زمان مطالعه: 6 دقیقه
چرا به ازدواج نصف دیگر دین می گویند؟

چرا به ازدواج نصف دیگر دین می گویند؟

حتما شما هم تا به حال این حدیث را که ازدواج نصف دین است و کسی که ازدواج می کند نصف دیگر دینش تکمیل می شود،...

marriage2
marriage2

حتما شما هم تا به حال این حدیث را که ازدواج نصف دین است و کسی که ازدواج می کند نصف دیگر دینش تکمیل می شود، شنیده اید، اما دلیل این امر چیست؟ پورتال آسمونی در ادامه این مقاله مطالب بسیار مفیدی در همین مورد عنوان می کند که از شما همراهان همیشگی آسمونی دعوت می کنیم تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.

احادیث پیامبران در مورد کسی که ازدواج کند، نصف دین خودرا به دست آورده است

 

 رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله : إذا تَزَوَّجَ العَبدُ فقد استَکمَلَ نِصفَ الدینِ ، فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی النِّصفِ الباقی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر گاه آدمی ازدواج کند ، نصف دین را به دست آورده است و برای نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند .

 

 عنه صلی الله علیه و آله : مَن تَزَوَّجَ فقد اُعطِیَ نِصفَ العِبادَةِ .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر که ازدواج کند ، نصف عبادت به او داده شده است .

 

 عنه صلی الله علیه و آله : مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دینِهِ، فَلْیَتَّقِ اللّه َ فی النِّصفَ الباقی

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : کسی که ازدواج کند ، نیمی از دین خود را حفظ نموده است و برای نیمه دوم باید تقوای خدا در پیش گیرد .

چرا ازدواج باعث کامل شدن دین می شود؟

marriage3
marriage3

در مقدمه گفتنی است که هدف کلی زندگی انسان قرب به خداوند است. کمال انسان هم در همین قرب و نزدیکی است. هدف کلی ازدواج و تشکیل زندگی هم در همین راستا چیزی جز نزدیک شدن به خداوند نیست. قرآن کریم نوید می دهد که با ازدواج زوجین به آرامش دست می یابند. این آرامش هم یکی از نیازهای انسان برای حرکت در مسیر تقرب به خداوند است. معیار ازدواج و انتخاب همسر هم برای یک فرد مومن و کسی که هدف اش همان هدف اصلی دین و زندگی است، ایمان است، یعنی کسی باشد که در مسیر قرب الی الله باشد و با ازدواج به همسر خود در این مسیر آرامش بدهد و کمک نماید.

اگر کسی با این معیار همسر خود را انتخاب کند، ازدواج نه تنها مانع تکامل نیست، بلکه خود عاملی برای پیشرفت معنوی و حرکت سریع تر در مسیر حقیقی کمال و زندگی است، ولی اگر انسان خدای ناخواسته درست و با معیار انتخاب نکند و کسی را برگزیند که با او در مسیر کلی و اصلی زندگی تفاوت و اختلاف اساسی دارد، این کار می تواند مانعی برای راه خدا و کمال محسوب می شود.

در هر صورت باید توجه داشته باشیم که قوی ترین نیازهای پایه انسان، نیازهای فیزیولوژیک است و یکی از قوی ترین این نیازها، نیاز جنسی است. این نیاز، بیشترین عامل سوق دادن انسان به طرف گناه است و به عنوان یک فاکتور بسیار مهم در درون انسان عمل می کند که نمی توان از آن به سادگی گذشت.

اگر برنامه ریزی مخرب معاندان اسلام را مطالعه نماییم می بینیم که از دیر باز برای جلب توجه و انحراف مسلمانان از این عامل استفاده می کردند. زمانی که مسلمانان، اندلس را فتح کردند، در مدت زمان کوتاهی با استفاده از زنان و دختران خود توانستند به راحتی بر مسلمانان غلبه کنند. اکنون هم بیشترین هجمه با برافروختن این نیاز در غیر مسیر اصلی خود، صورت می گیرد. امروزه هزینه های هنگفتی در این شبیخون فرهنگی توسط دشمنان انجام می شود و عاملی که نوک پیکان آنان به سوی آن نشانه رفته همین نیاز فیزیولوژیک جنسی است.

در زمینه ازدواج دو دیدگاه وجود دارد:

marriage4
marriage4

طبق دیدگاه اول، خود ازدواج کمال نیست، ولی زمینه کمال انسان را فراهم می آورد. سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که فرموده: هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند. (منتخب میزان الحکمة 2776 و کنز العمال 44403) بدین معنا نیست که ازدواج تکویناً مساوی نصف دین است. بلکه با ازدواج، اسباب بدست آوردن نیمی از دین که توسط این نیاز زیستی تهدید می شد، فراهم شده است.

اگراین نیاز به مسیر اصلی خود هدایت شود، حقیقتاً شرایط برای بسیاری گناهان فراهم نمی شود و شخص با برآورده شدن این نیاز به آرامش روانی می رسد

با ارضای این غریزه، برخی موانع عاطفی و روانی در مسیر انسان برداشته شده و طی مسیر هموار می گردد و صد البته که همه از این شرایطِ مهیا، استفاده نبرند و در یک نقطه، درجا زده و یا پسرفت داشته باشند.

