- آسمونی
- مجله اینترنتی
- دین و اندیشه
- قرآن کریم
- تفسیر سوره الحدید

تفسیر سوره الحدید
تفسیر سوره الحدید
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
آنچه در آسمان ها و زمین است برای خداوند تسبیح گویند و اوست عزیز حکیم.
لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
حکومت آسمان ها و زمین برای اوست،زنده می کند و می میراند و او بر هر چیزی تواناست.
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی آگاه است.
نکته ها:
* آخرین آیه سوره قبل(واقعه)درباره تسبیح خداوند بود: فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ و اولین آیه این سوره نیز تسبیح خداوند است. سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
* آغاز هشت سوره قرآن،با تسبیح خداوند می باشد:اسراء،نحل،حدید،حشر،صفّ،جمعه، تغابن و اعلی.و بیش از نود بار این واژه در قرآن آمده است،در حالی که تنها چهار سوره با حمد الهی آغاز می گردد:حمد،انعام،سبأ و فاطر.و حدود هفتاد بار این واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است.شاید رمز غلبه تسبیح بر حمد خداوند،اهمیّت مبارزه با شرک و خرافات و فراوانی آن در عقاید بشری و تقدّم پیرایش بر آرایش باشد.همان گونه که در اذکار نماز، سبحان الله مقدّم بر الحمد لله است.
* در جهان بینی الهی،تمام هستی در حال تسبیح خداوند است،گرچه ما آن را نفهمیم وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ و این تسبیح،آگاهانه است. کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ
* قرآن،نام برخی از تسبیح کنندگان را به خصوص ذکر کرده است:
الف)فرشتگان. نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ
ب)رعد آسمانی. یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ
ج)پرندگان. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ
د)کوهها. سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ
تسبیح خداوند،وسیله نجات از گرفتاری است. فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ. لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ اگر یونس اهل تسبیح نبود تا روز قیامت در شکم ماهی باقی می ماند.
* مراد از اوّل و آخر بودن خداوند،ازلی و ابدی بودن اوست،یعنی او قبل از هر چیز بوده و بعد از هر چیز خواهد بود و وجود او ظاهر و آشکارتر از هر وجودی است و در عین حال، نهان تر از هر نهانی است.او ظاهر است،چون دلایل بسیاری بر وجودش دلالت می کند و باطن است،چون به تمامی امور عالم است.
پیام ها:
- خداوند از هر گونه عیب و نقص و عجز منزّه است و همه هستی بر این امر گواهی می دهند. سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
- تسبیح گویان آسمان،مقدّم بر زمینیان هستند. سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
- قدرتی ارزش دارد که اعمال آن حکیمانه باشد. هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
- فرمانروای حقیقی آسمان وزمین،خداوند است.حکومت بشر بر زمین،امری
اعتباری ومجازی است،به آن مغرور نشویم. لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
-خدایی که صاحب عزّت،حکمت،حاکمیّت و قدرت و مرگ و زندگی موجودات به دست اوست،سزاوار تسبیح و تقدیس است. الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، لَهُ مُلْکُ ، قَدِیرٌ یُحْیِی وَ یُمِیتُ
- آغاز و انجام و غیب و شهود هستی،به دست خداست. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ ...
- مهم تر از خلقت حکیمانه و مالکیت مقتدرانه،علم ونظارت دائمی خداوند است. وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ،(با توجه به دو آیه قبل)
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ ما یَخْرُجُ مِنْها وَ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعْرُجُ فِیها وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز(و دوران)آفرید،سپس بر تخت قدرت استیلا یافت.آنچه در زمین وارد می شود و آنچه از آن خارج می شود و آنچه از آسمان فرو می آید و آنچه در آن بالا می رود،(همه را)می داند و هر کجا باشید،او با شماست و خدا به آنچه انجام می دهید،بیناست.
نکته ها:
* آنچه در زمین فرو می رود،همچون بذر گیاهان،قطرات باران،ریشه ی درختان،اجساد مردگان،گنج ها و امثال آن؛و آنچه از زمین خارج می شود،همچون ساقه ی گیاهان و درختان،آب چاهها و چشمه ها،انواع موادّ نفتی و معدنی و امثال آن،همه در نزد خداوند آشکار و معلوم است.
* ایمان به علم و حضور خداوند،بهترین و قوی ترین وسیله تربیت است.اگر انسان بداند هرلحظه خداوند با اوست و تمام کارهایش زیر نظر اوست،هرگز اجازه این همه تجاوز و قانون شکنی به خود نمی دهد.
