شعر طنز داماد بی مادر زن
دوش مادر زن به من پرخاش کرد
هیکلم با چوب آش و لا ش کرد
گفت : ای داماد ، ای آدم نشو
حیف آن دختر که من دادم به تو
من نمی دانستم آدم نیستی
لایق لطف دمادم نیستی
هر کسی داماد شد در عمر خویش
بی گمان یا خر بُود یا گاومیش
گفتمش : من اول آدم بوده ام
تاج گل بر فرق عالم بوده ام
بعد از روی جوانی خر شدم
پایبند خانه و همسر شدم
آدم اول کم کمک خر می شود
بعد از آن ناچار شوهر می شود
هر کسی کو زن گرفت از بی غمی
نام او دیگر نباشد آدمی
غیر شوی حضرت حوا ، که بود
شوهری «آدم» بر او صدها درود
حق تعالی نام او آدم گذاشت
چون که این داماد ، مادر زن نداشت
8 سال پیش
مدینه گفتی و کردی کبابم اسم ادم اوردی سردردم بازشد ازاینکه مرتبا درطول تاریخ ازادمیت ادم تعریف میکنند نه بخاطراینکه ایشان واقعا آدم بوده پایگذار ومسبب همه مصیبت های بشر همین اقا بوده که ما بندگان خدارا بواسطه شکمبارگی ولاسبارگی ایشان ازبهشت برین بیرون انداختند بین اولاد خود اخ ...
10 سال پیش
ای خداعمرت بده ازته دل همه ی مرداگفتی دست وهورا
10 سال پیش
طنز خیلی جالب بود ممنون :lol:
10 سال پیش
یه چیز بگم؟؟؟؟ خب مادرزنه راست میگفت. :roll:
10 سال پیش
من از دیروز که این متن رو دیدم هزار بار خوندمش وهزار بار خندیدم. واقعا متشکرم.فقط اگه میشه از این نوع طنز ها بیشتر بذارید و آدرسشم به من بدید تا همش دنبال نگردم.
10 سال پیش
(: خوشحالیم که خنده روی لبهاتون میاریم برای نگه داشتن صفحات کافیست با زدن کلیدهای CTRL + D صفحه را در لیست علاقه مندی های مرورگر خود قرار دهید
10 سال پیش
این رو می دونم ولی اگه مطلب دیگه ای بذارید توی همین صفحه میاد یا جای دیگه ای میره؟؟؟
10 سال پیش
واقعا عالی و خنده دار بود.