زمان مطالعه: 26 دقیقه
تاریخچه پیدایش آرایش

تاریخچه پیدایش آرایش

استفاده از لوازم آرايشي در دوران معاصر موضوع جدیدی نیست بلکه نخستین  تمدن های بشری از ادوات و وسایلی جهت...
استفاده از لوازم آرایشی در دوران معاصر موضوع جدیدی نیست بلکه نخستین  تمدن های بشری از ادوات و وسایلی جهت زیباتر شدن استفاده می کرده اند. با نگاهی به تاریخ لوازم آرایش، می بینیم که انسان امروز تا چه حد به مردمی که 10٫000 سال قبل از میلاد زندگی می کردند، شبیه هستند. در گذشته بسیار دور، لوازم آرایش برای تشدید زیباییهای زنان به کار می رفت اما مردان نیز به طرق مختلف از این لوازم استفاده می کردند.

1
1


واژه شناسی مفهوم ظاهر مفهومی مرکب است که شامل تمام ویژگی های فیزیکی و حرکت های بدن می شود یعنی هم به بدن و ژست های آن و هم به لباس، لوازم آرایش و لوازم زینتی اطلاق می شود.به عبارت دیگر موضوع ظاهر آرایی افراد  –به ویژه زنان - عبارت است از چهره، اعضای بدن، وزن، ‌رنگ پوست، لباس،‌ لوازم زینتی و ژست ها. عبارت صنایع ظاهرآرایی دارای معادل های متعددی در زبان انگلیسی است؛ صنایع ظاهر شخصی،صنایع زیبایی،صنایع خود آرایی، صنایع زیباسازی خود و صنایع انگاره ای که شامل صنعت مد و لوازم آرایش می شود. صنایع ظاهر آرایی به عنوان زیرمجموعه ای از مفهوم کلی تر «صنایع فرهنگی» به نظام ها و فرایند هایی اطلاق می شود که از طریق آن خدمات و محصولات ظاهر آرایی یا زیبایی به صورت انبوه، هم شکل، ‌یکسان و کالایی شده تولید و توزیع می گردد. پذیرش مفهوم «صنایع فرهنگی» در راستای اتخاذ یک رویکرد اقتصادی به فرهنگ است، رویکردی که مطابق با آن بازار و فرهنگ ذاتا دشمن هم تلقی نمی شوند و کاربرد عبارتی چون «بازار فرهنگی» مذموم قلمداد نمی شود. اصولاً باید توجه داشت گره خوردن مفهوم صنعت با مفهوم فرهنگ در توصیف رفتار های مرتبط با حوزه ظاهر آرایی نشان گر یک موضع پسامدرن نسبت به الگوهای تولید و مصرف محصولات و خدمات ظاهر آرایی و زیباسازی بدن است. در ایران در میان صنایع ظاهر آرایی بیشترین توجه به صنایع لوازم آرایش بوده است.

2
2


صنایع لوازم آرایش مراد از صنایع لوازم آرایش کلیه ابزار ها، اقدامات و روش هایی است که در جهت آمادگی، تدارک افراد برای زیباسازی خود و افزایش جذابیت از طریق کاربرد خارجی آنها صورت می گیرد. از لوازم آرایش برای تمیز کردن، ‌زیبا سازی، افزایش طراوت و تغییر ظاهر پوست و مو استفاده می شود.

آرایش زنان در باستان اولین رژلبها حدود پنج هزارسال پیش در شهر قدیمی ‌اور نزدیک بابل درست شده بود. در مصر همسایه اور کلئوپاترا ملکه مصر، از هزاران لوازم طبیعی زیبایی استفاده می‌کرده تا قدرت ارغوانی افسانه‌ای خود را حفظ کند. عطرهای او به طور یقین چهره تاریخ را عوض کرد، زیرا “مارک آنتونی” شیفته رایحه دلپذیر عطرهای او شده بود. مصریان به عوالم روحانی بسیار معتقد بودند و ظاهر اشخاص را به طور مستقیم متناسب با درجه معنوی گرایی او می دانستند. به همین دلیل آنها همواره به دنبال روشهایی بودند که اگر فوق العاده به نظر نمی رسند، حداقل در حد قابل قبولی زیبا شوند.

3
3


اهالی مصر بسیار مبتکر بودند و موفق به انجام اختراعاتی شدند که حتی با استانداردهای امروز هم ابتکاری و خلاقانه است. لوازم آرایش یکی از این اختراعات است. آنها استعداد فراوانی در عمل آوردن فرمولهای طبیعی برای حل مشکلات پوستی داشتند. شاید باور نکنید که آنها در قرنهای 15 تا 10 قبل از میلاد، محصولاتی برای رفع ترکهای پوست ناشی از کشیدگی، چروک پوست، جای زخم و ریزش مو داشته اند. بعضی دیگر از لوازم آرایشی مورد استفاده در مصر باستان، لوازم آرایش چشم، کرم صورت، روغن بدن و طیف وسیعی از انواع عطریات بوده است. از جمله کسانی که مواد آرایش و عطر را عاشقانه برای پوست و مو و بدن خود استفاده می کرد، ملکه مصر بود.“کلئوپاترا ” مرتباً با شیر الاغ، گل سرخ و نعنای هندی حمام می‌گرفت و از لوازم آرایشی ساخته شده و دانه‌های ساییده شده کنجد استفاده می‌کرد. او نظیر بیشتر زنان مصری علاقه وافری به استفاده از حنا و روغن گردو برای سیاه‌تر و درخشانتر کردن گیسوانش داشت و از مدادهای مشکی ابرو و چشم استفاده می‌کرد که از پودر سنگ سرمه یک ماده فلزی شکننده و ترد با رنگ درخشان مایل به آبی درست شده بود تا تاثیر نگاهش را دوچندان کند. سایه‌های آبی و سبز زیبای چشم او چیزی غیر از پودر بسیار نرم سنگهای کم بهاتر مانند لاجورد مالکیت نبود که نه تنها پوست را از تابش اشعه‌های قوی خورشید محافظت می‌کرد بلکه مصرف آرایشی نیز داشت. لوازم آرایشی دیگر کلئوپاترا، که چندان چنگی به دل نمی‌زند، رژلبها و روژگونه‌های او بودند که رنگ قرمز ارغوانی داشتند و از تخم مورچه پودر شده و کنه قرمز ساییده شده درست می‌شدند. در مصر باستان، تمام مردم روزانه حمام می گرفتند. اگر از مردم عادی بودند از آب رودخانه و اگر از بزرگان بودند از حوض یا تشتی مخصوص استفاده می کردند. آنها در حمام از موادی مانند روغن گیاهی یا حیوانی که با پودر آهک و عطر مخلوط شده بود استفاده می کردند که بی شباهت به صابون نبوده است. به علاوه با توجه به هوای گرم مصر، با استفاده از روغنهای عطر آگین پوست خود را نرم و تازه نگه می داشتند با گذشت زمان، با پیش آمدهایی چون جنگها، مهاجرتها و در نهایت ترکیب فرهنگها، ارزش و معنای آرایش نیز تغییر کرد. هنگامی که فرهنگ یونانیان به مصر وارد شد، با وجود اینکه اهمیت زیبایی شناسانه آرایش باقی ماند، اما از رابطه آن با روحانیت و عوالم معنوی کاسته شد. درواقع یونانیان از لوازم آرایشی مصریان، برای زیباتر کردن خود برای یکدیگر و نه برای خدایان، سود جستند. یونانیها از سال 460 میلادی با علاقه فراوان عطریات و مواد آرایشی می ساختند و برای مراسم مذهبی و استفاده شخصی و حتی گاهی به عنوان دارو استفاده می کردند. خانمهای یونانی از موادی به نام ورمیلیون برای آرایش صورت استفاده می کردند که به رنگ قرمز روشن بود و از ترکیب نمکهای جیوه در ساخت آن استفاده می شد.

6
6


زنان یونانی گونه‌هایشان را با خمیرهای گیاهی که از میوه توت و دانه‌های له و خرد شده درست شده بود رنگ می‌کردند تا بدانها رنگ درخشان و سالمی ‌دهند. همچنین عادت خطرناک تری را رواج دادند و آن استفاده از سرب سفید و جیوه برای پوست صورتشان بود تا رنگ صورتشان مانند گچ سفید به نظر رسد. اما این مسئله برای آنها ناشناخته بود که فلزهای سنگینی مانند اینها از طریق پوست جذب می‌شود و منجر به مرگ زودرسشان می‌گردد. این عادت تأسف انگیز تا قرون متمادی به طول انجامید. جالینوس، پزشک یونانی، این مسئله را تشخیص داد و نوشت: ”چهره زنانی که اغلب صورتشان را با جیوه رنگ می‌کنند، با وجود سن کم مانند صورت میمون پیر و چروکیده می‌شود.” شهرت جالینوس هم به دلیل مهارت فوق العاده اش در پزشکی بوده و هم به خاطر اینکه برای اولین بار کرم سردی از موم زنبور، روغن زیتون و گلاب درست کرده وی همچنین مشاهده کرد که حلزونهای باغی خوب له شده، مرطوب کننده بسیار موثری هستند و برای چند قرن این موجودات را در لوازم آرایشی بکار می‌برند. رسم دیگر یونانیان که کمی ‌خوشایند تر از رسوم پیش می‌نمود استفاده از حنا برای رنگ کردن ناخنهای انگشتان دست و پا به همان ترتیبی که ما امروزه ناخنمان را لاک می‌زنیم بود. همچنین از موی بز رنگ شده، ابروی مصنوعی درست می‌کردند و به کمک صمغها و رزینهای طبیعی، به پوست خود می‌چسباندند. سپس رومیان وارد صحنه شدند و با نوع زندگی هرزه و عیاشیهای معروف خود، باز هم از ارزش معنوی آرایش و محصولات آرایشی کاستند و از آنها برای منظورهایی بسیار دنیوی استفاده نمودند. رومیان برای تولید لوازم آرایشی از روشهایی نه چندان تمیز استفاده می کردند و برای مثال، ناخنهای خود را با ترکیبی از چربی و خون گوسفند رنگ آمیزی می کردند.16 با گسترش امپراطوری روم در اروپا، استحمام روزانه در حمامهای عمومی ‌که با گلاب معطر شده بود بسیار رواج یافت. همچنین رومیها به ساختن تیغهایی از برنز صیقل یافته عادت تراشیدن ریش را در بین مردان شایع کردند. زنان و مردان نجیب زاده به استحمام با شیر الاغ ادامه دادند. زنان اشراف رومی ‌کاربرد لوازم آرایش طبیعی را با مداد کشیدن به دور چشمانشان، رنگ کردن گونه‌هایشان با خمیر قرمز رنگی که از پوست سوسک درست شده بود و با مالیدن روغنهای معطر و خوشبو به موهایشان در بریتانیا رواج دادند. یکی از جنبه‌های ظاهری آرایش که وقت بسیار زیادی هم می‌گرفت رنگ کردن موها بود. رومیها عادت داشتند که انواع گوناگونی از رنگ موهای طبیعی را بکار بردند که یکی از آنها از آهک زنده و خام معدنی که رنگ طلایی قرمز درخشانی به موهایشان می‌داد، درست می‌شد. با خیساندن پوست گردو در روغن زیتون، روغن گردو درست می‌کردند تا موهایشان به رنگ قهوه ای پر رنگ درمی‌آید و دیگر خاکستری یا سفید نشود. در روم قدیم، موی بلوند و بور را نماد بدی می‌دانستند. اما با ورود دختران برده اسکاندیناوی، زنان اشراف شروع به رنگ کردن موهای سیاه خود به رنگهای روشنتر و بلوند کردند و برای این کار از دم کرده غلیظ گل و میوه درخت زعفران استفاده می‌کردند. اکلیل کوهی میوه درخت سرو کوهی – اژس اردج مواد اصلی داروهای تقویتی مو بودند که جلو ریزش مو را می‌گرفتند و گلهای زعفران و موم زنبور نیز برای نرم کردن پوست به کار می‌رفت. بسیاری از این مواد هنوز در لوازم آرایش امروزی وجود دارند و می‌توان آنها را دربسیاری از داروهای خانگی مؤثر به کاربرد. ماده طبیعی دیگری که خوشبختانه در اثر مرور زمان طرد شد و امروز مورد استفاده قرار نمی‌گیرد عبارت است از فضله کرکودیل که ماسک صورت بسیار مشهوری در روم بود. زنان رومی همچنین مخلوطی از گچ و سرب را به صورت می زدند تا آن را سفیدتر کنند، همچنین با رنگهای گیاهی گونه ها و لبهایشان را سرخ می کردند و از مخلوط ذرت، شیر و آرد ماسکهایی برای صورت تهیه می کردند که آن را با کره نیز مخلوط می نمودند. آسیاییها، به خصوص چینیها، تاریخچه بسیار دوری در مورد سلامتی دارند و آراستگی را یک هنر به حساب می آورند، مخصوصاً بین افرادی که امکان استفاده از لوازم آرایش مختلف و لباسهای متنوع را داشتند. در ژاپن آرایش گیشاها خیره کننده بود و هنوز هم یک هنر باارزش به شمار می آید. ایرانیان نیز همانگونه که تاریخ و شواهد نشان می دهد، پیرو مد و آراستگی مو و صورت و لباس بودند. آفریقایی ها تحول بزرگی در آرایش مو و طراحی لباسهای مخصوص به وجود آوردند. آنها داروهای بسیاری از گیاهان و مواد اولیه که در اطراف خود داشتند تهیه می کردند. همچنین از رنگهای زیادی برای آرایش صورت خود استفاده می کردند که بعضی از انواع مدل مو و لباس آنها هنوز هم رایج است.

