- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- خانواده و اخلاق
- رابطه زبان با فکر و اخلاق

رابطه زبان با فکر و اخلاق
بی شک زبان دریچه روح آدمی است، یعنی از لابهلای کلمات هر کس بخوبی میتوان به اعماق درون او پی برد; و بعکس سخنان و کلمات هر کس در روح و جان او اثر میگذارد و تدریجا آن را به رنگ خود در میآورد و به این ترتیب این دو در یکدیگر تاثیر متقابل دارند.
از میان آیات قرآن مجید، آیه30 سوره محمد صلی الله علیه و آله گواه بر این است که میان زبان و فکر و اخلاق، رابطه خاصی استبه گونهای که با توجه به کلماتی که بر زبان جاری میشود میتوان اعماق ضمیر انسان را کاوش کرد، وبا استفاده از همین رابطه از قدیمترین ایام و بویژه امروز، برای پی بردن به نیات، افکار و اسرار درون اشخاص از بازجوییهای ماهرانه و حساب شده استفاده کرده و میکنند.
در این آیه که درباره منافقین آمده چنین میخوانیم: «و لو نشاء لاریناکهم فلعرفتهم بسیماهم و لتعرفنهم فی لحن القول و الله یعلم اعمالکم; اگر بخواهیم آنها را به تو نشان میدهیم، تا آنها را با قیافههایشان بشناسی (ولی این کار لزومی ندارد) تو میتوانی آنها را از سخنانشان بشناسی، و خداوند اعمال همه شما را میداند.»
به گفته «راغب» در «مفردات»، «لحن» به معنی منحرف ساختن سخن از قواعد و سنن خاص آن است; یا اعراب غلطی به آن بدهند و یا از صورت صراحتبه کنایه و اشاره بکشانند، و منظور از «لحنالقول» در آیهشریفه همین معنی اخیر است، یعنی از کنایهها و تعبیرات دو پهلو یا موذیانه منافقان میتوانی آنها را بشناسی و به اسرار درون آنها پیببری!
در حدیثی از «ابو سعید خدری» آمده است که میگوید: «لحن القول بغضهم علی بن ابیطالب، و کنا نعرف المنافقین علی عهد رسولالله ببغ-ضهم علی بن ابیطالب; منظور از لحن قول کینه و عداوت علیبنابیطالب علیه السلام است (یعنی یکی از مصداقهای روشن آن، ابراز و دشمنی با آن حضرت میباشد.) و ما منافقان را در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله از کینه توزی آنها با علی علیه السلام میشناختیم.»
در روایات اسلامی بطور گسترده به رابطه این دو اشاره شده است از جمله:
1- در حدیث معروفی از امام علیبنابیطالب علیهما السلام میخوانیم:
«ما اضمر احد شیئا الا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه; هیچ انسانی چیزی را در درون خود پنهان نمیکند مگر این که در سخنانی که از دهان او میپرد، یا آثاری که در چهره و قیافه او منعکس میگردد، آشکار میشود!»
این سخن که میتواند یکی از پایههای روانکاوی و روانشناسی را تشکیل دهد گویای این حقیقت است که زبان آیینه تمام نمای روح آدمی است.
2- در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: الانسان لبه لسانه; خلاصه وجود انسان در زبان اوست!»
3- در حدیث جالب دیگری از همان بزرگوار آمده است که فرمود:«قلت اربعا، انزل الله تصدیقی بها فی کتابه، قلت المرء مخبوء تحت لسانه فاذا تکلم ظهر، فانزل الله تعالی و لتعرفن-هم فی لحن القول، قلت فمن جهل شیئا عاداه، فانزل الله، بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه، و قلت قیمة کل امرء ما یحسن، فانزل الله فی قص-ة طالوت ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطة فیالعلم والجسم، و قلت القتل یقل القتل، فانزل الله و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب; من چهار سخن (در عهد رسولخدا صلی الله علیه و آله)گفتم و خداوند (این افتخار را به من داد که) تصدیق آن را در کتابش نازل فرمود; من گفتم (شخصیت) انسان زیر زبانش نهفته شده است و هنگامی که سخن بگوید ظاهر میشود، خداوند متعال در این زمینه چنین نازل فرمود: آنها (منافقان) را از طرز سخنانشان میشناسی (ولتعرفنهم فی لحن القول; من گفتم هر کسی نسبتبه چیزی جاهل است، دشمن آن است; و خداوند نازل فرمود: بلکه آنها تکذیب کردند چیزی را که بر آن آگاهی نداشتند. (بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه; من گفتم قیمت هر کسی به اندازه کار خوبی است که میتواند انجام دهد، و خداوند در قصه طالوت چنین نازل فرمود: خداوند او را از میان شما برگزیده، و او را در علم و تواناییجسمی وسعتبخشیده است. (ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطة فی العلم والجسم; من گفتم کشتن سبب میشود که کشتن کم شود (قصاص سبب کاهش آدم کشی است.)، خداوند چنین نازل فرمود: برای شما در قصاص حیات و زندگی است ای صاحبان عقل!» (و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب
4- در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است: یستدل علی ع-قل کل ام-رء بما یجری علی لسانه; آنچه بر زبان هر کس جاری میشود، دلیل بر میزان عقل اوست!»
باز از همان امام بزرگوار علیه السلام جمله گویا و پر معنی دیگری در این زمینه وارد شده است آنجا که میفرماید: «ایاک و الکلام فی مالا تعرف طریقته و لا تعلم حقیقته فان قولک یدل علی عقلک و عبادتک تنبؤ عن معرفتک; بر حذر باش از این که درباره چیزی سخن بگویی که راه و رسم آن را نمیدانی و از حقیقت آن آگاه نیستی، زیرا گفتار تو دلیل بر میزان عقل توست، و چگونگی عبادت تو از میزان معرفت تو خبر میدهد!»
کوتاه سخن این که، اهمیت زبان و نقش بسیار حساس و مؤثر آن در ساختشخصیتبشر و جامعه انسانی بقدری زیاد است که بر هیچ کس پوشیده نیست; به همین دلیل، در آیات و روایات اسلامی بازتاب گستردهای دارد و آنچه در بالا آمد تنها بخشی از آنبود.
بدیهی است نعمتهای بزرگ الهی سرمایه عظیمی هستند که خطرات و آفات آن نیز به همان اندازه عظیم است; کوهها هر چه عظیمتر و بلندتر باشند برکات و آثار آنها بیشتر است; ولی به همان نسبت، سقوط از آنها نیز خطرناکتر میباشد.
معروف است: «در کنار کوههای بلند درههای عمیق وجود دارد» و به همین ترتیب در کنار نعمتهای بزرگ خطرات بزرگی نهفته شده است. نیروی اتم اگر در مسیر سازندگی قرار گیرد دنیایی را میتواند آباد کند، و اگر مبدل به بمبهای ویرانگر شود قادر است در مدت کوتاهی جهان را به ویرانی کشاند و از همین جا دریچهای به سوی آفات زبان میگشاییم.