
روزهای قمر در عقرب
قمر در عقرب پدیده نجومی عبور کره ماه از زمینه صورت فلکی عقرب (کژدم) و یا از امتداد برج فلکی عقرب است که هر ماه قمری یک بار رخ میدهد و معمولا دو تا سه روز طول میکشد. در ادامه تقویم جدولی محاسبه روزهای قمر در عقرب سال 1401 را در آسمونی مشاهده می کنید.
ساعات و ایام قمر در عقرب مربوط به سال 1401 و زمان ورود و خروج از آن، بر اساس محاسبات ستاره شناسی، مطابق با جدول ترسیم شده زیر است.
ورود قمر به صورت فلکی عقرب | خروج قمر از صورت فلکی عقرب | ||||
فروردین | 1401/01/03 | 03:00 | فروردین | 1401/01/04 | 22:05 |
فروردین | 1401/01/30 | 11:30 | اردیبهشت | 1401/02/01 | 05:10 |
اردیبهشت | 1401/02/26 | 18:40 | اردیبهشت | 1401/02/28 | 13:45 |
خرداد | 1401/03/23 | 08:05 | خرداد | 1401/03/24 | 22:50 |
تیر | 1401/04/19 | 15:30 | تیر | 1401/04/21 | 10:36 |
مرداد | 1401/05/16 | 02:26 | مرداد | 1401/05/17 | 18:50 |
شهریور | 1401/06/12 | 06:44 | شهریور | 1401/06/14 | 04:05 |
مهر | 1401/07/08 | 11:00 | مهر | 1401/07/10 | 07:40 |
آبان | 1401/08/05 | 20:30 | آبان | 1401/08/07 | 12:47 |
آذر | 1401/09/03 | 03:20 | آذر | 1401/09/04 | 23:05 |
آذر | 1401/09/30 | 16:35 | دی | 1401/10/02 | 07:11 |
دی | 1401/10/28 | 00:30 | دی | 1401/10/29 | 20:38 |
بهمن | 1401/11/25 | 10:40 | بهمن | 1401/11/27 | 04:00 |
اسفند | 1401/12/22 | 15:55 | اسفند | 1401/12/24 | 13:35 |
جدول بالا، بر اساس «صورت فلکی عقرب» یعنی زمان اصلی انتشار فرکانس نگارش شده است، اما ماه (قمر) از حدود 2 روز قبل وارد برج عقرب می شود. بدین معنا که گستره اصلی آن 4 روز است.
مثال: در مورد اول می شود روزهای: 1 و 2 فروردین به علاوه 3 و 4 فروردین.
یا در مورد دومی می شود روزهای: 28 و 29 فروردین به علاوه 30 فروردین و 1 اردیبهشت.
قمر در عقرب یعنی چه؟
در ستاره بینی از قدیم آمیخته به بعضی باورهای خرافی، پدیده قمر در عقرب نشان از واقعهای شوم دانسته میشده است.
توضیح نجومی
در هر ماه قمری، قمر زمین یک دور کامل به دور آن میگردد و به همین خاطر، یک بار از برج عقرب گذر میکند. با این حال، این زمان همیشه با چشمهای غیر مسلح قابل رویت نیست. در ماههایی نظیر آبان، آذر و دی، به خاطر این که خورشید در برج عقرب قرار دارد، عبور ماه از آن در روز اتفاق میافتد که به علت روشنایی خورشید، تنها ماه دیده خواهد شد.
در مقابل، در ماههایی نظیر خرداد و تیر، ماه در شب از صورت فلکی عقرب عبور میکند و در چنین شبهایی، از زمان غروب آفتاب تا طلوع آفتاب روز بعد میتوان هم ماه و هم صورت فلکی عقرب را رویت کرد.
در بعضی موارد پدیدهٔ قمر در عقرب با گذر ماه از برابر ستاره قلبالعقرب همراه است که این اتفاق تقریباً هر سال یک بار رخ میدهد و در همهٔ جهان قابل مشاهدهاست اما ناظر در هر نقطهای از زمین با اختلاف درجه و ساعت این واقعه را مشاهده میکند.
باورها
صورت فلکی عقرب به دلیل حضور ستارهٔ سرخ قلبالعقرب در آن، در افکار پیشینیان خوشیمن نبوده و پدیدهٔ قمر در عقرب در باور تاریخی واقعهای شوم محسوب میشدهاست. به همین خاطر، پیشینیان در زمان عبور ماه از میان این صورت فلکی معمولاً از انجام کارهای مهم و اثرگذار پرهیز میکردند.
در مقابل، عبور سالانهٔ خورشید از صورت فلکی اسد (که در ماه مرداد رخ میدهد) نیک و خوشیمن دانسته میشد. پدیدهٔ نجومی قمر در عقرب در سنگنوشتهها و حجاریهای باستانی به نمایش در آمده است. شاعران و دانشمندان ایرانی مانند ابوریحان بیرونی، رازی و شرفالدین مسعودی به این واقعهٔ نجومی در آثار خود اشاره کردهاند.
روش محاسبه روزهای قمر در عقرب
عقرب برج هشتم از دایره البروج است که خورشید سالی یکبار (آبان ماه) وارد آن می شود. ولی ماه هر 27 روز یکبار از آن می گذرد و به مدت حدود 2 روز در آن قرار دارد. طبق روایات نقل شده، برخی امور از قبیل مسافرت و ازدواج در هنگام قمر در عقرب مکروه می باشد اما این مسئله از لحاظ علمی هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است.
برای محاسبه زمان قمر در عقرب می توانید از فرمولی که در کتاب نجوم مقدماتی آورده شده استفاده کنید: فرض کنید امروز 2 مهر مصادف با 15 شوال است.
- روزها را یک واحد اضافه کنید (روز شمسی برابر 3 و روز قمری برابر 16)
- روز قمری را در عدد 12.2 ضرب کنید و حاصل را با روز شمسی جمع کنید.
- حاصل جمع را بر عدد 30 تقسیم کنید.
- حاصل تقسیم را با عدد برج شمسی (مهر=7) جمع کنید.
- اگر عدد بدست آمده بیشتر از 12 باشد منهای 12 کنید. عددی که نهایتاً بدست می آید تعیین کننده موضع ماه در برجهای دوازده گانه است. اگر این عدد برابر 8 باشد نشان دهنده زمان قمر در عقرب است..
پدیده قمر در عقرب بر اساس روایات و نیز علم نجوم و اخترشناسی
در روایتی امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد مسافرت یا ازدواج نماید ، خیری نمی بیند» هر چند حرکات و صور فلکی و اجرام آسمانی بر زندگی بشر تاثیرات فراوانی دارد لکن از آموزه های اسلامی استفاده می شود که نباید به این امور بیش از حدّ مجاز اعتنا کرده و کل برنامه های زندگی خود را بر اساس آن تنظیم نمود اما به هر صورت احتیاط ، شرط عقل و نیز شرع است .
به عنوان نمونه در چندین روایت ذیل ، ائمه به این موضوع اشاره کرده اند. شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: «من به گونه ای در نجوم غرق شده ام که هر گاه بخواهم کاری انجام دهم، آن را با اطلاعات نجومی خود می سنجم، اگر برای آن طالع شر و نحسی دیدم آن را انجام نمی دهم و هر گاه طالع خیر و خوبی برای آن دیدم، شروع به اقدام می کنم. امام فرمود: آیا به آن چه به دست آورده ای اعتقاد داشته و بر طبق آن عمل می کنی؟ عرض کرد: بله، امام فرمود: همه کتاب هایت (کتاب های نجومی) را نابود کن و به این علم عمل نکن».
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند : هر کس برخدا توکل کند و هیچ گاه ملاحظه سعادت و نحوست روزها را ننماید خداوند او را یاری خواهد نمود و عهده دار او خواهد شد به ویژه اینکه صدقه نیز بپردازد زیرا صدقه نحوست را از بین میبرد. البته این مطلب را هم نباید نادیده گرفت که به اعتراف خود منجمین، این گونه برداشت های غیر مادی و حکم های غیبی از حالات نجوم و ستارگان، دقیق و قطعی نیست و فقط مجرد ظن و احتمال است.
اما بعد از آن که اسلام، مسلمانان را از افتادن در خرافات باز داشت، در برخی از موارد به اموری اشاره کرده است که نوعی اعتراف به دخالت اجرام آسمانی در برخی از امور زندگی انسان ها است (البته این دخالتها اموری خارق العاده و غیر طبیعی نیستند بلکه نا شناخته و ناملموسند که به نظر برخی روشنفکر مآبها شاید خرافات باشد که انشاء الله در پستهای آینده در مورد این موضوع بیشتر بحث خواهد شد!) ، البته روشن است که در این گونه امور فقط باید به مقداری که شرع بیان کرده است، اکتفا شود ، مانند ایام قمر در عقرب و ماه صفر.
بنابراین با توجه به مطالبی که ذکر شد می توان چنین نتیجه گرفت که موضوع قمر در عقرب امری است حقیقی و واقعی؛ و تاثیرات آن در زندگی بشر قطعی و مسلم است چنانکه علمای دینی بر طبق آن فتوا نیز داده اند و بهتر این است که در این ایام از کارهای مهمی که در صدر کلام ذکر شد پرهیز شود لکن صدقه و خواندن آیة الکرسی در دفع نحوست این ایام بسیار مفید می باشد.
