نقد فیلم دیگران
آسمونی" href="https://asemooni.com/">اختصاصی آسمونی نقد از نجیبه نعمتی
به بهانه ساخت مجدد فیلم، با تمرکز بر “خانه جن زده “و بنابر درخواست مخاطبین سایت آسمونی نقد فیلم دیگران آورده میشود.
دیگران فیلمی تاثیرگذار با کارگردانی، آلخاندرو آمه نابار در سال 2001 ساخته شد.
فیلم دیگران 8جایزه گویا از جمله جایزه بهترین فیلم و همچنین بهترین کارگردانی را بدست اورد.
خلاصه فیلم:
سال 1945 میلادی است، جنگ جهانی دوم به تازگی پایان یافته است. در خانه بزرگ و در فضایی مه آلود، در جرسی، گریس استوارت( نیکول گیدمن) از یک کابوس شبانه بیدار میشود. او مادر دو فرزند به نام های آن (آلاکینا مان)و نیکلاس (جیمز بنتلی)است. فرزندان او دچار یک بیماری نادر هستند. آنها به نور حساسیت شدیدی دارند و اگر در معرض نور خورشید قرار بگیرند بدن هایشان کهیر میزند. او برای محافظت از آنها خانه را در تاریکی قرار میدهد. پردههای خانه همیشه کشیده شده اند. از برق استفاده نمیکند و تنها روشنایی که کودکانش میتوانند از آن استفاده کنند نور شمع است.
ورود سه خدمتکار جدید (برتا میلز(فیونلا فلانگان)، باغبانی به نام توتل(اریک سایکس)، و دختری لال به نام لیدیا(الن کاسیدی) روند معمولی خانه را بر هم میزند.
"گریس "روند روزانه را برای "برتا" توضیح میدهد، او در مورد کشیدن پردههای خانه و بسته بودن درهای خانه تاکید زیادی دارد.
"گریس "زنی سخت گیر است وآموزش او به کودکانش بدون انعطاف است. تربیتی که نیکلاس را به شدت میترساند؛ اما «آن» مرتب در حال پرسش است و هر آنچه مادر به او میگوید را باور نمیکند. «آن» مشکل بزرگ “گریس “است. دختری در آستانه ورود به نوجوانی با سوالاتش او را به چالش میکشاند. علاوه بر این مسائل، «آن» معتقد است خانه آنها روح دارد. او ادعا میکند ارواحی در خانه آنها زندگی میکنند کودکی به نام ویکتور که به همراه پدر و مادرش و یک پیرزن در خانه زندگی میکنند و ادعا دارند که خانه متعلق به انهاست.
صداهای عجیب و غریب" گریس "را متقاعد میکند که ارواحی در خانه سکنا دارند. پیدا کردن کتاب مردگان به شک او بیشتر دامن میزند. خانم "میلر" در خصوص بیماری سل که در سالهای پیش از این عده زیادی از سکنه را از بین برده است توضیحاتی به او میدهد علاوه بر آن به "گریس "میگوید که سابق بر این خود مدتی را در همین منزل به عنوان خدمتکار کار کرده است. شب هنگام ،نواخته شدن پیانو بروحشت گریس می افزاید. گریس روزی مه آلود از خانه خارج میشود. او در میان مه بالاخره همسر سرگردانش را در جنگل مییابد. همسرش «چارلز» که به جنگ رفته و مدتی است از او خبری ندارد و فکر میکرد در جنگ کشته شده حال به خانه برگشته است. گریس با خوشحالی او را به منزل میآورد.
"گریس "به باغبان دستور میدهد در حیاط منزل به دنبال قبرستان کوچکی متعلق به خانواده ویکتور بگردد ؛ قبرستانی که باغبان با برگهای خشک شده سعی در مخفی نگه داشتن آن دارد. خانم میلر معتقد است که گریس هنوز آمادگی لازم را ندارد.
فرزندان از برگشت پدرشان استقبال میکنند؛ اما با وجود اتمام جنگ "چارلز" بدون اینکه توضیحی بدهد دوباره برمیگردد. گریس برای «آن» برای مراسم تعمید لباس زیبایی تدارک میبیند و زمانی که برای مدت کوتاهی او را تنها میگذارد پیرزنی را مییابد که لباس «آن» را بر تن دارد و زمانی که به پیرزن حمله ور میشود متوجه میشود که پیرزن نابینا یک توهم است. «آن» برای برادرش نیکلاس توضیح میدهد که مادرشان مانند « آن روز» دیوانه شده بود.
روز بعد؛ پردههای خانه جملگی ناپدید میشوند. "گریس "با ترس از نور و روشنایی فرزندانش را به تاریکترین اتاق خانه میبرد. خدمتکاران را از خانه اخراج میکند. شب هنگام «آن» از خانه میگریزد و "نیکلاس" نیز به تبعیت از او خانه را ترک میکند؛ اما در این بین قبرستان کوچک را مییابند که قبر سه خدمتکارشان است. همزمان "گریس "عکسی از کتاب مردگان مییابد که اجساد سه خدمتکار خانم میلز ، توتل و لیدیا را نشان میدهد که در سال 1891 به سبب شیوع بیماری سل از بین رفتند.
"گریس" به اتاقی میرود که پیرزن نابینا به همراه والدین ویکتور به دور میز گردی در حال احضار ارواح هستند. گریس در مییابد که پیرزن در حقیقت یک مدیوم است و توانایی آن را دارد تا با ارواح ارتباط برقرار سازد. آن زمان است که تمامی خاطرات تلخ گذشته را به یاد میآورد.
گریس در مییابد که در یک بحران روحی، روانی فرزندان خود را با ب.
آن زمان همه چیز مثل تابش نور خورشید به داخل خانه برای او مشخص میشود . در حقیقت او، فرزندانش و سه خدمتکار مرده اند و آنها خود ارواح و دیگران هستند که خانواده “ویکتور “را میترسانند.
روز بعد خانواده ویکتور خانه را با هراس ترک میکنند.
کودکان گریس متوجه میشوند که دیگر نور خورشید آنها را اذیت نمیکند.
خانه به تسخیر ارواح آنها در میآید.
اما چرا دیگران...
دیگران کلمه کلی است. این عنوان در برگیرنده خیلی از مصداق های دیگر است. همه چیز غیر از آنچه خودمان هستیم «دیگران» محسوب میشود. در حقیقت دیگران به هر آنچه غیر خودی و ناآشناست و ما شناختی نسبت به آنها نداریم اطلاق میشود. یکی از مجهولات انسان دنیای مرگ و پس از آن است یعنی زمانی که روح از کالبد ما خارج میشود . تضاد دنیای زندگان و مردگان بخش بزرگی از فیلم های ژانر وحشت را در بر میگیرد. ناآگاهی شخصیت های فیلم از وقایع ماورالطبیعه نیز در این ژانر قرار میگیرد.
ساخته آلخاندرو آمه نابار، با استفاده از هر دو فرآیند فوق ژانر وحشت به گونه ای دیگر بر ارتباط و اتصال دو دنیای زندگان و مردگان نظر دارد. دو دنیای متضاد که گویی با هم وجوه مشترک دارند و میتوانند با هم دیگر در ارتباط باشند.
فیلم «دیگران»، نحوه ارتباط و تعامل روح ها با یکدیگر است؛ روح مردگان و زندگان. همه ما انسان ها به طور غریزی از دیگران میترسیم. علت ترس هم در نام آنها نهفته است. آنها جزئی از ما نیستند، دیگران اند. با ما فرق دارند، و همین تفاوت ظاهری، باطنی و یا از لحاظ موجودیت و هویت، موجب عدم شناخت ما نسبت به آنها میشود که در نتیجه، در نظر ما ترسناک جلوه میکنند. بنابراین، بخشی از موضوع این فیلم، ترس نیز هست: ترس از ناشناختهها.
پنج شخصیت مهم داستان هیچگونه از مشخصههای ژانر وحشت را ندارند. همه آنها مهربان، معصوماند و با انسانهای عادی تفاوتی ندارند؛ اما ترس اصلی در ذهن تاریک و به بن بست رسیده نهفته است. ترسهای آنها از تاریکی در مقابل روشنایی- توهم در مقابل حقیقت- و کلا ترس بدنه اصلی وحشت فیلم را در برمیگیرد.
فضای مه آلود فیلم و پردههای کلفت و تاریکی حاکم بر خانه در حقیقت فضایی است که اجازه پذیرش را نمیدهد.
شخصیت پردازی از دیگر موارد مثبت در فیلم دیگران است. شخصیت اصلی یعنی “گریس “به درستی پرداخته شده است، زنی سخت گیر که از نادانی به آگاهی میرسد و ما شاهد این روال هستیم.
گریس در ابتدا زنی قدرتمند، با اراده، سخت گیر و مهمتر از آن مادری مهربان و دلسوز است که برای آنها همه کار میکند؛ اما در مسیر داستان او را زنی خرافی که فرزندان خود را به قتل رسانده است، مییابیم. این سیر به درستی انجام گرفته و مخاطب فروپاشی او را در مییابد.
فیلم هر چند در ژانر وحشت قرار داده شده است اما فیلم دیگران به صورت کلی فیلم غیر متعارف است. فیلم بر خلاف سایر فیلم های قرار داده شده در این ژانر آگاهی دهنده است. فضای تاریک، وهم آمیز و وحشت در پایان به فضای روشن خاتمه مییابد.
ایجاد فضای ترسناک و وهم آلود برای فیلم در ژانر وحشت مقوله سختی است؛ اما کارگردان به همراه فیلمبردار آن در ایجاد این فضا بسیار خوب کار کرده اند. فیلمبرداری در فضای مه آلود و جو حاکم بر خانه به درستی انجام شده است.
فیلم کلوپاترا و تروا خوبه *