- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات فوتبالی
- لحظه های شیرین خامس رودریگز در جام جهانی ; تنها بازیکن کلمبیا که برنده کفش طلای جام شد
لحظه های شیرین خامس رودریگز در جام جهانی ; تنها بازیکن کلمبیا که برنده کفش طلای جام شد
لحظه های شیرین خامس رودریگز در جام جهانی / اختصاصی آسمونی – مهدی زارعی
تنها بازیکن کلمبیا که برنده کفش طلای جام شد
به گزارش ورزشی آسمونی ، سال 2014 سالی بود که دنیای فوتبال، خامس رودریگز را بهتر از گذشته شناخت. بازیکن وقت باشگاه موناکوی فرانسه در جام جهانی، جور فالکائوی مصدوم را به بهترین شکل کشید و با زدن 6 گل به دلیل اصلی صعود این تیم تبدیل شد. این تعداد گل عنوان آقای گل جام بیستم را نیز به رودریگز بخشید و بر پایه شهرت عظیم حاصله در این رقابتها وی از موناکو فرانسه به باشگاه بسیار بزرگتر رئال مادرید انتقال یافت. با هم مروری داریم بر خاطرات خامس از جام جهانی دوره قبل و جایی که برنده کفش طلای مسابقات شد.
چهار سال از جام جهانی فوتبال 2014 میگذرد و در این مدت علاوه بر کسب کفش طلا، در رئال مادرید و بایرن هم توپ زده اید. آیا این توفیقهای بزرگ برای شما قابل هضم و جذب شده است؟
موفقیتهای ما (تیم ملی کلمبیا) در جام جهانی بیستم به حدی زیاد بود که هنوز هم به شکلی رویاوار به آن نگاه میکنم و باور آن همچنان سخت است. ما تا مرجله یکچهارم نهایی پیش رفتیم و این چیزی بود که هیچکس انتظارش را نداشت و برای خود ما هم اسباب حیرت شدید شد. حتی اگر قرعه یاری میکرد و ما در یکچهارم پایانی به برزیل نمیخوردیم و رقیبمان تیمی ضعیفتر بود، حداقل یک مرحله دیگر بالا میرفتیم. درست است که برزیل در مراحل نهایی به باختهای بسیار بدی مقابل آلمان و هلند تن داد و ناکام شد اما تیم فنی و پرتوانی بود و در روز خوبش میتوانست هر رقیبی را مغلوب کند و برابر ما در چنان روزهایی سیر میکرد.
در همان ایام، کاربران سایت اینترنتی فیفا در یک نظرسنجی گل اول شما را برابر اروگوئه جالبترین گل رقابتهای جام جهانی توصیف کردند. بعد از چند ماه همان گل به عنوان زیباترین گل سال 2014 انتخاب شد و جایزه پوشکاش را هم تصاحب کرد. الان بعد از چهار سال درباره آن گل چه نظری دارید؟ مثلا اگر 100 بار دیگر در همان پوزیسیون و شرایط ضربهزنی قرار بگیرید، فکر میکنید چندبار احتمال دارد که ضربهتان در چارچوب باشد؟
- همیشه در تمرینات روی این موارد کار میکنم اما همانطور که خودتان گفتید، اطمینانی به جواب دادن آن نیست و ممکن است این ضربه را 100 بار تکرار کنید و فقط یک بار آن گل شود. اگر هنوز اصرار بر تفکیک گلهایم از یکدیگر داشته باشید، باید بگویم خودم گلی را که در آن مسابقات به ژاپن زدم ترجیح میدهم. فکر میکنم گل با کلاستری بود و نوعی جادو و حس عجیب در آن وجود داشت.
آیا بعداً که تیم ملی برزیل به آن شکل مقابل آلمان در نیمه نهایی نابود شد، برای شما بیشتر این افسوس به وجود نیامد که میتوانستید در جدول بمانید و بیش از آن پیشروی کنید؟
به طور خاص چنین احساسی را نداشتیم، چون فوتبال هر روزش متفاوت با روزهای دیگر آن است و یک بار با حریفی سرحال بازی میکند و مغلوب میشوید و روزی دیگر رقیبتان پایینتر از سطحاش ظاهر میشود و به شما میبازد. آن روز ما حریف برزیل نشدیم چون بهتر از ما بازی میکرد و تردیدی در آن قضیه وجود ندارد. این که آنها بعدا 7 گل از آلمان خوردند، برتریشان مقابل ما را نقض نمیکند.
در سال 1998 که مرتبه قبلی شرکت کلمبیا در ادوار نهایی جامهای جهانی بود، شما بیشتر از 6 سال نداشتید. از آن سال چه چیزهایی را به یاد میآورید؟
- بدیهی است که خاطرات کوچک و کمی داشته باشم. با این وجود در آن سال آرزو و هدف همه مردم کلمبیا این بود که تیم ملی کشورشان در فرانسه که محل برگزاری جام جهانی بود بدرخشد که بدلایلی این درخشش کامل از آب در نیامد. پدرم چیزهایی را از آن دوره به من گفت و در مجموع فکر میکنم که یک دوره توام با ناکامی برای ما نبوده است.