- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم شاه کش
نقد فیلم شاه کش
نقد فیلم شاه کش-kingslayer movie review
دوشنبه 6 آبان 1398
آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank" rel="noopener">اختصاصی آسمونی نقد از لاله عالم
شاه کش شروع خوبی دارد، فیلم با نماهای لانگ شات از طبیعت کوهستانی برفی آغاز می شود و فیلمبرداری خوب و زیبا و در عین حال سخت از این منظرها، به مخاطب دیدن فیلمی زیبا و حساب شده را نوید می دهد. چند نفری از یک تلسکی میان ایستگاهی کوه پیاده می شوند. زنی سر می خورد و به نظر می رسد پایش شکسته است . دوستانش در هتل همان ایستگاه، جایی شیک و خاص که به نظر گران قیمت می باشد، قبلا اتاق رزو کرده اند. مخاطب ابتدا فکر می کند، ممکن است حوادث فیلم به این فرد پاشکسته مربوط شود اما این تنها تمهیدی است برای جذب تماشاگر و همراه ساختن وی با فیلم. در ادامه متوجه می شویم موضوع از این فراتر است و جسد زنی که می گویند قسمتی از بدنش توسط حیوانات (گرگ) خورده شده در همان حوالی یافته شده است . با ورود مردی به هتل مشخص می شود ، فیلم به شخصیت پا شکسته ربطی ندارد(البته کاملا هم مشخص نمی شود!؟) و تازه قرار است داستان فیلم شروع شود و شخصیت اصلی یا ضد قهرمان همان فردی است که وارد هتل می شود و ابتدا تماشاگر تصور می کند، خبرنگاری است که برای تهیه عکس و فهمیدن ماجرای مرگ زن به آنجا آمده است.
صحنه نفس گیر فیلم از آنجا شروع می شود که مرد در ظاهر خبرنگار با بازی “هادی حجازی فر “با مرد دیگری در حین شستن دست هایشان در دستشویی درگیر می شوند، چرا که وقتی خبرنگار از وی درباره زن مرده می پرسد و مرد دوم با لحنی ناشایست از زن صحبت می کند، توسط ضد قهرمان تا سرحد مرگ أسیب می بیند و در ادامه که شاهد گروگان گیری افراد ساکنان هتل توسط همان ضدقهرمان هستیم. کارگردان توانسته با شروعی خوب مخاطب را با خود همراه سازد و از بازی بازیگران شناخته شده نیز بهره ببرد و در طول فیلم هم متوجه می شویم که با یک فیلم معمایی پلیسی طرف هستیم که به خودی خود برای تماشاگران جذابیت دارد همچنین گوشه چشمی هم به مسائل اجتماعی دارد با این وجود در القای مفاهیم مورد نظرش ناموفق است. بهرحال اگر فیلمنامه محکم و شخصیت پردازی های درستی داشت ، می توانست فیلم خوبی باشد. چرا که در سینمای ایران به فیلم های پلیسی و معمایی کمتر پرداخته می شود و جای فیلم های خوب در آن خالی است و مثل هر ژانر سینمایی دیگر جای کار دارد. از طرفی طرح مسایل اجتماعی و پرداخت درست آنها درحالی می تواند، ارزشمند و مفید باشد که بتواند تاثیرگذار باشد و این در فیلم "شاه کش" اتفاق نمی افتد. مخاطب در این فیلم فقط می فهمد که مرد به ظاهر خبرنگار شوهر جسد زنی است که پیدا شده و بقیه قضایا تا آخر فیلم مجهول می ماند. اینکه چرا یک زن حامله بدون اطلاع همسرش با یک عده کوهنورد حرفه ای و اسکی باز در شرایط سخت جوی به کوه می رود ، سوالی است که تا انتها در فیلم برایش جوابی وجود ندارد و چرا مرد از وجود چنین دوستانی در زندگی زن خبر ندارد ، آن هم مشخص نیست ، سرو کله این دوستان از کجا در زندگی این زوج پیدا شده آن هم مشخص نیست .
فقط به صرف چند دیالوگ که از دهان مهناز افشار شنیده می شود که می گوید از دست تو خودکشی کرد یا جمله های دیگری شبیه آن ، چیزی مشخص نمی شود. همچنین بر روی پیغام گیر موبایل مرد نیز دیالوگی از زبان مادرزن مرد شنیده می شود که می گوید، کسی که بدبختش کردی، پیدا شده. معلوم نیست که چرا و چطور این زن بدبخت شده، از طرفی پیام دیگری از طرف زنش که اکنون جنازه اش پیدا شده بر روی تلفن مرد است که می گوید :"دلتنگت هستم و تو قرار بود بری و بعد یک هفته مرخصی بگیری و بیایی." چرا مرد بعد از یک هفته نیامده این هم باز در فیلم مشخص نیست. از طرف دیگر چرا وی یک عده را در هتل گروگان می گیرد آنهم مشخص نیست.
آیا در آن هتل و آن منطقه اتفاقاتی رخ می داده که با مرگ زن در ارتباط است ؟ از صحبت های اول فیلم مرد با مسئول هتل به نظر می رسد که قبلا وی به آن مکان می آمده. اما چرا او که به این مکان رفت و امد داشته، دیگر کوهنوردان را نمی شناسد؟این هم مشخص نیست، در صورتیکه به نظر می رسد آنها همه همسر وی را می شناختند. در طول فیلم مشخص نمی شود که آیا مسئول هتل واقعا تصور می کرده این فرد خبرنگار است یا واقعا می دانسته که همسر زن است ، و اشارات دیگری که انگار کوهنوردان همراه زن به نوعی در مرگ وی نقش داشته اند. اما در نهایت "شاه کش" تمام می شود با یک سری سوالات بی جواب که تنها تماشاگر را به یاد چند فیلم می اندازد که البته در پرداخت و شخصیت پردازی و فیلمنامه نتوانسته مثل آنها قوی عمل کنند.
فیلم سازی در فضاهای بسته و گروگان گیری "بعداز ظهر سگی "و "آژانس شیشه ای "را برای مخاطب تداعی می کند. پنهان کاری و نداشتن شناخت نزدیکان از یکدیگر و مسائل اجتماعی فیلم ، درباره الی را به یاد می آورد. نوش دارو بعد مرگ سهراب قصر شیرین رضا میرکریمی را ، کله گوزن ها بر دیوار هتل به مانند خط قرمز مسعود کیمیایی و ..... ودر انتها می توان گفت شاید به غیر از فیلمبرداری ، خوب "علیرضا قاضی" و طراحی صحنه جالب فیلم می توان به بازی و نقش متفاوت "مجید صالحی اشاره کرد.
اختصاصی آسمونی نقد از لاله عالم