
ترفندهای مدیربرنامه ها برای توجه هواداران به تبلیغات

استادیوم فوتبال
فوتبال و تماشاگران
تماشاگران مسابقات ورزشی، بزرگ ترین قدرت این مسابقات هستند. قدرتی که البته خودشان هرگز نمی دانند چه نیرویی دارند. امسال و با مشکلاتی که بعد از شیوع بیماری کرونا ایجاد شد و چالش بزرگ اتحادیه ها و فدراسیون ها برای تعطیلی مسابقات و البته برگزاری مسابقات بدون تماشاگر، بیشتر از هر زمان دیگری احساس شد که بدون تماشاگرها، خیلی از سازمانها ضرر می کنند و این، تیمها و فدراسیون ها هستند که باید به هر شکل ممکن، تماشاگرا را به دیدن مسابقات ترغیب کنند.

ویو سیمون و آندروجنینگز ویو سیمون و آندروجنینگز در کتاب اربابان پشت پرده المپیک از بازیهای المپیک 1976 می گویند و مسابقه دوهای استقامت آن المپیک. لاسه ویرن، پلیس فنلاندی یکی از امیدهای اصلی قهرمانی بود که در المپیک 1972 مونیخ، هم طلای 5 هزار متر و هم طلای 10 هزار متر را به خود اختصاص داده بود. او این بار هم دو مدال طلا به کلکسیون خودش اضافه کرد. اما کاری که بیشتر از قهرمانی هایش مورد توجه قرار گرفت، شادی بعد از قهرمانی اش بود. در آن زمان، مطابق با منشور المپیک، هیچ شرکتی حق تبلیغات در المپیک را نداشت و ورزشکارانی که از طریق تبلیغات، درآمد کسب می کردند، حرفه ای شمرده شده و حق حضور در المپیک را نداشتند. اما لاسه ویرن بعد از قهرمانی، پا برهنه شد و در حالی که دور افتخار می زد، کفش های ورزشی مارک تایگر خود را به تماشاگران و دوربین ها نشان داد. کسی نمی توانست او را به خاطر این نوع شادی کردن، حرفه ای بداند یا توبیخش کند. اما همه استادیوم و البته همه دنیا تصاویر ویرن و مارک کفش او را دیدند! این نوع ابتکارات، به شکلهای مختلف توسط افراد مختلف به کار رفتند. مثلا « جان اسمیت» یک مدیر برنامه فوتبال که تا امروز مدیر برنامه بیشتر از 400 بازیکن فوتبال بوده، توضیح داده که بسیاری اوقات شادی بازیکنان و حتی مصدومیت آنها، فقط برای این بوده که تماشاگران بهتر، تبلیغات را ببینند و این مساله شرکتهای تجاری را ترغیب کند که در فوتبال سرمایه گذاری کنند.

جان اسمیت اسمیت در این باره می گوید:« ما سعی داشتیم شرکت های بزرگی مثل کوکا کولا و مارس را وارد تجارت کنیم. این مساله نیازمند دیده شدن تبلیغات کنار زمین بود. در بازی های دوستانه ای که برگزار می شد تبلیغات را دور تا دور زمین می چسباندیم و زمانی که بازیکنان خوشحالی می کردند، به دستور ما به سمت آنها می رفتند. گاهی اوقات اتفاق می افتاد که بازیکنان چیزی حدود 50 متر به سمت محل تبلیغات می دویدند تا در اونجا خوشحالی کنند و خودشان رو به زمین می انداختند تا دوربین بتواند روی تبلیغات بیشتر زوم کند. حتی بعضی بازیکنان بعد از تعویض شدن، یک بار دور زمین می دویدند و بعد، برای بستن بند کفش هایشان می ایستادند تا به نوعی تبلیغات روی زمین را در تصویر قرار بدهند. ما با این ترفندها در حال شکستن تمام موانع بودیم .» به تدریج موانع کنار رفتند. المپیک جایی شد برای ورزشکاران حرفه ای و در حضور کمپانی های بزرگ تبلیغاتی. و تماشاگران استادیوم ها هم بخشی از این دنیای جدید شدند و حتی می توان استادیوم هایی را دید که تبلیغات با کمک تماشاگرها انجام می شود. مثلا کافی است در هنگام برگزاری بازیهای بایرن مونیخ در استادیوم آلیانز آره نا، در هنگام ضربات کرنر به دقت به تماشاگرها نگاه کنیم. خیلی ساده می توان بخشی از سکوها را دید که علامت اسپانسر باشگاه رویش طراحی شده و تماشاگران آن قسمت از جایگاه، با لباسهایی در آن صندلیها می نشینند که طرح تبلیغاتی در طول مسابقه کاملا به چشم بیاید. این هم، راهکاری است برای استفاده از تماشاگرها در استادیوم که قطعا در آینده، بیشتر در سراسر جهان، خواهیم دید. مهدی زارعی