- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های معروف
- بیوگرافی مایکل مور، نویسنده آمریکایی
بیوگرافی مایکل مور، نویسنده آمریکایی
مایکل مور فیلمساز، نویسنده، منتقد اجتماعی و فعال سیاسی- اجتماعی است که در 23 آوریل 1954 متولد شد. وی کارگردان و تهیهکننده مستند فارنهایت 11/9 است که پرفروشترین مستند تاریخ است. اگر می خواهید در مورد مایکل مورد بیشتر بدانید این بخش آسمونی را تا انتها مطالعه کنید چرا که بیوگرافی مایکل مور به همراه متن کامل مصاحبه ای که با او انجام شده است را برایتان اماده کرده ایم که در ادامه می خوانید.
مایکل فرانسیس مور (به انگلیسی: Michael Francis Moore) (1954- ) کارگردان مستندساز آمریکایی برندهٔ یک جایزه نخل طلایی کن است.
زندگی
مایکل مور در 23 آوریل 1954 در فلینت، ایالت میشیگان، آمریکا بدنیا آمد. در دانشگاه میشیگان در رشتهٔ خبرنگاری تحصیل کرد و کار حرفهای خود را با ویراستاری مجله دانشگاه میشیگان آغاز کرد. پس از تحصیل به فیلمسازی مستند و برنامهسازی برای تلویزیون روی آورد. ویژگی اصلی فیلمهای او زبان تند و جسورانهاش علیه سیاستمداران بخصوص سیاستمداران آمریکا است.او همچنین کتابی به نام وطنم کجاست را تالیف کرد و انتقادهای صریح و تندی علیه دولت جرج بوش وارد کرد.
مایکل مور
آثار سینمایی
- 2016 - مایکل مور در ترامپلند
- 1989 - راجر و من
- 1995 - بیکن کانادایی
- 1997 - گنده
- 2002 - بولینگ برای کلمباین
- 2004 - فارنهایت 11/9
- 2007 - سیکو (فیلم)
- 2009 - کاپیتالیسم: یک داستان عاشقانه
جدیدترین فیلم "مایکل مور" با موضوع "ترامپ" اکران شد
جدیدترین فیلم "مایکل مور" با عنوان «مایکل مور در ترامپلند» در مرکز IFC نیویورک به نمایش درآمد.
این فیلم در واقع تلاشی از مور برای به صحنه بردن یک نمایش یک نفره روی صحنه است که فعالیت ترامپ در اوهایو را تصویر کرده و مایکل مور آن را دو هفته پیش در دو شب پیاپی در اوهایو فیلمبرداری کرده است.
مایکل مور که از مخالفان دونالد ترامپ در انتخابات این دوره آمریکا است، در افتتاحیه این فیلم به تماشاگران گفت: سعی داریم تا آنجا که ممکن است آمریکاییهای بیشتری این فیلم را تماشا کنند.
مور در این مستند می گوید اوهایو سرزمین ترامپ است و پیش بینی میکند که با وجود او آمریکا به کجا میرود.
مایکل فرانسیس مور کارگردان مستندساز آمریکایی با ساخت مستند «بعد به کجا حمله کنیم» توانست به شهرت برسد و مستند «بولینگ برای کلمباین» وی برنده جایزه اسکار شد و «فارنهایت 11 / 9» او نیز با هدف مقابله با جرج بوش در انتخابات به نمایش درآمد.
گفتنی است مستند «مایکل مور در ترامپلند» بعد از نمایش در مرکز IFC نیویورک یک هفته در نیویورک و لسآنجلس به نمایش درخواهد آمد.
