- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات فوتبالی
- دروازه بانی که معمار فوتبال پرتغال و ایران شد

دروازه بانی که معمار فوتبال پرتغال و ایران شد
دیه گو فورلان ستاره فوتبال اروگوئه درباره دورانی که در منچستریونایتد بازی می کرد، گفته بود: «آلکس فرگوسن بیشتر رئیس بود تا مربی و کمتر او را می دیدیم. اما کارهای مربوط به تمرین تیم، کاملا در اختیار دستیار او، کارلوس کی روش بود.»
کارلوس کی روش روز اول مارچ 1953 در شهر نامپولا در موزامبیک به دنیا آمده بود. دوران بازی کوتاه مدتی را در پست دروازه بان سپری کرد و بعد وارد حوزه ای شد که برای او ساخته شده بود؛ مربیگری.
سال 1989 سرمربی تیم ملی زیر 16 سال پرتغال بود و بازیکنانی مثل لوییس فیگو را به فوتبال معرفی کرد. در آن سال تیم ملی پرتغال با مربیگری کی روش عنوان سوم جام جهانی را کسب کرد. در همان سال تیم ملی جوانان پرتغال با رهبری کی روش عملکرد درخشانی در جام جهانی داشت و عنوان قهرمانی جهان را به دست آورد. آن هم در حالی که در پنج بازی از شش بازی آن جام، دروازه خود را بسته نگه داشته بودند. بعد از آن هم، تیم نوجوانان و جوانان پرتغال ترکیبی ایده آل را شکل دادند که بعدها نسل طلایی فوتبال کشورشان را به وجود آورد.

پس از آن، کی روش به چهار گوشه دنیا سفر کرد. از مربیگری اسپورتینگ لیسبون به مترو استارز نیویورک در آمریکا و ناگویا گرامپوس ایت ژاپن. مدتی مربی تیم ملی امارات بود و بعد هم سرمربی تیم ملی آفریقای جنوبی. در این شرایط نشان داد که مسائل مالی یا حتی افتخار حضور در جام جهانی چندان برایش مهم نیست. به طوری که چند هفته قبل از جام جهانی 2002، به خاطر انجام نشدن خواسته هایش، از تیم ملی آفریقای جنوبی استعفا داد و حاضر نشد مربی این تیم در جام باشد؛ حتی با این که خودش این تیم را به مرحله نهایی رسانده بود.
مربیگری رئال مادرید و پنج سال دستیاری آلکس فرگوسن در یونایتد، پستهای بعدی او بودند و بعد هم دوران هشت ساله حضورش در ایران رسید. همان ابتدا گفت: قصدم این است که میراثی ماندگار برای ایران به جای بگذارم.
همین کار را هم کرد و انبوهی بازیکن جوان را ملی پوش ساخت که تا قبل از دوره کی روش محال بود خواب تیم ملی را ببینند. هرچند جایی مربیگری می کرد که دو حضور پیاپی تو جام جهانی و رسیدن به نیمه نهایی جام ملتهای آسیا چندان به چشم نمی آمد و تعصبات باشگاهی بیشتر از منطق، در ایران حاکم بود. در آن هنگام، او کار همیشگی اش را کرد. سفر به گوشه دیگری از دنیا برای تجربه ای جدید.