زمان مطالعه: 4 دقیقه
بیوگرافی ماریو کولونا( بخش اول)

بیوگرافی ماریو کولونا( بخش اول)

ماریو کولونا یکی از بازیکنان بزرگی بود که کمتر از آن چه شایسته اش بود، نامور شد.

ماریو کولونا بغل راست، هافبک راست و بغل چپ بنفیکا قهرمان پرتقال- فینالست جام باشگاه های اروپا و قهرمان 2 جام باشگاه های اروپا، یکی از بازیکنان بزرگی بود که کمتر از آن چه شایسته اش بود، نامور شد. اوزه بیو، کوشتا پریرا، آگواس و آگوستو در اروپا صاحب شهرت فراوان شدند، اما کولونا که به تحقیق وجودی ارزنده، همپا یا برتر از دیگران بوده، از این شهرت بی نصیب ماند. او دارای چنان کیفیاتی بود که برای فوتبال ایده آل به شمار می رفت، حتی رکوردهای او در دوومیدانی برای یک فوتبالیست عجیب به نظر می رسید. حال ببینیم این مرد که بود.

زمانی که ماریو کولونا 15 سال داشت مثل بیشتر نوباوگان موزامبیک نمی دانست برای زندگی چه راهی را انتخاب کند و این سرگردانی در انتخاب ورزش نیز دخالت داشت. او در آن سن به دوومیدانی علاقه داشت که بیشتر به یک آرزو شبیه بود. این نوع بازیکنان فوتبال که با زیبایی و طراوت حرکات خود، جمع بیشتری را مسحور می کردند، می توانستند چیزهای جالبی باشند. درهر حال این جوان سیاه با تفکر غنی و خواب های طلایی بسیار، مثل یک معجزه صبح روزی که از خواب برخاست، خود را عاشق فوتبال دید. روز پیش از آن، در مسابقه خردسالان، قهرمان دوی سرعت موزامبیک شده بود. این مسابقه در بین دو نیمه یک مسابقه فوتبال انجام شده بود. او دیده بود که تماشاگران برای یک حرکت ساده بازیکنان فوتبال بیش از قهرمانی او ارزش قائل بوده و تشویق می کنند و باز در جریان مسابقه دیده بود بعضی ها با سرعت بیشتر، پیروزتر و برخی با سرعت کمتر مورد سرزنشند. صبح روز بعد با خود گفت:

 

 

چرا من با این سرعت مورد توجه واقع نشوم؟

 

 

 خوب حالا چه باید کرد. او در برابر آینه به خود نگاه کرد و به خود گفت:

 

 

ماریو؛ چرا درتعقیب فوتبال نیستی که به زودی تو را بسیار مشهور خواهد کرد.

 

 

بعد از آن همه می دیدند که در کوچه ها و در هنگام خروج از مدرسه، ماریو با یک توپ پارچه ای بازی می کند. در عین حال به دوومیدانی نیز علاقه داشت و می توان گفت که هر دو ورزش را به خاطر یک چیز تعقیب می کرد؛ دوومیدانی را به خاطر ناموری تا آغاز کسب نام در فوتبال. وقتی 17 ساله شد کم کم فوتبال بازی می کرد و به لطف سرعتش می توانست کارهای بزرگی انجام دهد. در 17 سالگی قهرمان پرش ارتفاع موزامبیک شد، رکوردش 1.83 متر بود و پس از آن به 1.85 متر رسید. در همان سال 100 متر را در 11.6 ثانیه می دوید که بعد ها این رکورد را نیز به 11.3 ثانیه رسانید. در پرش طول هم رکوردش تا 6.80 متر افزایش یافت.

با این وجود چه اهمیتی داشت. در همین گیرودار عشق کولونا به فوتبال افزایش یافت. او طفلی غنی نبود اما دیده بود که اطفال غنی چگونه زندگی می کنند. هیچ چیز- برای این که این بازیکن به غنا و شهرت برسد- مانع نشد. او در خود چنین ضعفی سراغ نداشت. ایام کولونا بدون فایده گاهی در فوتبال و زمانی در دوومیدانی سپری می شدند. او درس می خواند، کار می کرد و در بین راه مدرسه و کارگاه می دوید یا توپ بازی می کرد. در نزد کودکان جهان از این نوع فراوانند، درس می خوانند، کار می کنند و بین این دو بازی هم می کنند. کولونا یکی از میلیون ها طفلی بود که در دنیای پورآشوب ما، مجبور بود مثل دیگران زندگی کند.

زندگی سخت و دشوار مخصوص به طبقات متوسط، یعنی درس و کار در اوان طفولیت. تابستان 1954 سرنوشت کولونا دستخوش تغییر شد و بنفیکا به سفارش یک روزنامه نگار از کولونا به لیسبون دعوت کرد. در آن هنگام بازی کولونا سخت جالب شده بود. او هیچ نمی دانست ولی روزنامه ها برای او سر و صدائی بلند برپا کرده بودند. شاید او به عمر خود حتی یک سکه پول برای خریدن روزنامه نداشت، اما در لیسبون برای او تبلیغات فراوان شده بود. وقتی در میان شگفتی بسیار به لیسبون رسید خبرنگاران به گرد او جمع شدند، او هیچ سوالی از کسی نداشت. در برابر تمام پرسش ها هم تنها دو کلمه داشت: بلی یا خیر. به همین ترتیب قراردادی که در پیشش گذاشتند بدون چون و چرا امضا، کرد. قرارداد بسیار ضعیف بود، اما ضعفی که هرگز حتی در خواب های طلایی کولونا نیامده بود. مواد قرارداد خیلی ساده و با نرخ آن روزهای دلار در ایران، چنین بود:

80 هزار تومان بهای قرارداد به مدت 2 سال، با ماهیانه 800 تومان

 این قرارداد محرمانه بود و قراردادی بود بسیار کم ارزش برای توانایی های کولونا، ولی بسیار سنگین و شگفت انگیز از نظر شخصی برای خود او. در ضمن این قرارداد، توصیه شده بود که کولونا دوومیدانی را ترک گوید. کولونا هم گفت: خداحافظ دوومیدانی، سلام به فوتبال.

 آن سال، سال انقلاب بود؛ اوتو گلوریا مربی فرانسوی از برزیل به بنفیکا آمد و تمام سازمان های بنفیکا را در هم ریخته، از نو بنیاد کرد. حضور کولونا در تیم مسئله ای شده بود زیرا آگواس صیاد آنگولایی، به تازگی پست سنترفوروارد را به شایستگی تصاحب کرده بود و کولونا نیز این پست را دوست می داشت. گلوریا، آگواس را از سنتر به گوش چپ فرستاد و کولونا را در سنتر گمارد و این خود یک تحول بزرگ بود، اما کولونا در سنتر، زیر نفوذ آگواس بود و آگواس که این پست را می پسندید، اکثرا گوش چپ را رها کرده و به مرکز می آمد. اما گلوریا باز شکل کار را تغییر داد. آگواس به سنتر و کولونا در بغل راست مستقر شد. این تغییر برای کولونا و بازی او یک پیروزی بود و بلافاصله کولونا با سرعت و مهارت خود در ردیف گل زن های خوب پرتغال قرار گرفت.

( ادامه دارد...)

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «بیوگرافی ماریو کولونا( بخش اول)» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره بیوگرافی ماریو کولونا( بخش اول) فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.