- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- تاریخ و تمدن
- خاطرات رهبر انقلاب از امام خمینی
خاطرات رهبر انقلاب از امام خمینی
از امام خمینی خاطرات زیادی از سوی بسیاری از شخصیت ها و چهره ها نقل شده است، مقام معطم رهبری از آنجا که رابطه بسیار نزدیکی با امام خمینی داشتند، خاطرات زیادی را از ایشان دارند که در قالب کتاب هایی به چاپ رسیده است. آسمونی در این بخش از میان خاطرات رهبر انقلاب از امام خمینی، یک خاطره را گلچین کرده و در این مقاله متن کامل این خاطره را برای شما عزیزان منتشر می کند.
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آبت الله خامنه ای در سومین قسمت از مجموعه چندرسانهای عبدصالح، خاطرهای از حضرت امام خمینی رحمهالله درباره توانایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در خودکفایی را به روایت رهبر انقلاب اسلامی منتشر کرد. متن خاطرهی رهبر انقلاب اسلامی در ادامه آورده شده است:
در روزهای سوم چهارم جنگ بود، توی اتاق جنگ ستاد مشترک، همه جمع بودیم؛ بنده هم بودم، مسئولین کشور؛ رئیس جمهور، نخست وزیر - آن وقت رئیس جمهور بنیصدر بود، نخست وزیر هم مرحوم رجائی بود - چند نفری از نمایندگان مجلس و غیره، همه آنجا جمع بودیم، داشتیم بحث می کردیم، مشورت می کردیم.نظامیها هم بودند. بعد یکی از نظامیها آمد کنار من، گفت: این دوستان توی اتاق دیگر، یک کار خصوصی با شما دارند. من پا شدم رفتم پیش آنها. مرحوم فکوری بود، مرحوم فلاحی بود - اینهائی که یادم است - دو سه نفر دیگر هم بودند. نشستیم، گفتیم: کارتان چیست؟ گفتند: ببینید آقا! - یک کاغذی در آوردند. این کاغذ را من عیناً الان دارم توی یادداشت ها نگه داشتهام که خط آن برادران عزیز ما بود - هواپیماهای ما اینهاست؛ مثلاً اف 5، اف 4، نمیدانم سی 130، چی، چی، انواع هواپیماهای نظامی ترابری و جنگی؛ هفت هشت ده نوع نوشته بودند.
بعد نوشته بودند از این نوع هواپیما، مثلاً ما ده تا آمادهی به کار داریم که تا فلان روز آمادگیاش تمام می شود. اینها قطعههای زودْتعویض دارند - در هواپیماها قطعههائی هست که در هر بار پرواز یا دو بار پرواز باید عوض بشود - می گفتند ما این قطعهها را نداریم. بنابراین مثلاً تا ظرف پنج روز یا ده روز این نوع هواپیما پایان می پذیرد؛ دیگر کأنه نداریم. تا دوازده روز این نوعِ دیگر تمام می شود؛ تا چهارده پانزده روز، این نوع دیگر تمام می شود.
گفتم خیلی خوب. کاغذ را گرفتم، بردم خدمت امام، جماران؛ گفتم: آقا! این آقایان فرماندهان ما هستند و ما دار و ندار نظامیمان دست اینهاست. اینها اینجوری می گویند؛ می گویند ما هواپیماهای جنگیمان تا حداکثر مثلاً پانزده شانزده روز دیگر دوام دارد و آخرین هواپیمایمان که هواپیمای سی 130 است و ترابری است، تا سی روز و سی و سه روز دیگر بیشتر دوام ندارد. بعدش، دیگر ما مطلقاً هواپیما نداریم. امام نگاهی کردند، گفتند - حالا نقل به مضمون می کنم، عین عبارت ایشان یادم نیست؛ احتمالاً جائی عین عبارات ایشان را نوشته باشم - این حرفها چیست! شما بگوئید بروند بجنگند، خدا میرساند، درست می کند، هیچ طور نمی شود.
منطقاً حرف امام برای من قانع کننده نبود؛ چون امام که متخصص هواپیما نبود؛ اما به حقانیت امام و روشنائی دل او و حمایت خدا از او اعتقاد داشتم، می دانستم که خدای متعال این مرد را برای یک کار بزرگ برانگیخته و او را وا نخواهد گذاشت. این را عقیده داشتم. لذا دلم قرص شد، آمدم به اینها - حالا همان روز یا فردایش، یادم نیست - گفتم امام فرمودند که بروید همینها را هرچی می توانید تعمیر کنید، درست کنید و اقدام کنید.
همان هواپیماهای اف 5 و اف 4 و اف 14 و اینهائی که قرار بود بعد از پنج شش روز بکلی از کار بیفتد، هنوز دارد تو نیرو هوائی ما کار می کند! بیست و نُه سال از سال 59 میگذرد، هنوز دارند کار می کنند! البته تعدادی از آنها توی جنگ آسیب دیدند، ساقط شدند، تیر خوردند، بعضیشان از رده خارج شدند، اما از این طرف هم در قبال این ریزش، رویشی وجود داشت؛ مهندسین ما در دستگاههای ذیربط توانستند قطعات درست کنند، خلأها را پر کنند و بعضی از قطعات را علیرغم تحریم، به کوری چشم آن تحریم کنندهها، از راههائی وارد کنند و هواپیماها را سرپا نگه دارند.
علاوه بر اینها، از آنها یاد بگیرند و دو نوع هواپیمای جنگی خودشان بسازند. الآن شما می دانید که در نیروی هوائی ما، دو نوع هواپیمای جنگی - البته عین آن هواپیماهای قبلی خود ما نیست، اما بالاخره از آنها استفاده کردند. مهندس است دیگر، نگاه می کند به کاری، تجربه میاندوزد، خودش طراحی می کند - دو کابینهی برای آموزش و یک کابینهی برای تهاجم نظامی، ساخته شده. علاوه بر اینکه همان هایی هم که داشتیم، هنوز داریم و توی دستگاههای ما هست.
این، توکل به خداست؛ این، صدق وعدهی خداست. وقتی خدای متعال با تأکید فراوان و چندجانبه می فرماید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ بیگمان، بیتردید، حتماً و یقیناً خدای متعال نصرت می کند، یاری می کند کسانی را که او را، یعنی دین او را یاری کنند - وقتی خدا این را می گوید - من و شما هم می دانیم که داریم از دین خدا حمایت می کنیم، یاری دین خدا می کنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد.