- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- تاریخ و تمدن
- چگونگی شکل گیری حاکمیت سعودی در کشور عربستان
چگونگی شکل گیری حاکمیت سعودی در کشور عربستان
نوع حکومت درکشور عربستان
نوع حکومت درکشور عربستان به صورت پادشاهی بوده و در دست خاندان ال سعود است. بر اساس قوانین عربستان تنها فرزندان ذکور عبدالعزیز بن سعود میتوانند به مقام پادشاهی این کشور برسند و پادشاه از میان مسنترین آنها انتخاب میشود. اگر چه پادشاه در راس قدرت بوده و همه ارکان حکومت تحت فرامین او قرار دارند لیکن به دلیل نفوذ علمای دینی پادشاه باید برای اغلب تصمیمهایی که میگیرد تأیید علما و رهبران دینی کشور را کسب کند. زیرا در عربستان سعودی زعما و مدرسان طراز اول دین اسلام ، همواره نقش مهمی در کشور ایفا کرده و دارای قدرت سیاسی فراوان و نامحدودی هستند . علمای عربستان سعودی شامل دانشمندان دینی ، قضات ، وکلا ، مدرسان، و پیشنمازان هستند. در عربستان سعودی ، شورای علمای اعظم حتی قدرت عزل و نصب پادشاه را هم دارند . این گروه به صورت هفتگی با شاه ملاقات میکنند. در بسیاری از موارد حکومتی ، شاه با علما مشورت میکند. اغلب علمای عربستان سعودی به خاندان بزرگ الشیخ تعلق دارند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقهٔ وهابیت هستند. این علما ، با خانوادهٔ سلطنتی پیوند نزدیکی دارند. ضمنا پادشاه مسؤول حفظ و حراست مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (معروف به حرمین شرفین)می باشد.
حکومت عربستان سعودی در سال 1750 به وسیله محمد ابن سعود(1735-1766 ) پایهریزی شد. پس از وی عبد العزیز بن سعود (1766-1803) با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب شهر ریاض را به تصرف درآورد. در عهد عبدالعزیز، عسر، تهامه، حجاز ، عمان ، احساء ، قطیف ، زیاره ، بحرین ، وادی الدواسر خرج ، محمل وشم ، سدیر ، قصیم ، شمر، مجمعه، منیح ، بیشه ، رنیه ، و ترابه تحت تصرّف مذهب وهابی درآمد او پس از غلبه برهمه قبایل این سرزمین توانست سلسله پادشاهی "آل سعود " را بنیان گذارد، ایشان به روایتی با 235 زن ازدواج کرد که حاصل آن دست کم 43 پسر و بیش از 50 دختر بود و در نتیجه اکنون شمار اعضای خاندان سلطنتی بالغ 20 تا 30 هزار نفر برآورد میشود.
کسانیکه پس از عبد العزیز بن سعود تلاش کرده تا حاکمیت خاندان آل سعود را تداوم بخشند عبارت بودند از افرادی:
- سعود بن عبدالعزیز1803-1814 (او فتوحات وهابیان را در شبه جزیره تا خلیج فارس ادامه داد).
- ابراهیم بن سعود1814-1818 (در زمان ایشان عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا فرمانده سپاه ، مکه را فتح کرد اما نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت . پس از طوسون پاشا برادرش ، ابراهیم پاشا نجد را تصرّف کرد و خود را به درعیه رسانده و پایتخت آل سعود را به محاصره درآورد و مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست).
- عبدالله بن مسعود 1814-1818 (دوران حکومت ایشان اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که شکست خورده و به دستور ابراهیم پاشا محکوم به اعدام شد).
- مشاری بن سعود1819-1820 ( اولین تلاش در زمینهٔ برپایی مجدّد حکومت آل سعود توسط مشاری بن سعود بود).
- ترکی بن عبدالله1821-1834 ( او ریاض را به تصرف خود در آورد).
- مشاری بن عبدالرحمن مشاری1834(40 روز حکومت کرد
- فیصل بن ترکی1834-1838 (ایشان تشکیل حکومت دوم آل سعود را اعلام نمود).
- خالد بن سعود1842-1843 (او کسی بوده که اعراب بر وی شوریده و او را از ریاض بیرون کردند).
- عبدالله بن ثنیان 1843-1865 (در دوران حکومت او مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند).
- فیصل بن ترکی1865-1871
- عبدالله بن فصیل1871-1874 ( او با همدستی قبیلهٔ عجمان و سعود به منطقه احساء حمله و آنجا را متصرف شد).
- سعود بن فیصل1875-1887 (او با حمله به قطیف آنجا را به فتوحات سعودی افزود).
- عبدالله بن فیصل بن ترکی؟-1887
- محمد بن سعود بن فیصل1891-؟
- عبدالرحمن بن فیصل؟-1891 (ایشان به درگیری با حکومت آل رشید پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و دولت دوم سعودی در زمان ایشان از بین رفت).
- محمد بن فیصل ؟-؟
- عبدالعزیز بن عبدالرحمن1902-1953 (دولت سوم سعودی را ایشان بنیان نهاد) .
- سعود بن عبدالعزیز1953-1964
پس از مرگ عبدالعزیز ، سه پسر دیگرش با نامهای ملک فیصل(1975_ 1964) و ملک خالد(1982_ 1975) و ملک عبدالله در چند دوره به حکومت رسیدند . با مرگ خالد ، برادرش فهد1982، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب خادم الحرمین الشرفین را برای خود برگزید ملک فهد " چهارمین فرزند پسر "عبدالعزیز عبدالرحمان بن سعود " بنیانگذار پادشاهی عربستان است. . وی برای ترویج آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با غرب برقرار کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان برگزیده شد.
ارکان قدرت در عربستان:
- اولین و موثرترین گروه قدرتمند در عربستان سعودی را "خانواده سلطنت " تشکیل می دهد. خانواده سلطنت یا همان "آل سعود " دارای شاخههای متعددی است. در مجموع و با احتساب شاخههای فرعی،آل سعود بیش از هزار نفر را در بر میگیرد. اگر بخواهیم خاندان 20 هزار نفری آل سعود را در چند خانواده اصلی جمع کنیم، چهار خانواده در عربستان قابل شناسایی هستند.
1) اصلیترین خانواده آل سعود، "آل فیصل " است که نوادگان عبدالعزیز، پدر بزرگ فیصل بن ترکی هستند و تعداد اعضای آن بیش از 4 هزار نفر را شامل میشود. این خاندان دیپلماسی این کشور را در دست دارد . از زمان به قدرت رسیدن فهد در سال 1982 با نفوذترین شاخه آل فیصل، "آل سدیری " بود. این خانواده، همان خانوادهای است که فهد از آن است.
2) دومین خاندان مهم آل سعود "آل ثنایان " است. این خاندان بدان معنا که از نزدیک ترین متحد "آل سدیری " است، از جایگاه مهمی در ساختار سیاسی عربستان برخوردارند.
3) سومین خاندان با نفوذ در خانواده آل سعود، خاندان "آل جیلاوی " است اینان از نسل برادر فیصل بن ترکی پدر بزرگ عبدالعزیز هستند.
4) چهارمین خاندان درون آل سعود، "آل کبیر " نام دارد، اینان بر خلاف آل سدیری، آل ثنایان و آل جیلاوی که از نوادگان عبدالعزیز بودند، از نسل اولین عموزاده عبدالعزیز بنام "سعودآل کبیر " بودند.
- علاوه بر خاندان آل سعود، یکی دیگر از نیروهای منتقد و تاثیر گذار بر سیاست و حکومت عربستان سعودی،"علما یا رهبران مذهبی " هستند.
- قبایل از دیگر نیروهایی هستند که در ساختار قدرت در عربستان سعودی عنصر مهمی قلمداد می شوند. عربستان دارای هشت قبیله اصلی و حداقل 15 قبیله فرعی است.