12 نظرثبت نظر شما
5 سال پیش
سلام خوب هستین میخواستم بپرسم راسته تو روزای قمر در عقرب کاری بکنی نتیجه عکس میده
6 سال پیش
سلام علیکم . خوشا به حال غربی ها یا بهتر بگم بنده های دیگر خد ا که یک روز عزاداری حضرت عیسی مسیح را دارند و مابقی ایامشون جشن و شادی . قربون خدا که هر روز کار خیر کنی لبخند شو حس کنی نه شومه بلکه عیده . خوشا به احوال خودم که با علم و دانش بدور از خرافات و مبهمات دیگران قدمهام به سمت درک و مفهوم نجوم و.... پیش میبرم . و صد البته احترام به عقاید دیگران واجب الامره طاعات و عبادات عزیزان قبول حق
6 سال پیش
سلام خوشم میاد همه کارشناسن... بابا علم نجومه، می فهمی علم نجوم.. سعد و نحسش هم به خاطر تغییرات حالات ستارگان و سیارات و ساتع شدن اشعه های مختلف..که رو انسان ها تاثیر می زاره..مثل ماه که رو جزر و مد دریا تاثبر می زاره.. یه کم تفکر
5 سال پیش
سلام علیکم خسته نباشید استاد عزیز اینحقیر 65 سال سن دارم ودر مدت عمرم تا جائی که در توانم بوده عبادت واجبه خویش را کم وبیش انجام دادهام نه اهل خرافاتم زیاد نهمیتوانم همه چیز را رد کنم البته بنظر اینحقیر انسان واقعا موجودیست نا شناخته در عالم اینحقیر در خانوادهای بزرگ شدهام که کم وبیش به دعا ونفرین کم وبیش معتقد هستم عرض کردم انسان موجودی ناشناختهاست از نظر تجربه که برایم پیش امده ودیدهام نمیتوانم همه نظرهای مردمان قدیم را رد کنم چند تا از پیشامدها را اگر حوصله کنید وبخوانید بد نیست برای شما عزیزان بخصوص اشخاصی که در علوم نجوم سرکار دارند من در سال 1351 در جوشقان قالی روبروی میمه اصفهان سرباز ژاندارمری بودم متاسفانه رئیس پاسگاهمان 4 کلاس ابتدائی سواد داشتند اکثریت برای بازجوئیها اینحقیر با گروهبانها ویا رئیس به بخشهای روستائی جوشقان میرفتم وچون مردم واقعا تا حدودی ایمان به قسم قران داشتند اخرین حقیقت راست ودروغ را طرفین را قسم میدادیم انهم بندرت پیش میامد در روستای قالهر که بخش جوشقان قالی بود دعوائی مابین سپاه دانش و پدر یک شاگرد سوم دبستان پیش امده بود وپدر شکایت کرده بود که سپاهی پسرم را با چوب ولگد زده ومن برای پرسش رفتم بامنهم دعوا کردند و با چاقوی ضامندار به من حمله کرد ومن جا خالی دادم وکتم پاره شد ناگفته نماند قانون مجازات چاقو کشی بیشتر از چاقو خوردن بود خلاصه رفتیم ومنزل کدخداها میرفتیم وبهمراهی ایشان بدر خانه مردمی که اخطار واحضار یا نامه نظام وظیفه داشتند میرفتیم خانه مردم البته بیشترش را کدخدا صدا میکردند ودر منزل کدخدا سئوال جواب میشدند خلاصه ما ان روز رفتیم منزل پدر شاگرد شخص هم چوپان بودند و27 سال داشتند کدخدا فرستادند چوپان وسپاهی امدند منزل پدر چوپان سپاهی یک جوان بسیار زیبا وبا معرفت تمام بچه تهران خیابان شاه پور تهران بودند با ماهم اشنا بودند هروقتی به پاسگاه سری میزدند با سپاه بهداشت وترویج خلاصه مطلببازجوئی شروع شد سپاهی گفتند اصلا من چاقوئی در عمرم بجیب نگذاشتهام چه رسد ضامندار ویا چاقو کشی کنم ولی ان جوان پیش کدخدا وپدر ویکبرادرش