مایکل مور و همسرش کاتلین گلین
مایکل مور و دخترش ناتالی
مصاحبه با مایکل مور
- اگر میتوانید از مشکلاتی که برای به روی پرده آوردن این فیلم داشتهاید صحبت کنید. مخصوصا وقتی دولت حساس شد؟
مایکل مور : دولت بوش 10 روز قبل از آغاز جشنواره فیلم کن یک نامه رسمی برایم فرستاد که به من اطلاع میداد که من تحت بازجویی برای جرایم مدنی و جنایی هستم. من گروهی از کارگران 11/9 را که به خاطر جراحات ناشی از کار در محوطه برجهای تجارت جهانی تحت مداوای پزشکی قرار نگرفته بودند را جمع کردم و آنها را به کوبا بردم. این که از آمریکا به کوبا بروید غیر قانونی است مگر اینکه روزنامهنگار باشید. فیلم مستند یک جور کار ژورنالیستی است. هیچ قانونی شکسته نشده است. این تنها تلاش دولت بوش برای استفاده از امتیازهای دولتی بود همانطور که در قدیم هم این کار را کردهاند که از روش سیاسی مخالفان را خسته کنند. وکلای من احساس کردند که باید از فیلم محافظت کنند و یک کپی از فیلم کشیدند و آن را در کانادا گذاشتند و از قضا دولت میخواست نگاتیو را توقیف کنند. این قضیه برای من که باید در یک کشور آزاد این حرفها را بزنم و به عنوان یک مستندساز در تعقیبم هستند و کنار آمدن با آن چیز غریبی است. اما حدس میزنم ما در 7 سال گذشته به بیهوده بودن عادت کردهایم.
- فکر میکنید این فیلم تاثیری دارد و سیستم را تغییر خواهد داد؟
مایکل مور: من این فیلمها را میسازم به خاطر اینکه به این اعتقاد دارم که چیزها تغییر پذیرند. اعتقاد دارم که مردم آمریکا وقتی به اندازه کافی داشته باشند احساساتشان را میفهمند. اوایل امسال بدون هیچ تشکیلات و یا جنبشی ملت آمریکا جلوی انتشار کتاب او جی{سیمپسون} را گرفت و باعث شد که آن انتشاراتی از منصرف شود. این چیز شگفتانگیزی است. چطور این اتفاق افتاده؟ آنها این کتاب را نمیخواستند. چطور این اتفاق بدون پول، دستمزد و تبلیغات تلویزیونی افتاده است؟ من معتقدم ملت آمریکا این کار را با سیستم پزشکی هم خواهند کرد و آن را ارتقا خواهند داد و درخواست تغییر خواهند کرد. من امیدوارم این فیلم به آتش این قضیه بیافزاید.
- چه اتفاقی برای مالک وبسایت ضد مایکل مور که شما به شکل ناشناس برای همسرش پول فرستادید افتاد؟
مایکل مور : من پیش از اولین نمایش در کن با او تماس گرفتم. نمیخواستم یکی از طرف شماها با او تماس بگیرد. بهترین کار این بود که به او بگویم که من آن چک را برایش فرستادهام. بنابراین یک پیغام صوتی روی دستگاه تلفنش گذاشتم و در حدود 15 دقیقه بعد آن پیغام صوتی روی وبسایتش بود. اگر کسی میخواهد بشنود هنوز هم آنجا هست. او بلافاصله یک متن بسیار خوب تشکرآمیز برایم فرستاد. مطمئنا او یک بلاگنویس است و بسته به روز سرپا یا بیحال است. (میخندد) اما او در اکثر اوقات بسیار سپاسگذار و حقشناس بود.
او اکثر کسانی را که با من کار کردهاند تایید کرده است. من تنها مخالف در این گروه بودم. فکر کردم که او مطمئنا به خوبی به این عمل نوعدوستانه جواب میدهد و با وجود مغایرتهای سیاسی که با همدیگر داریم صدایی از جایی از ته قلبم میآمد و معتقد بودم او شایسته مراقبتهای پزشکی با کیفیت است و نیازی هم به پرداخت هزینه آن نیست.
- موضوع مورد بحث شما بسیار انساندوستانه است. میتوانید توضیح دهید که چرا خیلی از مردم از شما خوششان نمیآید؟
مایکل مور : کی از من خوشش نمیآید؟ شما لیستی از آنها دارید؟ اسم آنها چیست؟ (میخندد) جدا من این حس را دارم که به طناب زمان آویزانم. اگر در اسکار 4 سال پیش این سوال را از من میپرسیدید من با شما موافق بودم اما حالا 70 درصد مردم آمریکا با من موافقند. اما هفتاد درصد کشور با آقای بوش یا جنگ موافق نیستند. من بدون شک در جریان اصلی اکثریت قرار دارم که این کمی عجیب است. من روی لبه ننشستهام. بیشتر از چهار سال پیش در روی سن اسکار در روز پنجم جنگ هو شدم، جرات داشتم که پیشنهاد بدهم که ما با دلایل واهی به جنگ فرستاده شدهایم. مردم نمیخواستند این را بشنوند. این را متوجه شدم. بر حسب اتفاق هر چه که آنها جلوتر آمدند متوجه شدند که من روی سن اسکار و همچنین در «فارنهایت 11/9» حقیقت را میگفتم.
مردم یادشان میآید که من سه سال پیش به بیمارستان والتر رید رفتم و نشان دادم که چطور سربازان تحت مداوا قرار میگرفتند. رسانههای جریان اصلی با این قضیه کنار نیامدند تا همین چند ماه پیش. این داستان زندگی من به عنوان یک فیلمساز است. از جنرال موتورز جایی که آن ها با ورشکستگی مواجه شدند، تا بولینگ برای کلمباین که هنوز هم ما آن تیراندازی در مدرسه را در همین دو ماه پیش داشتیم، تا 11/9 که آن هم همین شکلی بود. (در همین موقع آری امانوئل،رییس آژانس کاریابی برای بسیاری از مشهورترین ستارهها و کارگردانان آمریکایی به او زنگ میزند) میخواهید بشنوید؟ (و تلفنش را روی بلندگو میگذارد) هی آری. تو الان در بلندگو در یک کنفرانس مطبوعاتی با صدها روزنامهنگار هستی. میخوای سلام کنی
- آری امانوئل : اوه... اوه لعنتی. (همه از خنده منفجر میشوند) اوه، زبانم را گاز گرفتم، مطبوعات لعنتی! آنها چه طورند؟
مایکل مور : به نظر میآید آنها را درست تغذیه نمیکنند. من همیشه معتقدم که یک روزنامهنگار با شکم پر حقیقت را میگوید.
- آری امانوئل : با این موافقم.
مایکل مور : میخواهی بعدا با تو تماس بگیرم؟
- آری امانوئل : حتما باید دو سه چیز را با تو هماهنگ کنم. (گوشی را میگذارد)
مایکل مور : (میخندد) بله این شو چیزی مثل یک نسخه PG (رده با همراهی والدین) از واقعیت است. خیلی متاسفم از اینکه در برنامه وقفه انداختم.
- شما گفتید فیلمهایتان مستند هستند اما «بیمار روانی» به عنوان یک کمدی پخش شده است. شما خودتان را یک کمدین یا یک سرگرمکننده میدانید؟
مایکل مور : من ترجیح میدهم خودم را یک هجویهنویس بنامم و هجویهنویسی همیشه به عنوان بخشی از روزنامهنگاری شناخته میشده است. صفحات نوشتههای شخصی در روزنامهها، سالها پیش، همیشه هجویههای فوقالعادهای داشته اند. مارک تواین، ویل راجرز در زمانهای قدیم. مردم فکر نمیکردند این طنزها از سیاست، فکر و عقیده و روزنامهنگاری جداست. فیلمهای من مثل همان صفحات نوشتههای شخصی است. در حقیقت مبتنی بر یک ایده است. همچنین تلاش میکنم که یک فیلم هم بسازم.
من هدایتکننده یک جنبش سیاسی نیستم. من یک موعظهگر هم نیستم. من یک فیلمسازم. پس پیش از همه چیز سعی میکنم که فیلمی بسازم که مردم شب جمعه بروند ببینند. من میخواهم مردم با یک حس شاد و هیجان زده از سینما بیرون بروند. آیا وقتی ما به سینما میرویم همیشه این حس را نداریم؟ چقدر این حس را پیدا میکنیم؟ این کاری است که من تلاش میکنم انجامش بدهم. شما را به جایی میبرم که هرگز آنجا نبودهاید. شما را با قایق به خلیج گوانتانامو میبرم. به شما نشان میدهم که ریچارد نیکسون درباره اینکه این سیستم مراقبت پزشکی HMO از کجا آمده است صحبت میکند. شما تا به حال این صحنه را جایی ندیدهاید. چیزی که قرار نیست در اخبار شبانگاهی بشنوید و امیدوارم برایتان سرگرمکننده باشد.
