نگاهی به ادبیات جهان
منظور از ادبیات جهانی، ادبیاتی است که مرزهای ملی و محلی را پشت سر گذاشته و وارد عرصه بینالمللی گردد. مواردی که ادبیات ملی و محلی با آن کار می کند، در ادبیات جهانی جائی ندارد. پورتال آسمونی در این بخش مطالب مفیدی در مورد ادبیات جهانی برای شما عزیزان تهیه و تنظیم کرده است که در ادامه می خوانید.
مسائلی که "ادبیات جهانی" را شامل می شوند، باید از نوع مسائلی باشند که مردم جهان را (ملت ها را) به هم پیوند زده و به هم نزدیک کند. تعدادی می پندارند که با ترجمه می توان ادبیات را جهانی کرد. این سخن، حرف بیهودهای بیش نیست. برای جهانی شدن، باید مسائل جهان را مطرح کرد، باید جهانی فکر کرد و جهانی عمل کرد.
اصطلا ح "ادبیات جهانی" برای اولین بار از طرف "کریستف مارتین ویلا ند" Christoph Martin Wieland (1733 – 1813) مورد استفاده قرار گرفت. ویلا ند از ادبیاتی صحبت می کرد ، که برای" homme du monde" یعنی مرد جهانی - نوشته شده باشد و منظور وی از مرد جهانی یا " homme du monde" در حقیقت مردم جهان بود. "گوتهولد افرایم لسینگ" Gotthold Ephraim Lessing نیز بعدها در ایجاد و اشاعهی این اصطلاح دخالت کرد. کتاب "ناتان دانا" اثر "لسینگ" را شاید بتوان یکی از اولین زیربناهای "ادبیات جهانی" نامید. ولی گوته در ایام پیری توانست این اصطلاح را در ادبیات وارد کرده و به قول امروزیها آن را جهانی کند.
این اصطلا ح در سال 1827 میلا دی از طرف گوته ، شاعر و نویسندهی آلمانی (1749- 1832) دورهی کلا سیک ، کمی تغییر ماهیت داده شده و میتوان گفت که گوته این اصطلا ح را صیقل داده و به مفهومی که ما امروزه از آن استفاده می کنیم،نزدیک تر کرده است. گوته معتقد بود که "ادبیات جهانی" باید از یک روح فراملی و فرامیهنی سرچشمه گرفته باشد تا این روح فراملی بتواند "ادبیات جهانی" را خلق کند. روحی که در چهارچوب مسائل و مشکلات ملی و میهنی و قومی و محلی اسیر و گرفتار باشد، هرگز نمیتواند به مسائل و مشکلات جهانی فکر کرده و راه حلی برای آنها بیابد یا "ادبیات جهانی" خلق کند.
گوته در تاریخ 31 ژانویه 1827 به منشی اش ، "اکرمان" Eckermann چنین نوشت:
" ادبیات ملی، دیگر حرفی برای گفتن ندارد. اینک دورهی ادبیات جهانی شروع شده، و همه باید در این راستا کوشش کنند و به آن شتاب بخشند."
ولی برای لسینگ، این دوره (یعنی دورهی ادبیات جهانی) هنوز شروع هم نشده بود. لسینگ که در این زمان درتئاتر شهر هامبورگ به کار اشتغال داشت، سعی داشت تا یک "تئاتر ملی" برای هامبورگ و برای آلمانیها بنا کند، زیرا که معتقد بود که ما آلمانیها هنوز "یک ملت" متحد نیستیم و این همت و کوشش را خود "رؤیای شیرین" نام نهاده بود.
