- آسمونی
- مجله اینترنتی
- عکس و خواندنی
- کپشن، استاتوس، پیامک
- پیامکهایی درباره غرور و خودخواهی
پیامکهایی درباره غرور و خودخواهی
بمیــــرم من
فهمیدم نمی مانی دیدم می روی رفتی
باز هم ایستاده ام نگاه میکنم
آخرم میکشد مرا این غرور لعنتی
********************
دیـگـــر نه اشـکـــهایم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســات ایــن دل لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
********************
من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی می نویسم !
از لج تو از لج خودم
که حاضر نبودیم یک بار این ها را واقعی به هم بگوییم !
لعنتی ســـلام مــــرا بــــــه غـــرورت برســــــان
و بـــه او بگــــو
بـهـــای قــــــامــت بــلنــــدش تــنــهــایـیـســـــت…!!
********************
همه ی بغض من تقدیم غرور نازنینت باد ،
غروری که لذت دریا را به چشمانت حرام کرد
********************
جـــانبــــاز چند درصـــد است ؟
او که در حادثه ی عـــشـــق ،
قــــــلب و غــــرور خود را از دست داده است ؟
********************
من ، مــــن کردن های من و تو بود کــه ،
هیچوقت مـــــــا نشدیـــم
********************
گرچــه ای دوســــت غرور دلــــــت احســــاس مـــرا درک نکـــرد…
آفریــــن برغـــم عشــــقـــت کــه مرا ترکـــ نکرد…
********************
آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد،
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش دوست می دارد،
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد
********************
گاهی دلم می خواهد
وحشــیانه غرورت را
پاره کنم!
قلب ترا
در مشتم بگیرم
و بفـشارم
تا حال مرا لحظه ایی بفهمی…!
********************
کاش می فهمیدی که تــــــــــو از دید من زیبا بودی ؛
دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند ،
و تـــــــــو چه اشتباهی مغرور شدی …
********************
محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم؛
آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام
برایت به زمین بکوبم …
احساس من قیمتی داشت؛
که تو برای پرداخت آن فقیر بودی …
********************
نمیدونی چه کاری بادلم کردی ، نمیدونی چه غمگینم نفهمیدی
نمیشناسی منو از من چقدردوری ، تواین روزا چه بی رحمانه مغروری
********************
بی وفا !!
ایـن روزهـا نـه مـجـالـی
بـرای دلـتـنـگـی دارم
و نـه حـوصـلـه ات را
ولـی بـا ایـن هـمـه،
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد
********************
رُخ به رُخ که شدیم
مــن مات شدم و تــو …
چون پادشاهی که از اینگونه فتحهــا زیاد دیده است
بی اهمیتـــــــ رد شدی …
********************
آنچه را که اسمش غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم…
احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی