
زندگینامه حضرت رقیه
نام | رقیه بنت الحسین |
نام پدر |
حسین بن علی |
نام مادر | ام اسحاق |
سن | 3 یا 4 سال |
تاریخ تولد | 5 یا 17 یا 23 شعبان 57 ه.ق |
تاریخ درگذشت | 5 صفر 61 ه.ق |
محل تولد | مدینه |
محل دفن | حرم رقیه، دمشق |
حضرت رقیه دختر کوچک امام حسین بوده است. اما اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین (علیه السلام) در منابع شیعی آمده است، لیکن در بعضی منابع در این باره اختلاف وجود دارد. در ادامه مطلب آسمونی به شرح زندگینامه حضرت رقیه (س) می پردازیم.
نام و القاب حضرت رقیه
رُقَیّه دختر حسین بن علی (به عربی: رُقَیّة بنت الحسین) که برخی منابع با نام "فاطمه صغری بنت الحسین" از وی یاد کردهاند، دختر کوچک حسین بن علی است.
پدر و مادر حضرت رقیه
پدرش، حسین بن علی فرزند فاطمه زهرا دختر محمد و علی بن ابیطالب -خلیفه چهارم از خلفای راشدین- است. او امام سوم شیعیان دوازده امامی است که به سال 61 ه.ق در نبرد کربلا، به دست سپاهیان عمر سعد و به فرمان یزید، کشتهشد. منابع در ذکر مادر رقیه بنت الحسین دچار اختلاف هستند. گروهی از جمله اربلی در کشف الغمه و مفید در الارشاد، ام اسحاق را که پیش از آن همسر حسن بن علی بودهاست، مادر رقیه دانستهاند. در مقابل گروهی دیگر چون حائری در معالی السبطین، مادر رقیه را شهربانو، و رقیه را با سجاد، خواهر تنی میدانند. از این میان، دیدگاه اول به علت گزارش منابع نسبشناسی مبنی بر تولد دختری با نام فاطمه صغری برای حسین بن علی از ام اسحاق بنت طلحه، دیدگاهی قویتر به نظر میرسد.
ولادت حضرت رقیه

تاریخ تولد رقیه دقیقاً مشخص نیست. او احتمالاً بین سالهای 57 تا 58 هجری در مدینه متولد شدهاست. مشهور است که تاریخ ولادت وی، پنجم شعبان سال 57 ه.ق بودهاست.
نامگذاری حضرت رقیه (ع)
رقیه از «رقی» به معنی بالا رفتن و ترقی گرفته شده است. گویا این اسم لقب حضرت بوده و نام اصلی ایشان فاطمه بوده است؛ زیرا نام رقیه در شمار دختران امام حسین (ع) کمتر به چشم میخورد و به اذعان برخی منابع، احتمال اینکه ایشان همان فاطمه بنت الحسین (ع) باشد، وجود دارد. در واقع، بعضی از فرزندان امام حسین (ع) دو اسم داشتهاند و امکان تشابه اسمی نیز در فرزندان ایشان وجود دارد.
گذشته از این، در تاریخ نیز دلایلی بر اثبات این مدعا وجود دارد. چنانچه در کتب تاریخی آمده است: «در میان کودکان امام حسین (ع) دختر کوچکی به نام فاطمه بود و چون امام حسین (ع) مادر بزرگوارشان را بسیار دوست میداشتند، هر فرزند دختری که خدا به ایشان میداد، نامش را فاطمه میگذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علی (ع) وی را علی مینامید.»
اسیری حضرت رقیه
پس از پایان نبرد کربلا، مأموران عمر سعد، که بازماندگان کاروان حسین را اسیر کرده بودند، به او گزارش دادند که 23 کودکِ اسیر بهشدت تشنه و گرسنهاند. عمر سعد اجازه داد به آنان آب دهند. از بین این کودکان، دختری خردسال از دختران حسین پس از گرفتن سهم آب خویش، به سمت کشتهشدگان کربلا رفت تا پدرش را سیراب کند. به گزارش شیخ مفید، کاروان اسیران یک شب در صحرای کربلا اتراق کردند و رقیه در آن شب، از خیمه اسیران خارج شد و خود را به پیکر پدرش در قتلگاه رساند.
در روز بعد، اسیران نبرد کربلا به کوفه و سپس به شام منتقل شدند. محل نگهداری اسیران در دمشق، خرابات شام نام داشت و بازداشتگاهی بود که اسیران در آن از سرما و گرما در امان نبودند؛ به طوری که پوست صورتشان آسیب دیدهبود. بر اساس گزارش منابعی چون نفس المهموم و کامل بهائی، رقیه یکی از این اسیران بود. از جمله این گزارشها، روایت اربلی در کشف الغمه است که در خرابات شام (محل نگهداری اسران نبرد کربلا در دمشق) رقیه از عمهاش زینب سؤال کرد که آیا ما خانهای نداریم که به آنجا برویم؟ زینب پاسخ داد: ما در این شهر غریبیم. عمادالدین طبری در کامل بهایی میگوید یک شب رقیه در خرابههای شام سراغ پدرش را میگرفت تا اینکه صدای ناله و زاری اسیران به گوش یزید رسید؛ او دستور داد تا سر حسین را به محل اسیران ببرند. رقیه پس از دیدن سر پدرش، درگذشت. طریحیبا با اشاره به این روایت، گفتگوهای رقیه با سر پدرش را نیز گزارش کردهاست.
