زمان مطالعه: 25 دقیقه
تفسیر سوره المائده

تفسیر سوره المائده

تفسیر سوره المائده بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده ی مهربان یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَهُ الْأَنْعامِ إِلاّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ یَحْکُمُ ما یُرِیدُ ....

تفسیر سوره المائده

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَهُ الْأَنْعامِ إِلاّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ یَحْکُمُ ما یُرِیدُ

ای کسانی که ایمان آورده اید! به عقد و پیمان ها(ی خود،با خدا و مردم)وفا کنید.(خوردن گوشت) چهارپایان برای شما حلال گشته،مگر آنها که (حکم حرمتش)بر شما خوانده خواهد شد، و در حال احرام شکار را حلال نشمرید،همانا خداوند به هر چه خواهد(ومصلحت بداند) حکم می کند.

نکته ها:

کلمه ی بَهِیمَهُ در اینجا به معنای چهارپا و اعم از انعام است، انعام به گاو و شتر و گوسفند می گویند و بَهِیمَهُ الْأَنْعامِ که سه بار در قرآن آمده به معنای حلال بودن گوشت این چهارپایان است.  امام صادق علیه السلام فرمودند:مراد از بَهِیمَهُ الْأَنْعامِ ،جنین حیوان ذبح شده است که تزکیه ی مادرش،تزکیه ی او نیز به شمار می رود.  مرحوم فیض در تفسیر صافی می فرماید: ممکن است این روایت بیان مصداق پنهان آن باشد و یا این که از شکم مادر به آنها بهیمه گفته می شود،بنابراین منافاتی با تعمیم ندارد .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: لا دین لمن لا عهد له کسی که وفا ندارد،دین ندارد. آری، اگر به پیمان ها عمل نشود،اساس جامعه واعتماد عمومی بهم می ریزد وهرج ومرج پیش می آید.

قرآن، وفای به پیمان حتّی با مشرکان را لازم می داند، فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلی مُدَّتِهِمْ   و طبق حدیثی از امام صادق علیه السلام وفای به پیمان فاجران هم لازم است.

بر اساس روایتی دیگر،اگر یک مسلمان حتّی با اشاره،به دشمن کافر امان داد،بر دیگر مسلمانان رعایت این پیمان اشاره ای،الزامی است.

کتب آسمانی،عهد خداوند هستند و باید به آنها وفادار بود،عهد قدیم(تورات)،عهد جدید (انجیل) و عهد اخیر(قرآن).در حدیث می خوانیم: القرآن عهد اللّه

پیام ها:

-مسلمانان باید به همه ی پیمان ها،(با هر کس و هر گروه،)پایبند باشند،چه قراردادهای لفظی، کتبی؛پیمان های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ویا خانوادگی؛با قوی یا ضعیف،با دوست یا دشمن،با خدا(مثل نذر و عهد)یا مردم،با فرد یا جامعه،با کوچک یا بزرگ،با کشورهای منطقه یا قراردادهای بین المللی.کلمه ی بِالْعُقُودِ دارای الف و لام است که شامل  همه ی قراردادها می شود. أَوْفُوا بِالْعُقُودِ

-اشعار دارد که ایمان،ضامن وفای به عهد و پیمان هاست. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ

-حال که خداوند انواع نعمت ها را در اختیار ما گذاشته است،پس به پیمان های او وفادار باشیم. أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ

-یکی از پیمان های الهی،توجّه به احکام حلال وحرام در خوردنی هاست.

أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ

-اسلام،هم به مسائل اجتماعی و هم به مسائل اقتصادی توجّه دارد.(وفای به عهد،مسئله ی اجتماعی و اقتصادی وبهره گیری از حیوانات،از مسائل اقتصادی است.) أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهِیمَهُ الْأَنْعامِ

-مصرف گوشت گاو،شتر و گوسفندی که مرده یا خفّه و...شده باشند،حرام است. إِلاّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ

-همه ی چهارپایان حلال نیستند. إِلاّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ (بنابر این که جمله،مربوط به انواع چهارپایان باشد.)

-برای حفظ حرمت احرام باید کمی هم محرومیّت چشید و از شکار،چشم پوشید. غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ

-عمل به محرّمات احرام،از جمله موارد وفای به عهد و پیمان با خداست.

أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... غَیْرَ مُحِلِّی الصَّیْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ

-احرام،عهد و پیمان با خداوند است. أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ

-احرام،حالتی خاص و ویژه و دارای احترام است. وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْیَ وَ لاَ الْقَلائِدَ وَ لاَ آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرامَ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ

ای کسانی که ایمان آورده اید! حرمت شعائر الهی،ماه حرام،قربانی حج و حیواناتی که برای حج علامت گذاری شده اند و راهیان خانه خدا که فضل و خشنودی پروردگارشان را می طلبند،نشکنید و هرگاه از احرام بیرون آمدید(و اعمال عمره را به پایان رساندید)می توانید شکار کنید.و دشمنی با گروهی که شما را از مسجدالحرام بازداشتند،شما را به بی عدالتی و تجاوز وادار نکند و در انجام نیکی ها و دوری از ناپاکی ها یکدیگر را یاری دهید و هرگز در گناه و ستم،به هم یاری نرسانید،و از خداوند پروا کنید که همانا خداوند،سخت کیفر است.