سؤال اصلی و اساسی آن است که کدام ادبیات را می توان جهانی دانست؟ معمولاً گفته می شود که کتب آسمانی از قبیل قرآن و انجیل و تورات و غیره کتبی هستند که بیش از هر کتاب دیگری از قبیل رمان و داستان و قصه و دیوان شعرا چاپ و انتشار یافته اند و بدین علت در زمرهی ادبیات جهانی بشمار میآیند. حتی کتب آسمانی را نیز نمی توان در زمرة ادبیات جهانی دانست، تا چه رسد به کتب دیگر که تاثیر و تیراژ کمتری داشته اند. مثلاُ اگر ما انجیل را به عنوان کتاب مقدس مسیحیان مثال بزنیم، می توانیم نشان دهیم که امروزه تقریباً یک میلیارد نفر در جهان، مسیحی هستند و اگر هر کدام از آنها یک جلد از کتاب مقدسشان را در اختیار داشته باشند (که این امر خود محال به نظر می رسد) ولی در مثل مناقشه نیست، و ما فرض می کنیم که هر مسیحی یک جلد انجیل را در اختیار دارد. با وجود این ، یک میلیارد مسیحی، یک میلیارد از کتاب مقدس انجیل را در اختیار دارند. جمعیت جهان، امروزه بیش از 6 میلیارد نفر است. پس با این تفاصیل یک ششم جمعیت جهان دارای کتاب انجیل می باشند. آیا می توان گفت که کتاب انجیل در زمرة ادبیات جهانی است؟ با وجودی که فقط یک ششم جمعیت جهان آن را خوانده اند یا به آن اعتقاد دارند یا این کتاب را در قفسه کتابشان جای دادهاند. در مورد کتب دیگر از قبیل رمان و داستان و قصه و حکایت واشعار و غیره چه می توان گفت؟ نویسنده ای که کتابی را به زبان مادری اش نوشته ، به شرط مهم بودن موضوع و شیوة نگارش نویسنده، مثلاً به عنوان کتاب سال انتخاب می شود. یا اگر این اثر با اقبال نیکی مواجه شود، شاید جایزة ادبی نوبل را نیز دریافت دارد و مثلاً به 20 یا 30 زبان دیگر نیز ترجمه شود، ولی کلاً شاید مجموعة شمارگان یا تیراژ کل این کتاب به زحمت به 1 میلیون نسخه می رسد. 1 میلیون نسخه از یک کتاب ، در برابر 6 میلیارد نفرجمعت کل جهان، یعنی به نسبت یک 6 هزارم. و این جمله بدان معناست که از هر 6000 نفر جمعیت جهان ، 1 نفر این کتاب را خریده است. اگر ما تیراژ چاپ کتاب را در کشورهای آسائی و آفریقائی و حتی در قاره های دیگر به دقت بررسی کنیم، خواهیم دید که تعداد بیسوادان هنوز هم رقم بسیار بزرگی را تشکیل می دهند که از نعمت خواندن و نوشتن محروم هستند. ادبیاتی را میتوان جهانی نامید، که بر انواع ادبی دیگر (در سطح جهانی) تاثیرگذار باشد و تاثیر گذاشته باشد و این مهم را نمیتوان از طریق ترجمهی چند کتاب یا رمان کسب کرد.
یکی دیگر از معانی "ادبیات جهانی" آن است، که ما ادبیات خلقها و ملتهای مختلف جهان را برشمریم. مانند ادبیات فارسی، ادبیات عرب، ادبیات فرانسه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و غیره. ولی این فقط از لحاظ کمی است، نه کیفی. یعنی ما نشان دادهایم که فلان قوم یا فلان ملت، چه ادبیاتی دارد.
ولی همة این مسائل یک طرف، دفاع از ادبیات جهانی در طرف دیگر. ما باید به ترویج ادبیات در حوزة محلی، ملی و بین المللی یا جهانی بپردازیم و این معنی دیگر اصطلا ح “ ادبیات جهانی “ است. ادبیات جهانی را می توان مجموعه تمام و کامل ادبیات اقوام و ملل جهان در تمام ادوار نیز دانست.
گروهی برآنند که با ترجمهی ادبیات فارسی به زبانهای دیگر میتوان "ادبیات فارسی" را جهانی کرد. ادبیات فارسی هنوز "ایرانی" هم نشده، که ما بتوانیم آن را "جهانی کنیم. در کشوری که بیش از 70 میلیون نفر جمعیت دارد، ولی تیراژ کتابهای مهم و به قول معروف "خواندنی" هنوز به 5000 جلد نمیرسد، آیا میتوان گفت که ادبیات فارسی، واقعاً " فارسی" است. و گیرم که ما چند کتاب را به چند زبان دیگر ترجمه کنیم (که این زبانها نیز غالبا از شمار انگشتان دو دست نیز تجاوز نمیکنند و عمدتا زبانهای اروپائی را شامل میشوند)، آیا با این کار، ادبیات فارسی را جهانی کردهایم. زهی خیال باطل.