7
7


در طی قرنهای متمادی، چهره رنگ پریده یا سپید، چهره مطلوب به شمار می رفت، زیرا مشخص کننده جایگاه اجتماعی فرد بود. در آن زمان می گفتند که طبقه کارگر که در فضای باز به کار مشغولند پوستی آفتاب سوخته و زمخت دارند و این افراد نباید با طبقات بالای اجتماع که پوستی سفید و پاکیزه دارند، معاشر باشند و درنتیجه، برای رسیدن به چنین ظاهری، زنان و مردان از پودری استفاده می کردند که ترکیبی شامل اکسید سرب و چند ماده شمیایی دیگر بود. متأاسفانه بهای این زیبایی بسیار گزاف بود و به مسمومیت از سرب منجر می شد. به همین دلیل کوشش برای یک ماده جایگزین آغاز شد و بالاخره پودری که از اکسید روی تهیه می شد، مورد استفاده قرار گرفت که هنوز هم از آن استفاده می شود. جالب است بدانید که با رونق گرفتن صنعت سینما و هالیوودی شدن آن، پوست برنزه، جایگزین پوست سفید شد و به جای پودرهای روشن کننده، انواع محصولاتی که به پوست ته مایه برنزه می داد وارد بازار شدند.

5
5
در زمان الیزابت اول (1558 تا 1603 میلادی) ماسکهای صورت متداول شدند. در این دوره ماسکهایی از ترکیب پودر پوست تخم مرغ، زاج سفید، بوراکس، بادام، تخم خشخاش، شیر، شراب، کره، میوه و سبزیحات ساخته می شد. گونه و لبها آرایش می شدند ولی آرایش چشمها بسیار کم رنگ بود.

8
8


ماری آنتوانت (1755 تا 1793 میلادی) ملکه فرانسه و اکثر خانمهای مرفه فرانسوی حمام توت فرنگی و شیر می گرفتند. لبها و گونه ها شدیداً با رنگهای صورتی و نارنجی آرایش می شدند. به ابروها فرم داده می شد ولی از سایه چشم زیاد استفاده نمی شد و پودرهای خوشبو برای صورت استفاده می کردند. این دوره به دوره افراط و زیاده روی در آرایش معروف است. در زمان ویکتوریا، ملکه انگلیس، آرایش صورت جذابیت خود را از دست داد. خانمها بسیار ساده و بدون رنگ بودند و معروف است که زنان گونه های خود را نیشگون گرفتن و لب هایشان را با گاز گرفتن سرخ می کردند. ماسکهایی از ترکیب عسل، تخم مرغ، شیر، میوه و سبزیجات و روغن های مختلف ساخته می شد. این دوره یکی از سختترین و محدودکننده ترین دوران تاریخ آرایش به حساب می آید. حدود سالهای 1900، در دوران سلطنت ادوارد هفتم در انگلستان، بانوان میان سال و سالخورده مهمانیهای بسیاری ترتیب می دادند و به عنوان میزبان، باید به بهترین شکل ممکن یا درواقع تا حد ممکن جوان در مجلس ظاهر می شدند. این زنان اجتماعی به هر وسیله ای که علایم گذر زمان را از چهره شان محو می کرد نیاز داشتند. از آنجایی که این افراد غذای چندان سالمی نمی خوردند، فعالیت و ورزش نمی کردند و نسبت به زنان دوره های قبل در معرض آلودگی بیشتر هوا قرار داشتند، تنها راه ممکن برای حفظ جوانیشان، استفاده از لوازم آرایش و به خصوص کرمهای صورت و محصولات ضد چروک بود. راه دیگر، رفتن به سالنهای زیبایی بود که مشهورترین آنها خانه سیکلاکس در لندن بود. از آنجایی که مشتریان این سالن میل نداشتند دیده شوند، از درب پشتی و با توری بر روی صورت وارد سالن می شدند و از همانجا بیرون می رفتند. بانو هنینگ، صاحب این سالن، محتاطانه لوازمی چون کرم و روژ لب را به مشتریان خود می فروخت. یکی از محصولات او، کاغذهای پودرآلود رنگین بود که به صورت کتابچه هایی در اندازه کوچک تولید می شد. این برگه ها برای رفع برق افتادگی صورت استفاده می شد و در مواقع مقتضی بر روی بینی و گونه ها مالیده می شد تا با مات کردن پوست، برق نامطلوب آنرا بگیرد. این کتابچه ها همچنان مورد استفاده قرار می گیرند و کمپانی آون  هنوز هم آن را تولید می کند. علاوه بر این، زنان در این دوره از ذغال نوک چوب کبریت به جای ریمل و از عصاره گلبرگهای رنگین به جای روژ لب استفاده می کرده اند. در همین زمان هلنا روبنشتاین  که صاحب سالن زیبایی دیگری بود، کرم ضد آفتاب را تولید کرد و بعدها با افزودن اقلام دیگر، به یک کمپانی معروف تولید لوازم آرایش مبدل شد. با گشایش یک سالن زیبایی به نام سلفریجز به نام در سال 1909، لوازم آرایش دیگر به طور مخفی فروخته نمی شدند، بلکه به بازار آزاد آمدند و زنان با اعتماد به نفس بسیار زیاد، به خریدن آنها می پرداختند.17 در سالهای 1920 انقلابی در کارخانه های لوازم آرایش به وجود آمد و سایه های رنگارنگ برای چشم ها، رژگونه و رژ لبهای متنوعی ساخته شد. کرمها و لوسیونهای گوناگون برای پوست و شامپوهای نرم کننده و تقویتی مو به بازار آمد. در سالهای 1950 و 1960 مدهای اروپایی بیشتر کشورها را تحت الشعاع قرار دادند، مواد پاک کننده پوست، کرمها لوسیون ها و نرم کننده ها و لوازم آرایش متنوعی وارد بازار شدند. ابروهای پهن مد شد، خط چشم نیز پهن مشخص بود، گونه ها و لبها رنگ ملایم داشتند. در اواخر 1960، آرایش ترمیمی و تکمیلی متداول شد و باز هم ابروها باریک شدند. از سالهای 1970 به بعد کارخانه ها رنگهای متفاوتی برای آرایش روز و شب، مواد و لوازم آرایش برای زیبایی، سلامتی و پاکیزگی پوست و مو ارائه کردند و خانمها بیشتر و بیشتر جذب این مواد شدند. پیشینه تاریخی استفاده از لوازم آرایش در ایران همان طور که اشاره شد استفاده از لوازم آرایش در ایران سابقه ای طولانی دارد؛ به عنوان نمونه آرایش چشم از حدود 4500 سال قبل از میلاد مسیح در ایران رواج داشته است.حفاری های باستان شناسانه در هفت تپه خوزستان گواه آن است که زنان ایرانی در 2000 سال قبل از میلاد مسیح از نوعی وسیله که کارکرد رژ لب امروزی را دارد استفاده می نموده اند. در عصر هخامنشیان زنان قبل از این که به دیدار شاه بروند از لوازم آرایش و عطر استفاده می کردند. هخامنشیان به زیور آلات و لوازم آرایش علاقه زیادی داشتند. واهرات و وسایل کشف شده مثل گردنبند فیروزه و ظروف چوبی، برنزی و شیشه ای برای نگهداری سرمه گواه این واقعیت است. زنان ایرانی قبل از ورود اسلام به ایران از «هفت قلم آرایش» استتفاده می کردند: سرمه، حنا،‌ خضاب، سفیداب، وسمه، زرک و خال. نکته جالب این که در همین دوران استفاده از لوازم آرایش صرفاً برای زنان متأهل جایز بود و در صورت تخطی افراد این موضوع مجازات هایی از سوی حکومت ها اعمال می شد.