نکته ها:

هدی ،حیوان بی نشانی است که برای قربانی در حج هدیه می شود،و قلائد حیواناتی هستند که پیش از مراسم حج،با آویختن چیزی به گردن آنها یا داغ زدن،علامت دار می شوند تا در مناسک حج،قربانی شوند.

خداوند در ابتدای این آیه،احترام به همه شعائر را واجب و هتک حرمت آنها را حرام کرده است؛ولی در میان شعائر،چند مورد را به خصوص ذکر کرده است از جمله ماه های:رجب، ذیقعده، ذیحجّه و محرّم که جنگ در آنها حرام است و ماه ذیحجّه که حج در آن انجام می شود، هَدْی که قربانی بی نشان است و قلائد که قربانی نشان دار است.

در سال ششم هجری،مسلمانان با پیمودن هشتاد فرسخ راه از مدینه به مکّه آمده بودند تا حج بگذارند؛ولی کافران مانع شدند و صلح حدیبیه پیش آمد.اکنون که مکّه فتح شده،نباید دست به تجاوز بزنند. صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ

اگر تحصیل علم یک بِرّ است،زمینه های آن چون:تأمین مدرسه،کتاب،کتابخانه، آزمایشگاه، وسیله نقلیّه،استاد و...همه تعاون بر بِرّ است.

همیاری در نیکی و پاکی

در آیه ی سوره ی بقره،مواردی از برّ را بیان کرده است: لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ ... وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ برّ،ایمان به خدا و قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و انبیا و رسیدگی به محرومان جامعه و پایبندی به قراردادها و صبر در کارهاست.

در روایات بسیاری به تعاون بر نیکی ها ویاری رساندن به مظلومان ومحرومان،سفارش شده واز کمک ویاری به ستمگران نهی شده است و ما در اینجا چند حدیث را برای تبرّک ذکر می کنیم:

· امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس برای یاری رساندن به دیگران گامی بردارد،پاداش مجاهد و رزمنده را دارد .

·  تا زمانی که انسان در فکر یاری رساندن به مردم است،خداوند او را یاری می کند .

·  یاری کردن مسلمان،از یک ماه روزه ی مستحبّی واعتکاف بهتر است .

·  هر کس ظالمی را یاری کند،خودش نیز ظالم است

·  حتّی در ساختن مسجد،ظالم را یاری نکنید

پیام ها:

-خداوند از مؤمنان،انتظار ویژه ای دارد. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا ...

-احترام گذاردن به شعائر الهی،وظیفه ی اهل ایمان است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ

-هتک حرمت و قداست شعائرالهی،حرام است. لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ

-همه ی زمان ها یکسان نیستند.برخی روزها مثل ایّام اللّه و برخی ماهها مثل ماهِ حرام،احترام ویژه ای دارند. وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ

-حیوانی هم که در مسیر هدف الهی قرار گیرد،احترام دارد. وَ لاَ الْهَدْیَ وَ لاَ الْقَلائِدَ

-راهیان خانه ی خدا باید مورد احترام قرار گیرند. وَ لاَ آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرامَ

(هر برنامه ای که به احترام وامنیّت زائران خانه خدا ضربه بزند،حرام است، خواه در سفر حج باشد یا عمره.)

-هدف اصلی در حج،زیارت کعبه است. آمِّینَ الْبَیْتَ

-حج و عمره،راهی برای تحصیل دنیا وآخرت است. یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً

-سراغ سود حلال رفتن یک ارزش است.قرآن،فضل پروردگار را که همان سودِ کسب و کار است، در کنار رضوان وقرب الهی قرار داده است. یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً

-هر نوع فعّالیّت اقتصادی و تجاری در مکّه،برای کشورهای اسلامی آزاد است. یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ

-بهره های مادّی،تفضّل الهی به انسان و از شئون ربوبیّت اوست. فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ

-دشمنی های دیگران در یک زمان،مجوّز ظلم و تجاوز ما در زمانی دیگر نمی شود. وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ ... أَنْ تَعْتَدُوا

-بی عدالتی و تجاوز از حدّ،حرام است حتّی نسبت به دشمنان. شَنَآنُ قَوْمٍ ...

أَنْ تَعْتَدُوا (در انتقام نیز عدالت را رعایت کنید.)

-احساسات دینی،بهانه ی ظلم نشود. صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا

-وفای به پیمان ها وحفظ حرمت و قداست شعائر الهی نیاز به همیاری و تعاون دارد. لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ ... وَ تَعاوَنُوا

-چشم پوشی از خطای دیگران،یکی از راه های تعاون بر نیکی است. لا یَجْرِمَنَّکُمْ ... تَعاوَنُوا

-حکومت و جامعه ی اسلامی،باید در صحنه ی بین المللی،از مظلوم و کارهای خیر حمایت و ظالم و بدی ها را محکوم کند. تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ

-برای رشد همه جانبه ی فضایل باید زمینه ها را آماده ساخت و در راه رسیدن به آن هدف، تعاون داشت. تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ

-به جای حمایت از قبیله،منطقه،نژاد و زبان،باید از حقّ حمایت کرد و به بِرّ یاری رساند. تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ

-کسانی که قداست شعائر الهی را می شکنند و به بدی ها کمک می کنند،باید خود را برای عقاب شدید الهی آماده کنند. وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

بر شما،(خوردن گوشت)مردار،خون،گوشت خوک و حیوانی که به نام غیر خدا ذبح شود و حیوانی(حلال گوشت)که بر اثر خفه شدن یا کتک خوردن،یا پرت شدن یا شاخ خوردن بمیرد و نیم خورده درندگان حرام شده است مگر آنکه(قبل از کشته شدن به دست درّنده،)به طور شرعی ذبح کرده باشید.همچنین حرام است حیوانی که برای بت ها ذبح شده یا به وسیله ی چوبه های قمار تقسیم می کنید.همه ی اینها نافرمانی خداست.