- خانوادههای بازرگانی سنت گرا "که داراییهای آنها با آل سعود نیز برابری میکند، از دیگر گروههای ذی نفوذ و تاثیرگذار بر سیاست و حکومت در عربستان سعودی به شمار میروند.
- از دیگر گروههای مهم و ذی نفوذ در عربستان سعودی طبقه جدید" متخصصان و افراد حرفهای "هستندکه به دلیل تغییرات اجتماعی ناشی ازطرحهای توسعهای رشدکردهاند. اینان شامل نخبگان شهرنشین وتحصیل کرده غرب هستندکه برخاسته از دو طبقه بازرگان وخانوادههای پائین جامعه هستند.
- پایینترین گروه تاثیرگذار درعربستان سعودی، "شیعیان " این کشور هستند، شیعیان که عمدتا در بخش شرقی قلمرو پادشاهی سعودی مستقرند، دارای جمعیتی محدود هستند که عموما مورد تبعیض قرار میگیرند و در فرایند سیاسی مشارکت داده نمی شوند و در بخش کارگری فعالیت
تقسیمات کشوری
پایتخت عربستان شهر ریاض است کشور عربستان سعودی متشکل از 13 استان می باشد:
- باحه
- مرزهای شمالی
- جوف
- مدینه
- قصیم
- ریاض
- منطقه شرقی
- عسیر
- حائل
- جیزان
- مکه
- نجران
- تبوک
دین
اسلام تنها دین رسمی آن کشور است,مذهب رسمی کشور عربستان حنبلی میباشد که یکی از مذاهب معتبر اسلامی و مذاهب اهل سنت میباشد. مذاهب دیگر اهل تسنن و نیز مذهب شیعه در عربستان رواج دارد. در مجموع ارزشهای دینی در عربستان سعودی ، فرهنگ ، و سیاست این کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
وضعیت شیعیان در کشور عربستان:
مردم عربستان به علل مختلف در خصوص مذهب شیعه و معتقدین به این مذهب اطلاعات مناسبی ندارند شاید نتوان صرفا دولت را در این خصوص مقصر دانست، بافت فکری مردم به گونهای است که شیعیان را کافر و ملحد میپندارند. از متعه گرفته تا سینه زنی و شفاعت و بحثهای اساسی و بحثهای انحرافی که در فکر تمام مردم عربستان تنیده شده است.
با این حال به نظر می رسد که شیعیان در مقایسه با گذشته وضعیت بهتری پیدا کرد اند . بعنوان مثال بدنبال تصمیمات مسئولان سعودی در بالا بردن سطح تحصیلات عمومی شیعیان نیز در این گسترش نادیده گرفته نشدهاند. هم اکنون دولت سعودی، مدارس جدیدی را برای فرزندان شیعی تدارک دیده است و آنها میتوانند در کنار برادران سنی خود در این مدارس تحصیل کنند اما در عین حال طبق یک قانون نانوشته و مرموز، یک فرد شیعه مذهب، نمیتواند معلم درس دینی، تاریخ یا عربی و یا مدیر یک مدرسه شود. همچنین به آنها اجازه تأسیس یک مدرسه خصوصی داده نمیشود. در سطح بالاتر از دیپلم و دانشگاه هم وضعیت بر همین منوال است.اغلب دانشجویان دانشگاهها به ویژه دانشگاه های مطرح مثل دانشگاه ریاض را جوانان پولدار سنی تشکیل میدهند.شیعیان کمتر فرصت حضوردراین دانشگاهها را دارند درمجموع شیعیان بنا به دلایل مختلف کمتربه علمآموزی میپردازند و سطح سواد قریب به اتفاق آنها خیلی کمترازسنیهاست،معمولاً تا سطح ابتدایی درس میخوانند و کمتر دیپلم میگیرند.درمجموع با توجه به تغییررویکردی که در دولت سعودی نسبت به شیعیان، پیدا شده می توان امید وار بود که شیعیان عربستان هم ازحد اقل حقوق شهروندی برخوردار شوند
