
19 دی ، قیام خونین مردم قم (1356 ه ش)
در 19دی سال 1356هجری خورشیدی ، قیام بزرگ مردمی علیه رژیم ستم شاهی در قم برگزار شد که به قیام خونین مردم قم شهرت دارد . پس از شهادت آیت الله مصطفی خمینی ، تظاهرات مختلفی در شهرهای گوناگون از جمله تهران ، ساری ، اصفهان ، مشهد برگزار شد که همه این تظاهرات مفهوم خاصی را به ذهن متبادر میکرد و آن زندهکردن یاد امام خمینی (ره) قافله سالار انقلاب اسلامی بود.

بههمین دلیل عمال شاه بر آن شدند که به نوعی چهره امام خمینی (ره) را در میان عامه مردم مخدوش سازند و به این ترتیب دست به انتخاب خطرناکی زدند که هزینه سنگینی را نیز برای آن پرداخت کردند .
صبح 18دیماه طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی تظاهرات و راهپیمایی خود را آرام به سوی منازل مراجع وقت آغاز کردند و با تجمع در مقابل منازل ایشان با دادن شعارهایی به حمایت از امام پرداختند . عدهای از طلاب در مقابل بیت مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی (ره) تجمع کردند .
موقعیت قم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست و کمتر انسانی در دنیاست که از انقلاب اسلامی ایران اطلاع داشته و از نقش قم در این انقلاب بی اطلاع باشد . چه در طول نهضت انقلاب اسلامی و چه پس از پیروزی آن ، قم زادگاه حوادث مهم تاریخی بوده است . لیکن دو حادثه بسیار مهم آن از ویژگی خاصی برخوردار است ؛ یکی جرقه ی انقلاب (قیام 15 خرداد 1342) و دیگری آتش انقلاب (قیام 19 دی 1356) که هر دو در بستر تاریخ این شهر زاده و رشد یافت .

با نگاهی به گذشته و اوضاع و احوال ایران در آن زمان به خوبی در خواهیم یافت که چگونه حکام و پادشاهان بر مردم این کشور حکمرانی کرده و از دسترنج این ملت برای خود سفره های رنگین گسترده و ثروت این ملت را بر باد می دادند .
در سال 1341 که شاه ایران با سفر به آمریکا دستورهای لازم را برای اجرای انقلاب سفید خویش ، گرفت در 19 دی از مردم خواست تا در انتخابات نمایشی شرکت کرده و برای اجرای اهداف آمریکایی شاه به لوایح پیشنهادی رأی بدهند . که در اینجا نیز شهر مقدس قم با هدایت و رهبری امام خمینی (ره) این رأی گیری را تحریم و به مخالفت با آن پرداخت.

آسمونی : تاریخ ، روحیه حماسی و انقلابی مردم این سرزمین را روزی به ثبت رسانید که محمد رضا شاه پهلوی در سال 1341 به منظور جلب اعتماد علماء حوزه و فریب مردم به این شهر سفر کرد و پس از آن که در 4 بهمن سال 41 در میدان آستانه از اتومبیل خود پیاده شد تمامی آرزوهایش را بر باد رفته دید ؛ زیرا صحنه هایی را به نظاره نشست که انتظارش را نداشت .
نه تنها از مردم استقبال کننده ، کسی را ندید بلکه کارمندان اداری و دولتی و روحانیون نیز به چشم نمی خوردند و سکوتی شگفت بر شهر حکمفرما شده بود . گویا شاه به شهری پر از دشمن قدم نهاده است . از شدت خشم و اضطراب از رفتن به حرم منصرف گشته و از همانجا بازگشت .