امروز،(روز هجده ذی الحجّه سال دهم هجری که حضرت علی علیه السلام به فرمان خدا به جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منصوب شد)کافران از(زوال) دین شما مأیوس شدند،پس،از آنان نترسید و از من بترسید.امروز دینتان را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین برایتان برگزیدم.پس هرکه در گرسنگی گرفتار شود، بی آنکه میل به گناه داشته باشد،(می تواند از خوردنی های تحریم شده بهره ببرد.) همانا خداوند،بخشنده ی مهربان است.

نکته ها:

در آیه ی اوّل گذشت که بهره گیری از گوشت چهارپایان،حلال است،مگر آنچه تحریم آن بعداً بیان شود.این آیه،ده مورد از گوشت های حرام را بیان کرده است.

منخنقه ،حیوانی است که خفه شده باشد،چه به دست انسان یا حیوان،یا خود بخود.

موقوذه ، حیوانی است که با ضربه و شکنجه جان دهد.رسم عرب بر آن بوده که بعضی حیوانات را به احترام بت ها،آنقدر می زدند تا جان دهد و این کار را نوعی عبادت می پنداشتند.   متردیه ،حیوان پرت شده از بلندی و نطیحه ،حیوانی که بر اثر شاخ خوردن مرده  باشد.

تحریم آنچه که در این آیه مطرح شده است،در سوره های انعام و نحل و بقره آمده است ولی در این آیه،نمونه های مردار(خفّه شده،کتک خورده،شاخ خورده و...)بیان شده است.

امام باقر علیه السلام فرمودند: ولایت،آخرین فریضه الهی است سپس آیه ی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ را تلاوت فرمودند .

بت ها،مجسمه هایی بود که شکل داشت؛امّا نصب ،سنگ های بی شکلی بود که اطراف کعبه نصب شده بود و در برابرش قربانی می شد و خون قربانی را بر آن می مالیدند.

در آیه ی سوره بقره،تمایل کفّار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است.خداوند فرمان داد:شما اغماض کنید تا امر الهی برسد.پس مسلمانان منتظر حکم قاطعی بودند که کفّار را مأیوس سازد،تا این که آیه ی اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ ...نازل شد.

غدیر در قرآن

دو مطلب جدای از هم در این آیه بیان شده است،یک مطلب مربوط به تحریم گوشت های حرام،مگر در موارد اضطرار و مطلب دیگر مربوط به کامل شدن دین و یأس کفّار که این قسمت کاملاً مستقلّ است،به چند دلیل:

الف:یأس کفّار از دین،به خوردن گوشت مردار یا نخوردن آن ارتباطی ندارد.

ب:روایاتی که از طریق شیعه و سنی در شأن نزول آیه آمده،در مقام بیان جمله ی الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا و الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ است،نه مربوط به جملات قبل و بعد از آن،که درباره احکام مردار است.

ج:طبق روایات شیعه و سنّی،این قسمت از آیه: اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ ...پس از نصب علیّ بن ابی طالب علیهما السلام به امامت در غدیرخم نازل شده است.

د:غیر از دلائل نقلی،تحلیل عقلی نیز همین را می رساند،چون چهار ویژگی مهم برای آن روز بیان شده است: .روز یأس کافران، .روز اکمال دین، .روز اتمام نعمت الهی بر مردم، .روزی که  اسلام به عنوان دین و یک مذهب کامل،مورد پسند خدا قرار گرفته است.

حال اگر وقایع روزهای تاریخ اسلام را بررسی کنیم،هیچ روز مهمی مانند:بعثت،هجرت، فتح مکّه،پیروزی در جنگ ها و...با همه ی ارزشهایی که داشته اند،شامل این چهار صفت مهم مطرح شده در این آیه نیستند؛حتّی حجّهالوداع هم به این اهمیّت نیست؛چون حج،جزئی از دین است،نه همه ی دین.

*امّا بعثت،اوّلین روز شروع رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که هرگز نمی توان گفت روز اوّل بعثت،دین کامل شده است.

امّا هجرت،روز هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به فرمان خداست،روز حمله ی کفّار به خانه پیامبر است، نه روز یأس آنان.

امّا روزهای پیروزی در جنگ بدر و خندق و...تنها کفّاری که در صحنه ی نبرد بودند، مأیوس می شدند،نه همه ی کفار،در حالی که قرآن می فرماید: اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا ...

همه کفّار مأیوس شدند.

امّا حجّه الوداع که مردم آداب حج را در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله آموختند،تنها حج مردم با آموزش پیامبر کامل شد،نه همه ی دین در حالی که قرآن می فرماید: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ

امّا غدیرخم روزی است که خداوند فرمان نصب حضرت علی را به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله صادر کرد،تنها آن روز است که چهار عنوان ذکر شده در آیه أَکْمَلْتُ، أَتْمَمْتُ، رَضِیتُ، یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا با آن منطبق است.

امّا یأس کفّار،به خاطر آن بود که وقتی تهمت وجنگ وسوءقصد بر ضد پیامبر،نافرجام ماند،تنها امید آنها مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله بود.نصب علیّ بن ابی طالب علیهما السلام به همه فهماند که اگر آن حضرت پسری می داشت،بهتر از علی نبود وبا مرگ او دین او  محو نمی شود؛زیرا شخصی چون علیّ بن ابی طالب علیهما السلام جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و رهبر امّت اسلام خواهد بود.

اینجا بود که همه ی کفّار مأیوس شدند.

امّا کمال دین،به خاطر آن است که اگر مقرّرات وقوانین کامل وضع شود،لیکن برای امّت و جامعه،رهبری معصوم وکامل تعیین نشود،مقرّرات ناقص می ماند.

امّا اتمام نعمت،به خاطر آن است که قرآن بزرگ ترین نعمت را نعمت رهبری وهدایت معرّفی کرده است،اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا برود ومردم را بی سرپرست بگذارد، کاری کرده که یک چوپان نسبت به گله نمی کند.چگونه بدون تعیین رهبری الهی نعمت تمام می شود.

امّا رضایت خداوند،برای آن است که هرگاه قانون کامل ومجری عادل بهم گره بخورد، رضایت پروردگار حاصل می شود.

اگر هر یک از اکمال دین،اتمام نعمت،رضایت حقّ و یأس کفّار به تنهایی در روزی اتفاق افتد، کافی است که آن روز از ایّام اللّه باشد.تا چه رسد به روزی مثل غدیر،که همه ی این ویژگی ها را یک جا دارد.به همین دلیل در روایات اهل بیت علیهم السلام عید غدیر از بزرگ ترین اعیاد به شمار آمده است.

آثار اشیا،گاهی مترتّب بر جمع بودن همه اجزای آن است،مثل روزه که اگر یک لحظه هم پیش از اذان،افطار کنیم،باطل می شود،از این جهت کلمه تمام به کار رفته است: أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ و گاهی به گونه ای است که هر جزء،اثر خود را دارد،مثل تلاوت آیات

قرآن که کمالش در تلاوت همه ی آن است و هر قدر هم خوانده شود،ثواب دارد.گاهی بعضی اجزا به گونه ای است که اگر نباشد،یک مجموعه ناقص است،هر چند همه ی اجزای دیگر هم باشد،مثل خلبان و راننده که هواپیما و ماشین بدون آنها بی ثمر و بی فایده است.

رهبری و ولایتِ حقّ هم چنین است،چون انسان را با خدا گره می زند و بدون آن،آفریده ها و نعمت ها به نقمت تبدیل می شود وانسان را به خدا نمی رساند.

نگاهی به تغذیه در اسلام

اسلام مکتب عدل است،نه مثل غربی ها افراط در مصرف گوشت را توصیه می کند،و نه مثل بودایی ها آن را حرام می داند،و نه مثل چینی ها خوردن گوشت هر حیوانی را به هر شکلی جایز می داند.در اسلام برای مصرف گوشت،شرایط و حدودی است،از جمله:

الف:گوشت حیوانات گوشتخوار را نخورید؛چون آلودگی های مختلف میکربی و انگلی و...

دارند.

ب:گوشت درندگان را نخورید که روح قساوت و درندگی در شما پیدا می شود.

ج:گوشت حیواناتی که موجب تنفر عمومی است،مصرف نکنید.

د:گوشت حیوانی که هنگام ذبح،نام مبارک خدا بر آن گفته نشده،نخورید.

ه:گوشت مردار را نخورید.

امام صادق علیه السلام درباره ی گوشت مردار فرمود: کسی به آن نزدیک نشد مگر آنکه ضعف و لاغری و سستی و قطع نسل و سکته و مرگ ناگهانی او را گرفت .

سؤال: آیا اجازه ی کشتن حیوانات برای مصرف گوشت آنها،با رحمت الهی سازگار است؟

پاسخ: اساس آفرینش بر تبدیل وتحوّل است.خاک،گیاه می شود،گیاه،حیوان می گردد و حیوان به انسان تبدیل می شود و نتیجه ی این تبدیل ها،رشد است.

پیام ها:

-اسلام،دینی جامع است و همه ی نیازهای طبیعی و روحی انسان را مورد توجّه قرار داده و نظر صریح می دهد. حُرِّمَتْ

-در نظام توحیدی،باید ذبح حیوان هم رنگ الهی داشته باشد،وگرنه حرام می شود. وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللّهِ بِهِ

-اگر حیوان مضروب یا شاخ خورده یا پرت شده ودریده شده،هنوز رمقی در دارد و آن را ذبح کردید،حلال می شود. إِلاّ ما ذَکَّیْتُمْ

-با همه ی مظاهر شرک،در هر شکل،باید مبارزه کرد. وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ

-مهم ترین روزنه ی امید کفّار،مرگ پیامبر بود که با تعیین حضرت علی علیه السلام به رهبری،آن روزنه بسته شد. اَلْیَوْمَ یَئِسَ ...

-اگر دشمن خارجی هم شما را رها کند،دشمن داخلی وجود دارد که باید با خشیت از خدا به مقابله با او رفت. فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ

-کفّار از دینِ کامل می ترسند،نه از دینی که رهبرش تسلیم،جهادش تعطیل، منابعش تاراج و مردمش متفرّق باشند. اَلْیَوْمَ یَئِسَ ... اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ

-اگر کفّار از شما مأیوس نشده اند،چه بسا نقصی از نظر رهبری در دین شماست. اَلْیَوْمَ یَئِسَ ... اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ

-دین بدون رهبر معصوم،کامل نیست. أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ

-قوام مکتب به رهبری معصوم است و تنها با وجود آن،کفّار مأیوس می شوند،نه با چیز دیگر. اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا ... اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ

-همه ی نعمت ها بدون رهبری الهی ناقص است. اَلْیَوْمَ ... أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی

-نصب علی علیه السلام به امامت،اتمام نعمت است، أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی و رها کردن ولایت او کفران نعمت و ناسپاسی نعمت و عواقب بدی دارد.   فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذاقَهَا اللّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ

-اسلام بی رهبر معصوم،مورد رضای خدا نیست. اَلْیَوْمَ ... رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ

-اضطرار غیر اختیاری،مجوّز مصرف حرام است،پس انسان نباید به اختیار خود را مضطر کند. اضْطُرَّ (فعل مجهول است.)

-قانونی کامل است که به همه ی حالات و شرایط انسان توجّه داشته باشد، مخصوصاً حالت اضطرار و مخمصه.آری،در احکام اسلام،بن بست نیست.

فَمَنِ اضْطُرَّ

-شرایط ویژه ی اضطرار،نباید زمینه ساز گناه و آزاد سازی مطلق شود؛بلکه باید به همان مقدار رفع اضطرار اکتفا کرد. غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ

-از تسهیلاتی که برای افراد مضطرّ قرار داده می شود،سوء استفاده نکنیم.

غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ امام باقر علیه السلام در تفسیر این جمله فرمودند: غَیْرَ مُتَجانِفٍ کسی است که عمداً به سراغ گناه نرود.

یَسْئَلُونَکَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ ما عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمّا عَلَّمَکُمُ اللّهُ فَکُلُوا مِمّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَ اذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَیْهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ

(ای پیامبر!)از تو می پرسند:چه چیزهایی برای آنان حلال شده است؟ بگو:تمام پاکیزه ها برای شما حلال گشته است،و(نیز صید)سگ هایِ شکاری آموزش دیده که در پی شکار گسیل می دارید و از آنچه خداوند به شما آموخته،به آنها یاد می دهید.پس،از آنچه برای شما گرفته اند بخورید و نام خدا را(هنگام فرستادن حیوان شکاری)بر آن ببرید و از خدا پروا کنید که خداوند سریع الحساب است.

نکته ها:

جوارح ،جمع جارحه ،از ریشه ی جَرْح ،به دو معنای کسب و زخم بکار می رود.به حیوان صیّاد،جارحه گویند،چون شکار را زخمی می کند،یا برای صاحبش،شکاری کسب می کند.به اعضای بدن هم که وسیله ی کسب و تلاش است،جوارح گفته می شود.

با عنایت به کلمه ی مُکَلِّبِینَ از ریشه ی کلب ،به معنای تعلیم دهندگان سگهای شکاری است و تنها صید سگ های آموزش دیده حلال است،نه صید حیوانات شکاری دیگر آن هم شکاری که سگ،در پی آن گسیل شده و آن را نگهداشته است،نه آنکه برای خودش شکار کرده باشد که خوردن آن حرام است.

پیام ها:

-پیامبران،پاسخگوی سؤال ها و نیازهای طبیعی جامعه اند. یَسْئَلُونَکَ

-آنچه لازم است که بدانیم،باید از انبیا و وارثانشان بپرسیم. یَسْئَلُونَکَ (مسلمانان صدر اسلام،نسبت به یادگیری احکام وتکالیف دینی،احساس مسئولیّت داشتند.)

-سؤال لازم،یک ارزش ونشانه ی احساس مسئولیّت است. یَسْئَلُونَکَ

-سؤال،زمینه ی نزول تدریجی آیات قرآن است. یَسْئَلُونَکَ

-رابطه ی امّت با پیامبر،بی واسطه است. یَسْئَلُونَکَ

-هر چه که حرام شده،بخاطر پلیدی آشکار یا نهان آن است. أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ

-اصل و قانون کلی آن است که همه ی چیزهای پاک و دلپسند،حلال باشد.

أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ

-چون اسلام دینی فطری است،آنچه را که دل بپسندد و فسادی نداشته باشد حلال می کند. أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ (میان تشریع وتکوین هماهنگی است.)

-آموزش،منحصر به انسان نیست،حیوانات هم قابل تعلیم و تسخیرند. تُعَلِّمُونَهُنَّ

-دانش،حتّی به سگ ارزش می دهد و کارآیی آن را بیشتر می کند. تُعَلِّمُونَهُنَّ سگ با اندکی آموزش،یک عمر شکار خود را به معلّمش هدیه می کند.

أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ ولی بعضی انسان ها که همه چیز را از خدا فرا گرفته اند، عَلَّمَکُمُ اللّهُ برای خدا چه می کنند؟

-هنگام فرستادن سگ شکاری،نام خدا برده شود. وَ اذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَیْهِ

-رعایت مقرّرات الهی در مصرف گوشت جلوه ای از تقواست. فَکُلُوا ... وَ اتَّقُوا

-در میان حیوانات وحشی،بعضی از آنها حلال گوشت هستند.(شکار،نشانه وحشی بودن حیوان است) فَکُلُوا مِمّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ

-توجّه به معاد وحسابرسی سریع الهی،یکی از انگیزه های تقواست. اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ

اَلْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ وَ طَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرِینَ

امروز،همه ی چیزهای پاک و دلپسند برای شما حلال شده است،و طعام اهل کتاب برای شما حلال است و طعام شما نیز برای آنان حلال است.و (ازدواج با)زنان پاکدامن و با ایمان و نیز زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده شده مانعی ندارد.در صورتی که مهریه زنان را بپردازید و پاکدامن باشید نه زناکار و نه دوست گیرنده ی پنهانی(و نامشروع)و هرکس به ایمان خود کفر ورزد،قطعاً عمل او تباه شده و او در آخرت از زیانکاران است.

نکته ها:

این آیه می فرماید:طعام اهل کتاب برای مسلمانان حلال است؛ولی با توجّه به این که در آیات قبل برای استفاده از گوشت،بردن نام خدا شرط حلال بودن ذکر شده است،می فهمیم که مراد از حلال بودن طعام یهود ونصاری برای مسلمانان،طعام های غیر گوشتی است.در روایات اهل بیت علیهم السلام هم منظور از طعام را گندم،جو وحبوبات دانسته اند.برخی لغت شناسان مانند ابن أثیر و خلیل نیز گفته اند:در فرهنگ حجاز،به گندم هم طعام گفته می شود

چون این آیه،راه را برای رفت و آمد و غذا خوردن و ازدواج با اقلّیت های دینی باز کرده و ممکن است مسلمانان برای رسیدن به دختران یهودی و مسیحی هر روز رفت و آمدشان را بیشتر کنند و کم کم تحت تأثیر تفکّر و آداب آنان قرار بگیرند و از راه اسلام جدا شوند،آخر آیه هشدار می دهد که هرکس ایمان خود را نادیده بگیرد عمل او تباه است. وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ

أَخْدانٍ ،جمع خِدْن ،به معنای دوست است؛ولی معمولاً در مورد دوستی های پنهانی و نامشروع  به کار می رود.

در مسأله ی غذا،آیه به طرفین مسلمان و اهل کتاب،اجازه می دهد که از طعام یکدیگر استفاده کنند، أُحِلَّ لَکُمُ ... حِلٌّ لَهُمْ ولی در ازدواج،تنها اجازه ی زن گرفتن از اهل کتاب را می دهد و اجازه ی زن دادن را نمی دهد، الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ (چون معمولاً زنان،به خاطر عواطفشان،تحت تأثیر مردان قرار می گیرند؛لذا اگر زنان اهل کتاب به اسلام بگروند،رشد است،امّا زن مسلمان اگر به آنان گرایش یابد،سقوط است.از این رو زن دادن به اهل کتاب،جایز نیست.)

مُحصِن و مُحصَنه ،به معنای عفیف بودن،آزادبودن،همسر داشتن ومسلمان بودن است.

در اینجا مراد از محصنات زنان عفیف است وگرنه ازدواج با زن شوهردار قطعاً حرام است.

مراد از جواز ازدواج با اهل کتاب در این آیه،ازدواج موقّت است، به دلیل روایات متعدّد و

به خاطر کلمه ی أُجُورَهُنَّ که بیشتر در مورد مهریه ی ازدواج موقّت به کار می رود.

کسی که به حقّانیّت چیزی اقرار کندولی به آن عمل نکند،عملش تباه است.امام صادق علیه السلام ذیل آیه وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ فرمودند: تَرک العمل الّذی أقرّ به

در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمودند:کمترین چیزی که شخص به خاطر آن از ایمان خارج می شود آن است که نظری را بر خلاف حقّ بیابد و بر همان نظر بنابگذارد و از آن دفاع کند،آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند: وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ

پیام ها:

-در بیان احکام و قوانین،از عنصر زمان نباید غافل بود. الْیَوْمَ

-قوانین تشریع با نظام تکوین هماهنگ است.(آنجا که طبع سلیم می پسندد، قانون نیز حلال می کند) أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ

-پاکدامنی زن،در هر مذهبی که باشد،یک ارزش است. وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ

-پاکدامنی،هم برای مردان وهم برای زنان،شرط است. الْمُحْصَناتُ ،مُحْصِنِینَ

-در انتخاب همسر به اصل ایمان وپاکدامنی توجّه شود. وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ

-اغفال و کلاهبرداری،حتّی نسبت به غیر مسلمان ممنوع است. آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ (رعایت حقّ اقتصادی زن گرچه مسلمان نباشد واجب است)

-زن،حقّ مالکیّت دارد،چه مسلمان و چه غیر مسلمان. أُجُورَهُنَّ

-مهریه را باید به خود زن داد. آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ونفرمود: آتیتم اجورهنّ

-پرداخت اجرت به زن باید به خاطر ازدواج باشد،نه به خاطر زنا و روابط

نامشروع. آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسافِحِینَ وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ

-برقراری روابط نامشروع و پنهانی؛حتّی با غیرمسلمان هم ممنوع است. وَ لا مُتَّخِذِی أَخْدانٍ

-خوردن طعام اهل کتاب و صیغه کردن زنان پاکدامن از آنان حلال است.