با وجودیکه این لفظ، یعنی "ادبیات جهانی" به ادبیات جهان راه یافته، ولی خود هنوز جهانی نشده است. چه شرایطی که برای جهانی شدن ادبیات در نزد ملل مختلف وجود دارند، راه جهانی شدن ادبیات را دشوار میکنند. مسیحیان، با مسلمانان، هندو با بودئی، ایرانی با عرب، ترک با ارمی، اروپائی با آسیائی ، سفیدپوست با سیاهپوست، زن با مرد، و . . . مقابله و نزاع میکنند.
ده رمان برتر تاریخی ادبیات جهان
- «فلاشمن» اثر «جورج مکدونالد فریزر»:
این رمان تاریخی مجموع خاطرات ژنرال «هری فاشمن» است که طی پنج سال از سال 1900 میلادی تا 1905 میلادی آنها را به رشته تحریر درآورده است.
این شخصیت که توسط «جورج مکدونالد فریزر»، نویسنده اسکاتلندی اولین بار در سال 1969 میلادی خلق شد، خاطرات خود از زمانیکه در مدرسه پسربچهای شرور بوده تا زمانیکه در یک ژنرال برتر ارتش تبدیل میشود را روایت میکند.
«مکدونالد»، نویسنده این کتاب در سال 2008 میلادی در سن 83 سالگی درگذشت.
- «جنگ و صلح» اثر «لئو تولستوی»:
«جنگ و صلح»، نه تنها مشهورترین اثر «لئو تولستوی»، نویسنده روس، که یکی از بزرگترین آثار ادبیات روس و از مهمترین رمانهای ادبیات جهان به شمار میرود که در سال 1869 میلادی نوشته شده است.
در این رمان طولانی بیش از 580 شخصیت با دقت توصیف شدهاند و یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است که به شرح مقاومت روسها در برابر حملهی سپاه ناپلئون بناپارت میپردازد.
منتقدان ادبی «جنگ و صلح» را یکی از بزرگترین رمانهای جهان میدانند.
- «استاد و فرمانده» اثر «پاتریک اُبرایان»:
«استاد و فرمانده»، اولین جلد از مجموعه داستانهای 20 جلدی اوبری-ماتورین است که در سال 1962 منتشر شده و داستان دوستی میان کاپیتان «جک اوبری» و «استفان ماتورین» را روایت میکند که بعدها به پزشک کشتی مرموز او و همچنین مامور اطلاعاتیاش تبدیل میشود.
اُبرایان از سوی منتقدان ادبی به خاطر نحوه پرداختن به جزئیاتو ارائه تصویر درست از تاریخچه زندگی مردان جنگ در طول قرن 19 میلادی از انواع اسلحه و نوع تغذیه گرفته تا محاورات روزمره و محیط پیرامون.
- رمان «ایوانهو» اثر «والتر اسکات»:
رمان «ایوانهو» اثر «والتر اسکات»،نویسنده انگلیسی، در سال 1819 منتشر شد.
رمان نخستین اثر نویسنده است که موضوعش کاملاً انگلیسی است.
منتقدان ادبی عنوان میکنند که منابع تاریخ رمان چندان موثق نیستند. چنانکه دشمنی میان ساکسونها و نورمانها در دوران سلطنت ریچارد اول که اثر به آن اشاره میکند مورد تصدیق مدارک آن زمان نیست.
والتر اسکات، چنانکه خود در تقدیمنامه اثر مینویسد فقط قصد داشته است که رنگ تاریخی زمان را حفظ کند. او ضمن اکتفا به اینکه چیزی مخالف واقعیت تاریخی در آن راه ندهد در انتخاب جزئیات مقداری آزادی برای خود قایل شده است.