درگذشت حضرت رقیه
گروهی از راویان رقیه را در هنگام مرگ سه یا چهار ساله و گروه دیگر همچون حائری، پنج سال و هفت ساله گزارش کردهاند. بیرجندی در وقایع الشهور و واعظ قزوینی در ریاض القدس، تاریخ مرگ وی را پنجم صفر سال 61 ه.ق گزارش کردهاند. در روز مرگ رقیه نیز اختلافی بین منابع وجود دارد؛ این اختلاف بین دهم یا پنجم ماه صفر میباشد. در خصوص چگونگی مرگ رقیه، منابعی چون نفس المهموم و معالی السبطین، گزارش دادهاند که وی در هنگام اسارت با دیدن سر پدر، جان باخت. خراسانی در منتخب التواریخ همین روایت را -با کمی تفاوت- از زبان یکی از درباریان یزید به نام طاهر دمشقی نقل کردهاست.طریحی زمان مرگ رقیه را سریعاً پس از دیدن سر پدر گزارش کرده اما طبری آن را به فاصله چند روز دانستهاست.
بر اساس گزارش منابع شیعی، در هنگام غسل بدن رقیه، آثار کبودی روی بدن وی مورد توجه و پرسش غساله قرار گرفت و زینب علت آن را ضربههای تازیانه و ضرب و شتم در نبرد کربلا و مسیر کربلا تا شام دانست. فرهاد میرزا در کتاب قمقام زخار مینویسد که امکلثوم از یزید مهلتی برای عزاداری درخواست کرد و یزید به آنان اجازه برپایی عزاداری در شام را داد. پس از برگزاری مراسم عزاداری، مروان، از بیم تزلزل در حکومت شام، پیشنهاد داد اسیران به مدینه برگردانده شوند. زینب در یکی از مجالس عزاداری برای کشتهشدگان کربلا که در مدینه برگزار شد،با اشاره به این رویداد، آن را «مصیبتی عظیم» دانست که سبب خم شدن کمر و سفیدی مویش شدهاست.
آرامگاه حضرت رقیه
تمام منابعی که از رقیه یاد کردهاند، محل دفنش را دمشق و نزدیک به کاخ یزید گزارش کردهاند.این مقبره امروزه در محله عماره دمشق و در شمال شرقی مسجد سابق اموی واقع شدهاست. در منتخبات التواریخ اثر تقیالدین حصنی، محل دفن رقیه را در کنار باب فرادیس دمشق (شمال شرقی مسجد اموی در نزدیکی کاخ یزید) گزارش شدهاست. عبدالوهاب بن احمد شافعی، ملقب به شعرانی در کتاب المنن گزارش نوشتهاست که وی در بارگاهی نزدیک جامع دارالخلیفه یزید به همراه جمعی دیگر از اهل بیت پیامبر مدفون است. به این مسجد، امروزه جامع شجره الدر گفته میشود. نخستین سندی که به قبر کنونی رقیه بنت الحسین در دمشق اشاره دارد، کتاب تسلیة المجالس نوشته حائری کرکی است که در آن آمدهاست:
در شهر شام، در بخش شرقی مسجد اعظم شهر، خرابهای را دیدم که در گذشته، مسجد بوده و بر سنگنوشتهای در آن، نام پیامبر و خاندان و امامان دوازدهگانه نوشته شده بود و پس از آن، چنین نوشته بود: «این قبر خانم ملکه، دختر حسین بن علی علیهم السلام است.»
میرزا هاشم خراسانی در کتاب منتخب التواریخ، به نقل از جد مادری خویش محمدعلی شامی، گزارشی را نقل میکند که بر اساس آن، مقبره رقیه بنت الحسین در سال 1280 ه.ش برای تعمیرات شکافته و جسد دختری خردسال از آن خارج شد که آثار ضرب و جرح بر بدنش هنوز مشخص بود.شبیه به این داستان را شبلنجی در نورالابصار و پیش از منتخب التواریخ گزارش کردهاست. حائری مازندرانی به نقل از شعرانی، آرامگاه او را در مصر گزارش کردهاست که وکیلی در دانشنامه جهان اسلام، آن را اشتباه میداند.
شیخ بهائی، در سال 1030 ه.ق، حرم آرامگاه را تعمیر کرد و ابیاتی منسوب به علی بن ابیطالب را بر قبه آن تحریر نمود. ملاصالح برغانی در سال 1243 ه. ق، منازل نزدیک به حرم را خرید و آن را وسعت داد. عمارتهای ساخته شده بر این آرامگاه، در قرنهای هشتم، یازدهم، سیزدهم و چهاردهم بنا شدهاست. آخرین توسعه این حرم در سال 1405 ه.ق معادل 1364 ه.ش و توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران انجام گرفتهاست.