وخانوادهاش اسرار داشتند که ایشان چاقو کشیده خلاصه کار به قسم قران رسید هردو طرف رفتند حیاط ووضو گرفتند وامدند داخل اطاق ان اطاق هم اطاق پزیرائیشان بئود البته با تیر چوبی ساخته شده بود جوان چوپان واقعا جوانی خیلی قوی هیکل وبلند قد حقیقتا 190 قد داشت با وزن صد وخوردهای خلاصه به سپاهی وچوپان گفتم دست بگذارید روی قران وحرفهای خودرا با قسم بقران تکرار کنید اول سپاهی دقیقا اینکار را کردند ودست بروی قران گفتند قسم باین کلام خدا من بهیچ وجه چاقو نداشتم وچاقو بطرف فلانی هم نکشیدم فقط مشاجره زبانی داشتیم انهم سر درس پسرشان که درسش را خوب نمیخواند یک چک ودو سه تا چوب بدستشان زدم وسلام بنده هم هر چه میگفتند در پرونده مینوشتم عین گفتهایشان نوبت به جوان 27 ساله رسید دست روی قران گذاشتند وهمان گفتهای قبل را تکرار کردند وانرا هم مشغول نوشتن بودم حدودا بعد 30 ثانیه بیشتر نشد که چوپان رنگش زرد شد وچنان شروع به استفراق خون کرد که باور فرمائید مانند یک پمپ اب با فشار از دهن ایشان خون میریخت بیرون خلاصه تا برادر ان جوانرا باند کند داد میزد غلط کردم دروغ گفتم خلاصه دعوا خاتمه دادهشد وان جوان را نزد سپاه بهداشت بردیم ولی سه ماه بیشتر انهم تمام بدنش فلج شده بود ومرد جناب این قضیه را با چشمان خودم دیدم حالا از ترس درونیش بوده از ترس قران چون ایمان واقعی بقران داشته نمیدانم چی بود ان البته غیراز اینرا هم دیدهام وشنیدهام واشخاصی هم بودند با دو پا دروغ روی قران میرفتند وچیزشان ان ساعت نمیشد ولی بعضیها بلاهائی بسرشان میامد بنظر اینحقیر همه چیز درون انسان است وبس برون چیزی نیست الله اعلم لذا خواهشمندم برایم بفرمائید اینحقیر مثلا برای کسی نفرین میکنم صد درصد برمن بر میگردد نمی خواهم بگویم بدروغ نفرین میکنم نه یقین دارم مثلا در فلان کار فلانی حتما مقصرند وکلا هم دعا هایم بلعکس جواب میدهد برای خودم پیش میاید نه جوابی هم نگیرم حتما جوابش را میبینم اما بلعکس ایا درست است دعا کردن یا دعا نوشتن باید طبق موازین اساتید باشد ویا در ساعاتی دعا نوشتهام که بلعکس جواب میدهد باید نزد کی بروم تا از این عذاب درونیم رهائی یابم ممنونم اگر زودتر جوابی بفرمائید واینحقیر را راهنمائی فرمائید وسلام مهدی
4 سال پیش
اقایی به نام گن حدود 70 سال پیش تونسته بوده 95 درصد نوسانات بازار های کالا در بورس رو بگیره.تحقیق کردن متوجه شدن ایشون از علم نجوم در معاملات خودش استفاده میکرده.حتی در اواخر عمرش کتابی هم نوشته که تفسیر آون کار بسیار سختی بوده و خیلی مفسر تلاش کردن تا کتاب ایشون رو راز گشایی کنن. و نکته جالب این وسط میدونین چیه؟ منبع اولیه ایشون کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی هس که خیلی از ما حتی اسم این کتاب رو متوجه نشدیم.غربی ها علم ما رو میگیرن استفاده میکنن ما فقط مسخره میکنیم در صورتیکه علم واقعی همین هندسه و نجومه.برا اشنایی سرچ کنید گن کیست یا سرچ کنید تحلیل گن
6 سال پیش
منبع تون واسه اینکه میگید منجمین اینو گفتن رو بگید !!
7 سال پیش
گفته میشود که شعر( تا قمر در عقربه کارما چنینه ) ازسروده های ناصرالدین شاه میباشد ( درغیر اینصورت دوستان تصحیح فرمایند )
7 سال پیش
با سلام و خسته نباشید لطف کنید حساب کردن قمر در عقرب را با چند نوع بیان ساده و روان به قول معروف همه فهم توضیح دهید سپاسگزارم اجرکم عندالله
7 سال پیش
سلام ممنون ار فرمولبرای خروج از قمر در عقرب هم همین فرمول استفاده میشود؟
7 سال پیش
سلام روایت اسلامی هم در این مورد هست؟
7 سال پیش
بله جستجو کنید
6 سال پیش
قمر در عقرب در روایات 1. عقرب یکی از برجها(صورتهای فلکی) دوازده گانه منطقة البروج است. و منطقة البروج نواری (کمربندی)دایره شکل در آسمان است که در راستای خط استوار قرار گرفته و محل حرکت نزولی و صعودی ماه و خورشید است. خورشید در کوتاهترین روز زمستان ، نزدیکترین مدار نسبت به افق جنوب را طی می کند لذا در این روز ، اشیاء روی زمین ، بلندترین سایه را دارند. همچنین در بلندترین روز تابستان ، خورشید دورترین مدار نسبت به افق جنوب را می پیماید. در بقیه روزهای سال ، مدار خورشید بین این دو مدار قرار دارد. بنا بر این ، حرکت ظاهری خورشید در فصول مختلف ، روی یک نوار فرضی بر طاق آسمان است. این نوار فرضی را منطقة البروج می نامند. در طول این نوار فرضی ، دوازده صورت فلکی قرار گرفته است که هر کدام آنها را یک برج می نامند. خورشید در هر ماه شمسی در مقابل یکی از این برجها قرار می گیرد ؛ لذا هر ماه شمسی با یکی از این برجها نامگذاری می شود. اسامی این برجها به ترتیب چنین است: حمل‚ ثور‚ جوزا‚ سرطان‚ اسد‚ سنبله‚ ميزان‚ عقرب‚قوس‚ جدي‚ دلو‚ حوت. در حقیقت منطقة البروج نمود ظاهری دو حرکت زمین است . حرکت انتقالی زمین به دور خورشید و حرکت زاویه ای زمین. که اوّلی پدید آورنده سال و دومی پدید آورنده فصول است.(توضیح مفصّل مطلب را در کتب نجومی و کتب هیئت ملاحظه فرمایید.) بنا بر آنچه گفته شد پدید قمر در عقرب زمانی رخ می دهد که از نگاه اهل زمین کره ماه بر روی صورت فلکی عقرب قرار می گیرد. تقویمهای ویژه ای وجود دارند که مواقع قمر درعقرب را مشخص نموده اند. دیگر سیارات قابل رویت با چشم غیر مصلّح نیز بر روی این صور فلکی قرار می گیرند ؛ که در این حالت از تعابیری چون زحل در عقرب ، مشتری در عقرب و ... استفاده می شود. 2. آیا علم نجوم(علم احکام نجوم) صحّت دارد؟ از روایات اهل بیت(ع) چنین استفاده می شود که علم احکام نجوم علمی الهی است که توسط فرشتگان و انبیاء(ع) به بشر تعلیم داده شده است ؛ ولی کسانی که به آن احاطه داشته باشند اندکند. در برخی روایات تصریح شده که علم نجوم را جز دو خاندان به درستی نمی دانند ، خاندانی در هند و خاندانی در عرب. و گویا مراد از خاندان عرب ، اهل بیت (ع) هستند. در روایات زیادی از ترتیب اثر دادن به گفته های منجّمین نهی شده است ؛ ولی نه از آن جهت که این علم نادرست است بلکه از آن جهت که اوّلاً اکثر مدّعیان علم نجوم به خاطر پیچیدگی فراوان آن ، در محاسبات خود دچار اشتباه می شوند. و ثانیاً در گذشته به دعای حضرت داود (ع) خورشید مدّتی از حرکت باز ایستاده لذا حساب نجوم به هم ریخته است. در جریان ردّ الشمس نیز حساب نجوم درهم شده است ؛ لذا محاسبات منجمین فعلی همه بر ظنّ و گمان است و تنها کسی قادر به محاسبه درست است که مقدار استادن و بازگشت خورشید عالم است. ثالثاً زیان این علم برای مردم بیش از سود آن است. « قيس بن سعد، گفت: بسيار مي شد كه با أمير المؤمنين عليه السّلام در هر سفرى که مي رفت همراه بودم، چون به جانب مردم نهروان تاخت و به مدائن رسيديم و من آن روز همدوش او بودم، مردمى از دهقانان به پيشواز او آمدند، و چند استر پيشكش آوردند و آنها را پذيرفت، و يكى از دهقانان مدائن بنام «سرسفيل» كه پارسيان رأى او را در گذشته حجّت دانستند و در مورد آينده به او مراجعه مي كردند وجود داشت. چون امير المؤمنين عليه السّلام را ديد گفت: از مقصد خود برگرد، فرمود: اى دهقان براى چه؟ گفت: يا أمير المؤمنين ستارهها كه بر آمدند نظر بد به هم دارند سعدها نحس شدند و نحسها سعد شدند، و در چنين روزى بايد نهان شد و بر جاى نشست، اين روز تو كشنده است، و در آن ستاره جنگجو قِران كردند، بهرام در برج ميزان شرف يافته و از برج تو آتش فروزد و براى تو جاى نبرد نيست. أمير المؤمنين عليه السّلام لبخندى زد و فرمود: اى دهقانِ خبرگزار و بيم ده از مقدّرات ، ديشب در آخر برج ميزان چه فرود آمد، و كدام ستاره در سرطان ورود كرد؟ گفت: من آن را بررسى كنم، و از آستين خود اسطرلابى و تقويمى برآورد. امام عليه السّلام به او فرمود: تو ستارهها را سيّاره مي گردانى؟ گفت: نه، فرمود: تو بر ثوابت حكمفرمائى؟ گفت: نه، فرمود: به من خبر ده از طول برج اسد و در وي اش از مطالع و مراجع ؛ زهره چه نسبتى دارد با توابع و جوامع؟ گفت: من نمي دانم فرمود: چيست ميان سرارى و درارى ، و ميان ساعات تا معجرات ، و چه اندازه است پرتو مبدرات؟ و چه اندازه حاصل مىشود سپيده دم در بامدادان؟ گفت:نميدانم. فرمود: اى دهقان مي دانى كه امروز پادشاهى چين ، از خاندانى به خاندانى منتقل شد و برج ماجين وارو شد، و خانههائى در زنج سوخت، و چاه سرانديب جوشيد، و دژ اندلس ويران شد، و مورچه شيح به هيجان آمد، و مراق هندى گريزان شد، و پيشواى يهود در ايله مفقود گرديد ، و سردار روم در روميه نابود شد، و راعب عموريه كور شد و كنگرههاى قسطنطنيه فرو ريخت، تو اين حوادث را مي دانى ؛ و چه چيز آنها را پديد آورده شرقى يا غربى فلك؟ گفت من اينها را نمي دانم، فرمود:به كدام اختر بالاى قطب قضاوت مي كنى، و به كدام نحس شود آنچه نحس شده؟ گفت:من آن را نمي دانم. فرمود: مي دانى امروز 72 عالم خوش شدند كه در هر عالمى هفتاد عالم است برخى در خشكى و برخى در دريا، و بعضى در كوهها، و بعضى در بيشهها، و بعضى در آباديها، و چه خوش كرد آنها را؟ گفت: من آن را ندانم، فرمود: اى دهقان به گمانم با قِران مشترى و زحل قضاوت كردى كه در آغاز شب برايت روشن شدند و درخشانى مريخ و شرقى بودنش در سحر بر تو پديد شد، و سير كرد و جرمش بجرم تربيع ماه پيوست، و اين دليل است كه امروز يك مليون آدمى زادند و مانند آنها بميرند، و با دستش اشاره كرد به جاسوس معاويه كه در لشكر او بود، و فرمود اين هم مي ميرد، زيرا از همانها است و چون آن را فرمود: آن مرد گمان كرد كه فرمود: او را بگيريد، و دلش گرفت و نفسش در سينهاش بند آمد و همان وقت مرد. امام فرمود: اى دهقان به تو ننمايم نمونههاى تقدير را در صورتى كامل؟ گفت: چرا يا امير المؤمنين، فرمود: اى دهقان، همانا ما پديدار قطبيم، و آنچه ديشب پنداشتى كه از برج من آتش فروزد بايدت كه به سود من قضاوت كنى، زيرا روشنى و تابشش نزد من است و شعلهاش از من مي رود، اى دهقان اين قضيهاي است دشوار، آن را حساب كن و از آن نتيجه بگير اگر دانائى به اكوار و ادوار، فرمود:اگر اين را بدانى مي دانم كه بندهاى نى اين نيزار را شماره توانى کرد.امير المؤمنين عليه السّلام گذشت و خوارج نهروان را شكست داد و كشت و با غنيمت و پيروزى برگشت، و دهقان گفت: اين دانشى نيست كه در دست مردم زمان ما است، اين دانش مايهاش از آسمانست. »( آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج2، ص: 196 و 197) از این روایت بر می آید که علم نجوم واقعیّت دارد ولی پیچیدگی آن فراتر از آن است که افراد عادی بتوانند به طور کامل از آن مطّلع گرددند. لذا خطا در وادی به مراتب بیشتر از صواب است. زندیقی به امام صادق (ع) گفت: در علم نجوم چه فرمائى؟ فرمود: آن دانشى است كم سود و پر زيان زيرا جلو مقدّر را نگيرد و از ناگوارى پرهيز ندهد، اگر منجم به بلائى خبر دهد از قضايش رهائى نبخشد، اگر به خيرى گزارش دهد، نتواند در آن شتاب ورزد، و اگر بدو بدى رسد، دفعش نتواند، منجم با علم خدا در مبارزه است كه پندارد قضاى خدا را از خلقش مي گرداند.»( آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار ؛ج2 ؛ص191) « به على بن ابى طالب عليه السّلام گفته شد: آيا براى علم نجوم پايهاى هست؟ فرمود: آرى، پيغمبرى بود كه قومش به وى گفتند ما به تو ايمان نياريم تا آغاز آفرينش هر كس و مدت عمر آنها را به ما بياموزى، و خدا عز و جلّ به ابرى فرمود تا بدانها باريد، و در گرد كوه آبى زلال جمع شد و خدا به خورشيد و ماه و اختران فرمود تا بر آن آب روان شدند.(تصویر آسمان آب افتاد) سپس خدای عزّوجلّ به آن پيغمبر وحى كرد كه با قومش بر كوه بالا روند بالا رفتند و بر سر آن آب ايستادند تا آغاز آفرينش و مدت عمرها را از مجارى خورشيد و ماه و اختران و ساعات شب و روز شناختند و هر كدامشان مي دانست كى مي ميرد و كى بيمار مىشود، و چه فرزندى برايش زاده مىشود و چه زاده نمي شود، و روزگارانى بدين وضع بودند تا به حضرت داود كافر شدند و با آنها جنگيد، و در هر روز نبرد كسانى كه عمرشان بسر نرسيده بود به ميدان مىآمدند و آنان كه عمرشان بسر رسيده بود در خانه جا مي گذاشتند، و از ياران داود كشته مي شد و از آنها كشته نمي شد. داود عليه السّلام گفت: پروردگارا من به فرمان تو با آنها پيكار می كنم، و آنها به نافرمانى تو پيكار كنند، از يارانم كشته مىشود و از آنها كسى كشته نمي شود، خداى عزوجل جريان را به او وحى كرد و فرمود: هر كه مرگش رسيده به ميدان نمىآورند تا كشته شود، داود عليه السّلام گفت: خدايا به چه وسيله بدانها آموختى؟ فرمود: از مجارى خورشيد و ماه و اختران و ساعات شب و روز . گفت: داود به درگاه خدا دعا كرد تا خورشيد را بر آنها بازداشت و روزشان بلند شد، و شب و روزشان در هم آميخت و اندازه فزونى را ندانستند، و حسابشان در هم شد، على عليه السّلام فرمود: از اين رو است كه مطالعه در نجوم بد است. »( آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار؛ ج2 ؛ص199) برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب « آسمان و جهان ؛ ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الانوار ؛ ج2 ؛ص 185 به بعد» 3. آیا سعد و نحس ایّام و ساعات صحّت دارد؟ از مطالب بالا روشن می شود که این مطلب نیز به خودی خود صحیح است ؛ ولی راه فهمیدن آن علم نجوم یا علم غیب است ؛ علم غیب که به اذن خدا مختصّ انسانهای خاصّی است ؛ احکام علم نجوم نیز چنان که دانسته شده قطعی نیست. لذا در حال حاضر جز آنچه معصومین (ع) گفته اند بقیّه سخنان در این باب گمانه زنیهایی بیش نیستند. با نظر به روایات معصومین (ع) در این باب ، به نظر می رسد که حضرات معصومین (ع) آنچه را که در این باب قطعی و به حال مردمان مفید بوده را بیان نموده اند. روایات این باب بسیار فراوان است لذا ذکر آن در این نامه نمی گنجد. برای مطالعه روایت این باب مراجعه فرمایید به کتاب« « آسمان و جهان ؛ ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الانوار ؛ ج2، ص: 285 تا آخر کتاب و ج3 از صفحه اوّل تا 97 و بحار الانوار ج 56» 4. آیا پدیده قمر در عقرب بر حوادث زندگی مؤثّر است؟ در رویات زیادی آمده است که هر که در هنگام قمر در عقرب ازدواج کند یا سفر رود روی خوشی را نبیند. امام صادق عليه السّلام فرموند: «هر كه قمر در عقرب سفر كند يا زن بگيرد خير نبيند». و امام كاظم عليه السّلام فرمودند: «هر كه در محاق ماه زن گيرد دل نهد به افتادن بچه و سقط جنين»(آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج2، ص: 173) ظاهراً مراد از قمر در عقرب بودن قمر در صورت فلکی عقرب است نه بودن آن در برج عقرب ؛ چون اوّلی یک روز است ولی دومی یک ماه. همچنین مراد از محاق ، آخر هر ماه قمری است که ماه دیده نمی شود. روایات قمر در عقرب را در ضمن منابع قبلی می توانید ملاحظه فرمایید. 