زمان مطالعه: 4 دقیقه
داستان مبعث پیامبر برای کودکان

داستان مبعث پیامبر برای کودکان

همه داستان ها از جمله داستان های مذهبی را باید به گونه دیگری برای بچه ها و کودکان توضیح داد.

داستان بعث پیامبر را مانند همه داستان ها، از جمله داستان های مذهبی باید به گونه دیگری برای بچه ها و کودکان تعریف شود تا بتوانند درک درستی از آن به دست آورند. از آنجایی که این رویداد برای مسلمانان مهم است بنابراین باید از همان کودکی به زبان ساده برای آنها این اتفاق مهم تاریخی را تعریف کرد. آسمونی در این بخش داستان کودکانه مبعث پیامبر برای کودکان را منتشر می کند.

داستان بعثت پیامبر برای کودکان

در شهر مکّه، کوهی وجود دارد که نام آن «حَرا» است. در بالای این کوه، غاری کوچک قرار دارد که قسمتی از آن را نور خورشید روشن می‌کند و قسمت‌های دیگرش، تاریک است. کسانی که به زیارت خانه خدا و سفر حج می‌روند، یکی از جاهایی که حتماً به دیدنش می‌روند، غار حرا است؛ چون آن مکان، جایی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روزها و شب‌های زیادی به آن جا می‌رفت و به راز و نیاز با خدا مشغول می‌شد. در ادامه این مطلب را به نقل از حوزه بخوانید.

سالیان دور در یکی از شب‌های پایانی ماه رجب، در گوشه‌ای از شهر مکه و در قله کوهی به نام حرا، اتفاق بزرگی افتاد؛ اتفاقی که سرنوشت انسان‌ها را عوض کرد و مژده بزرگی برای آدم‌ها آورد. در آن شب، حضرت محمد صلی الله علیه و آله که 40 ساله بود، در غار حرا مثل شب‌های دیگر مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای مهربان بود. ناگهان دید فرشته‌ای زیبا وارد غار شد. فرشته نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. از چهره‌اش پیدا بود که خبر مهمی دارد. نام آن فرشته جبرئیل بود.

«جبرئیل امین»، فرشته پیام رسان خداوند، به غار حرا نزد پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله رفت تا خبر مهمی را به او بگوید. جبرئیل نوشته‌ای به همراه خود آورده بود و از حضرت محمد صلی الله علیه و آله می‌خواست تا آن را بخواند. پیامبر (ص) فرمود: «نمی‌توانم بخوانم.» فرشته دوبار دیگر از پیامبر (ص) خواست تا نوشته را بخواند و سرانجام لب‌های آسمانی پیامبر (ص) مشغول خواندن شد. چه جمله‌های زیبایی بود!

بعثت پیامبر اسلام
داستان بعثت پیامبر اسلام

شب مبعث یعنی شبی که فرشته بزرگ «جبرئیل» به دیدار پیامبر صلی الله علیه و آله در غار حرا رفت، شب آغاز یک مأموریت بزرگ و مهم بود. فرشته آمده بود تا به حضرت محمد صلی الله علیه و آله خبر پیامبر شدنش را از سوی خداوند اعلام کند. او از پیامبر (ص) خواست تا اولین کلمه‌های دین جدید، اسلام، را بخواند. آن کلمه‌ها، آیه‌های اولین سوره قرآن بودند: «بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید...»

وقتی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اولین آیه‌های قرآن را خواند، فرشته مهربان نگاهی به پیامبر (ص) کرد و گفت: «ای محمد! تو فرستاده خدایی و من جبرئیل هستم» او با این جمله، آغاز یک مأموریت مهم را به پیامبر اعلام کرد. پیامبر (ص) مأمور شده بود تا مردم را از گمراهی و بدبختی نجات دهد و به سوی سرزمین ستاره‌ها و خوشبختی راهنمایی کند.