این رمان در اروپا با موفقیتی عظیم مواجه شد و الهامبخش آثار موسیقی برجستهای در قرنهای 18 و 19 میلادی بوده است. و هماکنون بزرگترین جایزه ادبی در جهان برای رمانهای تاریخی بعد از مرگ «سر والتر اسکات» به نام او پایه گذاری شد.
- رمان «وراث» اثر «ویلیام گولدینگ»:
رمان «وراث» دومین اثر «ویلیام گولدینگ»، نویسنده انگلیسی است که در سال 1955 منتشر شد.
این کتاب درباره آخرین قبیله بازمانده از انسانهای نئاندرتال است که در دست انسان باهوش زمان خود گرفتار میشوند.
- رمان «گل آبی» نوشته «پنهلوپه فیتزجرالد»:
این اثر آخرین رمان فیتز جرالد است که در سال 1995 پنج سال قبل از مرگش منتشر شد. داستان این رمان که بر عشق استوار است در اواخر قرن 18 میلادی درآلمان و در طبقه اشرافی روی میدهد. برخی از شخصیتهای این رمان واقعی هستند.
- رمان «احیاء» نوشته «رز ترمین»:
این رمان داستان یک دانشجوی جوان پزشکی است که در پی نجات جان سگ پادشاه «ریچارد دوم»، به پزشک و جراح مخصوص همه سگهای پادشاه تبدیل میشود.
این رمان در سال 1989 میلادی منتشر شد و در همان سال نه تنها از سوی روزنامه انگلیسی زبان ساندی کتاب سال نام گرفت بلکه در همان سال نامش در پیش فهرست جوایز بوکر قرار گرفت.
- «نوزایش» نوشته «پت پارکر»:
این کتاب یک رمان تاریخی ضد جنگ است که اولین بار در سال 1991 میلادی منتشر شد. این کتاب همزمان با انتشار نامزد جایزه بوکر شد و از سوی منتقدان ادبی روزنامه نیویورک تایمز به عنوان یکی از چهار رمان برتر سال نام گرفت.
رمان «تولد دوباره» اولین جلد از مجموعه سه جلدی «جنگ جهانی اول» است که دو جلد بعدی نیز «چشم توی در» و «جاده روح» نام دارد.
این رمان که در سال 1991 نامزد جایزه بوکر شد، داستان یک روانپزشک ارتش است که در سال 1917 در یک بیمارستان جنگی تلاش میکند تا به سربازانی که به شوک فلج کننده (سربازانی که بر اثر ترس زیاد نه قادر به تکلم هستند و نه قادر به خوابیدن و راه رفتن) مبتلا شدهاند کمک کند.
- دختری با گوشوارههای مروارید نوشته «تریسی شوالیه»
رمان دختری با «گوشواره مروارید» نوشته «تریسی شوالیه »، نویسنده فرانسوی- سوئیسی است که این کتاب را در آمریکا و به عنوان دومین اثرش منتشر کرد و با استقبال زیاد مخاطبین و منتقدین مواجه شد. این رمان در تلاش است که با تکیه بر آثار نقاشی یوهانس ورمر، نقاش هلندی و اطلاعات تاریخی و شرایط اجتماعی زندگی در هلند در قرن 17 میلادی به بازسازی و یا بازتعریف زندگی ورمر بپردازد.
محور اصلی این کتاب تابلوی دختری با گوشواره مروارید است، که شوالیه دختر این تصویر را به عنوان راوی داستانش انتخاب میکند و با وی به درون زندگی شخصی و کاری «ورمر» سرک میکشد.
- رمان «ولف هال» نوشته «هیلاری مانتل»:
رمان «ولفهال» که «تالار گرگ» هم ترجمه شده است در سال 2009 میلادی منتشر و برنده جایزه من بوکر شد .
این کتاب که توسط «علیاکبر قاضیزاده» به فارسی ترجمه شده است، از زبان «توماس کرامول»، حقوقدانی که در دربار هنری هشتم، پادشاه انگلستان به قدرت میرسد جدالهای مرگبار بر سر قدرت و اتفاقاتی که در این میان در دربار میافتد را روایت میکند.
1 سال پیش
بسیار بی معنی و چرت بود...