پیام ها:
- با اینکه قدرت او بی نهایت است ومی تواند در یک لحظه همه چیز را بیافریند، ولی حکمت او اقتضا دارد که آفرینش تدریجی باشد. خَلَقَ ... فِی سِتَّهِ أَیّامٍ
- خداوند بر تمام هستی و آفریده های خود سلطه کامل دارد. خَلَقَ ... ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ
- خداوند به تمام جزئیات هستی،علم دارد. یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ ما یَخْرُجُ مِنْها وَ ما یَنْزِلُ ... وَ ما یَعْرُجُ ...
- همه در محضر خداییم. وَ هُوَ مَعَکُمْ
-علم خداوند حضوری است. هُوَ مَعَکُمْ
- خداوند به تمام جزئیات کار ما آگاه است. وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
فرمانروایی آسمان ها و زمین برای اوست و تمام برنامه ها و کارها به خداوند بازمی گردد.
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
شب را در روز و روز را در شب داخل می کند و او به راز دل ها،(نیّت ها و انگیزه ها)داناست.
نکته ها:
* هدف قرآن،معرّفی صفات خداوند و دعوت به توحید و یکتا پرستی است و در آیات آغازین سوره مبارکه حدید،این هدف برجستگی دارد. وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ
قَدِیرٌ ، هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ ... هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ، وَ هُوَ مَعَکُمْ ، هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
* اصول حکومت و مدیریّت را می توان در چند چیز خلاصه کرد:
الف)علم و آگاهی به ظاهر و پنهان: یَعْلَمُ ما یَلِجُ فِی الْأَرْضِ ...، وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
ب)قدرت و توانایی: وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
ج)عزّت و حکمت: وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
د)نظارت و حضور فراگیر: وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ
ه)بررسی و حسابرسی عملکرد: وَ إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
پیام ها:
- خداوند،هم آفریننده هستی است،هم مدیر و مدبّر امور هستی. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
- خداوند،نه در آفریدن شریک دارد، هُوَ الَّذِی خَلَقَ ...،نه در اداره کردن نیازمند شریک است. لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ
- خداوند،سرچشمه هستی است، هُوَ الْأَوَّلُ و پایان هستی به او باز می گردد.
وَ إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
- هستی دارای هدف و در حرکت به سوی خداوند است. إِلَی اللّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
-گردش شب و روز و کوتاه و بلند شدن ایام،نمونه ای از تدبیر الهی است. لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ ... یُولِجُ اللَّیْلَ ...
- خداوند هم به کردار ما آگاه است، بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ و هم به افکار و نیّات ما.
عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ
به خدا و پیامبرش ایمان آورید و از آنچه شما را در(استفاده از)آن جانشین قرار داد،انفاق کنید.پس کسانی از شما که ایمان آورند و انفاق کنند،برایشان پاداشی بزرگ است.
نکته ها:
* خطاب این آیه به مؤمنان است و مراد از فرمان به ایمان، آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ عمل به لوازم ایمان است،چنانکه به دنبال آن می فرماید:شما که ادّعای ایمان دارید،برای اثبات ادّعای خود،باید در راه خدا انفاق کنید.
* مراد از خلیفه بودن انسان در جمله جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ یا آن است که خداوند،انسان را جانشین خود در زمین قرار داده است،چنانکه آیه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً به آن اشاره دارد که در این صورت معنای آیه چنین می شود:ای مؤمنان! شما جانشین خداوند در زمین هستید و آنچه در اختیار دارید،ملک خداست در نزد شما،پس از آنچه خدا به شما عطا کرده،به دیگران نیز انفاق کنید.
معنای دیگر آن است که شما مردمانِ امروز،جانشین پیشینیان خود هستید و اموالی که در دست شماست،قبلاً در دست آنها بوده است،پس از این اموال انفاق کنید که روزی شما نیز نخواهید بود و این اموال در دستِ وارثان شما خواهدبود.
پیام ها:
- ایمانی ارزشمند است که همراه با کمک به فقرا باشد. آمِنُوا ... أَنْفِقُوا
- انفاقی ارزشمند است که برخاسته از ایمان و انگیزه الهی باشد. آمِنُوا ... أَنْفِقُوا
- هر چه انسان دارد،عاریه و امانت است،مالک اصلی فقط خداست. جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ
- گرچه ایمان و انفاق،تکلیف و وظیفه است،ولی خداوند برای آن پاداش قرار داده است. فَالَّذِینَ آمَنُوا ... وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ آری پاداش،کلید تشویق به عمل است.
وَ ما لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
و شما را چه شده که به خدا ایمان ندارید؟ در حالی که پیامبر،شما را برای این که به پروردگارتان ایمان آورید،فرا می خواند و به راستی خداوند از شما(از طریق عقل و فطرت و انبیا)پیمان گرفته است،اگر باور دارید.
