- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های ورزشی
- بیوگرافی پاوو نورمی( بخش دوم)

بیوگرافی پاوو نورمی( بخش دوم)
در المپیک 1924 پاریس، مسابقه دوی صحرانوردی با وجود حرارت 90 درجه فارنهایت (در سایه!) و در حالی كه در تمام شش میل مسیر مسابقه حتی یك وجب سایه هم وجود نداشت، انجام گرفت در این مسابقه 39 قهرمان بزرگ از استادیوم خارج شدند و تنها 15 تن پس از طی مسافت تعیین شده به میدان بازگشتند! دیگر شركتكنندگان در طول راه بر اثر گرما و اشعه سوزان خورشید از پای درآمده، به بیمارستان فرستاده شدند. در حالی كه انبوه تماشاگران انتظاری بیهوده برای بازگشت آنان میكشیدند، در مسابقه آن روز و قایعی پیش آمد كه شرح آن بسیار طولانی است. وقتی آدیا دونده اسپانیایی راه را اشتباهاً طی كرد و به جاده اصلی هدایت شد، دوباره به بیراهه رفت! برای بار دیگر او را به راه اصلی بازگرداندند اما چه فایده؟! هنگامی كه فهمیدند تابش آفتاب او را از حالت طبیعی خارج كرده است، تصمیم گرفتند او را از دویدن بازدارند و وی را به بیمارستان ببرند. اما آدیا آنها را به عقب راند. چند قدم به پیش دوید و ناگهان بر زمین افتاد. سپس در حالی كه دو كف دست خود را بر زمین نهاده بود روی زانوانش به جلو خزید! به راستی منظره رعبانگیزی بود...
مارشال از فرانسه در آستانه رسیدن به استادیوم به خاك افتاد. زمانی كه دونده آمریكایی پس از دویدن مسیر مسابقه به استادیوم رسید بدون هیچ معطلی از میلهای بالا رفت! پیشاهنگی كه در كنار جاده ایستاده بود از دیدن این اتفاقات غش كرد و بسیاری از تماشاگران را با حالی غیرطبیعی از میدان به بیرون بردند سرانجام جانسون سیاهپوست آمریكایی در حالی كه كاملاً خسته شده بود نفر سوم شد. هارپر انگلیسی كه نفر چهارم بود، پس از عبور از خط انتهای مسابقه همچنان به پیش میدوید تا عاقبت نقش بر زمین شد!
اما مدتها قبل از آن كه این حوادث رخ دهد، دوندهای نوار انتهای مسابقه را پاره كرده بود، به جز لباس آبی رنگش كه از عرق خیس شده بود، هیچ نشانهای كه دال بر فعالیت پیشین و یا خستگی باشد، در وی دیده نمیشد. پاوو در حالی كه به آرامی نفس میكشید با قدمهای بلند و ورزیده به پیش دوید. دوبار به ساعت خود كه در كف دست داشت نگاه كرد و فهمید كه در 32 دقیقه و 48:7 ثانیه مسافت را طی كرده است. عكاسان عكسهای فراوانی از او گرفتند در همان حال نورمی اندكی روی زمین نشست و پیش از آن كه ریتولا خسته و كوفته به استادیوم برسد، به دنبال كار خود رفت. پس از ورود نورمی و ریتولا، همه در انتظار سایر دوندگان فنلاندی از قبیل راستاس،سی پیلا و برك بودند. غافل از آن كه هر سه در نیمه راه از پای درآمده و به بیمارستان منتقل شده بودند. سرانجام جوانی كه پرچم فنلاند بر سینه داشت پدیدار شد. هیچ كس وی را نمیشناخت. حتی روزنامهنگاران فنلاندی با رجوع به برنامه مسابقه فهمیدند كه او لیماتی نن است. تنها چهل یارد به خط پایان مسابقه مانده بود كه او به ناگاه ایستاد. چرخی زد و به سوی دیگر میدان دوید! فریاد آمیخته با هیجان مردم او را بر جای میخكوب كرد. با بیحالی به عقب بازگشت. دوباره مسیرش را تغییر داد. كمی به جلو دوید. باز به عقب رفت...او نیز قربانی آفتاب شده بود و كاملاً گیج و از خود بیخود به نظر میرسید.