در این بخش آسمونی با هم به بررسی این مسائل می پردازیم:
- میزان دشواری: خیلی شدید
- مدت زمان لازم: بسیار زیاد
نحوه انجام:
1- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسایل دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف نکنید.
2- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.
3- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل: حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال بیش از پیش از خود مراقبت کنید.
4- خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید، به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است که به شما وارد شده است.
5- خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.
6- گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک بنشینید.
7- برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.
8- با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.
9- به دنبال مشاوره بروید. سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنید، باید تحت آزمایش HIV (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید.
10- حداقل یک روز به خود فرصت دهید.
11- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.
12- سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.
13- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسایل کوچک داد و بیداد راه بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید، بی شک دچار استرس بعد از ضربه روحی شده اید و باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.
14- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید و به سرسپردگی خود ادامه دهید به راحتی از بین برود. از بین رفتن دردورنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.
15- واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.
توجه:
1) بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود داشته باشد و ... به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه نخواهید شد.
2) نوع خیانت، معمولا فهم و درک آنرا راحت تر می کند. آیا به یک شب ختم می شود؟ به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده؟ آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟
3) به خاطر داشته باشید که زندگیتان با گذشته فرق کرده و باید ناراحتی به وجود آمده را تسکین دهید.
4) به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسایلی بدین معنا نیستند که زندگی به پایان رسیده است و شما دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا که در اصل شما این توانایی را در وجود خود دارید و تنها مشکل به کارگیری ان است که کمی دشوار می باشد.
5) پیش از اینکه خانواده خود و یا همسرتان را در جریان بد عهدی او قرار دهید، مجددا بر روی این امر فکر کنید. افراد خانواده می توانند کینه ها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند.
به چه چیزهایی نیاز دارید:
ـ خواب
ـ رژیم غذایی سالم
ـ ورزش
ـ نوشیدن آب، به میزان کافی
ـ خنده
ـ زمان
با شرکت در نظرات این بخش، در کمک به سایز عزیزان سهیم باشید.
- همچنین ببینید :
630 نظرثبت نظر شما
3 سال پیش
والا درست بشونیستن وقیح تر هم میشن .شوهرم تادوسال پیش ک میفهمیدم کلی معذرت خواهی میکردولی الان میگه تومیخوای منوپایبندکنی من پایبندبشونیستم ، یعنی ازکارایی ک واسه زندگیمون کردم ک درست بشه این جواب من بوده؟حالا سه تابچه کوچیک دارم موندم چیکارکنم .بهش میگم عطرنزن واسه جلب اعتماد من کلی کتک زده ک با زیدم بودم به توربطی نداره.تازه میگه طلاقتم نمیدم.سه تابچه کوچیک هم دارم.
3 سال پیش
سلام منم یکی ازبدبختایی هستم ک بهم خیانت شده چندروزه فهمیدم از لحاظ روحی خیلی داغونم فکراینکه شوهرم بایکی دیگه رابطه داشته حالمود خیلی خراب میکنه توعقدم و مامانم این روزا درحال جاهاز درست کردن واقعا نمیدونم بااین مسله چ برخوردی داشته باشم نمیخوام مامانم بدونه چون سابقه شوهرم پیش مامانم خرابه این یکی رو بفهمه خیلی بدتر میشه فقط مادرشوهرم میدونه وقتی ک ب شوهرم گفتم توگوشیت پیامک دیدم اول زد زیر خنده همیشه هربار ی کار بدی میکنه اول میخنده و انکارمیکنه ولی این سری همه چیزو برام تعریف کرد گفت بایه دختره تو خیابون اشناشده پایه ی مشروب خوردن بوده باهاش هرچی بودو حس میکنم باسانسور برام تعریف کرد وقسم میخورد ک دیگه این اخرین باره ک همچین کاری میکنه حتی خودشو میزدو گریه میکرد میگف چن ماه قبل این اتفاقاافتاده الان باهاش تموم کرده میگف فهمیدم اشتباه کردم وازاین حرفا توحرم امام رضا هم کلی قولداد نمیدونم میشه روقول هاش حساب کردیانه چیکارکنم....؟