- نقطه شروعتان برای «بیمار روانی» کجا بود؟
مایکل مور : ما از آن جایی در شوی تلویزیونیام شروع کردیم که زندگی یک آدم را با تحریک کردن شرکت بیمه پزشکیاش برای پرداخت حق عملش نجات دادیم. همان موقع فکر کردم اگر با 10 تا از اینها اینکار را بکنیم چه میشود؟ ایده اصلی این بود. اما وقتی شروع کردم متوجه شدیم که 18 هزار آدم هر ساله در آمریکا به این علت که بیمه پزشکی ندارند میمیرند. خدا میداند با بیمه پزشکی چند نفر میمیرند.
بنابراین به این فکر کردم شاید ما باید به سیستم بزرگتری فکر کنیم. نه فقط یک شرکت یا مشکلی که برای یک نفر پیش آمده. من آگاهانه تصمیم گرفتم که موضوع فیلم را عوض کنم. بعدها وقتی از مردم خواستیم داستانهایشان را در اینترنت بیاورند متوجه شدیم که اغلب مردم بیمه پزشکی دارند. داستانهای وحشتناک، سدهایی که آنها باید ازشان عبور میکردن درست در زمانی که فکر میکردند که تمام و کمال تحت پوشش هستند. صبر کنید تا به یک مریضی حاد مبتلا شوید و بعد ببینید شرکت بیمه پزشکی شما چه کارها می کند که خرجتان را ندهد. آنها اگر این مبالغ را پرداخت کنند دیگر سودی عایدشان نمیشود.
- سفرتان به کوبا حقیقتا شما را به مرکز بحثها و جدلها برد. خیلی از ملیگراهای قدیمی حس میکردند شما کوباییها و دولتشان را با مهربانی و ملایمت بیشتری نگاه کردهاید. جوابتان در این مورد چیست؟
مایکل مور : اول از همه اگر شما درباره جمعیت کوباییهای میامی صحبت میکنید، آنها نمیتوانند مرا به هیچ چیزی متهم کنند چونکه آنها هنوز فیلم را ندیدهاند. پس اول بروید فیلم را ببینید. فکر میکنم وقتی فیلم را ببیند متوجه میشوند که فامیلها و همسایههایشان در کوبا بهترین مراقبتهای پزشکی ممکن را میگیرند با این که گفته میشود کشور فقیری است.
این چیزی نیست که مایکل مور بگوید. همه مجامع پزشکی دنیا قبول دارند که کوباییها سیستم سلامت بسیار خوبی دارند. فکر نمیکنم این خبر جدیدی باشد. نکته مهمی که باید به یاد داشته باشیم این است که من به کوبا نرفتم. من رفتم خلیج گوانتانامو، به خاک آمریکا در جزیره کوبا.
ما به این خاطر به آنجا رفتیم که با کارگران نجاتگر 11/9 ملاقات کردم، فهمیدم که آنها جراحاتی به خاطر کار در محوطه برجهای تجارت جهانی برداشتهاند. آنجا دیدم سناتور اول از همه درباره مراقبتهای پزشکی از زندانیان گیتمو صحبت کرد و بعد درباره مراقبت پزشکی رایگان جهانی، مراقبتهای دندانی و مراقبتهای چشمی. آنها مراقبتهای پزشکی بهتری از میلیونها آمریکایی داشتند. فکر میکنم این قضیه دردناک است که مردمی که متهم به طرح ریزی حادثه 11/9 هستند مراقبتهای پزشکی بهتری از دولت ما میگیرند تا مردمی که برای نجات جان بقیه در محوطه برجهای تجارت جهانی آسیب دیدهاند.
این قضیه مطلقا بیهوده نیست. این چیزی است که دولت بوش را ناراحت کرده است. به خاطر اینکه من میخواهم به دوستان آمریکاییم نشان دهم که قهرمانان 11/9 از طرف همان دولتی مورد چشمپوشی قرار گرفتهاند که میگوید به خاطر آن آدمها اینجا هستند. این درست نیست. من به عنوان یک آمریکایی از این قضیه شرمگینم. به این خاطر بود که ما به خلیج گوانتانامو رفتیم. از میهنپرستی من هم سوال نکنید. من یک آمریکایی میهنپرست هستم. میهنپرستانهترین کاری که میتوانید انجام دهید سوال کردن از دولتتان است.