نکته ها:
* عبارتِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ در پایان آیه،بیانگر آن است که خطاب آیه به مؤمنان است.لذا مراد از ما لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ ،عمل به لوازم ایمان است.یعنی شما که ایمان دارید،چرا کاری می کنید که گویا به خدا ایمان ندارید؟
* اگر چه بعضی مفسّران،مقصود از میثاق را عالم ذرّ گفته اند،ولی پیمان عالم ذرّ از همه مردم بوده و میثاق در این آیه،پیمان خاصی است که از مؤمنان گرفته شده است. أَخَذَ مِیثاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
پیام ها:
- در تبلیغ،گاهی توبیخ لازم است. وَ ما لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ
- خداوند با مردم اتمام حجّت می کند. وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ
- انبیا،مردم را به سوی خدا دعوت می کنند،بر خلاف دیگران که مردم را به سوی خود دعوت می کنند. لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ
- خداوند،مردم را دعوت می کند که به رسول ایمان آورند، آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ رسول هم از مردم می خواهد که به خدا ایمان آورند. یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ
هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ إِنَّ اللّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ
او کسی است که بر بنده خود آیات روشن و روشنگر فرو می فرستد تا شما را از تاریکی ها به روشنی در آورد و همانا خداوند نسبت به شما رأفت و رحمت بسیار دارد.
نکته ها:
* تمام برنامه های الهی بر اساس حکمت و دلیل است،گرچه تنها گوشه ای از آنها برای ما بیان شده است،از جمله:
.دلیل نبوّت،نجات مردم است. لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ
.دلیل نماز،یاد او و تشکر از اوست. أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی
.دلیل روزه،تقواست. کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ ... لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
.دلیل حج،حضور و شرکت در منافع و مناسک حج است. لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ
.دلیل جهاد،رفع فتنه و حفظ مکتب است. حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ
.دلیل قصاص،زندگی شرافتمندانه است. وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ
.دلیل حجاب،تزکیه و تطهیر قلوب است. ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ
.دلیل زکات،پاکی است. خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ
.دلیل تحریم شراب و قمار،بازماندن از راه خداست. یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاهِ
* نجات بشر از تاریکی های جهل و ظلم و شرک و خرافه و تفرقه،تنها در گرو روی آوردن به نور وحی است. کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ
* کلمه إِنَّ ،حرف لام،جمله اسمیه و صیغه مبالغه در جمله إِنَّ اللّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ بیانگر آن است که رأفت و رحمت الهی،دائمی،عمیق،گسترده و حتمی است.
پیام ها:
- بندگی خالصانه،زمینه ساز نزول الطاف الهی است. یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ
- مُبلّغ باید به استدلال روشن مجهز باشد. وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ ... آیاتٍ بَیِّناتٍ
- هدف اصلی انبیا،نجات مردم از تاریکی های جهل و شرک و تفرقه است.
لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ
- راه روشن،تنها راه خداست و غیر آن هر چه باشد،تاریکی است. اَلظُّلُماتِ ...
اَلنُّورِ (کلمه الظُّلُماتِ به صورت جمع آمده،ولی کلمه النُّورِ در سراسر قرآن به صورت مفرد آمده است.)
-نزول وحی براساس قاعده لطف است. هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ ... إِنَّ اللّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ
- بهترین نشانه رأفت و رحمت الهی،هدایت بندگان است. لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ إِنَّ اللّهَ بِکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ
وَ ما لَکُمْ أَلاّ تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لِلّهِ مِیراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ کُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمی کنید؟ در حالی که(هر چه دارید می گذارید و می روید و)میراث آسمان ها و زمین برای اوست.کسانی از شما که قبل از فتح(مکه)انفاق و جهاد کردند،(با دیگران)یکسان نیستند.آنان از جهت درجه از کسانی که پس از آن(فتح مکه)انفاق و جهاد کردند،برترند و خداوند به هر یک وعده نیکو داده و خداوند به آنچه انجام می دهید،آگاه است.
نکته ها:
* در قرآن کریم،صدها آیه درباره کمک به محرومان،در قالب زکات،خمس،صدقه،انفاق،قرض الحسنه، اطعام، ایثار و...مطرح شده است.هم چنین برای نوع و مقدار انفاق،شرایط انفاق کننده و انفاق شونده دستوراتی دارد.در آیات گذشته این سوره،این آیه و آیات بعد نیز به مسئله کمک به محرومان توجّه خاص شده است.
* در آیه هفتم،فرمان انفاق داد و فرمود: أَنْفِقُوا مِمّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ شما میراث بر گذشتگان هستید،از آنچه به ارث برده اید انفاق کنید.در این آیه تارکان انفاق را توبیخ می کند، وَ ما لَکُمْ أَلاّ تُنْفِقُوا و هشدار می دهد که آنچه را به دست آورده اید،به ارث خواهید گذاشت و خواهید رفت،چرا به دست خود انفاق نمی کنید؟ وَ لِلّهِ مِیراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ
* سبقت و سابقه در کارهای نیک،یکی از ملاک های ارزشیابی است.انفاق در شرایط سخت قبل از فتح مکّه،با انفاق در شرایط عادّی بعد از آن یکسان نیست.
پیام ها:
- همان گونه که بی ایمانی توبیخ دارد، وَ ما لَکُمْ لا تُؤْمِنُونَ ترک انفاق نیز توبیخ دارد. ما لَکُمْ أَلاّ تُنْفِقُوا
- اخلاص،شرط قبولی اعمال است. فِی سَبِیلِ اللّهِ
- مقایسه،یکی از روش های مفید آموزشی و پرورشی است. لا یَسْتَوِی مِنْکُمْ
- گذشت از مال و جان در راه خدا،هر دو لازم است. أَنْفَقَ ... وَ قاتَلَ
-انفاق،پشتوانه رزمندگان در جبهه جهاد است. أَنْفَقَ ... وَ قاتَلَ
- مجاهدانِ از جان و مال گذشته،باید برترین جایگاه را در جامعه اسلامی دارا باشند. أُولئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَهً
- آنان که بعداً ملحق می شوند،نباید به خاطر سابقه ی قبلی ها،مورد غفلت و بی اعتنایی قرار گیرند. کُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی
-گاهی ممکن است شکل عمل یکسان باشد،ولی خداوند به انگیزه ها و حالات افراد آگاه است. وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ
کیست آن که به خدا وام دهد،وامی نیکو،تا خداوند آن را برای او دوچندان کند و برای او پاداشی گرانمایه است.
نکته ها:
* قرض ،به معنای بریدن و جدا کردن بخشی از مال است. مقراض وسیله بریدن است و قراضه به مالی گفته می شود که از بدنه جدا شده است.
* قرض به خدا،انفاقی است که با چند برابر در قیامت پس داده می شود.قرض در قرآن همراه با کلمه حسن آمده است،یعنی فوری پرداخت شود،بی منّت باشد،قبل از سؤالِ سائل باشد،در حدّ وفور باشد،برای کارهای مفید و لازم باشد.
* قرض الحسنه برکاتی دارد:کاهش کدورت و افزایش محبّت،حفظ آبروی مردم و جلوگیری از ورشکستگی آنان،اصلاح ساختار اقتصادی جامعه،جلوگیری از رواج ربا،کنترل حرص و بخل،تعدیل ثروت،رشد فرهنگ تعاون.
* خداوندی که میراث آسمان ها و زمین برای اوست و در آیات قبل دو بار فرمود: لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ در این آیه برای تشویق مردم و اهمیت قرض الحسنه از مردم قرض می خواهد. مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ ...
* اسلام با هر نوع رکود و سستی مخالف است.
.رکود طبیعت. من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده الله هرکس آب و زمین داشته باشد ولی تلاش نکند و فقیر باشد،از رحمت الهی دور شده است.
.رکود نیروی انسانی. اللهم انی اعوذ بک من الکسل بارالها! به تو پناه می برم از تنبلی.
.رکود مال. اَلَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها ...
.رکود علمی،اخلاقی و معنوی. زِدْنِی عِلْماً ، زادَهُمْ هُدیً ، من استوی یوماه فهو مغبون هرکس دو روزش مساوی باشد،زیانکار است.
.رکود فکر. من استبد برأیها هلک نظرخواهی نکردن،استبداد به رأی خود و تک روی، مایه ی هلاکت است.
پیام ها:
- خداوند،خود را در جانب محرومان قرار داده و از مردم طلب وام می کند.
گویا خداوند،ضامنِ آنان شده و پاداش وام را تضمین نموده است. مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ
- کار خیر اگر به صورت خلق و خو درآید،ارزش بیشتری دارد. یُقْرِضُ اللّهَ ...
- نفسِ عمل مهم نیست،حَسَن بودن آن مهم است. قَرْضاً حَسَناً
- قرض دادن کاهش مال نیست،افزایش آن است. فَیُضاعِفَهُ
-آنجا که کار سخت است،اهرم قوی لازم دارد.(چون دل کندن از مال سخت است،خداوند پاداش چند برابر را مطرح می کند.) فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ
- قرض دادن،نشانه کرامت است و خداوند برای انسان کریم،اجر کریم قرار داده است. وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ
- برای تربیت و رشد دیگران،باید آنان را تکریم نمود. وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ
یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
روزی که مردان و زنان با ایمان را می بینی که نورشان از پیش روی و جانب راستشان به سرعت پیش می رود.(به آنان گفته می شود:)مژده باد شما را در امروز،به باغ هایی که از زیر(درختان)آن نهرها جاری است، در آنجا جاودانه اید.این است آن رستگاری و کامیابی بزرگ.
نکته ها:
* در آیه نهم خواندیم که انبیا مردم را از ظلمات به نور دعوت می کنند.این آیه می فرماید:
کسانی که در دنیا از ظلمات جهل به نور علم،از شرک به توحید و از تفرقه به وحدت راه یافتند،در آخرت آن نور پیشاپیش آنان در حرکت و راهنمای آنهاست،در آیه سوره اعراف نیز می خوانیم: وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ از دستورات نورانی قرآن که همراه پیامبر است پیروی نمایید.
* در قیامت،مؤمنان دارای نوری هستند که در این آیه،آیه بعد و آیه هشتم سوره تحریم به آن اشاره شده است.... اَلنَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ...نور پیامبر و مؤمنان،پیشاپیش آنان در حرکت است و از خداوند می خواهند که نورشان کامل شود.
پیام ها:
- در قیامت،مردم یکدیگر را می بینند و از وضعیّت دیگران آگاه می شوند.
یَوْمَ تَرَی ...
- زن ومرد در دریافت پاداش الهی وتکامل معنوی یکسانند. الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ
- نور ایمان،در قیامت مجسّم گشته و راهنمای مؤمنان به سوی بهشت می شود.
یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ
- بشارت به نعمت،خود نعمتی معنوی و روانی است. بُشْراکُمُ الْیَوْمَ
-رستگاری واقعی در قیامت جلوه می کند. خالِدِینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ
روزی که مردان و زنان منافق به کسانی که ایمان آورده اند،می گویند: درنگی کنید تا از نور شما پرتوی برگیریم.به آنان گفته می شود:به عقب برگردید و(از دنیا)نوری بجویید.پس میان آنان دیواری زده می شود،با دری که درونش،(بهشتِ)رحمت و از جانب بیرونش(جهنمِ)عذاب است.
نکته ها:
* انْظُرُونا از ریشه نظر است.این واژه اگر بدون الی بیاید به معنای انتظار و مهلت دادن است،همانند این آیه و آیه لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ واگر با الی بیاید به معنای نظر کردن است،مانند آیه یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ
* اقتباس به معنای برگرفتن قطعه ای از آتش است. سور به معنای دیوار و برج و باروی بلندی است که در قدیم دور شهرها می کشیدند تا مانع ورود بیگانه شود.
* در قیامت،مجرمان از چهار گروه استمداد می کنند:
الف)از رهبران خود. فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنّا کُنّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنّا مِنْ عَذابِ اللّهِ ... آیا می شود شما ما را نجات دهید،ولی پاسخ منفی می شنوند.
ب)از مؤمنان،که در آیه مورد بحث می خوانیم. انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ
ج)از فرشتگانِ مأمور دوزخ. قالَ الَّذِینَ فِی النّارِ لِخَزَنَهِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ از خدا بخواهید که یک روز از عذاب ما کاسته شود،ولی باز پاسخ منفی است.
د)شیطان را ملامت می کنند که تو ما را گمراه کردی و گناه ما به دوش توست،شیطان می گوید: فَلا تَلُومُونِی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ مرا سرزنش نکنید،بلکه خود را سرزنش کنید.
پیام ها:
- بیماری نفاق،مرد و زن نمی شناسد. الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ
- کسانی که در دنیا حاضر نشدند از ظلمات جهل و شرک و تفرقه خارج شوند،
در قیامت در ظلماتند و برای کسب نور به دیگران التماس می کنند. انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ
- تحقیر و ذلت منافقان در قیامت،هم با لفظ است، قِیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ ،هم با عمل. فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ
- منافق در دنیا،در ظاهر با مؤمنان است و در باطن با کافران.در قیامت نیز،تا پای بهشت با مؤمنان می آید،امّا همراه کافران به دوزخ وارد می شود. فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ ... باطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ
یُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلی وَ لکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ حَتّی جاءَ أَمْرُ اللّهِ وَ غَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ
منافقان،مؤمنان را ندا می دهند که مگر ما(در دنیا)با شما نبودیم،گویند:آری ولی شما خود را به فتنه افکندید و در انتظار(حوادث سوء برای مؤمنان)بودید و (در دین حق)شک کردید و آرزوها(ی باطل)شما را فریفت تا آن که فرمان خداوند (نسبت به هلاکت شما)فرارسید و(شیطانِ)فریبنده،شما را درباره خدا فریب داد.
نکته ها:
* فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ یعنی خود را گرفتار فتنه نفاق ساختید. تربص به معنای انتظار کشیدن است. امانی جمع امنیه به معنای آرز و غرور به معنای فریبنده،یکی از لقب های شیطان است.