4 سال پیش
من دانشجوی پزشکی هستم با پسر عموم که از نظر اجتماعی و خانوادگی ازم پایینتره ازدواج کردم (البته ظاهر خیلی خوبی داره و به اصطلاح دخترپسند) اونم با سختی و کلی اصرار به خونواده من الان یکساله عقدیم هیچی برام کم نذاشته و واقعا عاشقانه رفتار میکنه حتی گاهی چند روز که نمیبینمش وقتی میبینتم گریه میکنه ولی به صورت کاملا اتفاقی متوجه شدم که یه سیمکارت دیگه داره و وقتی اونو انداختم رو گوشی خودم و تلگرامشو نصب کردم دیدم که با چندتا دختر ارتباط داره و بهشونم گفته بود زن داره وقتی بهشون پیام دادم دیدم که یکیشون از داشتن رابطه جنسی اونم چندین بار حرف زد وقتی بهش گفتم و فهمید تا شب گریه میکرد و سرشو مبکوبوند به دیوار و میخواست خودشو بکشه و این حرکات و التماس و... که غلط کردم و جبران میکنم و اگه یه بار دیگه پیش اومد منو بکش و...توی بیشترین حدش.من فعلا سکوت کردم ولی بازم نگام میکنه چشماش قرمز میشه و حالش بد میشه به دخترا پیام داده بود که دیگه دست از سرش بردارن.من باید چیکار کنم؟ تمومش کنم؟ احتمال اینکه یه بلایی سر خودش بیاره زیاده البته
4 سال پیش
ایکاش مردا انقد هرزه نبودن،من توی هفته اول عقدم فهمیدم شوهرم با دوست دخترای قبلی رابطه داره،
4 سال پیش
سلام منم بهم خیانت شده همین الانم داره میشه دارم خفه میشم... سی سللمه و پنج ساله ازدواج کردم یه دختر دوساله دارم تو زندگیم حتی یه بارم پامو کج نذاشتم پدرم بیشتر از چشماش به من اعتماد داشت هیچوقت با هیچ پسری دوست نشدم روابطم با جنس مذکر از حالت همکلاسی یا همکاری فراتر نرفت آخه همیشه میگفتم کاری که اگه طرف مقابلم کرده باشه اذیتم میکنه نمیکنم ولی حالا چی یه بار به صورت اتفاقی دیدم که همسرم تو تلگرام با یا خانومی صحبت میکنه از ترس من همه پیامهاشو پاک میکرد ولی یه نسخه از تلگرامش روی گوشی منم بود فعالش کردم و پیامهای بعدی رو خوندم کاملا از پیاملش مشخص بود خانومه رو بخاطر مسائل جنسی میخواد دنیا رو سرم خراب شده بود ولی خودمو کنترل کردم چیزی به روم نیاوردم تهشم اون زنه ارتباطشو قطع کرد چند ماهی از اون موضوع گذشته بازم چند روز پیش دیدم با یکی داره حرف میزنه(هم تلگرام هم تماس صوتی) دارم کلافه میشم نمیدونم باید چیکار کنم میترسم به روش بیارم وقیح تر بشه . ما باهم از هیچ نظر مشکلی نداریم چه مسائل جنسی چه بقیه چیزا خیلی کم دعوامون میشه من آدم منطقی ای هستم البته شوهرم سریع عصبانی میشه ولی من مدیریت میکنم دعوامون نمیشه. خودم کارمندم از نظر مالی میتونم ازش جدا بشم ولی بابت دخترم نمیتونم موندم چیکار کنم اینجوریم خودپ دارم عذاب میکشم. با هیچ کسم نمیتونم درددل کنم آخه خجالت میکشم همم نمیخوام آبروشو ببرم بعنی اصلا راهی نداره مرد خیانتکار درست بشه فکر نمیکنم بتونم دیگه بهش اعتماد کنم
4 سال پیش
من چه خاكي تو سرم برزيم كه زنم بعد از ده سال زندگي كه همه زندگيم رو به پاش ريختم هرچه كه ميخواست اماده بود همه زنها و دختراي فاميل بهش حسودي ميكردن.يه دختر هم داريم كه هفت سالشه مثل يه دسته گل ميمونه خيلي هم با هوشه.و .... حالا زنم بعد از همه اينها كه ياد اوريش ديوونم ميكنه با خواستگار سابقش كه خيلي هم از نظر تيپ و قيافه ،شخصيت اجتماعي و .. پايين تر از منه ريخته رو هم و به من و دخترم خيانت كرده.البته خودش هم تو شوكه و به ظاهر هيچ دليلي براي خيانتش پيدا نكرده.هم پاي ابروم در ميونه هم وابستگي دخترم به مادرش،هم پشيموني خود خرش و... نميدونم بايد چه كار كنم؟ توي اين دو ماه به اندازه بيست سال پير شدم.هر كي من رو ميبينه متوجه ميشه كه چه شوك عصبي وحشتناكي داشتم.خودم هم حس ميكنم كه رفتارم مثل ادماي معمولي نيست .فقط روزي هزار بار ارزوي مرگ ميكنم. بعد به اين فكر ميكنم كه بعد از من دخترم چي ميشه. خدايا كمك كن
4 سال پیش
سلام.به منم دایما خیانت میشه.خیلی تنهام ولی زندگیمو دوست دارم برای همین به روش نمیارم و به کسیم چیزی نمیگم.تو گفتگوهاش با یکی از این خانما که ترس اینو داشت که من بفهمم و ابرو ریزی بشه بهش گفته بود که من خانممو خوب میشناسم انقدر منو دوست داره که هیچوقت کاری نمیکنه که ابروی من بره.راست میگه من هرگز چیزی نمیگم اما دلم شکست وقتی فهمیدم میدونه چقدر دوسش دارمو باز......
4 سال پیش
من ۸ساله ازدواج کردم.شوهرم از اول چشاش خراب بود ولی من سعی کردم با دلبری کردن براش از اشتباه درارمش.ازدواجمون سنتی بود بزرگا قرارشو میزارنو کوچیکا هم بدون هیچ شناختی یا باید بگن آره یا نه.موفق نشدم درستش کنم.الان ۶ماه ک داره بهم خیانت میکنه و جالب اینجاست ک میدونم و وقتی بهش گفتم گفت نه تو برام از دنیا عزیزتری ازین حرفا.ب مادر پدرش گفتم گفتن مرده مهم نیست هر کاریم کنه مرده.دیگه کلا دور اونا رو خط کشیدم.ی دختر۴ساله دارم بارها فک طلاق بسرم زد ولی هر بار ب خاطر دخترم کم آوردم نتونستم کاری کنم.الان ۲هفتس حتی حرف هم باهاش نمیزنم و هرروز دارم به این فک میکنم ک من چی کم گذاشتم واسش ک این کارو باهام کرد اما به هیچ کمبود از طرف خودم نرسیدم ن امروزی بودن نه جنسی نه آشپزی نه محبت هیچی.پیش مشاوره هم رفتم گفت مشکل از شوهرتونه و نیاز ب روانشناس دارن.ولی چون به این چیزا اعتقادی نداره یا میخواد ب کاراش ادامه بده نیومد بیریم روانشناس.حالا من موندم یه عالمه نفرت ازش.نفرینش کردم،نمی تونمم بخاطر بچم ازش طلاق بگیرم چون ب من وابستس و میدونم نباشم حلاک میشه شوهرمم ازون مردایی نیست ک بچه جم کنه.بیشترین ضربشو این طفلک میخوره.الان ۲ماهه به من ی قرون نداده من کار میکنم و خرجمونو میدم.خدا نسل همچین مردایی رو از رو زمین برداره.عدالتو اجرا کنه.فقط میدونم مردایی ک ب زناشون خیانت میکنن زناشونو دوست ندارن عاشقش نیستن.خدا تاوان تمام کارایی ک بامن کرده رو ازش پس بگیره.
4 سال پیش
سلام به همدردای گلم...بریدخداروشکرکنیدباغریبه شوهرتون روهم ریخته ن مثل من بخت برگشته که شوهرم باخواهرم باهم خون خودم روهم ریخته اونم من تازه فهمیدم..معلوم نیست ازکی باهم بودن???حالم خیلی بده..پشتوانه مالی ندارم..تواین ۶سالی که ازدواج کردم خونه داربودم ..هیچ کاری بلدنیستم ..دختر۳ساله دارم..نمیخوام باهاش زندگی کنم ..ولی مجبورم..
4 سال پیش
سلام.چرا مجبور؟شوهر توی زندگی ینی منبع تامین مالی زندگی.به چیزای بهتر از شوهر فکر کنین.اونموقع این مشکلات جزئی بی اهمیت میشه.
4 سال پیش
سلام-من با یه دختر سه سال دوستم و قصد ازدواج با ان را دارم وبا آن چندباری ارتباط جنسی داشتم و چون سن کمی داره و مطمن بودم دوست پسر اولشم خواستم اون را به عنوان همسر ایندم انتخاب کنم-ولی یه مدت از هم جدا شدیم و فهمیدم بهترین دوستم باهاش دوست شدهو باهاش ارتباط جنسی داشته واین مسئله منا بسیار داغون مضطرب کرده خوده دختر قسمهای مکرر خورده ومیگه دست رو قران میزارم دروغ.ولی دوستم رضا نه اون که با دختر دوست میگه دیدم باهم بودن ومطمنم باهم ارتباط داشتن و عکسی که بغل هم بودن را دیدم و خودم براش خونه خالی کردم.واقعا حالم بده لطفا بهم بگین چیکار کنم
4 سال پیش
یه دختر دیگه سرچ کن.اون که حرومت شد نمیتونی عقدش کنی.
