شعر طنز سیاسی انتخابات مجلس
در این بخش از آسمونی با شعر طنز سیاسی انتخابات مجلس در خدمت شما عزیزان هستیم.
گر به مجلس راه یابد پای من
هرچه ویرانی است عمران می کنم
می روم هر شب به میدان های شهر
هر چه ساعت بود میزان می کنم
مشکلات شهرتان را رتق و فتق
پشت میز و پشت فرمان می کنم
کوچه های تنگ را هر شب فراخ
هرچه بن بست است دالان می کنم
چاله های شهر را چاه عمیق
هرچه دالان را خیابان می کنم
مردها را اهل تجدید فراش
لطف ها در حق نسوان می کنم
تا کش آید پوز اعضای اوپک...
نفت را فالفور ارزان می کنم
مرده ها را می کنم ساماندهی
شهرتان را باغ رضوان می کنم
شاعران شهر را در خانه ام
هفته ای یک بار مهمان می کنم
کارگردان های با احساس را
می برم مهمان مامان می کنم
تا که پررو نق شود گردشگری
اصفهان را ارمنستان می کنم
شهردار از شهرضا می آورم
الغرض این می کنم آن می کنم
می شوم هر شب سوار بلدوزر
هر چه ناصافی است ویران می کنم
شهر تا راحت شود از چشم هیز
دیدنی ها را فراوان می کنم
می نویسم طنز بر دیوار و در
شهرتان را من نمکدان می کنم
تا که کار خلق فورا حل شود
کارمندان را دو چندان می کنم
هی تراکم می فروش را به را
یاری انبوه سازان می کنم
شهرداری را همه رایانه ای
کارها را سهل و آسان می کنم
گر رقیبانم به من فرصت دهند
چاره ی کمبود سیمان می کنم
می کنم هی کارهای خوب خوب
دشمنانم را پشیمان می کنم
هفته ای یک شب کلیسا می روم
ارمنی ها را مسلمان می کنم
می فروشم کل اسراییل را
پول آن را خرج لبنان می کنم
یک سخنرانی به نفع مسلمین
در بلندی های جولان می کنم
مثل اقشار ضعیف اجتماع
نوش جان سویای سبحان می کنم
هم صدایی هم دلی هم زیستی
با سرای سا لمندان می کنم …
بابا جون خسته شدم ... قافیه ها ته کشید . به من رای بدین دیگه …
************************************************************
اگر داری تو جائی در خرابات
بیا بشنو حدیث انتخابات
و گر داری تو جرأت همره هوش
نخواهی کرد، شعرم را فراموش
بگویم از برایت، قصۀ حال
که تا گردی از آن سرحال و خوشحال
زمان انتخابات است، نزدیک
میان خوب و بد، هر مرز، باریک
بدون ترس و لرز، ای دوست، بگزین
تو فردی عاقل و محبوب و با دین
نکن خود را جدا، از مردم اکنون
که گردی سالهای سال، مغبون
دگر کشور نمیتابد، بهتحقیق
کسی کو در عمل، خواهان تحمیق
و دشمن گر کند هر گونه تشویق
انرژی را کند، با عشق، تعلیق
اگر چه هستهای، قدرت شماریم
به از مردم، ولی قدرت نداریم
************************************************************
ای که در انتخاب حیرانا
بازگو دردِ خود، فراوانا
جرأتی از تو خوب میباشد
گفتوگو کن بدون مَکرانا
انتخابات گشته نزدیک است
باید اکنون شوی به میدانا
انتخاب است و باز عصر نظر
باش چون عاقلان، فطّانا
کاندیدای تو در این احوال
آمده سوی تو خرامانا
هر چه در چنتهاش ز عقل و خرد
بازگو کرده بر مُریدانا
از برای ریاست کشور
تیزتر کرده خوب دندانا
یا برای گرفتن مجلس
میدَوَد هر کجا، خروشانا
مانده مردم در این رقابتها
همچو یک لشکرِ اسیرانا
کاندیدای خوب، این ایام
همچو قحطالرجال، حقانا
جستوجوی زیاد باید کرد
تا بیابی چنان مسلمانا
باید از هر کسی که بد باشد
بیتأمل، شوی گریزانا
مشورت کن که مشورت خوب است
لیک با آنکه نیست، نادانا
فکر کن، انتخاب سنگین است
نکند دوش توست لرزانا
انتخابات، راه توفیق است
حامی آن خدای رحمانا
هر که در انتخاب، ناآگاه
میشود در مسیر، قربانا
عصرِ حساس انتخابات است
که رسیده به ما، ز دورانا
قدر آن دان، که قدر میدانی
تو در این راه زندهای، جانا
مرگ یعنی که چشم بسته گزین
مردکی از میان مردانا
مرگ یعنی که بیهدف، بیفکر
برگزینی یکی به فرمانا
مرگ یعنی اگر نیائی تو
دیگری میشود رئیسانا
مرگ یعنی که حذف، مشکل نیست
و پریدن به قلۀ آسانا
مرگ یعنی ز عشق محرومی
آنکه بیعشق هست، حیوانا
مرگ یعنی که زندهای، اما
در میان جدار زندانا
مرگ یعنی که در زمان حضور
میگریزی به رسم رندانا
مرگ یعنی که خواب میباشی
گر چه بیدار، دشمنِ دانا
9 سال پیش
چه مسخره
10 سال پیش
جالب بود
10 سال پیش
آسمون آبی شده ......... روحانی مچکریم شبا مهتابی شده ......... روحانی مچکریم قراره برف بباره ......... روحانی مچکریم گربه ی همسایه مون ............................... مرغا و جوجه های محله مونو دیگه کاری نداره ......... روحانی مچکریم دو ماهه این طرفا زلزله ای نیو مده ...
10 سال پیش
خیلی طولانی بود :wink: :twisted:
10 سال پیش
خیلی طولانی بود :oops: :roll:
10 سال پیش
دمت گرم من که به تو رای می دهم
10 سال پیش
عالی بود طنزش خیلی حال کردیم دست گلت درد نکنه آسمونی جون :wink: