه فیلم امیر قویدل، بازسازی واقعه ۱۷ شهریور است. با وجودی که در حین تماشای خونبارش ممکن است احساس شود از تصاویر و فیلم‌های آرشیوی استفاده شده، در عالم واقع اما، تمام صحنه‌‌های راهپیمایی ۱۷ شهریور با حضور ۱۶ هزار نفر بازسازی شده است. خونبارش نه یک فیلم داستانی- مستند که اثری سینمایی نعل به نعل ساخته شده بر اساس اتفاقات واقعی و شخصیت‌‌های حقیقی است.
قویدل در سال‌های نخستین پس از انقلاب ۱۳۵۷ فیلمساز نسبتا پرکاری بوده است او فیلم‌هایی همچون خونبارش، برنج خونین، سردار جنگل و ترن را کارگردانی کرد.

پایان بندی

در این مقال به بررسی فیلم هایی با موضوع انقلاب پرداختیم؛ فیلم‌هایی که از گفتن داستان‌هایی درباره ی واقعیت‌های مبارزان و قهرمانانی که منجر به آزادی‌ ملتی در برابر شاهان ستمگر شده اند. شما تا کنون کدام یک از این فیلم های انقلابی را که معرفی شد تماشا کردید؟ از نظر شما بهترین فیلم با موضوع انقلاب کدام است؟
در کنار این ده فیلم شاخص و خاطره انگیز با موضوع انقلاب و قهرمانان نام آشنای آن، فیلم های بسیاری با موضوعات انقلابی در سینما و تلویزیون در طول این سالها تولید و به نمایش درآمده اند که پرداخت به آنها در این مجال نمی گنجد و باز همچنان بسیاری از نویسندگان و فیلمسازان با نگاه های متفاوت به موضوع انقلاب و خلق قهرمانانی جذاب که بعضا برگرفته از شخصیت های حقیقی هستند توجه نشان داده و در پی روایت هایی از تاریخ معاصر کشور عزیزمان، ایران هستند. کشوری که قهرمانان بسیاری را در دوره های مختلف تاریخی پرورش داده و به فرهنگ، تاریخ، ادبیات و حافظه ی نسل آینده هدیه کرده است. قهرمانانی که همیشه زنده اند و نامشان جاودانه است.

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «خلاصه ی مهمترین فیلم های سینمایی ایران» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.