مهاجرت به آمریکا و کانادا
کد مطلب:  343 
23 نظر
23 نظر
زمان مطالعه: 1 دقیقه
داستان کوتاه فصل ها !

داستان کوتاه فصل ها !

مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند! مردی چهار پسر داشت. آنها را به...
زمان مطالعه: 1 دقیقه
داستان کوتاه فصل ها !
داستان کوتاه فصل ها !


مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود:

پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.

سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند .

پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده.

پسر دوم گفت: نه.. درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.....

پسر سوم گفت: نه.. درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین.. و باشکوهترین صحنه ای بود که تابه امروز دیده ام.

پسر چهارم گفت: نه! درخت بالغی بود پربار از میوه ها.. پر از زندگی و زایش!

مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمیتوانید درباره یک درخت یا یک انسان براساس یک فصل قضاوت کنید: همه حاصل آنچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگیشان برمی آید فقط در انتها نمایان میشود، وقتی همه فصلها آمده و رفته باشند!

اگر در "زمستان" تسلیم شوید، امید شکوفایی "بهار" ، زیبایی "تابستان" و باروری "پاییز" را از کف داده اید!

مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل زیبایی و شادی تمام فصلهای دیگر را نابود کند!

زندگی را فقط با فصلهای دشوارش نبین؛ در راههای سخت پایداری کن: لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند!
مهاجرت به آمریکا و کانادا
: برای دریافت مشاوره درباره داستان کوتاه فصل ها ! فرم زیر را تکمیل کنید
واریز هزینه و دریافت مشاوره توسط آسمونی
نظر خود را درباره «داستان کوتاه فصل ها !» در کادر زیر بنویسید :
5 + 8 = ?
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید