زمان مطالعه: 2 دقیقه
ضرب المثل مازندرانی با معنی فارسی

ضرب المثل مازندرانی با معنی فارسی

اقوام ایرانی هر کدام دارای ضرب المثل های بسیار خواندنی و شیرینی هستند که در زمان ها و مکان های مختلف کاربرد...
proverb
proverb

اقوام ایرانی هر کدام دارای ضرب المثل های بسیار خواندنی و شیرینی هستند که در زمان ها و مکان های مختلف کاربرد دارند. پورتال آسمونی در این بخش تعدادی از ضرب المثل های مازندرانی با معنی فارسی آن ها برای شما عزیزان تهیه کرده است که از شما همراهان همیشگی آسمونی دعوت می کنیم تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.

آسیه گو دوش نیه گنه زمین تپه چاله دارنه

معنی:آسیه دوشیدن گاو را بلد نیست می گوید زمین تپه و چاله دارد.

موارد استعمال: عرضه انجام دادن کاری را ندارد بهانه گیری می کند.

 

اغوز دار سر اسّا صد نفر وره کتپل زندنه

معنی: گردویی که بالای درخت می باشد صد ها نفر برای چیدنش چوب پرت می کنند

موارد استعمال: پشت سر دختر جهت خواستگاری او حرف های بسیاری می زنند.

 

تا دست جا چند تا مگر هندوانه گیرنّه

معنی: با یک دست مگر می توان چند هندوانه برداشت.

موارد استعمال: یک نفر مگر می تواند چند مسئولیت را قبول کند یا مسئولیت چند کار را در یک زمان قبول کردن.

 

اتّا گوش دره هسه اتا گوش دروازه

معنی: یک گوشش مانند در ، گوش دیگرش مانند دروازه

موارد استعمال: حرف نشنوی کردن

 

امید داشتن به از خوردن

معنی: امیدوار بودن بهتر از خوردن است.

موارد استعمال: امید را از دست ندادن

 

انگور انگور جا لکه یادگیرنه، همسایه، همسایه جا فن

معنی: انگور پوسیده باعث پوسیدگی انگور کناری خودش می شود و همسایه نیز از همسایه دیگر هنر می آموزد.

موارد استعمال: چشم هم چشمی کردن .

 

این اسبه مرغنه سیو کرک شنه

معنی: این تخم مرغ سفید از آن مرغ سیاه است.

موارد استعمال: قدر پدر و یا مادر را در موقع بدست آوردن تمام، دانستن.

 

این چش ره شی مار دارنه بموافن خیال دارنه

معنی: این چشمی که مادر شوهر دارد قصد آمدن دارد.

موارد استعمال: حالا حالا ها دست بردار نیست، در قصدش مصمم است.

 

بامشی دست گوشت جا نرسنه گنه بو دنه.

معنی: گربه دستش به گوشت نمی رسد می گوید بو می دهد.

موارد استعمال: عرضه انجام کاری را نداشتن.

 

«آب در حصار چال وَ سلام بر حسین (ع)»

آب ننوشیده، سلام بر امام حسین (ع) دادن

کنایه: از چیزی بهرمند نشدن و کمال امتنان داشتن.

 

«آدمِ سَرِ سَرِ کَشْ زَنّه نا سَنْگِ کَشْ»

سر را باید بر سر زد نه بر سنگ

کنایه: با هر کسی نباید مراوده نمود و آدمی باید افراد شایسته و هم‌سنگ خود را برای هم‌نشینی انتخاب کند.

کبوتر با کبوتر باز با باز / کند همجنس با همجنس پرواز

 

«عُذْرِ وَچِه مارْ زَنِه کَچِه»

به بهانه گرسنگی بچه، مادر به نان و نوایی میرسد.

معمولاْ در مجالس  رسمی ،مدعوین طی آداب خاصی پذیرایی میشوند در این بین مادری که طفل خردسال دارد به برکت وجود این بچه خارج از این عرف پذیرایی میشود.

 

نظر خود را درباره «ضرب المثل مازندرانی با معنی فارسی» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید
ارزیابی مهاجرت
: برای دریافت مشاوره درباره ضرب المثل مازندرانی با معنی فارسی فرم زیر را تکمیل کنید

هزینه مشاوره ۳۰ هزار تومان می باشد

پاسخ مشاوره شما ظرف 1 روز کاری در پنل شما درج می شود و پیامک دریافت می کنید


دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.