عربستان سعودی بین 12 تا 14 میلیون نفر جمعیت دارد که با احتساب 7 میلیون نفر اتباع کشورهای دیگر شاغل در عربستان، (از ملیتهای سریلانکایی، فیلیپینی، مالزیایی، اندونزیایی، یمنی، لبنانی، مصری، افغانی و...) این کشور تقریباً بین 20 تا 22 میلیون نفر جمعیت دارد. از این تعداد بین 2 تا 4 میلیون شیعه در این کشور زندگی می کنند. تعداد شیعیان مدینه بین 40 تا 75 هزار نفر تخمین زده میشود. پر جمعیتترین مناطق شیعه نشین عربستان، در قطیف و احساء است (در جوار خلیج فارس) این منطقه آخرین نقطه دولت سعودی با خلیج فارس است که با بحرین نیز همجوار است. شیعیان این منطقه ارتباطات خاصی با شیعیان بحرین دارند. این مسئله به آنجا برمیگردد که اجدادشان به نوعی با ایرانیان مخلوط بوده و هستند.
در شهرهای دیگر هم شیعیان هستند. ولی نه به وسعت قطیف و احساء. مثلاً در خود مکه، که تعدادشان خیلی کم است یا در جده حتی مکان اختصاصی و امام جماعت هم برای خودشان دارند.
در مجموع اکثر شیعیان عربستان ازاولاد امام حسن مجتبی هستند که مکه وطن اصلی آنها به حساب میآید. و به عنوان شیعیان حسنی معروفند. از آغاز دوره عباسی، شهر مدینه تحت سیطرهء اعقاب حسن بن علی بن ابیطالب(ع) بود که با عنوان بنو الحسن شناخته میشدند. این خاندان، با حفظ مناصب رسمی، همچون قاضی، خطیب، امام جماعت و مسئولیت موقوفات، موقعیت خود را به عنوان امرای شهر، حتی پس از فتح آن توسط عثمانیهای حفظ کردند. بنو الحسن بر خلاف شرفای مکه به دلیل حمایت بیاندازه از اهل بیت(ع) در نهایت قدرتش را از دست داد. در دولت سعودی سید را به عنوان اشراف میشناسند خیلیها با اینکه سنی هستند خودشان را جزء اشراف میدانند. در حالیکه اشراف از نوادگان حضرت زهرا(س) هستند، اما در طول تاریخ در اثر فشارهای گوناگون مجبور شدند شیعه بودن خودشان را کتمان کنند. همین مسئله باعث شده که نسلشان هم ندانند قبلاً شیعه بودهاند. متکفل اصلی شیعیان آقای شیخ محمد علی العمری است. که در نجف و مقدار کمی هم در ایراندرس خوانده است. ایشان به تهران و قم و مشهد سفر کرده است.
شغل شیعیان:
از نظر شغل بیشتر شیعیان به کار زراعت مشغول هستند وعمدتاً به زراعت صیفیجات مشغولند که سود آنچنانی نداشته و درآمد بخور و نمیری دارند. البته به کار نخل هم میپردازند و باغات نخلی دارند.به همین خاطراز قدیم عربها به شیعیان اهل نخل میگفتند شیعیان نماز و مراسم مذهبی را در باغاتشان برگزار می کنند آنها در باغاتشان براساس تعداد جمعیتی که میآید جایی را به عنوان تکیه اختصاص میدهند. یعنی دیواری حدوداً 60 سانتی متر از سطح زمین دور تا دور آن درست میکنند روی آن را نیز با حصیر میپوشانند وقتی مینشینند سر و کتف آنها از دیواربیرون است و با بادی که میوزد انسان خنک میشود. شیعیان نماز و مراسم مذهبی را در این مکانها برگزار میکنند. این مراسم مذهبی معمولاً در اعیاد یا ایام شهادت ائمه(ع) برگزار میشود. در عزاداری دور هم جمع میشوند ذکر مصیبت، قرائت شعر، تلاوت قرآن، سخنرانی و بیان مسائل شرعی از جمله برنامههای این گونه مراسمهاست. از همه جالبتر اینکه در کنار تکیه دیگهای غذا میگذارند و به شرکت کنندگان شام و ناهار میدهند.
