- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد سریال گامبی کوئینز، نویسنده نجیبه نعمتی

نقد سریال گامبی کوئینز، نویسنده نجیبه نعمتی
نقد سریال گامبی کوئینز (Queen’s Gambit)
اختصاصی کیش و مات بر صفحات سیاه و سفید زندگی
نتفلیکس مینی سریال "گامبی کوئینز" را به عنوان یکی دیگر از برگهای برندهاش رو کرده است. مینی سریال جدید "گامبی کوئینز"؛ محصول جدید نتفلیکس چشم همه را به یکی از دیدنیترین سریال های روز خیره نگه داشته است. تا پیش از این، شطرنج به عنوان یکی از کم تحرکترین ورزشها و بازی بدون هیجان شناخته میشد؛ اما سریال فوق کاری کرده است که میشود صدای نفس زدنهای بازیگران آن را هم چون مسابقات پر تحرکی مانند فوتبال، بستکبال، دومیدانی و... می توان شنید. « اسکات فرانک» فیلمنامه نویس و کارگردانی مینی سریال فوق را بر عهده دارد. او پیش از این فیلمنامه نویس ( خارج از دید، گزارش اقلیت) را نیز در کارنامه خود داشته است. سریال فوق فوق اقتباسی از رمان « والتر تویس» است . رمانی که در سال 1989 چاپ شد.
برای شروع در خصوص این سریال بهتر است از عنوان فیلم شروع کنیم.
گامبی کوئینز (Queen’s Gambit)به چه معناست؟
گامبی کوئینز در حقیقت اصطلاحی در بازی شطرنج و نوعی گشایش و آغاز بازی در شطرنج محسوب می شود. این عنوان در حقیقت استعاره بوده و دو معنی برای تماشاچی را در بردارد. عنوان فوق به یک روش در شطرنج و از سوی دیگر به الیزابت هارمن به عنوان یک ملکه و یا تنها ملکه شطرنج اشاره دارد. او در شروع بازیهایش و همچنین در هنگام دفاع از این شیوه که در حقیقت نقطه قوت او در مبارزه است اشاره دارد.

اما الیزابت هارمن کیست؟
سریال حول محور یک شخصیت تخیلی و در دهه شصت میلادی به وقوع میپیوندد. یتیمی که به نابغه شطرنج مبدل میشود. شخصیتی که در سن نه سالگی مادرش را از دست میدهد. مادری عجیب و غریب که با کوبیدن ماشین قصد دارد هم خود و هم دخترش را از بین ببرد؛ اما "بث "قرار نیست بمیرد. او حتی یک خراش هم از این تصادف برنمیدارد. او به یک پرورشگاه دولتی فرستاده میشود. در آن سالها برای کودکان و نوجوانان علاوه بر قرص های قهوهای رنگ حاوی ویتامین، قرص های سبز رنگ آرامبخش نیز داده میشود. این شروع اعتیاد الیزابت است. آشنایی او با سرایدار پرورشگاه (آقای شایبل) آغاز آشنایی با بازی شطرنج است.
سرایدار بی حاشیه که در زیرزمین پرورشگاه( منطقه ممنوعه برای دختران) با خودش شطرنج بازی میکند.
الیزابت با نگاه کردن به بازی آقای شایبل اصول اولیه را یاد میگیرد و شبها در اثر خوردن قرصهای آرامش بخش بازی تخیلی خود را روی سقف خوابگاه انجام میدهد.
"الیزابت "آنچنان گرفتار قرصهای سبز رنگ میشود که حاضر میشود آنها را بدزدد.
روال زندگی "الیزابت" با کشف شدن استعدادش ومعرفی برای مسابقه با پسران دانش آموز دبیرستانی تغییر میکند؛ اما این تغییرات همراه با تغییر بزرگ دیگری همراه میشود. او توسط زن و شوهری( ویتلی) به فرزندی گرفته میشود. زن و شوهری که ازدواج آنها قبل از آمدن او نیز متلاشی شده و زن قصد دارد به هر نحو ممکن آن را سر پا نگه دارد. مرد هیچ احساسی به الیزابت ندارد؛ او همسر و الیزابت را به حال خود رها میکند. این همان تکرار زندگی الیزابت است. پدر واقعیش نیز او را رها کرده است.
الیزابت؛ زندگی جدیدش را با زن (خانم ویتلی ) میپذیرد و او را به عنوان مادر خوانده خود قبول میکند. انتظار میرود زندگی این دو زیاد به طول نکشد و یا پیش بینی میکنید که خانم ویتلی با بث بنای بی عدالتی را داشته باشد؛ اما بر خلاف این پیش بینی ها این دو زندگی خوبی را با هم دارند. الیزابت برای تامین مخارج زندگی، شطرنج را به عنوان شغل و منبع درآمد برمیگزیند.
او باخانم ویتلی زندگی در سفر و مسابقه را ادامه میدهد. مسابقه در مکزیکوسیتی، محل تلاقی تمامی رقبای او است. او موفق میشود تمامی رقبایش را در مکزیکوسیتی شکست دهد و خودرا برای مسابقه با واسیلی بورگوف( قهرمانی از جماهیر شوروی) آماده میکند؛ اما الیزابت هم از بورگوف شکست میخورد و زمانی که به اتاقش در هتل برمیگردد با جنازه خانم ویتلی روبرو میشود.
شکست و مرگ نابهنگام خانم ویتلی آغاز فروپاشی الیزابت را در بر دارد.
پیدا شدن سر کله جولین ، دوست پرورشگاهیش و مرگ آقای شابیل سرایدار مدرسه او را از این قهقرا نجات میدهد و اوج دوباره او را به سوی قهرمانی پیش میبرد. الیزابت میفهمد که در زندگی تنها نیست افراد زیادی او را دوست دارند و سیر قهرمانی او را دنبال میکنند. او دوباره از خاکستر برمیخیزد. خودش را به قول معروف جمع و جور میکند. برای قهرمانی، تمام افرادی که زمانی رقیبش بودند با او تمرین میکنند.
او بالاخره در موفق میشود، اعتیادش را ترک کند و علاوه بر آن بورگوف را نیز شکست دهد.
اگر روند سریال و زندگی الیزابت را روی نمودار نشان دهیم از فصل یک تا چهار سریال اوج گرفتن او را شاهد هستیم. فصل پنجم و ششم مراحل به انحطاط کشیده شدن الیزابت و به قهقرا رفتن اوست.
اعتیاد دوباره، شکست دوباره در مقابل بورگوف قهرمان جماهیر شوروی و بی تفاوتی در زندگی در این دو فصل رقم میخورند
آخرین قسمت سریال زمان رسیدن حرکت نمودار شخصیت او از قهقرا به اوج است. اوجی که با شکست تک تک قهرمانان شوروی و در نهایت رسیدن به قهرمانی جهان روبرو میشویم.
از نکات مثبت و قوت این مینی سریال، شخصیت پردازی فوق العاده آن است. "الیزابت هارمن" به درستی ساخته و پرداخته شده و سیر داستان زندگی او نیز از کودکی تا قهرمانی جهانی نیز از درست و مناسب است.
فیلمنامه مانند خود مهرههای شطرنج برنامه ریزی شده و دقیق هستند. صحنهها به درستی در کنار هم قرار گرفته اند.
"آنا تیلور "جوی بازیگر نقش الیزابت نقشش را از چهارده سالگی تا بیست و چندی را به درستی ایفا میکند. او مانند صفحه بازی و مهرههای شطرنج شخصیتی سیاه و سفیدی دارد. زمانی شخصیت مثبت و زمانی دیگر که درگیر اعتیاد میشود روی دیگر خود یعنی سیاه خود را به نمایش میگذارد.
اما یکی از نکات منفی سریال، کم رنگ بودن شخصیت پردازی سایر شخصیتهای مکمل سریال است. آنها درست معرفی نمیشوند؛ اما این نکته در مقابل زیباییهای سریال نقش کم رنگی دارد.