جمله ی أُحِلَّ لَکُمُ ... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ

-اختلاط با اهل کتاب و زندگی در میان آنان و سفر به کشورشان،یکی از لغزشگاه هاست. از این رو، در این آیه،پس از جواز ارتباط،هشدار می دهد که مواظب باشید،روابط اقتصادی و خانوادگی، اعتقاد شما را عوض نکند و به خاطر رسیدن به همسر،ایمانتان را از دست ندهید. وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإِیمانِ

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ ما یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگاه به نماز برخاستید،پس صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و قسمتی از سر و پاهایتان را تا برآمدگی روی پا مسح کنید و اگر جُنُب بودید،خود را پاک کنید(و غسل نمایید)،و اگر بیمار یا در سفر بودید،یا یکی از شما از محلّ گودی(محل قضای حاجت) آمده یا با زنان تماس گرفتید(و آمیزش جنسی کردید)و آبی(برای غسل یا وضو) نیافتید،با خاک پاک تیمّم کنید، پس(قسمتی از)صورت و دستانتان را از آن خاک(که بر دستانتان مانده) مسح کنید،خداوند نمی خواهد که شما را در تنگی قرار دهد؛بلکه می خواهد شما را پاک کند و نعمتش را بر شما کامل سازد،شاید شما شکرگزار باشید.

نکته ها:

در آیه ی سوره ی نساء،به موضوع غسل و تیمّم اشاره شد،در اینجا علاوه بر آن دو،به مسأله ی وضو هم اشاره شده است.

واژه ی قیام ،هرگاه با حرف الی همراه شود،به معنای اراده کردن است. إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاهِ یعنی هرگاه تصمیم به نماز خواندن گرفتید.

کلمه ی جنب ،به زن و مرد،مفرد و جمع،بطور یکسان اطلاق می شود.

مراد از فرمان فَاطَّهَّرُوا انجام غسل است.به قرینه این که در آیه ی سوره ی نساء به جای فَاطَّهَّرُوا ، تَغْتَسِلُوا فرموده است.

قید إِلَی الْمَرافِقِ ،برای بیان محدوده ی شستن است،نه جهت شستن.از آنجا که کلمه ی یَد در زبان عربی،هم به دست،از انگشتان تا مچ و هم به دست،از انگشتان تا آرنج و هم به دست،از انگشتان تا کتف،اطلاق می شود این آیه می فرماید:در وضو،دست تا آرنج را بشویید،نه کمتر و نه بیشتر.

در تیمّم،روح بندگی نهفته است؛چون دست به خاک زدن ومالیدن آن به پیشانی که بلندترین عضو بدن است همراه با قصد قربت،نوعی تواضع وخاکساری در برابر خداست.

صَعید از صعود به معنای زمین بلند است.امام صادق علیه السلام در تفسیر صَعِیداً طَیِّباً فرمودند:زمین بلندی که آب از آن سرازیر شود.  آری،زمین گودی که آب آلوده در آن جمع می شود،برای تیمّم مناسب نیست،زیرا شرط تیمّم،خاک پاک است.

در حدیث می خوانیم: لا صلاه الاّ بطهور (،نماز جز با طهارت(وضو یا غسل یا تیمم) صحیح نیست.

در حدیث می خوانیم: ابدأ بما بدء اللّه از همانجا آغاز کن که خداوند در قرآن آغاز کرده است.همان گونه که در قرآن ابتدا شستن صورت،بعد دست ها وبعد مسح سر وبعد مسح پا آمده است،ترتیب وضو نیز همین گونه است.

از امام سؤال شد که چرا در وضو بخشی از سر مسح می شود؟فرمودند: لمکان الباء به خاطر حرف باء در کلمه ی بِرُؤُسِکُمْ زیرا معنای آن قسمتی از سر است واگر آیه و امسحوا رؤسکم بود در آن صورت باید همه ی سر را مسح می کردیم.

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از لامَسْتُمُ ،آمیزش جنسی است؛ولی خدا آن را پوشانده و پوشاندن اموری را دوست دارد؛لذا آن گونه که شما نام می برید،نام نبرده است .

امام رضا علیه السلام درباره ی فلسفه ی وضو می فرماید:

·   یکون العبد طاهراً اذا قام بین یدی الجبّار ،زمینه پاکی هنگام ایستادن در برابر خداست.

·   مطیعاً له فیما أمره ،نشانه ی بندگی و اطاعت است.

·   نقیّاً من الادناس و النّجاسه ،عامل دوری از آلودگی ها و نجاست است.

·   ذهاب الکسل و طرد النّعاس ،مایه ی دوری از کسالت و خواب آلودگی است.

·   وتزکیه الفؤاد للقیام ،آماده سازی و رشد روحی برای نماز است.

پیام ها:

-نظافت و طهارت،لازمه ی ایمان است. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... فَاغْسِلُوا ... فَاطَّهَّرُوا

-طهارت،شرط نماز است. فَاغْسِلُوا

-همچنان که تماس با قرآن مخصوص پاکان است، لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ ارتباط با خدا هم نیاز به طهارت دارد. فَاغْسِلُوا

-آلودگی جسم،مانع قرب به خداست. إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاهِ فَاغْسِلُوا

-اصل در کلام،رعایت حیا و عفّت و ادب است،خصوصاً در مسائل زناشویی.

