نقد روانشناختی ضربه فنی

نقد روانشناختی ضربه فنی اختصاصی مرجان دلپسند کارشناس ارشد روانشناسی

در طول چند سال گذشته تعداد فیلم های اکران شده کودک و نوجوان همچنان روند رشد خود را طی می نماید . اما باز هم در قیاس با فیلم های مخصوص بزرگسالان تعدادشان ناچیز است. فیلم سینمایی ضربه فنی به کارگردانی غلامرضا رمضانی که در مورخ 24بهمن سال 1397 به اکران عمومی در آمد دارای ژانری ورزشی اجتماعی است . این فیلم با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در موسسه سیمای مهر تهیه و تدوین گردیده است و در سی و یکمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان که در شهر اصفهان برگزار شد نیز جوایزی دریافت کرد که عبارتند از : - پروانه زرین هیات داوران کودک و نوجوان - پروانه زرین بهترین فیلمنامه - پروانه زرین بهترین فیلم نامه نوجوان در این فیلم سه شخصیت اصلی فیلم که داستان را پیش می برند همگی از قهرمانان کشوری ، آسیایی و بین المللی رشته های رزمی (تکواندو) هستند . این هم به نوبه خود از لحاظ فنی و اخلاقی و تئوریک باعث شده است که مخاطبان نوجوان ارتباط بهتری با شخصیتهای داستان برقرار نمایند . هرسه نوجوان اولین تجربه بازیگری خود را در این فیلم دارند.

داستان فیلم ضربه فنی : داستان فیلم از آنجا شروع می شود که محمد پسر درسخوان کلاس به بیژن شخصیت ورزشکار اما با شخصیتی یاغی و نافرمان تقلب نمی رساند و به همین دلیل توسط بیژن تهدید می شود. همچنین در خیابان کنار مدرسه نیز مورد ضرب و شتم این پسر و دوستان به اصطلاح قوی و سرکش او قرار می گیرد . بیژن پسری است که به تازگی پدرش را از دست داده و با برادرش زندگی می کند . بیژن پسری است که علیرغم موفق بودن به عنوان یک فایتر در رشته ورزشی تکواندو در زمینه تحصیلی دچار مشکل است .

در دبیرستان نیز مورد تشویق و تحسین معلمان و مدیر مدرسه قرار نمی گیرد . به واسطه نادیده گرفته شدن احساس حقارتش تبدیل به عقده حقارت گردیده است . برای جبران این نقیصه ، ضعف و کاهش احساس حقارتش از راه های غیر سالم و بعضا ضد اجتماعی استفاده می کند. در این بین امیر که یکی دیگر از شخصیتهای این فیلم سینمایی است به کمک محمد می شتابد . در ادامه داستان نیز اتفاقاتی می افتد که سرنوشت محمد ، امیر و بیژن را به هم پیوند می زند . برادرش که زمانی همانند پدر در کسوت قهرمانی قرارداشته است اما به دلیل آسیب های که در برخی مسابقات دیده است احساس ناامیدی و شکست و متعاقب آن احساس حقارت می کند . بیژن نیز همین احساس حقارت و خود کم بینی را همانند برادرش به یدک می کشد . منبع این عقده هرچه باشد فرد را به سوی راه حلی به نام جبران افراطی یا همان عقده برتری می کشاند .

شاید موفقیتهایی که بیژن نیز در این راه کسب کرده است باعث احساس رضایت درونی او شده باشد و بیژن نیازی به نشان دادن آنها نمی بیند . و به همین دلیل عقده برتری بیژن به خودستایی و تکبر و تحقیر دیگران می پردازد و از این طریق احساس مهم بودن کسب می کند . مفهوم اندیشه اعتراض مردانه یا همان جبران افراطی که بیژن از آن برای از میان برداشتن احساس بی کفایتی و حقارتش استفاده می کند نیز صحت این مسئله را به خوبی نشان می دهد واین تلاش بیژن برای برتری جویی را به عنوان واقعیت اساسی زندگی وی می توان توصیف نمود . اختصاصی مرجان دلپسند کارشناس ارشد روانشناسی