زنان ایرانی آن قدر به زیور الات و لوازم آرایش علاقه داشتند که حتی پس از ورود اسلام به ایران، به تقلید از رسوم عهد ساسانی بسیاری از زنان ایرانی پس از مرگ با آن زیور آلات و لوازم آرایش به خاک سپرده  می شدند. حفاری های به عمل آمده در قبرستان «تبرک» که متعلق به قرن سوم و چهارم هجری است نشان می دهد که حتی تا آن زمان نیز زنان به همراه این گونه وسایل دفن می شدند. پس از ورود اسلام به ایران به دلیل وجود دستورات صریح دینی و نص قرآنی، بستر استفاده از لوازم آرایش به دو محیط درون خانه و بیرون از خانه تفکیک شد و از سوی توده زنان ایرانی متابعت شد، و بدین ترتیب تبرج، خود آرایی،‌ خودنمایی، جلوه گری و دلربایی زنان در اجتماع به طرق مختلف از جمله به وسیله استفاده از لوازم آرایش ممنوع گشت. ایرانیان مسلمان ضمن بها دادن به مفاهیم نزدیک به زیبایی هم چون سلامت و بهداشت پوست و مو،‌ نظافت و آراستگی بر مراعات مرزها و حریم ها تاکید نمودند و از آراسته کردن زن در جامعه که مقدمه فعل حرام بود، رو برتافتند. تا قبل از نهضت مشروطه در ایران پوشش ها و چهره ها، فرم و حالتی سنتی و اصیل داشت اما پس از نهضت به دلیل رفت و آمد های فراوان ایرانیان به فرنگستان و واردات فرهنگ مغرب زمین به وطن تحولاتی در  نحوه پوشش و آراستگی صورت اشخاص اعم از زن و مرد رخ داد. مثلاً مواد آرایش زنان که تا پیش از این از مواد طبیعی و حتی قابل خوردن تهیه و استعمال می شد، از مواد شیمیایی و ترکیبی قوام یافت که در خارج ساخته و به ایران وارد می شد. در زمان رضاخان همسو با سیاست های دین ستیزانه حکومت، ‌بسیاری از روشنفکران از جمله تقی زاده،‌ احمد کسروی، صادق هدایت و … ضمن تأکید بر افزایش حضور اجتماعی زن بر مطرح شدن زن ایرانی در جامعه به هر طریق ممکن از جمله آشکار کردن زیبایی های ظاهری اصرار کردند. دلیل تلاش های رضا شاه آن نبود که وی می خواست زنان را به عرصه کار و اجتماع بکشاند بلکه دلیل اصلی آن استفاده ابزاری و نمادین از ظاهر زن برای اعلام مدرن بودن ایران و برنامه های او در این زمینه بوده است.مطبوعات ایران در آن زمان هم چون مطبوعات غربی مملو از اطلاعات و آگهی هایی در مورد لوازم آرایش بود که به شدت در فیلم های خارجی –که از سینمای ایران پخش می شد – تبلیغ می شد. از این زمان مصرف کنندگان ایرانی از طریق مطبوعات ادواری در معرض بازاریابی غربی قرار گرفتند؛ به عنوان نمونه مجله «مهرگان» که در جریان سال های کشف حجاب بیشتر برای مخاطبان جوان منتشر می شد، حاوی مطالب و تصویر هایی در خصوص ستاره های فیلم، مسابقه های زیبایی و معرفی آخرین محصولات آرایشی روز اروپا بود. همچنین نشریه فمینیستی «عالم نسوان» تلاش می کرد زنان ایرانی را برای پذیرش یک قیافه و ظاهر جدید متناسب با عصر جدید آموزش دهد، قیافه ای که در آن لوازم آرایش از مؤلفه های تجدد به حساب می آمد. یکی دیگر از نشریات فعال در این عرصه نشریه «زبان زنان» بود که توسط یک فمنیست به نام صدیقه دولتشاهی چاپ می شد در این نشریه مشورت با متخصصان هنر لوازم آرایش و چاپ نظرات آنها صورت می گرفت. در زمان پهلوی دوم فرهنگ زیبایی غربی عمق و گسترش بیشتری در میان لایه های اجتماعی زنان پیدا کرد. در این دوره و در سال 1341هجری شمسی طرح انقلاب سفید شاه و ملت انجام شد و در قالب آن برخی اصلاحات ارضی صورت پذیرفت؛ اجرای این اصلاحات موجب مهاجرت روستاییان از روستاها به شهرها شد این موضوع با جابه جایی فرهنگی مهاجران که تحول مهمی در شیوه های زندگی سنتی به مدرن در زمینه های سبک پوشش، شمایل نوین، مناسبات اجتماعی جدید و … را تجربه  می کردند، همراه بود. در این دوران اگرچه قانون ممنوعیت حجاب منسوخ شد، اما پروژه غربی شدن جامعه ایرانی با سرعت و عمق بیشتری دنبال گردید. جلال آل احمد در این باره می نویسد: «آدم غرب زده، قرتی است. به خودش خیلی می رسد، با سر و پزش خیلی ور می رود همیشه انگار از لای زرورق باز شده است یا از فلان مزون فرنگی آمده است ...». وی در نقد سیاست  پهلوی دوم مبنی بر آزادی دادن به زنان می نویسد: «به زن تنها  اجازه تظاهر  در اجتماع را داده ایم. فقط تظاهر، یعنی خودنمایی، یعنی زن را که حافظ سنت، خانواده، نسل و خون است به ولنگاری کشیده ایم، به کوچه آورده ایم. به خودنمایی و بی بند وباری  واداشته ایم که سر و صورت را صفا دهد و هر روز  یک مد تازه را به خود ببندد  و ول بگردد. ما در کار آزادی صوری زنان سال های سال پس از این هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیل  مصرف کنندگان  پودر و ماتیک –محصول صنایع غرب – نداریم». در دوران محمدرضا پهلوی طرح هایی چون راه انداری باشگاه ها و کاخ های جوانان، انتخاب ملکه زیبایی، مسابقه های دختر شایسته و … انجام شد و در همه آنها سعی شد زیبایی چهره به عنوان یک ارزش اصیل جلوه نماید. این اقدامات منجر به آن شد که امام خمینی ( ره) صراحتاً اعلام نماید: «این شاه است که زن ها را به فساد می کشاند و آنها را  می خواهد عروسک بار بیاورد. مذهب با این فاجعه ها و دردها مخالف است نه با آزادی زن». با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت حکومت اسلامی، هویت های لطمه خورده ایرانیان در دوران طاغوت مورد بازسازی قرار گرفت و در این دوران مذهب به عنوان مهم ترین مؤلفه هویت فرهنگی، نگاه به زیبایی و ظاهرآرایی را مورد بازتعریف قرار داد و بستر های لازم جهت این امر را ایجاد کرد، تفکیک جنسیتی در مدارس، اسلامی کردن اماکن عمومی، ترویج فرهنگ امر به معروف و … از آن جمله اند. اگرچه در سال های اول انقلاب، نمایش ثروت ارزش نبود، اما در خلال سال های 1368 تا 1376 به تدریج ثروت به ارزش تبدیل شد و این امر بر روی ارزش های دیگر  از جمله زیبایی  و ظاهرآرایی تاثیر گذاشت. سیاست های دولت در این مقطع  چندان جالب نبود  و همسو با دامن زدن به فرهنگ همه جانبه مصرفی ملهم از غرب بود، به گونه ای که از سال 1370 موج واردات عظیم مواد آرایشی به کشور آغاز می شود. در دوران اصلاحات روند گرایش روزافزون به مواد و لوازم آرایشی ادامه یافت. در این مقطع برخی آثار میان مدت استفاده افراطی از این لوازم آشکار شد و افزایش آمار جرایم غیراخلاقی و رشد معضلات و آسیب  های اجتماعی پدیدار گشت. همچنین در این دوران در کنار گرایش شدید زنان به لوازم آرایش موج جدید زیبایی خواهی به شیوه انجام جراحی های زیبایی مانند جراحی بینی، جراحی پلاستیک غیر ضروری (تفننی)، گونه گذاری و … رونق گرفت. در دوران دولت اصولگرا نیز علی رغم اجرای طرح امنیت اجتماعی و طرح های مشابه دیگر پیشرفت محسوسی در جهت تغییر ذائقه زن ایرانی در مدل استفاده فعلی از لوازم آرایشی صورت نگرفت. نسبت شناسی برخی مکاتب با استفاده از لوازم آرایشی   1- فمینیسم فمینیست ها برای ابراز  مخالفت با  نقش های جنسی متعارف و تعاریف زنانگی نگاه مساعدی نسبت به ظاهرآرایی ندارند. افرادی چون سیمون دوبوار اخلاق زیبایی سنتی را  زیر سوال برده اند و عمل به این هنجار ها را نوعی خودشیفتگی دانسته اند.37 اساساً حملات فمینیستی به کیش زیبایی زنانه و آرایش کردن زنان  با انتشار  کتاب «جنس دوم» دوبوار در سال 1949 آغاز شد. از نظر وی علاقه زنان به زیباسازی بدن، سیاسی است و یکی از عوامل  مهم ستم علیه زنان محسوب می شود و آرایش کردن نماد ستم است.پس از  دوبوار فمینیست های دیگری مثل گرمن گریر نیز به استفاده زنان از لوازم آرایش تاختند. آنچه مسلم است این که علت اصلی این مخالفت ها از سوی فمینیستها زیر سوال بردن نقش سنتی زنان بود و نه چیزی دیگر. در همین راستا بود که «ابرو های کلفت» به سمبل فمینیسم و ایدئولوژی برابری طلبانه آنان با جنس مردان مطرح شد. زن ایده آل از نظر فمینیست ها زنی بود که موی سرش را کوتاه می کرد و از لوازم آرایش به هیچ عنوان استفاده نمی کرد. با افزایش فعالیت ها و تحرکات فمینیست ها و استمرار موضع رهبران فکری آنها در خصوص استفاده از لوازم آرایش، تولیدکنندگان این اقلام به شدت منافع اقتصادی خود را در خطر دیدند. البته این احساس خطر و نگرانی کاملاً درست بود؛ چرا که در دهه 80 قرن بیستم به شدت میزان خرید لوازم آرایش کاهش پیدا کرد. بسیاری از فمینیست ها با این معضل مواجه شدند که چگونه تضاد بین ایدئولوژی فمینیستی – که شی انگاری جنسی را  رد می کرد – و تعریف فرهنگ آمریکایی از زنانگی را که زیبایی زنانه تجاری شده را تأیید می کرد، حل کنند. صنایع زیبایی جهانی از این معضل نهایت استفاده را برد و فمینیسم را با اهداف خود همراه کرد. زنان غربی از دوران کودکی در معرض آموزه های یک جامعه پدر سالار –که بر زیبایی تأکید خاصی می ورزید – قرار گرفته و مایل بودند دست کم یک زیبایی متعارف داشته باشند. در خلال سال های 1970 تا 1977 بسیاری از زنان تلاش می کردند که وارد بازار کار شوند و به همین دلیل معتقد بودند استفاده از لوازم آرایش و لباس های مد روز برای موفقیت در بازار کار لازم است عده ای دیگر از زنان نیز نگران بودند اگر آرایش نکنند، ممکن است برچسب فمینیست رادیکال بخورند و متهم گردند. در طی سال های 1980 تا  1989 میلادی فمینیست های لیبرال به این نتیجه رسیدند که اتکای زنان به مد و لوازم آرایش محصول شی انگاری از سوی جامعه پدر سالار نیست بلکه باید آن را  نوعی توانمندسازی زنان دانست و استفاده زنان از لوازم آرایش برای نیل به موفقیت لازم است. بی تردید علی رغم برجسته سازی حق انتخاب زنان در استفاده از لوازم آرایش در مکتب فمینیسم، معیار های زیبایی که زنان خود را با آن منطبق می کنند، متعلق به خود آنان نیست بلکه آنان  خود را برای خوشایند چشمان مردان جامعه می آرایند و در این مسیر تصور می کنند به قدرت رسیده اند. زنان فمینیست از طریق عدم استفاده از لوازم آرایش ایدئولوژی و افکار خود را تبلیغ می نمودند. البته این وضعیت چندان دوام نیاورد و مافیاهای قدرت و سیاست به سرعت وارد عمل شدند و نگرش های فمینیستی را در این باره جراحی کردند؛ آنها این باور را در فمینیست ها ایجاد کردند که باید در جامعه حضور حداکثری داشت و «خواهان» داشت. یکی از بهترین و ساده ترین راه های خواهان داشتن زن در اجتماع رسیدن به سر و وضع ظاهری بود؛ به این ترتیب استفاده از لوازم آرایش در کانون توجهات فمینیست ها قرار گرفت. این روند به گونه ای بوده است که موج سوم فمینیست ها (لیبرال ها) طرفدار جدی ظاهر آرایی زنان اند و آن را به عنوان یکی از اصول خود تلقی می کنند. در کنار فمینیست ها جریان های دیگری مثل«هیپی گری» و «پانک ها» نیز در مغرب زمین مواضع مشابهی در قبال استفاده از لوازم آرایش گرفتند اما این تفکرات این جریان ها نیز به سرعت تغییر یافت و موافق استفاده از لوازم آرایش شدند. 2-پسامدرنیسم در دوران پسامدرنیسم و در مغرب زمین، تفوق، برتری و مقبولیت عمومی مردان کمتر به ظاهر فیزیکی آنها وابسته است در حالی که در مورد زنان این امر صادق نیست. مردان حتی از طریق نشان دادن ظاهر همسرشان به دیگران، پرستیژ کسب می کنند. نزد بسیاری از  مردان، زن زیبا همچون یک کالای مطلوب است که مالکیت آن و نشان دادن آن به رقبا، بیانگر ذائقه، مطلوبیت و قدرت جاذبه اوست. این موضوع را «تورسین وبلن »در سال 1899 میلادی در بحث از نظریه «طبقه تن آسای آمریکایی» مطرح کرده بود؛ به این معنی که  مردان، قدرت و ثروت خود را از طریق  زنان شان نمایش می دهند، چراکه به نظر وی داشتن ثروت و قدرت کافی نیست، بلکه آن ثروت یا قدرت  باید عرضه شود. از نظر وبلن، زن زیبا، نماد منزلت محسوب می شود چرا که تعلق طبقاتی افراد را به نمایش می گذارد. در واقع زن وسیله ای است برای پز دادن مرد.