اولین سخنانی که جبرئیل از سوی خداوند برای پیامبر (ص) آورد، نشان می‌داد که انسان‌ها به یک دین و برنامه جدید که کامل ترین و آخرین دین خدا بود، دعوت شده‌اند. دینی که دانایی و پاکی از مژده‌های آن بود. دینی که از مردم می‌خواست تا از گمراهی و نادانی دست بردارند و به خواندن و یادگیری و دانایی روی بیاورند و تلاش کنند تا پاک ترین انسان‌ها شوند. این برنامه برای همه انسان‌ها بود و پیامبر (ص) مأمور شده بود تا آن پیام را به گوش همه مردم برساند.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از همان کودکی به یاد خدا بود و با او صحبت می‌کرد. زمانی که چهارساله بود و در صحرا پیش دایه خود حلیمه زندگی می‌کرد، روزی از مادر خواست که همراه برادران خود، به گردش برود. حلیمه لباس‌های محمد صلی الله علیه و آله را مرتب کرد و او را آماده گردش ساخت. پیش خود فکر کرد که نکند دیوهای صحرا به او آسیب برسانند؛ به همین خاطر، مهره‌ای را با نخ به گردن پیامبر (ص) آویزان کرد تا از او محافظت کند؛ چون فکر می‌کرد آن مهره ها توانایی این کار را دارند. محمد صلی الله علیه و آله مهره را از گردن بیرون آورد و به حلیمه گفت: «نیازی به این مهره‌ها نیست؛ مادر جان! خدای من، همیشه با من است و از من مواظبت می‌کند.»

عید مبعث مبارک باد
عید مبعث مبارک باد

مردم در زمان پیامبر (ص)، کارهای زشتی می‌کردند؛ مثلاً بت‌هایی ساخته بودند و آن ها را داخل کعبه گذاشته بودند. آنها فکر می‌کردند که بت ها خدایند و به آنها کمک می‌کنند. همچنین بچه‌های دختر را همین که به دنیا می‌آمدند، زنده زنده در خاک می‌کردند. به بهانه‌های کوچک با هم جنگ می‌کردند و تعداد زیادی کشته می‌شدند، دزدی می‌کردند، همدیگر را اذیت می‌کردند و کارهای زشت دیگر.

خداوند، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به سوی مردم فرستاد تا به آنها کارهای خوب یاد دهد. به آنها بگوید بت‌هایی که خودشان ساخته‌اند، هیچ قدرتی ندارند. به آنها یاد بدهد که دخترها با پسرها فرقی ندارند، از آنها بخواهد که با هم مهربان باشند، جنگ و دزدی نکنند. پیامبر (ص) آمده بود که خوبی‌ها را کامل کند و مردم را به انجام آنها تشویق کند».

آخرین دین، آخرین پیامبر (ص) و آخرین کتاب خدا، فرود آمده بود. دین اسلام، با کتاب قرآن و تلاش پیامبری که نمونه اخلاق بود،آغاز شد؛ پیامبری به نام محمد امین صلی الله علیه و آله. پیامبر (ص) راه سختی را در پیش داشت؛ چون مردم به راحتی از او این دین جدید را قبول نمی‌کردند. امّا این یک مأموریت از سوی خداوند بود که به حضرت محمد صلی الله علیه و آله دستور داد تا مردم را به دین اسلام دعوت کند. از آن روز، سالیان درازی می‌گذرد و پیامبر (ص) ما موفق شد به خوبی دین اسلام را به مردم معرفی بکند. امروز دیگر پیامبر (ص) تنها نیست، بلکه مسلمان‌های زیادی در تمامی کشورهای دنیا زندگی می‌کنند که به دستورات اسلام و راهنمایی های پیامبر (ص) گوش می دهند و به آن عمل می‌کنند.

نظر خود را درباره «داستان مبعث پیامبر برای کودکان» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
ارزیابی مهاجرت
: برای دریافت مشاوره درباره داستان مبعث پیامبر برای کودکان فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.