دیدگاه دوم. این است که ازدواج به خودی خود، یک عمل مستحبی و عبادی است و نوعی کمال محسوب می شود مانند نماز که به خودی خود مقرّب انسان به خداست. طبق این دیدگاه با ازدواج نیمی از دین بدست آورده می شود. انسان در مسیر کمال به لوازمی نیاز دارد که یکی از اثر گذارترین آنها «ازدواج» است.

البته گاهی مشاهده می کنیم که برخی افراد با ازدواج در مسیر تقوا و قرب الهی قرار نمی گیرند که هیچ دچار غفلت بیشتری نیز می گردند و انحرافات تازه تری برایشان ایجاد می شود. در این زمینه باید توجه کنیم که بر اساس هر کدام از دیدگاه ها نمی توان تغییراتِ فردی را که پس از ازدواج سیر نزولی داشته و از درجه دینداری اش کم شده، را به ازدواج نسبت داد. عوامل بسیاری ممکن است باعث این عقب گرد باشد مانند تأثیر دوستان جدید یا انتخاب همسر نامناسب و فاسد، نداشتن برنامه دینی خاصی در شرایط جدید، تأثیر محیط، خصوصاً محیط های جدید مانند بستگان همسر، بیش از حد دنبال مادیات رفتن در اثر چشم و هم چشمی یا به علل دیگر، غرق شدن در سختی ها و فرصت فکر برای خود باقی نگذاشتن و... .

ازدواج مومن با مومن چیزی جز در کنار هم قرار گرفتن یک زوج در جهت کمال نیست و امکان ندارد انسان را تنزل دهد. اگر تحقیق مختصری انجام دهید یقیناً به این نتیجه می رسید که اشکال کم شدن دین در این افراد به مسائل دیگر برمی گردد نه ازدواج.

کسانی که با ازدواج در پیشرفت معنوی آنان تغییری حاصل نمی شود، عیب متوجه خود آنان است نه ازدواج. این افراد مانند شخصی هستند که تمامی امکانات ورزشی برای او فراهم است اما ورزش نمی کند. ایراد به خود او برمی گردد. در مورد ازدواج هم اسباب و مقتضیات برای کامل کردن نیمی از دین آماده شده است.

بنا بر دیدگاه دوم نیز«ازدواج» وظیفه خود را انجام داده و درجه ای از کمال را در فرد ایجاد می کند. اما آن فرد ممکن است با انجام بسیاری کارهای دیگر، نه تنها در نصف دیگر دین خود نکوشیده بلکه در صدد تخریب نیمه ای از دین که دارد نیز بر آمده باشد.

اگر افرادی با ازدواج، به جای پیشرفت، پسرفت داشته اند به خاطر این است که هدف درستی نداشته اند. ازدواج، دستور خداوند و گامی در جهت اوست. برخی گمان می کنند وقتی ازدواج کردند دیگر در مسائل جنسی آزاد هستند و به راحتی می توانند از فیلم های مبتذل و... استفاده کنند با این تصور که ما دیگر ازدواج کرده ایم.

بار دیگر تأکید می شود که اگر اشکالی هست متوجه ازدواج نیست بلکه متوجه افرادی است که از ازدواج، بهره درستی نگرفته و از آن در جهت صعود معنوی استفاده نمی کنند.

اسلام به ذات خود ندارد عیبی - هر عیب که هست از مسلمانی ماست

متأسفانه ازدواج از یک امر مقدس، ساده و سالم، تبدیل به وسیله ای دیریاب، دارای حواشی غیر مشروع و متعدد در آمده. برگزاری جشن هایی که همراه با اسراف، گناه و ... است با هزینه هایی که معمولاً با قرض و وام های سنگین و ... برگزار می شود، نه تنها موجبات آرامش را فراهم نمی آورد بلکه فشار روانی نیز ایجاد می کنند.

اگر انتخاب همسر و سایر برنامه ها با موازین اسلامی و با اعتدال صورت گیرد نه تنها موجب کمال و نصف دین است بلکه زمینه را برای بدست آوردن نیم دیگر دین نیز آماده تر می کند. با ازدواج می توان محیط معنوی مناسبی برای سیر به سوی معبود حقیقی فراهم آورد.

ازدواج ، همراه با خوبی ها ومشکلاتش، تلخی ها و شیرینی هایش، موضعی برای امتحان الهی نیز هست. و انسان را آبدیده و فهمیده می کند با این شرط که انسان وارد قرقگاه های الهی نشود.

برای دچار نشدن به مشکل کمرنگ شدن دین باید:

  1. هدف درستی از ازدواج داشته باشیم
  2.  در انتخاب خود بسیار دقت نماییم.
  3.  مراقب محیط اطراف و دوستان باشیم.
  4.  نگذاریم زندگی فرصت فکر کردن و به خود اندیشیدن را از ما بگیرد.
  5.  همیشه اعتدال را سرلوحه زندگی قرار دهیم.
  6.  در همه حال به خدا توکل کرده و در صدد ارتباط قوی تر با او باشیم.
  7.  گاهی اوقات در زندگی وقتی برای تجدید نظر در اهدافمان قرار دهیم.
نظر خود را درباره «چرا به ازدواج نصف دیگر دین می گویند؟» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
ارزیابی مهاجرت
: برای دریافت مشاوره درباره چرا به ازدواج نصف دیگر دین می گویند؟ فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.