قابل پیش بینی است حرص زیبایی طلبی منحصر به جذابیت های خدادادی در این مورد نشده و گرایش به سمت و سوی زیبایی های تصنعی و ساختگی و ابراز های سازنده در این باب رفته و مصرف افراطی لوازم آرایش را در مجامع عمومی موجب گردد. این در حالی است که در فرهنگ ایرانی از این مسأله با عنوان «بی غیرتی مردان» یاد می شود چراکه مطابق با آموزه های دینی کنترل و نظارت بر زنان از وظایف مردان (همسران، پدران) می باشد. در غرب به تدریج این ایده مطرح شد که بدن به عنوان یک شی خود ساخته  عمل می کند که هم چون یک متن می توان آن را قرائت کرد. مثل هر شی مصنوع دیگری بدن هم می تواند بسیاری از نشانه ها را عرضه کند که دلیل بر ثروت، منزلت، ظرفیت، ایدئولوژی، هویت و البته جنسیت باشد؛ براساس این رویکرد زنانگی چیزی است که خود زنان از طریق چانه زنی ایجاد می کنند و می توانند به طرق مختلف از جمله استفاده از لوازم آرایش آن را مطرح کنند. اساساً در دوران پسامدرنیسم شاهد تغییراتی بنیادین در نگرش افراد، گروه ها و جریان ها نسبت به کیفیت جسمانی انسان هستیم این موضوع بی ارتباط با پدیده «فردگرایی» در جوامع غربی نیست؛ جایی که همه هم و غم انسان، خودش می شود، خودی که بیشتر معطوف به جسم و بدن می شود و در جهت اعتلای آن قدم بر می دارد. در همین راستا بود که مدرنیته بعضاً به معنای مادی انگاشتن بدن و مدیریت علمی آن تعریف می شد. به تدریج پیشرفت در دانش هایی مانند بیوشیمی، ژنتیک، تغذیه و رژیم غذایی این تصور را در اذهان عمومی ایجاد کرد «بدن به لحاظ علمی قابل کنترل است». اما عامل مهم دیگری که باعث توجه به بدن شد قرار گرفتن اوقات فراغت افراد در معرض فشار های جامعه مصرفی بود. تملک کالاهای مصرفی از جمله مواد و لوازم آرایشی تحت تأثیر تبلیغات بازرگانی  افراد را مقهور قوانین مصرفی جامعه صنعتی کرد.   3-کاپیتالیسم در دو دهه اخیر زیبایی و روش های زیبا سازی اندام و چهره انسان از جمله موضوعاتی بوده که طرفداران و علاقه مندان بسیاری را در چهار گوشه جهان متوجه خود ساخته است؛ علت اصلی این توجه را می توان ناشی از وقوع  تحولات اساسی در جهان غرب و شکل گیری جریان «سرمایه داری نوین» مبتنی بر شعار «هر چه می توانی بیشتر مصرف کن» در اواخر قرن بیستم دانست. عرضه و جلب تقاضای محصولات آرایشی در دهه اخیر در بعد جهانی از سوی جریان های سرمایه داری روند صعودی داشته است. نمونه این امر «پدیده سفیدسازی چهره» است، این پدیده یعنی تغییر اعتیاد اور رنگ پوست چهره از غیر سفید (زرد، سرخ و سیاه) به سفید از طریق استفاده از کرم های سفیدکننده و وسایل مشابه دیگر. سودی که این پدیده در اقصی نقاط کره زمین از آسیای جنوب شرقی، چین، آمریکای جنوبی، ‌آفریقا و ... روانه جیب تولید کنندگان غربی می کند، غیرقابل تصور است.داشتن پوست سفیدتر و روشن تر برای زنان سیاهپوست معادل موفقیت و دسترسی به دنیایی است که آنها از آن محروم شده اند. این تمایل زنان سیاهپوست به استفاده از کرم های سفیدکننده نتیجه تجربه دوران بردگی و استعمار است که در جریان آن به سیاه پوستان یاد داده شد که از خودشان متنفر شوند و زیبایی را را فقط در صفات و ویژگی های اروپایی ببینند. زنان آسیایی نیز با هدف یافتن شوهران ثروتمند به استفاده از این وسایل روی می آورند.   4-اوروتیسم امروزه زیبایی چهره و سیمای زنان در غرب سمت و سویی اوروتیزه (شهوانی) پیدا کرده است؛ خودآرایی های مغرضانه زنان در جامعه  منجر به حادث شدن پدیده «بی حیایی جنسی» می گردد. این بی حیایی دارای دو بعد فعال و منفعل است یعنی هم به درجه عرضه یا نمایش بدن و هم به درجه نگاه کردن یک کنش گر به بدن کنش گر دیگر مربوط می شود. چشم چرانی و متلک گویی از جمله آثار و عوارض اولیه این پدیده به حساب می آید. به طور کلی تصمیم بین نشان دادن و پنهان کردن چهره اساس و مرز مدل های آرایش را تشکیل می دهد. یکی از عناصر فرهنگ پدرسالار غرب، ‌نشان دادن زن به عنوان منظره ای است که می توان به آن نگاه کرد. بیشترین سوء استفاده و شی وارگی از چهره زنان در جهان در صنعت هرزه نگاری رخ داده است. اما این شی وارگی به پورنو محدود نمی شود. از چهره های بزک کرده و اندام های زنانه به عنوان عناصر تزیینی در آگهی های تبلیغاتی، انواع نوشیدنی ها، ابزار ها و حتی خودروها استفاده می شود. سینمای هالیوود نیز مدت هاست که از زن به عنوان  منظره ای برای «لذت بصری» استفاده می کند. در ایران انجام آرایش های تند از سوی افراد در جامعه منجر به اوروتیزه شدن خیابان ها، کوچه ها، مراکز خرید، بازار ها، مؤسسات آموزشی و … می شود و فضای ناامنی را برای خود استفاده کنندگان از لوازم آرایشی پدید می آورد. خودنمایی های زنانه، پرسه زنی های بیهوده جوانان را به عنوان گزینه ای برای  گذراندن اوقات فراغت مطرح می کند از آن مهم تر پر شدن جای جای جامعه از زنان آرایش کرده،‌ پاتوق و میعاد گاهی را برای آشنایی ها، ارتباطات بعدی، عرضه و تقاضای جنسی فراهم می سازد.

5-لیبرالیسم و استفاده مردان از لوازم آرایشی! از جمله ابزارهای مهم انتقال باورهای مکاتبی چون لیبرالیسم استفاده از مفاهیم و سمبل های به ظاهر شیک و جذاب متناسب با مضامین مفروض منحرف است که به عوام فریبی می انجامد؛یکی از این مفاهیم، مفهوم آزادی و مطرح کردن آن در ابعاد مختلف است. آنچه در اینجا مورد بحث است آزادی در پوشش و ظاهر است که مرز های جنسیت را به سهولت در می نوردد و لباس زنان را برای مردان و لباس مردان را زنان پذیرا می گردد، سرخاب و سفیداب را بر گونه پسران می نشاند و جاذبه های زنانگی را از این جنس سلب می کند، امروزه این موضوع متأسفانه در جامعه ایرانی نیز رسوخ پیدا کرده است و در کوچه و خیابان می توان به پسرانی برخورد کرد که ابروانی برداشته دارند، لنز می زنند،‌ از فرمژه استفاده می کنند، کرم های زنانه مصرف می کنند، عطر دخترانه می زنند و ... . این اقدامات منجر به فرو ریختن چارچوب شخصیتی این گونه افراد شده و مشکلاتی عدیده ای را در روح و روانشان می گذارد. نتیجه گیری دغدغه بومی سازی ظاهر افراد یکی از اصلی ترین اولویت کاری مسئولان فرهنگی نظام از همان ابتدای انقلاب بوده و هست و نگرانی های به حقی در این خصوص وجود داشته است. واقعیت این است که برخلاف شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که به صورت شبانه روز محصولات آرایش را تبلیغ می کنند در داخل کشور به دلیل ملاحظات دینی، عرفی و فرهنگی تبلیغاتی برای این دست اقلام صورت نمی پذیرد اما در این جا اشاره به این حقیقت تلخ ضروری است که متأسفانه با وجود عدم تبلیغات مستقیم در این خصوص، تبلیغات غیرمستقیمی در ابزارهای فرهنگی داخل کشور وجود دارد. ابزار هایی چون تلویزیون و سینما با نمایش بازیگران خصوصاً زنان با آرایش های غیرمتعارف و غلیظ در ان زمینه گام برمی دارند. ز جمله معضلات پیش روی جامعه ایرانی در این باره، پایین آمدن سن شروع آرایش برای  دختران، ظهور پدیده ای به نام «زنان مانکنی» و شیوع جرایم غیراخلاقی است. به همین دلیل می توان ادعا کنیم در حوزه فرهنگ زیبایی شاهد یک نوع شکاف بین «سیاست های فرهنگی» و «کردار های فرهنگی» هستیم. موضوع این شکاف مواردی چون اصل مصرف محصولات زیبایی و آرایشی،‌ میزان مصرف آنها، ‌نوع مصرف یا ترجیح های افراد،‌ انگیزه مصرف و مکان و زمان مصرف آنها است. متأسفانه کشور ما یکی از پرمصرف ترین کشور های دنیا در زمینه اقلام آرایشی است؛ فرهنگ سازی و اطلاع رسانی به افراد در خصوص عوارض مادی (جسمی) و روحی برای شخص مصرف کننده و نیز تبیین اصولی و منطقی عوارض فرافردی (اجتماعی) می تواند به ایجاد انقلابی در نگرش افراد با محوریت کمیت و کیفیت استفاده از این لوازم منجر شود.
ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «تاریخچه پیدایش آرایش» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
: برای دریافت مشاوره درباره تاریخچه پیدایش آرایش فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.