- آسمونی
- مجله اینترنتی
- علمی و دانستنی
- آیا میدانستید؟!
- مستضعفان چه کسانی هستند

مستضعفان چه کسانی هستند

«مستضعف» کسی نیست که ضعیف و ناتوان باشد بلکه او نیروهای بالفعل و بالقوهای دارد که از ناحیه جباران و ستمکاران مورد ظلم قرار میگیرد و خداوند به چنین گروهی وعده یاری و حکومت در زمین داده است. آسمونی در این بخش در مورد مستضعفان و ویژگی های این افراد صحبت می کنیم.
مستضعفان چه کسانی هستند
یکی از آیاتی که نوید پیروزی مستضعفان بر مستکبران را میدهد آیه 5 سوره مبارکه «قصص» است. برای آشنایی با مفاهیم و مضامین این آیه نوید بخش که همه منتظران ظهور حضرت مهدی(عج) آن را تحقق وعده بر حق الهی میدانند گذری بر تفسیر «نمونه» آیتالله مکارم شیرازی داشتهایم که برای عموم علاقهمندان ذکر میشود.
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»
اراده و مشیت ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفین در زمین منت نهیم و آنها را مشمول مواهب خود نمائیم و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم.
چقدر این آیه و آیه ما بعد آن، گویا و امیدبخش است؟ چرا که به صورت یک قانون کلی و در شکل فعل مضارع و مستمر بیان شده است تا تصور نشود اختصاص به مستضعفان بنیاسرائیل و حکومت فرعونیان داشته، میگوید: ما میخواهیم چنین کنیم ... یعنی فرعون میخواست بنی اسرائیل را تار و مار کند و قدرت و شوکتشان را درهم بشکند، اما ما میخواستیم آنها قوی و پیروز شوند. او میخواست حکومت تا ابد در دست مستکبران باشد اما ما اراده کرده بودیم که حکومت را به مستضعفان بسپاریم! و سرانجام چنین شد.
ضمناً تعبیر «منت» به معنی بخشیدن مواهب و نعمتها است و این با منت زبانی که بازگو کردن نعمت به قصد تحقیر طرف مقابل است مسلماً کار مذمومی است، فرق بسیار دارد.
در آیات 5-6 سوره قصص، خداوند پرده از روی اراده و مشیت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان میکند که با هم پیوند و ارتباط نزدیک دارند.
نخست اینکه ما میخواهیم آنها را مشمول نعمتهای خود کنیم؛ «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ».
دوم اینکه ما میخواهیم آنها را پیشوایان قرار دهیم؛ «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً».
سوم اینکه ما میخواهیم آنها را وارثان حکومت جباران قرار دهیم؛ «وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ».
چهارم اینکه ما حکومت قوی و پا بر جا به آنها میدهیم؛ «وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ».
و بالأخره پنجم اینکه آنچه را دشمنانشان از آن بیم داشتند و تمام نیروهای خود را بر ضد آن بسیج کرده بودند به آنهانشان دهیم؛ «وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ».
چنین است لطف عنایت پروردگار در مورد مستضعفان.
*** نکته ها:
1- حکومت جهانی مستضعفان
آیات فوق، هرگز سخن از یک برنامه موضعی و خصوصی مربوط به بنیاسرائیل نمیگوید، بلکه بیانگر یک قانون کلی است برای همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیتها میگوید: ما اراده داریم که بر مستضعفان منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان حکومت روی زمین قرار دهیم.
این بشارتی است در زمینه پیروزی حق بر باطل و ایمان بر کفر.
این بشارتی است برای همه انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و برچیده شدن بساط ظلم و جور.
نمونهای از تحقق این مشیت الهی، حکومت بنیاسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود.
و نمونه کاملترش حکومت پیامبر اسلام (ص) و یارانش بعد از ظهور اسلام بود، حکومت پا برهنهها و تهیدستان با ایمان و مظلومان پاکدل که پیوسته از سوی فراعنه زمان خود مورد تحقیر و استهزاء بودند و تحت فشار و ظلم و ستم قرار داشتند .
سرانجام خدا به دست همین گروه، دروازه قصرهای کسراها و قیصرها را گشود و آنها را از تخت قدرت به زیر آورد و بینی مستکبران را به خاک مالید.
و نمونه گستردهتر آن ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به وسیله مهدی(عج) است.
این آیه از جمله آیاتی است که به روشنی بشارت ظهور چنین حکومتی را میدهد، لذا در روایات اسلامی میخوانیم که ائمه اهلبیت علیهمالسلام در تفسیر این آیه، اشاره به این ظهور بزرگ کردهاند.
در نهج البلاغه از علی (ع) چنین آمده است: دنیا پس از چموشی و سرکشی -همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچهاش نگه میدارد- به ما روی میآورد ... سپس آیه «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ» را تلاوت فرمود.
و در حدیث دیگری از همان امام بزرگوار (ع) میخوانیم که در تفسیر آیه فوق فرمود: این گروه آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد میشود برمیانگیزد و به آنها عزت میدهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند.

البته حکومت جهانی مهدی (عج) در آخر کار، هرگز مانع از حکومتهای اسلامی در مقیاسهای محدودتر پیش از آن از طرف مستضعفان بر ضد مستکبران نخواهد بود، و هر زمان شرایط آن را فراهم سازند وعده حتمی و مشیت الهی در باره آنها تحقق خواهد یافت و این پیروزی نصیبشان میشود.
2- مستضعفان و مستکبران چه کسانی هستند؟
میدانیم واژه «مستضعف» از ماده ضعف است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنی کسی است که او را به ضعف کشاندهاند و در بند و زنجیر کردهاند.
به تعبیر دیگر «مستضعف» کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد بلکه مستضعف کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولی با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پای او نهادهاند ساکت و تسلیم نبوده، پیوسته تلاش میکند تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را برپا کند.
خداوند به چنین گروهی وعده یاری و حکومت در زمین داده است، نه افراد بیدست و پا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانی دهند.
بنی اسرائیل نیز آن روز توانستند وارث حکومت فرعونیان شوند که گرد رهبر خود موسی (ع) را گرفتند، نیروهای خود را بسیج کردند و همه صف واحدی را تشکیل دادند، بقایای ایمانی که از جدشان ابراهیم به ارث برده بودند با دعوت موسی (ع) تکمیل و خرافات را از فکر خود زدودند و آماده قیام شدند.
البته مستضعف انواع و اقسامی دارد: مستضعف فکری و فرهنگی، مستضعف اقتصادی، مستضعف اخلاقی و مستضعف سیاسی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده است مستضعفان سیاسی و اخلاقی است.
بدون شک جباران مستکبر برای تحکیم پایههای سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعی میکنند قربانیان خود را به استضعاف فکری و فرهنگی بکشانند، سپس به استضعاف اقتصادی، تا قدرت و توانی برای آنها باقی نماند و فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود نپرورانند.
در قرآن مجید در پنج مورد سخن از مستضعفین به میان آمده که عموماً از مؤمنانی سخن میگوید که تحت فشار جباران قرار داشتند. در یک جا مؤمنان را دعوت به مبارزه و جهاد در راه خدا و مستضعفین با ایمان کرده، میگوید: چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که تضعیف شدهاند پیکار نمیکنید؟ همان افراد ستمدیدهای که میگویند: خدایا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند بیرون بر، و برای ما از طرف خودت سرپرستی قرار ده، و برای ما از سوی خودت یاوری تعیین فرما.
از این رو تنها در یک مورد سخن از کسانی به میان میآورد که ظالمند و همکاری با کافران دارند و ادعای مستضعف بودن میکنند و قرآن ادعای آنها را نفی کرده، میگوید: شما میتوانستید با هجرت کردن از منطقه کفر و فساد از چنگال آنها رهایی یابید اما چون چنین نکردید جایگاه شما دوزخ است.
ولی به هر حال قرآن همه جا به حمایت از مستضعفان برخاسته و از آنها به نیکی یاد کرده است و آنها را مؤمنان تحت فشار میشمارد، مؤمنانی مجاهد و تلاشگر که مشمول لطف خدا هستند.
3- روش عمومی مستکبران تاریخ
نه تنها فرعون بود که برای اسارت بنی اسرائیل مردان آنها را میکشت و زنانشان را برای خدمتکاری زنده نگه میداشت که در طول تاریخ همه جباران چنین بودند و با هر وسیله نیروهای فعال را از کار میانداختند. آنجا که نمیتوانستند مردان را بکشند مردانگی را میکشتند و با پخش وسایل فساد، مواد مخدر، توسعه فحشا و بیبندباری جنسی، گسترش شراب و قمار و انواع سرگرمیهای ناسالم، روح شهامت و سلحشوری و ایمان را در آنها خفه میکردند تا بتوانند با خیالی آسوده به حکومت خودکامه خویش ادامه دهند.
اما پیامبران الهی مخصوصاً پیامبر اسلام (ص) سعی داشتند نیروهای خفته جوانان را بیدار و آزاد سازند و حتی به زنان درس مردانگی بیاموزند و آنها را در صف مردان، برابر مستکبران قرار دهند.