4 سال پیش
با آقايي مدت 16 سال دورادور اشنايي داشتم و مدت يك سال بود كه رابطه جدي و عاطفي داريم . به يك سري از رفتارهاش مشكوك شده بودم ولي اينقد زبون ميريختو محبت مي كرد كه من ميگفتم غير ممكنه با اين همه توجه بخواد خيانت كنه يك سره هم از من تعريفو تمجيد ميكرد . متاسفانه ديشب تلفنش رو جواب نداد و من مشكوك شدم و در خونشون رفتم و بعد از گذشت يك ربع ديدم با يك خانم از منزل خارج شد. من رفتم و دعواي سختي بينمون درگرفت البته من به اون خانم كاري نداشتم و عاقلانش هم همين بود مقصر خوده اين اقا بود ضمن اينكه منكر نشد و شروع به عذرخواهي و طلب عفو كرد از ديشبه خيلي حالم بده و يكيره اون صحنه وحشتناك جلوي چشمم مياد و نمي دونم چكار كنم.
4 سال پیش
7ساله ازدواج کردم 3سال عقد بسته بودم 4ساله عروسی کردم شوهرم گفت ی عقد ناموفق داشته(عقد رسمی محضری) منم بهش فرصت دادم از اول شروع کنه . من با هیچ مردی تو زندگیم رابطه نداشتم و شوهرم اولین پسر تو زندگی من بود تحصیل کرده خوشگل و جذاب و ب قول خانوادش عاقل هستم و از بقیه عروساشون سرم. شوهرم خیلی بی دست و پا و تحت تسلط خانوادش بود و هیچی نداشت. من این مدت واقعا برای زندگیم زحمت کشیدم و نمیخوام خرابش کنم اول عروسی رابطه ج ن س ی مون سخت بود ولی الان حل شده. دوسال پیش چندتا ایمیل دیدم ک برای ی زن غریبه فرستاده ببخشید در حد لاس زدن با مشاور و وکیل صحبت کردم ،گفتن ب روش نیار . سعی کردم رابطمو بهتر کنم باهاش دلبری کنم محبت کنم احترام بذارم اما حالا میبینم دوباره تو تلگرام شروع کرده ب کثافت کاری ب پدره خودش گفتم چون وجهش جلوی مردم و فامیلش براش خیلی مهمه. اول گفت من حل اش می کنم ولی بعد بی خیال شد (کلا آدم بی خیال نسبت ب خانواده هست). پدر و مادرم بعد از عروسی ما جدا شدن . هر دو نابالغ و غیر قابل اعتماد هستن و من جایی ندارم ک برگردم. حتی کمترین درد و دلی باهاشون بکنم ب شدت ب ضرره خودم تموم میشه. 20سال تو خونه پدرم دعوا بود و شب ها گریه کردم. سال ها تلاش کردم همیشه درسخون و ممتاز بودم و پاک زندگی کردم حتی دست هیچ پسریو نگرفتم. هنوز بچه ندارم چون خودم نخواستم ولی از طرف شوهرم و خانوادش ب شدت تحت فشارم . ن میتونم ب روش بیارم ک بی حیا میشه ن میتونم ب کسی بگم و ن پدر و برادری دارم ک بشه روشون حساب کرد. برام مهم نیست ک لاس میزنه چون واقعا دیگه دوسش ندارم ولی می ترسم رابطه های تلگرامیش عمیق تر بشه. حالا ک فکر می کردم تقریبا همه چیز درست شده و میخواستم بچه دار بشم داره همه چیزو نابود میکنه و من چاره ای ندارم جز این ک بشینم و نظاره گر باشم.. دیگه هیچ امیدی ب زندگیم ندارم فقط دعا می کنم قبل از این ک نفره سومی قربانی بشه عمرم تموم بشه.
4 سال پیش
ینی شوهر اینقدر مهم شده که بخاطر بعضی کاراش ارزوی مرگ کنی؟شوهر وسیله ی برای ادامه حیات.این حیات نشد اون حیاط.
4 سال پیش
سلام ، خواهشا جدا شوید . اصلاهم بچه دار نشو. خائن همیشه خیانت میکنه . خیالت راحت
4 سال پیش
واقعا که خیلی بده ادم کار اشتباه بکنه خیلی هم از کارش راضی باشه این دیگه اوج حماقت
5 سال پیش
گاندی می گه اگر کسی خیانت دیده معنایش این است که قیمت بالایی داره .
5 سال پیش
من یعنی کم آوردم تو خیانتای شوهرم اصلا انگار دیگه واسه خودم طبیعی شده وقتی مچشو میگیرم کلا میزنه زیرش اونم با یه حرفایی ک آخر خنده است یعنی با عقل جور در نمیاد من واقعا تعجبم ک چرا این کارارو میکنه آخه هزار بار باهاش حرف زدم ببینم چ کمبودی داره هه واقعا نمیفهمم دلیل این کارش فکر کنم بیمار تفلی درمانی ام ک جز ادامه این کار نداره انگار
4 سال پیش
سلام نگار جان من ليلي هستم منم دقيقا مثل شما هستم ... واقعا نميدونم چه كنم ...
5 سال پیش
سلام ۸ ساله ازدواج کردم همسرم قبلا یه ازدواج داشته و من ازدواج دومش هستم از زن اول ۱۲ سال قبل جدا شده طبق گفته خودش میگفت اززنها متنفر بوده و میخواسته انتقام بگیره برای همین با دخترا و زنها دوست میشده و بعد هم ولشون میکرده ارتباط من و ازدواج ما سنتی بود همسرم اولین رابطه من بایه جنس مخالف بود و واقعا هیچ تحلیل و روش برخوردی رو درست بلد نبودم با این کارش داشته باشم با خودم میگفتم خوب اون کارها برای قبل ازدواج بود و بعد از ازدواج مثلمنا کنار گذاشته میشه به طور اتفاقی متوجه شدم با کسی تلفنی صحبت میکنه بعد از چک کردن گوشی فهمیدم با چند نفری چت میکنه چون در حد حرف زدن و گاهی ابراز احساسات بود خیلی سختگیری نشون ندادم متاسفانه یا خوشبختانه ادمی نیستم که خصوصیات زندگین رو توی بوق کنم و به بقیه بگم بعد از چند وقت متوجه شدم خیلی پیش روی کرده و قول و قراره خونه با بقیه میذاره یه پسر سه ساله دارم واقعا دنیا برام تیره و تار شده و نمیدونم باید چیکار کنم الان دنبال یه مشاوره خوب میگردم شاید بتونه راه درست رو پیش پام بذاره چون اگه بدونم واقعا رابطه جنسی داشته با کسی دیگه نمیتونم در کنارش بودن رو تحمل کنم برام دعا کنید دوستان ?
5 سال پیش
مطالب خیلی عالی و خواندنی هستند. از زحمات شما سپاسگذاریم کاراگاه خصوصی در سراسر کشور کسف و افشای خیانت شوهر با تهیه عکس و مدرک
5 سال پیش
خیانت زهر ماریه که با هیچی توجیه نمیشه. منم بعد از 10 سال با 2 تا بچه زنم بهم خیانت کرد. اون هم با چند نفر. خیلی شکه شده بودم. نمی دونستم باید چکار کنم. توجیحاتی که می کرد هیچ کدوم دلیل کاراش نمیشد. در نهایت جدا شدیم. من موندم و 2 تا بچه. من که ازش نمی گذرم. خدا هم ازش نگذره.
5 سال پیش
باعرض ادب و احترام شوهرم از روز اول با دورغ وارد زندگی من شد زمانی که با اسرار و التماس منو از المان اورد تهران فهمیدم با خیلها رابطه داشته ولی من ناچار به موندن بودم چون خانوادم ترکم کردن الانم مرتب با زنهای بیوه ارتباط داره من میفهمم ولی نمیدونم باید چیکار کنم
5 سال پیش
با عرض سلام ، و ابراز شرمنده گی بنده بابت جسارت و اظهار نظر در مورد مشکل و دلنوشته ی عزیزان ... برای شما و همه آرزو دارم که ان شاءالله هیچ وقت قربانی خیانت نشید ؛ اما اگه طبق تصمیم شما و صلاح پروردگار بخوایین یک تصمیم مهم در مورد زندگیتون بگیرین ، خانواده میتونه به عنوان یک پناهگاه از نظر روحی و روانی شما رو حمایت کنه ... و یا اینکه بانی خیر حل مشکل شما باشن ، که مطمئنن همینطوره .... هیچ پدر و مادری نمیتونه رنج فرزندشو ببینه و نسبت به این موضوع بی تفاوت باشه ..... اگه بهم نخندین یک جمله که مطمئنن شنیده باشین خدمت شما عرض میکنم ... وقتي مشغول شمردن چراغهای كم نورِ شهر هستین ، سعی کنید ماه رو از دست ندین ...!!