نقد فیلم پنجره مخفی، با بازی جانی دپ

فیلم پنجره مخفی محصول سال 2004 استودیو کلمبیا پیکچرز است که براساس رمانی از استیون کینگ با نام باغ مخفی، پنجره مخفی ساخته شده است. مورت رینی نویسنده موفق کتاب‌های جنایی، پس از آن‌که پی به خیانت همسرش می‌برد، از او جدا شده و به شهری دورافتاده می‌رود. روزی غریبه‌ای به نام جان شوتر به دیدن او می‌رود و ادعا می‌کند داستان او را که در سال 1997 نوشته، دزدیده و به نام خود منتشر کرده. مورت مدرکی دارد که او در سال 1994 برای اولین بار این کتاب را منتشر کرده است. آسمونی در این مقاله به معرفی فیلم پنجره مخفی و همچنین نقد فیلم پنجره مخفی می پردازد. از شما عزیزان دعوت می کنیم تا پایان همراهمان باشید.

جان شوتر زندگی مورت را به هم می‌ریزد، سگش را می‌کشد و او را تهدید می‌کند که مدرک خود را به او نشان دهد. تنها مدرک مورت نسخه‌ای از مجله‌ای است که برای اولین بار داستان او را چاپ کرده و این مجله نزد همسر سابقش است. مورت در راه به دست آوردن مجله با مشکلات فراوانی روبه‌رو می‌شود و خانه همسرش در آتش می‌سوزد. چیزی که مورت را می‌ترساند این است که متوجه می‌شود ماجراهای داستانش کم‌کم به زندگی‌اش راه می‌یابد.

بازیگران فیلم پنجره مخفی عبارتند از: جانی دپ، جان تورتورو، ماریا بلو، تیموتی هاتون و لن کری‌یو.

پنجره ی مخفی که براساس داستانی از استفن کینگ ساخته شده،ازآن دسته فیلم های معمایی- جنایی است که بر پایه ی شخصیتی روان پریش شکل گرفته است.شخصیتی که تعادل روانی اش براثرحادثه ای به هم خورده وجنایات او برمبنای همین آشفتگی صورت می گیرد.شخصا این فیلم ها را در رده ی ترسناک نمی پذیرم بلکه معمایی برای بیننده چیده شده تا قدم به قدم آن را کشف کند.هرچه غافلگیری انتهایی داستان ماهرانه تروجدی تر تنظیم شود،طبعا بیننده لذت بیشتری ازغافلگیری خودش خواهد برد .اما این غافلگیری نباید به حدی بی ربط وساختارشکن باشد که بیننده احساس کند فیلم روبه رویش ایستاده و دستش انداخته!

پنجره ی مخفی این غافلگیری را بسیار تمیز وبه جا پیش کشیده به گونه ای که راز برملا شده ی راینی،ذره ای از اصل داستان بیرون نیست و درامتدادی حرکت می کند که بیننده از ابتدای شروع فیلم،درجریانش بوده.دلیل وانگیزه ای اضافی مطرح نمی شود:ما می دانیم که راینی از دیدن خیانت همسرش چه اندازه به هم ریخته؛ما می دانیم که راینی یک نویسنده است و توان خلق داستان و شخصیت را هم دارد؛ما می دانیم راینی مردی تنهاست واکثر اوقاتش را هم این گونه در ویلای آشفته اش سپری می کند.

راینی یک بیمار دوشخصیتی است.بد نیست بدانید این بیماری معمولا زمانی در فرد آغاز می شود که وی از لحاظ روانی نمی تواند به خواسته ای برسد یا جلوی اتفاقی را بگیرد.بنابراین شخصیتی جدید در ناخودآگاهش متولد می شود که توان انجام خواسته ی او را دارد.مثلا فردی که ترسوست،شخصیتی شجاع را درونش می سازد یا فردی که اعتقاد دینی ندارد وبه جبر خانواده مجبور است تظاهر به دینداری کند،شخصیتی لائیک  را درکنارش خلق می کند که می تواند عقایدش را بسیار راحت  و آشکار بیان کند.

این بیماری معمولا با دو شخصیت اتفاق می افتد ولی به ندرت مواردی بیشتر هم ثبت شده است.یکی از معروفترین و عجیب ترین موارد این بیماری،داستان دختری به نام سی بل است که توسط روانپزشک درمانگر او به نام خانم شرایبر تبدیل به کتاب معروفی هم شده است.سی بل ایزابل دورست که در دهه ی شصت میلادی زندگی می کرد،به طور همزمان هفده شخصیت جالب را اداره می کرد ودرمانش ده سال طول کشیده بود!

یکی از جالب ترین صحنه های فیلم،جایی است که راینی متوجه اندرون متفاوت خودش می شود به خصوص صحنه ای که درمقابل آینه ایستاده وتصویرش درآینه،جهتی نادرست را برگزیده است!صحنه ی دیگری که دوست دارم جایی است که همسرش درخانه با نام شوتر روی تمام درودیوارمواجه می شود وبعد دراثر زاویه ی ایستادن شوهرش،متوجه می شود این یک نام نیست بلکه یک جمله وعبارت است: shoot her

راینی پس از مشاهده ی همسر محبوبش درآغوش مردی بیگانه،ظاهرا متمدنانه تصمیم گرفته به زندگی مشترکشان خاتمه بدهد وجنجالی برپا نکرده است اما حقیقت این است که درون او نمی تواند به این سادگی همسر خیانتکارودوست پسر او را ببخشد و رها کند.او حتی تا وقتی پایان داستانش را به قتل زن ختم نکرده،نمی تواند داستان مکتوبش را رها کند وخودش را مجبوربه تغییر انتهای داستان می کند.راینی مردی است که  از نظر جسمی هم قدرتمند نیست و به نظر مردی کاملا آرام وبی خطر می رسد ولی شوترمتولد شده درون او،قویست (چون کشاورز است)وساده عقب نمی کشد ویکدنده است(چون روستایی است وادعای تمدن و روشنفکری هم ندارد).

توضیح این که فیلم تصاویری ازخون وخونریزی وقتل هم دارد واگرمشکلی با این صحنه ها ندارید،پنجره ی عقبی گزینه ی مناسبی برای تماشاست.فیلمی معمایی برپایه ی مسایل روانشناختی.