به قدرت رسیدن خشایارشا بسیار آسان تر از پدرش داریوش بود و ادعاهای رقیبش برای پادشاهی ضعیف به نظر می رسید. اما خشایارشا چگونه ولیعهد پدر شد؟
خشایارشا پسر آتوسا و اولین پسر داریوش بود که در زمانی که پدر بر تخت پادشاهی ایران نشسته بود، به دنیا آمد. به گفته هرودوت، وقتی داریوش درگذشت، بحثی در این مورد که چه کسی جانشین او می شود، به وجود آمد. پسر ارشد آرتوبرزنس (بنا به گفته هرودوت) یا آریارمنس (به نوشته ژوستین) بود؛ اما خشایارشا استدلال کرد این برادر زمانی به دنیا آمده بود که داریوش هنوز شهروندی عادی محسوب می گشت و هنوز پادشاه نشده بود. بنابراین ادعای کمتری برای تاج و تخت می توانست داشته باشد. (به این ترتیب آرتوبرزنس مورد نظر هرودوت در این زمان باید نزدیک به چهل سال داشته باشد.) علاوه بر این، مادر خشایارشا، آتوسا دختر کوروش بود، در حالی که همسر اول داریوش نیز از تبار سلطنتی نبود. از آنجایی که داریوش حداقل سه همسر دیگر از جمله دختر دیگر کوروش به نام آرتیستون داشت، باید تعداد قابل توجهی از مدعیان بالقوه تاج و تخت وجود داشته باشند. ژوستین و هرودوت روایت های متفاوتی از چگونگی حل اختلافات دارند. برای هر دوی آنها فقط این دو برادر شانس پادشاهی داشتند. به گفته ژوستین، آنها نزد آرتافرنس برادر داریوش رفتند و از او خواستند که قضاوت کند و او خشایارشا را برای شاهی ترجیح داد.
شاهزادگان در تمام مدت اختلاف، رفتاری کاملاً برادرانه داشتند؛ نه کاندیدای پیروز مغرور شد و نه کینه ای علیه او شکل گرفت. حتی در جریان اختلافات بر سر پادشاهی، برای یکدیگر هدایایی می فرستادند و همدیگر را به جشنهای برگزار شده در اعیاد دعوت می كردند تا اعتماد نیز همچون حُسن خلق حاكم بود.
هرودوت داستان دیگری نیز دارد: به گفته او، پادشاه حاکم باید قبل از لشکرکشی جانشین خود را تعیین می کرد؛ بنابراین همه چیز قبل از مرگ داریوش حل شده بود. او داوری را به پادشاه تبعیدی، دماراتوس اسپارتی، که اخیراً به شوش رسیده بود، میسپرد. دماراتوس از خشایارشا تقاضا کرد که وضعیت او را به اطلاع پدرش برساند. با این حال هرودوت نتیجه میگیرد: حتی بدون این توصیه نیز خشایارشا پادشاه می شد؛ زیرا آتوسا قادر مطلق بود.
از نظر ویدال این آتوسا بود که داریوش را به سوی قدرت عالی خود سوق داده بود و «از نخستین لحظه ای که خشایارشا از داستان واقعی قدرت گیری پدرش آگاه شد، با وضوح پایان خونین حکومت خود را پیش بینی کرد. این پیش آگاهی مشخص می کند او چه کسی بود و چه کرد.» سایه پدر به شدت بر پسر سنگینی می کرد.
منبع ژوستین برای نسخهاش نامشخص است. البته باید دقت داشته باشیم هرودوت روایت قابلاعتمادتری ارائه کرده است. زیرا او در زمان نزدیکتری به وقایع زندگی میکرد. بدون شک این چیزی است که دماراتوس به هرودوت گفته و شاید او در نقش خود در این ماجرا اغراق کرده است. اما ما نمی دانیم که آیا آنچه او می گوید درست است یا خیر، که شاه باید جانشین خود را قبل از رفتن به کارزار تعیین می کرد. (مثلاً هرگز به ما گفته نشده است که داریوش سوم قبل از پیشروی در برابر ارتش اسکندر جانشینی را تعیین کرده بود.)
دیدگاه کاربران (0 نظر)