* مؤمن،بدخواه کسی نیست. لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُواولی منافق منتظر حادثه بد برای دیگران است. تَرَبَّصْتُمْ
مؤمن،اهل یقین است،ولی منافق غرق در تردید. ارْتَبْتُمْ
مؤمن،واقع بین است و منافق خیال پرداز. غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ
مؤمن،همین که با شیطان و وسوسه او روبرو شود،متذکّر می شود. إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا ولی منافق فریب می خورد. غَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ
* بر اساس آیات دیگر،منافقان،دین را عامل فریب مؤمنان می پنداشتند و می گفتند: غَرَّ هؤُلاءِ دِینُهُمْ یا می گفتند:وعده های خدا و رسول وسیله فریب است، ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّ غُرُوراً ولی این آیه پاسخ می دهد که شیطان و آرزوهای طولانی،وسیله فریبند. غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ - غَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ
پیام ها:
- در قیامت،میان منافقان و مؤمنان گفتگوهاست. یُنادُونَهُمْ ،(فعل مضارع نشان استمرار است)
- گفتگوی منافقان از پشت دیوار و همراه با ناله و استمداد است. یُنادُونَهُمْ
- در قیامت،خاطرات دنیوی فراموش نمی شود. أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ
- همراهی فیزیکی و ظاهری مهم نیست،همراهی فکری و عملی لازم است.
أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلی
-خطر آنجاست که انسان خود را فریب دهد و زشت ها را با آنکه می فهمد زشت است،زیبا ببیند. فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ
- آرزوهای دور و دراز برای زندگی در دنیا،زمینه ساز شک و تردید در مورد قیامت است. وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمانِیُّ
- چه بسا شیطان با وعده آمرزش و بخشش الهی،انسان را فریب داده و او را به رحمت خدا مغرور می سازد. غَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورُ
فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَهٌ وَ لا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْواکُمُ النّارُ هِیَ مَوْلاکُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ
پس امروز،نه از شما(منافقان)و نه از کسانی که کفر ورزیدند،بَدَل و بلاگردانی پذیرفته نمی شود.جایگاه شما آتش است.آتش،یاور و سزاوار شماست و بد سرانجامی است.
نکته ها:
* از مَوْلاکُمْ ،ناصر و یاور است و این جمله نوعی طعنه به منافقان است.یعنی تنها راه نجات و یاور شما،آتش است که درد شما را درمان می کند.
* یکی از تفاوت های دنیا با آخرت،پذیرفته شدن فدیه در دنیا و نپذیرفتن آن در آخرت است.
در قیامت،مجرم دوست دارد تمام نزدیکانش از فرزند و دوست و برادر گرفته تا تمام مردم اهل زمین را به جای خود فدیه دهد،ولی پذیرفته نمی شود. یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنْجِیهِ کَلاّ إِنَّها لَظی
پیام ها:
- در قیامت،اسباب دنیوی کارساز نیست. فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَهٌ
- منافق وکافر در دوزخ،همنشین یکدیگرند. لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ ... وَ لا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا
- قیامت،برای مؤمن بشارت است. بُشْراکُمُ الْیَوْمَ ولی برای منافق و کافر، یأس و ناامیدی. لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَهٌ ... مَأْواکُمُ النّارُ
- مولای مؤمنان خداوند است، نِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ ولی منافقان و کافران مولایی جز آتش ندارند. هِیَ مَوْلاکُمْ
أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ
آیا برای کسانی که ایمان آورده اند،زمان آن نرسیده که دل هایشان برای یاد خدا و آنچه از حق نازل شده،نرم و فروتن گردد و مانند کسانی نباشند که پیش از این،کتاب آسمانی به آنان داده شد،پس زمان طولانی بر آنان گذشت و دل هایشان سخت گردید و بسیارشان فاسق گشتند؟
نکته ها:
* یَأْنِ از آن ،به معنای مطلق زمان است.
* در این آیه،هم سبب خشوع مطرح شده که یاد خداست، تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ و هم سبب سنگدلی که دور شدن از کتاب خدا در دوره طولانی است. فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ .در روایات نیز می خوانیم:دوران غیبت حضرت مهدی علیه السلام به قدری طولانی می شود که گروه گروه مردم دین خود را از دست می دهند.
* در برخی از آیات قرآن،همانند آیه مورد بحث،خداوند از مؤمنان می خواهد که مانند برخی افراد و گروهها نباشند و در برخی آیات،سفارش نموده که مانند این الگوها باشید.اکنون نظری اجمالی به این دو دسته آیات می افکنیم:
الف)با راستگویان باشید. کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ
با صالحان همراه شوید. أَلْحِقْنِی بِالصّالِحِینَ ، وَ أَکُنْ مِنَ الصّالِحِینَ
با نیکوکاران باشید. تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ
با صابران باشید. وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا چه بسا پیامبری که همراه او پیروان بسیاری جنگیدند و کشته شدند،در حالی که در برابر سختی هایی که در راه خدا به آنان می رسید،مقاومت کردند و هیچ سست نشده و تسلیم نشدند.
با پیامبر و پیروان واقعی او باشد. لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَهٌ ، قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ
از سپاسگزاران نعمت ها باشید. کُنْ مِنَ الشّاکِرِینَ
از اهل عبادت و بندگی باشید. کُنْ مِنَ السّاجِدِینَ
عامل به دستورات پروردگار و خدایی باشید. کُونُوا رَبّانِیِّینَ
از تسلیم شدگان در برابر خدا باشید. وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ
با اهل ایمان باشید. وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
برپادارنده قسط و عدل باشید. کُونُوا قَوّامِینَ بِالْقِسْطِ
برپادارنده دستورات خدا باشید. کُونُوا قَوّامِینَ لِلّهِ
یاری گر دین خدا باشید. کُونُوا أَنْصارَ اللّهِ
ب)منافق صفت نباشید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ و مانند آنان (منافقان)نباشید که گفتند شنیدیم و در حقیقت نشنیدند.
ریاکار نباشید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النّاسِ و مانند آنان (منافقان)نباشید که به قصد ریا و تظاهر،خانه و کاشانه خود را رها کردند.
پیمان شکن نباشید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّهٍ أَنْکاثاً و همانند زنی نباشید که پنبه هایی که رشته و تابیده،واتاباند و از هم باز نمود.
پیامبر را اذیّت و ناراحت نکنید. لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسی و مانند یهودیانی نباشید که پیامبرشان حضرت موسی را آزار و اذیّت می کردند.
خدا را فراموش نکنید. لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ همانند کسانی که خدا را به فراموشی سپردند،نباشید که عذاب خودفراموشی به دنبال دارد.
نا امید نباشید. فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ ، لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ
ناسپاس و کافر نباشید. لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا
یار و مددکار مجرمان نباشید. فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیراً لِلْمُجْرِمِینَ
شکاک و دو دل نباشید. فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
با حق و حقیقت دشمنی نکنید. وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنِینَ خَصِیماً به نفع خیانت کاران،با دیگران خصومت و دشمنی نکنید.
از غافلان و نادانان نباشید. وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ ،و فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِینَ
آیات و نشانه های الهی را دروغ نپندارید. وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخاسِرِینَ واز کسانی که آیات خدا را تکذیب کردند،نباشید که از زیانکاران خواهید بود.
پشتیبان کافران و بی دینان نباشید. فَلا تَکُونَنَّ ظَهِیراً لِلْکافِرِینَ
در معامله،کم فروش و گران فروش نباشید. وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ
تفرقه و اختلاف نداشته باشید. وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا
پیام ها:
- ایمان بدون خشوع قلب قابل توبیخ است. أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ
- برای دعوت به خشوع،از اهرم ایمان استفاده کنید.(شما که ایمان دارید چرا خشوع ندارید؟) أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ
- هدف از نزول آیات الهی،خشوع دلهاست. تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ ... وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
- ذکر خدا و تلاوت آیات قرآنی،زمینه ساز خشوع قلب است. تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
-یاد الطاف الهی و یاد عفو و قهر و سنّت های او،وسیله ی خشوع است. أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ
- از تاریخ پیشینیان عبرت بگیریم. وَ لا یَکُونُوا کَالَّذِینَ ...
- تداوم غفلت،سبب سنگدلی می شود. فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ
-سنّت های الهی برای همه امّت ها یکسان است. وَ لا یَکُونُوا کَالَّذِینَ ... مِنْ قَبْلُ
- از مهلت دادن الهی سوء استفاده نکنیم. فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ
- سنگدلی،زمینه فسق و گناه است. فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ
- ابزار هدایت به تنهایی کافی نیست،آمادگی روحی لازم است. أُوتُوا الْکِتابَ ... فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ..
اِعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
بدانید که خداوند،زمین را پس از مرگش زنده می کند.همانا ما نشانه های (توحید و عظمت)را برای شما روشن کردیم،باشد که تعقّل کنید.
نکته ها:
* در آیه قبل خشوع دل با یاد خدا مطرح شد،در این آیه،زنده شدن زمین بعد از مرگ آن.
* در حدیث می خوانیم:مراد از حیات زمین بعد از مرگ آن،حیات زمین است با قیام حضرت مهدی علیه السلام به عدالت،بعد از مرگ آن به واسطه ی جور و ظلم.
* امروزه بشر به دنبال نشانه های حیات در دیگر کرات و سیّارات است،ولی تاکنون چیزی نیافته است.امّا حیات در سراسر کره زمین جاری است؛در اعماق اقیانوس ها،در سطح زمین و در اوج آسمان ها.در موجودات ذرّه بینی،در انواع گیاهان و حیوانات و از جمله انسان.
این آیه،یکی از نشانه های قدرت و عظمت الهی را،وجود حیات در این کره خاکی برشمرده و به آن اشاره کرده است.نعمتی که عوامل بسیاری همچون گردش زمین به دور خورشید، فاصله زمین تا خورشید،وجود دریاها و اقیانوس ها و نزول باران در آن مؤثّر است.
پیام ها:
- حیات معنوی،خشوع دل است و حیات مادی،بهار بعد از پائیز است. تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ ... یُحْیِ الْأَرْضَ
- مربّی باید در تربیت،از مسائل طبیعی استفاده کند. بَیَّنّا لَکُمُ الْآیاتِ
- در مسائل طبیعی،باید با دید عمیق نگریست. اِعْلَمُوا ... تَعْقِلُونَ
- قلب رقیق و عقل دقیق لازم است.خشوع قلب در کنار تعقّل و تفکّر مطرح شده است. تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ ... تَعْقِلُونَ
-پدیده های طبیعی،کلاس رشد انسان است. یُحْیِ الْأَرْضَ ... لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ
إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ
همانا مردان و زنان صدقه دهنده و(آنان که)به خداوند وامی نیکو داده اند، برایشان پاداشی چند برابر است و برای آنان اجری نیکو خواهد بود.
نکته ها:
* در آیه قلب و دل،در آیه فکر و اندیشه و در این آیه رفتار و کردار انسان مطرح شد، بنابر این در تعلیم و تربیت،شیوه گام به گام لازم است،در آیه ،کلام با سؤال مطرح می شود، أَ لَمْ یَأْنِ در گام بعد سخن از آمادگی روحی و خشوع دل هاست،در گام بعد سخن از علم و تعقّل و در این آیه،طرح مسأله با قاطعیّت است. إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ ...آری،کمک به محرومان،نیاز به دو شرط اساسی دارد:دلی که با یاد خدا و آیات او نرم شده باشد و علم و عقلی که آینده نگر باشد و بداند که بعد از ریزش ها،رویش هاست، یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها و کاهش مال امروز،سبب افزایش آن است. یُضاعَفُ ... أَجْرٌ کَرِیمٌ
پیام ها:
- برای دریافت الطاف الهی،هم صدقه و کمک های بلاعوض لازم است و هم قرض الحسنه و کمک هایی که برگشت دارد. اَلْمُصَّدِّقِینَ ... أَقْرَضُوا اللّهَ
- وام به بندگان خدا،به منزله وام دادن به خداوند است. أَقْرَضُوا اللّهَ به جای اقرضوا الناس
- زن و مرد در حقّ مالکیّت و حلّ مشکلات اقتصادی و رشد معنوی و رسیدن به کمالات اخروی هم پای یکدیگرند. إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ
- مهم نجات فقرا،از فقر است،خواه از طریق انفاق باشد از طریق قرض.
اَلْمُصَّدِّقِینَ ... أَقْرَضُوا ...
-قرض وانفاق،در ظاهر کم شدن و کندن مال است،و در واقع رشد است. یُضاعَفُ
- قرار دادن پاداش،راه تشویق مردم به کار خیر است. یُضاعَفُ ... أَجْرٌ کَرِیمٌ
- انفاق و وام،نشانه کرم است،و پاداش کریم،اجر کریم است. اَلْمُصَّدِّقِینَ ...
أَقْرَضُوا ... لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ
و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده اند،آنان همان کسانی هستند که سر تا پا صداقتند و نزد پروردگارشان گواهانند،پاداش و نورشان را دارند و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند،آنان اصحاب دوزخند.
نکته ها:
* صدیق به کسی گفته می شود که سر تا پا راستی و درستی است و دل و زبان و عمل او یکی است و صداقت جزء خلق و خوی او شده است.در قرآن،این لقب به کسانی همچون ابراهیم،ادریس،یوسف و مریم علیهم السلام داده شده است،ولی این آیه راه صدیق شدن را به روی همه کسانی که اهل ایمان باشند،باز کرده است.
شهداء به معنای گواهان است که شامل شهیدان در جبهه ی نبرد نیز می شود.
پیام ها:
- ایمان به خدا و تمام انبیا،نشانه ی صداقت انسان است. آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ ... هُمُ الصِّدِّیقُونَ
- برای کسانی که در دنیا،از نور هدایت انبیا بهره مند شده اند،در قیامت،نور خواهد بود. لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ
- تشویق خوبان و تهدید بدان در کنار هم لازم است. أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ ...
أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ
- مؤمنان،هم اجر دارند و هم نور. أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ ولی کافران،تنها کیفر دارند.
أَصْحابُ الْجَحِیمِ
اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ
بدانید که زندگانی پستِ دنیا،چیزی جز بازی و سرگرمی و زینت طلبی و فخر فروشی در میان خود و افزون طلبی بر همدیگر در اموال و فرزندان نیست،هما?