5. آیا لازم است که در زندگی روزمرّه به احکام نجوم اعتنا شود؟ آنچه قطعاً از معصومین (ع) رسیده مناسب است که رعایت شود. لکن تا آن اندازه که زندگی را مختلّ نکند ؛ چون دین برای این نیست که انسان خود را به سختی بیندازد. لذا در اموری که در طول زندگی کم رخ می دهند مثل ازدواج و سفرهای طولانی ، بهتر است که با افراد عالم ، متّقی و وارد در این گونه امور مشورت شود. چون به صرف دیدن یک روایت نمی توان به آن عمل نمود.چرا که روایات صحیح و سقیم و خاصّ و عامّ و مطلق و مقیّد دارند لذا کسی که در این گونه امور اظهار نظر می کند باید عالم به احادیث باشد. البته راههایی برای بر حذر بودن از نحوست ایّام نیز وجود دارد. راه حلّی که اهل بیت (ع) برای این امر ارائه نموده اند صدقه دادن است. روایات فراوانی از حضرات معصومین (ع) وارد شده که نحوست ایّام با صدقه دادن برطرف می شود. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع ):مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ إِذَا أَصْبَحَ دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ نَحْسَ ذَلِكَ الْيَوْم. ـــ هر کس صبح صدقه دهد خدا نحوست آن روز را از دفع می کند. »( بحار الأنوار ؛ج56 ؛ص31 ) « حضرت صادق فرمود: بين من و مردى منجم زمينى مشترك بود براى تقسيم او پيوسته تأخير مي انداخت تا ساعتى را انتخاب كند كه به نظر خودش برايش سعيد باشد و براى من نحس. بالاخره تقسيم كرديم به من قسمت خوب افتاد ؛ منجّم از ناراحتى دست بر پشت دست ديگر زده گفت مثل امروز نديده بودم. گفتم مگر از علم خود استفاده نكردى؟ گفت من با اطلاع از علم نجوم براى شما ساعت نحس انتخاب كردم و خودم در ساعت سعد خارج شدم باز قسمت بهتر به شما افتاد. گفتم ميل دارى حديثى كه پدرم از پدر خود برايم نقل كرده برايت بگويم. پدرم گفت: پيامبر اكرم(ص) فرموند: هر كس مايل است نحوست آن روزش برطرف شود اول صبح صدقه بدهد خداوند با اين صدقه نحوست آن روز را برطرف مي كند و هر كه مىخواهد نحوست شبش برطرف گردد شب را با صدقه شروع كند. گفتم من وقتى خارج شدم صدقه دادم . اين صدقه نفعش براى من از علم نجوم تو بهتر بود.»(زندگانى حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، ص: 41) « عبد الملك بن اعين نقل كرده كه به حضرت صادق عليه السّلام گفتم:من به اين دانش (نجوم) مبتلا شدهام، كارى را قصد مىكنم و وقتى به طالع مىنگرم و آن را بد مىبينم مىنشينم و دنبال آن امر نمىروم و وقتى طالع را خوب ديدم دنبال مقصود روانه مىشوم. حضرت صادق (ع) به من فرموند: انجام مىدهى؟ عرض كردم: بلى، فرمود: كتابهايت را بسوزان.»(درر الأخبار با ترجمه؛ص419 ) «از ابن عمير روايت شده كه من به نجوم نگاه مىكردم و حكم آنها را مىشناختم و طالع را مىدانستم از اين لحاظ چيزى نظير ترس و غيره در دلم راه مىيافت در اين موضوع به حضرت على بن موسى بن جعفر عليه السّلام شكايت كردم. حضرت فرمود: اگر به خاطرت چيزى رسيد به اوّلين مسكينى كه برخورد كردى صدقه بده و سپس دنبال كارت برو ، كه خداى عزّ و جلّ [شرّ را] از تو دفع مىفرمايد.» (درر الأخبار با ترجمه ؛ص419 ) « حلبى از حضرت ابا عبد اللَّه الصادق عليه السّلام پرسيد كه: آيا سفر در ايّامى كه كراهت دارند مانند چهارشنبه و غيره مكروه است؟ حضرت فرمود: سفرت را با صدقه شروع كن و در آغاز سفر آية الكرسى بخوان.»( درر الأخبار با ترجمه ص421) « از عبد اللَّه بن سليمان از حضرت امام باقر يا حضرت امام صادق روايت شده كه حضرت فرمود: پدرم وقتى در روز چهارشنبه، يا روزى كه مردم آن را بد مىدانستند مثل اواخر ماه يا غيره به سفر مىرفت، صدقهاى مىداد و بعد بيرون مىرفت.»( درر الأ