اماکن مورد توجه شیعیان در عربستان:
- احد که شیعیان محور پیروزی جنگ احد را مولا علی(ع) میدانند.
- مسجدقُبا که پیامبر(ص) 3 روز در آنجا ماندند تا حضرت علی(ع) بیایند و به مدینه بروند.
- مسجد النبی که جای جای ان برای شیعه خاطره است از پیامبر و فرزندانش(ع)
- مسجد حضرت علی(ع)
- بقیع که مدفن و مرقد جهار امام شیعه است.
- مسجد اباذر همان جایی است که ابوذر را تبعید کردند به ربذه و حضرت علی و امام حسن(ع) و تعداد خاصی از اصحاب به بدرقه ایشان رفتند.
- باغ سلمان که اثری از آن نگذاشتهاند.
- محل زندگی اولیه امام علی(ع) با حضرت زهرا(س) . این مکان ، نزدیک دارالامارة مدینه (بیرون مدینه) بود.
- خانه فاطمه زهرا (س) که دیوار به دیوار بیت پیامبر(ص) بود. این خانه یک پنجره رو به داخل داشت که حضرت زهرا(س) هر وقت دلتنگ پیامبر(ص) میشدند از این پنجره پدر را مشاهده میکردند.
- بیت الاحزان :بعد از رحلت پیامبر(ص) و فشارهایی که به حضرت زهرا(س) وارد آوردند و آن ماجرا که مردم به حضرت علی(ع) گفتند: یا علی! به همسرت بگو یا شب گریه کند یا روز، حضرت مجبور میشود خانهاش را تغییر دهد. میروند خارج از مدینه، در باغی که نزدیک بقیع بوده. در آن خانه که اتاق کوچکی داشت، زندگی کردند. شاید بیرون بودن خانه از شهر باعث شد که بتوانند در خانه را آتش بزنند و حضرت علی(ع) را به زور با دستهای بسته برای بیعت به مسجد ببرند. فاصله خانه تا شهر و مسجد زیاد بود. وقتی خبر میدهند به حضرت علی(ع) که همسرت از دنیا رفت، از وسط قبرستان بقیع خودشان را به منزل میرسانند که در راه سه بار بر روی زمین میافتند. اگر خانه نزدیک مسجد بود این اتفاق نمیافتاد. آنجا به نام بیت الاحزان معروف شد. البته گفته میشود بیت الاحزان اصلی مکانی نزدیک قبور فعلی چهار امام در بقیع بوده است. بعضی هم میگویند بالای سر حضرت ابراهیم، برادر ناتنی حضرت زهرا(س) بوده است. حضرت بعد از رحلت پدر یک جا نتوانستند بمانند و به جاهای مختلف میرفتند. قبلاً بیشتر ایرانیها به آنجا میرفتند و عزاداری میکردند. در آنجا درختی بود و مردم از سایهء آن استفاده میکردند با بریده شدن ان درخت مردم سایهبان درست میکرده و به عزاداری میپرداختند. هم اکنون در آنجا عمارت امر به معروف و نهی از منکر را بنا کردند.
- محل غسل پیامبر(ص): دیگر، محلی است که از آنجا آب آوردند برای غسل دادن بدن پیامبر(ص). این مکان، نزدیک مخابرات امروزی است. مسجد صبح که متعلق به پیامبر(ص) میباشد. حضرت روزی از آنجا عبورمیکردند نزدیک صبح شد همان جا نماز خواندند. یا مسجد رد الشمس که فقط یک چهار دیواری از آن باقی مانده نشان دیگری ندارد.