لامَسْتُمُ النِّساءَ البتّه در مسائل حقوقی،برای این که حقّی ضایع نشود،قانون روشن و بی پرده بیان می شود.مثل آیه دَخَلْتُمْ بِهِنَّ   که در مورد مهریّه است.

-شرایط و مقدّمات نماز،تخفیف بردار هست،ولی تعطیل بردار نیست. فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا

-باید برای پیدا کردن آبِ وضو و غسل تلاش کرد،اگر پیدا نشد،آنگاه نوبت به تیمّم می رسد.( فَلَمْ تَجِدُوا در جایی است که انسان تلاش کند ولی نیابد.)

-با آب یا خاک آلوده،نمی توان با خدای پاک،ارتباط برقرار کرد. صَعِیداً طَیِّباً

-هم خوردنی ها باید طیّب باشد که در دو آیه ی قبل به آن اشاره شد،هم تیمّم باید به خاک طیّب باشد. صَعِیداً طَیِّباً

-در احکام دین،حرج و دشواری نیست. ما یُرِیدُ اللّهُ ... مِنْ حَرَجٍ

-هدف از وضو و غسل و تیمّم،طهارت معنوی و آمادگی برای ارتباط با خداوند است. لِیُطَهِّرَکُمْ

-تکالیف الهی،برای انسان نعمت است. لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ

-انجام تکلیف،یکی از مصادیق شکر خداست. لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ مِیثاقَهُ الَّذِی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

و به یاد آورید نعمتی را که خداوند به شما عطا کرد و پیمانی را که بطور محکم با شما بست،آنگاه که گفتید:شنیدیم و اطاعت کردیم و از خداوند پروا کنید؛زیرا خدا از درون سینه ها آگاه است.

نکته ها:

گرچه موضوع یاد نعمت و رعایت میثاقِ مطرح شده در آیه،یک هشدار کلّی و عمومی است؛ ولی ممکن است به دلایلی مسأله ی رهبری جامعه اسلامی و اطاعت از او مراد باشد.

آن دلایل عبارتند از:

.رهبری الهی،عهد ومیثاق خدایی است.داستان حضرت ابراهیم و درخواست امامت برای نسل خویش و پاسخ خدا که عهد من به ظالمان نمی رسند،گواه بر این مطلب است.

لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ

.پس از تعیین حضرت علی علیه السلام به امامت در غدیر خم،آیه سوم همین سوره نازل شد که امروز نعمتم را بر شما تمام کردم.

.مردم در غدیرخم با علی علیه السلام بیعت کردند و سمعاً و طاعهً گفتند.این آیه بار دیگر مردم را به وفاداری و پایداری نسبت به رهبری فرا می خواند.

پیمان بر شنیدن و اطاعت کردن، سَمِعْنا وَ أَطَعْنا شامل همه ی پیمان هایی می شود که انسان ها بطور طبیعی و فطری به صورت قولی،یا عملی با انبیا داشته اند،مثل بیعت ها و شهادت های آنان به توحید و نبوّت.

پیام ها:

-تأکید این آیه بر مفاهیمی چون نعمت،میثاق،اطاعت،علم به ذات الصّدور، آن هم پس از آیه ی غدیرخم،می تواند اشاره به فراموشی محتوای آیه سوم و تخلّف از خط غدیر باشد.(چنانکه امام باقر علیه السلام فرمود. ) وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللّهِ ...

-یاد نعمت های الهی لازم است. وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللّهِ

-یاد و یادآوری نعمت ها،میثاق ها،گفته ها و علم وآگاهی خدا،عامل و زمینه ی تقواست. وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللّهِ ...

-به فکر پیمان شکنی نباشیم که خدا آگاه است. اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید! همواره برای خدا با تمام وجود قیام کنید و به انصاف و عدالت گواهی دهید و هرگز دشمنی با قومی،شما را به بی عدالتی وادار نکند.به عدالت رفتار کنید که به تقوا نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که همانا خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است.

نکته ها:

مشابه این آیه با اندکی تفاوت،در آیه سوره نساء آمده است، قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ قیام به عدالت کنید و گواهان برای خدا باشید.

هر چند به زیان خود یا والدین و بستگان شما باشد.تفاوت میان این دو آیه،آن است که این آیه سفارش می کند:کینه ها و دشمنی ها شما را منحرف نکند؛ولی آیه سوره ی نساء می فرماید:علاقه ها و وابستگی ها شما را از مرز عدالت خارج نکند.آری،عوامل انحراف از عدالت یا بغض و کینه است،یا حبّ و دوستی که هر آیه به یکی از آنها اشاره دارد.

از آنجا که نادیده گرفتن کینه های درونی درباره مردم دشوار است،لذا در این آیه چند فرمان و چند تشویق به کار رفته است. لا یَجْرِمَنَّکُمْ ... اِعْدِلُوا ... هُوَ أَقْرَبُ ... اِتَّقُوا اللّهَ ...

پیام ها:

-اگر انگیزه ی انسان،کینه های او شد،اخلاصی در کار نیست؛ولی اگر قیام برای خدا باشد، کینه ها در اجرای عدالت بی اثر می شود. قَوّامِینَ لِلّهِ ... لا یَجْرِمَنَّکُمْ

-عدالت مستمر به صورت ملکه و عادت،ارزش ?

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «تفسیر سوره المائده» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.