- آسمونی
- مجله اینترنتی
- عکس و خواندنی
- دل نوشته
- نگاه تو
نگاه تو
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود. با خودش گفت: "هییم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود"هیییم! امروز فرق وسط باز میکنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت. پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود"اوکی امروز دم اسبی میبندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد !روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!!فریاد زد..... ایول!!!!امروز درد سر مو درست کردن ندارم!
همه چیز به نگاه تو بر میگرده !
هر کسی داره با زندگیش میجنگه ...
ساده زندگی کن