
اولین تصویر از غواصان شهید دست بسته که زنده به گور شده بودند
1394/3/18
به گزارش آسمونی صبح دیروز در معراج شهدای تهران و در نشست خبری سردار باقر زاده پیکر مطهر یکی از 175 شهید غواص تفحص شده عملیات کربلای 4 برای همگان نمایش داده شد.
این پیکر مطهر در حالی به معرض دید گذاشته شد که دستان این شهید بزرگوار در زمان شهادت بسته شده بود.
به گزارش آسمونی جهان نیوز نوشت پس از واکنشهای متعدد نسبت به بازگشت پیکرهای مطهر 175 غواص شهید در عملیات کربلای 4 رضا صیادی سردبیر هفته نامه همشهری آیه در این ماهنامه نوشت:
نمیدانم دستانتان را از پشت بسته بودند یا از روبهرو ولی حتما خیلی وقت گذاشتند که یکی یکی دستانتان را به هم ببندند و دورش طناب بکشند. نمیدانم آنها چند نفر بودند که شما 175 نفر را به دام انداختند. نمیدانم چه گودال عظیمی حفر کردند تا 175 سرباز را داخلش بیندازند. نمیدانم نشسته بودید یا ایستاده، نمیدانم یکی یکی داخل گودال پرتتان کردند یا گروهی.
اصلا چه میدانم که در آن روز، شاید هم شب چه آمد بر سر شما. نمیدانم در آن روزهای زمستانی سال 65 با چه نقشهای غافلگیرتان کردند. نمیدانم آن فرمانده سنگدل، چطور دلش آمد به چشمهای معصوم شما نگاه کند و چنین برنامهای برای کشتنتان بریزد.
نمیدانم لحظههای آخر که نمیتوانستید دستهای هم را بگیرید و خداحافظی کنید، چه حرفهایی بینتان رد و بدل شد. چه قرارهایی با هم گذاشتید. اصلا چه شوخیهایی با هم کردید ولی کاش دستانتان باز بود تا قبل از آن مرگ گروهی، سیر یکدیگر را در آغوش میکشیدید.
نمیدانم وقتی داخل گودال روی هم افتاده و منتظر بودید تا سیل خاک رویتان آوار شود، زیر لب چه ذکری میگفتید. حتما به تأسی از اربابتان در گودال قتلگاه «لا معبود سواک، یا غیاث المستغیثین» روی لبهایتان بود. یا شاید هم سادهتر، احتمالا یکی از شما 175 نفر فریاد زده: «برادرها! وعده ما کربلا» و بعد همه با هم فریاد زدهاید: یا حسین... حتم دارم دل آن سرباز بعثی که پشت لودر نشسته بود تا خاک رویتان بریزد، با شنیدن این یا
حسینها لرزید اما به روی خودش نیاورد.
حتم دارم وقتی چشم آن سرباز عراقی به چشم آن نوجوان افتاد که گوشه گودال سرش را بهسوی آسمان گرفته بود و یا زهرا میگفت، دلش لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتم دارم وقتی آن گودال بزرگ پرشد و صدای فریادهایتان خاموش شد، دل آن فرمانده لعنتی لرزید اما به روی خودش نیاورد. حتی سیگارهای مکرر هم نتوانست تصویر چهرههای معصوم شما در آن لحظههای پایانی را از خاطرهاش محو کند.
حتم دارم اگر آن فرمانده زنده باشد، هنوز هم چهرههای شما را خوب بهخاطر دارد، با جزئیات. حتم دارم هنوز هم از شما میترسد؛ حتی با همان دستهای بسته. حتم دارم هنوز صلابت نگاه شما کابوس روز و شبش باشد.
چشمان نگرانتان از روزی که این خبر را شنیدم مقابل چشمانم ایستاده و خیره خیره نگاهم میکند. دوست دارم زندگینامه یک یک شما را بخوانم. تعدادتان آنقدر زیاد است که بینتان از هر گروه و دستهای وجود داشته باشد؛ از مجرد و عاشق گرفته تا کاسب و هنرمند و زن و بچهدار. فقط با خودم آرزو میکنم ای کاش دستانتان باز بود که قبل از آن مرگ گروهی، با دو انگشتتان علامت پیروزی نشان میدادید.
راستش را بخواهید این روزها دلم عجیب شور غرور شما را میزند. برای تکاوران سخت است که دستانشان را مقابل دشمن بگیرند که طنابپیچش کنند. بارها شنیدهایم که غواصها از آمادهترین نیروهای رزمی هستند. بازوان و سینههای ستبر شما از همین لباسهایهای چسبیده غواصی پیداست. بعثیها همین غرور را نشانه گرفته بودند وگرنه در چند دقیقه همه شما را تیرباران میکردند و خلاص.
غرور شما اما زیر آن خاکها دفن نشد. مثل یک نامه پستی از همان گودال ارسال شد برای ما. برای ما که درس مقاومت را از شما آموختیم و قسم خوردهایم که مثل خودتان تا لحظه آخر مقابل دشمن کرنش نکنیم. غرور شما به ما رسیده تا دلمان از عربدههای توخالی این و آن نلرزد. شما با دستهای بسته مقاومت کردید. حتم داشته باشید که ما دستان بازمان را مقابل دشمن دراز نخواهیم کرد. شما هم دعا کنید برایمان. دعای شما 175 نفر برگشت نمیخورد؛ این را هم مطمئنم.
همچنین خبر این موضوع که چند هفته پیش منتشر شد را از لینک زیر می توانید ببینید:
15 نظرثبت نظر شما
3 سال پیش
شهدا ما تا ابد شرمنده شماییم درایام شهادت غواصان بنده هم درجبهه زبیدات بودم آرزویم همراهی باشما بود اما ماندیم تا ببینیم عده ای ازخدا بیخبر چگونه یکباره مایحتاج مردم را احتکار وچندین برابر میفروشند یقین دارم این محتکران درزمان جنگ تحمیلی مشغول کار خود وانباشته کردن مال دنیا بودند
3 سال پیش
سلام نمیدونم چی بگم زبونم واقعاقاصرازگفتن است انشاالله همه این شهدابااخلاص شفیع مادر روز محشرباشند خوشابه حال مادرانی که چنین فرزندانی رازاییدند همین فرزندان بودندکه دنیای اخرت راانتخاب کردند نه این دنیای فانی چه کنیم که پیام شهدا که بعدازماشماچه کردید در روزمحشرچه کسانی باید جواب این خون سرخ شهدارابدهند خدایاهمه ماراهدایت بفرما
6 سال پیش
مردونه رفتین برادرا.مردونه.نوکر همه ی شما هستم.هشدار میدم به همه ی دشمنای ایران.ما چاکران حضرت ابالفضل برای دفاع از خاک و ناموسمون برای شکست شما همیشه در صحنه حاضریم و از مرگ به هر شکلی نمیحراسیم.
6 سال پیش
آن فرمانده یا فرماندهانی که دستان این غواصان معصوم و پاکباخته را بستند و در زیر خاک مدفونشان کردند، بنا به ادعا و گفته همه ما بعثی و از خدا بی خبر و دشمن قسم خورده ما بودند که می بایستی دستکم سزای نقض قوانین مربوط به جنگ درخصوص اسراء را ببینند. اما بعداز سالها ازاتمام جنگ سئوال اینجاست که آن فرماندهان نالایق و ابله و کوته فکر و جزم اندیش و فرصت طلب خودی که با خبط و خطای فاحش واحمقانه خویش باعث به اسارت رفتن این غواصان مظلوم به دست دشمن شدند کجایند و چه عقوبتی درانتظارآنها می بایست باشد؟فرمان حضرت اما درباره اعدام آنان چه شد؟
6 سال پیش
پس از گذشت سالها, همچنان شهدا با قدوم خود سرآمد آرامش در كشور هستند.هر چند که بر حسب ظاهر دستان مبارک آنها بسته و بیش از 30 قبل عروج کرده باشند
6 سال پیش
پرواز با بالهای بسته نشان از حمیت و غیرت دارد. نمی دانم چه بگویم ...
6 سال پیش
ما شرمنده ایم. بی حجابی در کشورمان بیداد میکند
6 سال پیش
مرحبا ای زائران ای جان نثاران مرحبا
6 سال پیش
حتم دارم فرمانده هایی هم که از لو رفتن این عملیات خبر داشتن دیگه هیچ وقت نتونستن تو چشم این آدم ها نگاه کنند. بی شک آدم های دیگه ای بودند که به عشق خدا و وطن بی هیچ حرفی وسط میدون مرفتن و دیگه بر نمی گشتن. صحنه سازی خوبی کردین ولی با احساسات آدم ها بازی کردن گناه خیلی از فرمانده ها و بزرگان اون زمان رو پاک نمی کنه. کاش کمی منصفانه به این ماجراها نگاه می کردین.
6 سال پیش
خوش اومدین برادرای با غیرتمون
6 سال پیش
خداوکیلی مدیون تک تک شون هستیم انشاالله اون دنیا بتونیم تو چشاشون نگاه کنیم
6 سال پیش
يا زهرا يا صاحب زمان اين ها گلهاي بهشت هستند خوش به سعادتشان من كه از خودم خجالت ميكشم خدا كنه شرمندشون نشيم
6 سال پیش
خداوندجای عدل است .همان بلایی که عراقی ها سر رزمنده های ما در اوردند خدا بسرشون دراورد
6 سال پیش
روحشان شاد یادشان گرامی
6 سال پیش
ماكه در حضور شهدا شرمنده ايم