- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- دانستنی سینما
- ماهيت نظريه هاى تازه در جهان رسانه (قسمت ششم)
ماهيت نظريه هاى تازه در جهان رسانه (قسمت ششم)
چهارشنبه ٩ اسفند ١٤٠٢
محمد حسين صفرى
نظریه ساخت اجتماعی واقعیت ( بر ساخت گرایی اجتماعی )
این نظریه تصور و درک مخاطب از دنیای پیرامون را حاصل ترکیب ساخت اجتماعی معنا و معنای حاصل از تجربه شخصی یا به عبارتی مذاکره و توافق علت و عاملیت تحت عنوان بر ساخت گرایی اجتماعی می داند . این نظریه در برابر اثبات گرایی به کار می رود . در این دیدگاه تنها واقعیت عینی و بیرونی نیست که شناخت ما را می سازد ؛ بلکه ذهن ما نیز در ساختن جهان خارج نقش سازنده ای دارد . رسانه ها صورت بندی های اجتماعی و حتی خودِ تاریخ را از رهگذر چارچوب سازی ایماژ و تصاویر از واقعیت ( در قالب اخبار و گزارش های خبری ) و در شیوه های قابل پیش بینی ، می سازند . ریشه این نظریه در جامعه شناسی به کتاب برگر و لاکمن بر می گردد.
نظریه چارچوب سازی
در قلمرو مطالعات و پژوهش های ارتباطی، چارچوب سازی به این معناست که رسانه ها نه آینه ای برای انعکاس واقعیت ؛ بلکه سازنده واقعیت و شکل دهنده به آن هستند .
چارچوب سازی به رابطه میان متن و اطلاعات به گونه ای که معنای خاصی را به ذهن متبادر می سازد، اشاره دارد . بر اساس این نظریه رسانه ها توجه خود را بر بعضی موضوعات و رویدادها متمرکز می کنند.
برجسته سازی کرده سپس آنها را درچارچوب معنایی خاصی قرار می دهند. به بیان دیگر رسانه ها به مردم می گویند در باره چه فکر کنند و سپس چگونه فکر کردن را نیز در چارچوب پیش ساخته و معین بیان می کنند و بر آنها تحمیل می کنند . چارچوب سازی مبتنی بر این فرض است که نحوه توصیف یک موضوع و رویداد در گزارش های خبری بر چگونگی در آن موضوع و رویداد توسط مخاطب ، تأثیر می گذارد (شیفل لیتو کسبری 2007). بنابراین کار رسانه ها تنها انتخاب رویداد و حوادثی خاص از میان رویداد های زیاد نیست ؛ بلکه معنی دادن به آنها نیز هستند .
دی آنجلو( 2002) به سه پارادایم متفاوت چارچوب سازی اشاره می کند :
- الگوی شناختی که بر اندیشه ها و نظام واژگان روزنامه نگاران تأثیر می گذارد .
- الگوی ساختاری که روزنامه نگاران را فراهم کننده بسته های تفسیری در حمایت از مواضع منابع خبری می داند.
- الگوی انتقادی که چارچوب ها را پیامد شیوه های مرسوم جمع آوری خبر بر اساس ارزش های مورد نظر نخبگان ( قدرت و ثروت ) می داند . ( مک کوایل 2006).
نظریه هنجاری رسانه
نظریه های هنجاری به تشریح باید ها و نباید های حاکم بر وسایل ارتباط جمعی یا به عبارتی نظام های کنترل و مدیریت رسانه ها می پردازد . نحوه کنترل و مالکیت رسانه ها بر محتوای آنها اثر می گذارد . و این امر به نوبه خود اثرات رسانه ها را معین و مشخص می سازد . دنیس مک کوایل ( 1981) در کتاب نظریه ارتباطات جمعی شش نظریه هنجاری شامل نظریه های : اقتدارگرا+ مطبوعات آزاد + مسئولیت اجتماعی + رسانه های شوروی + رسانه های توسعه بخش + رسانه های دموکراتیک ( مشارکت کننده ). را از هم تفکیک کرده است .
نظریه اقتدارگرا
رسانه ها نقش آمرانه ای برای اعمال قدرت در جامعه دارند . فقدان استقلال رسانه ها و وابستگی آنها به دولت از جمله ویژگی های نظام اقتدارگرای رسانه ای است . بر پایه این نظریه حقیقت و قدرت دو روی سکه اند . به این معنا که صاحبان قدرت ، مدعی حقیقت اند و این پیوند حقیقت و قدرت توجیهی برای هدایت و کنترل رسانه ها از بالاست .... مطبوعات و رسانه ها با وجود دولتی و شخصی بودن وسیله تحقق سیاست های دولت هستند .( سورین و تانکارد 1381).
نظریه مسئولیت اجتماعی
در این نظریه اصل بر ایجاد پیوند میان استقلال و آزادی رسانه ها و وظایف و مسئولیت های اجتماعی آنهاست که تأکید می کند رسانه ها باید در عین پاسخگویی به نیازهای مخاطبان دربرابر فعالیت های خود مسئولیت نیز داشته باشند و وظایف اجتماعی خود را محدود به گیرندگان پیام یا مالکان رسانه ها ندانند . مضـمون اصـلی ایـن نظـریه ایـن است کـه آزادی و مـسئولیت دو روی یـک سکـه هستند و همانگونه که رسانه ها حق دارند از دولت ها و سایر نهادها انتقاد کنند ، مسئولیتی نیز در قبال مصالح و منافع ملی و پاسخ به نیازهای جامعه دارند . مدافعان این نظریه معتقدند که تحقق این نظریه باعث سازگاری بین سه اصل به ظاهر ناسازگار آزادی فردی و آزادی رسانه ها از یک سو و تعهد رسانه ها در برابر جامعه از سوی دیگر شود .( معتمد نژاد 1386)
اصول اساسی نظریه مسئولیت اجتماعی از دیدگاه مک کوایل در 7 بند به شرح ذیل آمده است .(1382)
- پذیرش برخی تعهدات و وظایف توسط رسانه ها و انجام آنها
- رعایت استاندارد های حرفه ای خبری مثل حقیقت ، صحت ، عینیت و توازن در تحقق تعهدات فوق.
- در کنار پذیرش تعهدات از سوی رسانه ها موضوع خود انضباطی حرفه ای در چارچوب قوانین و نهادهای موجود الزامی است .
- پرهیز از آنچه در کشور ممکن است موجب جنایت – خشونت یا بی نظمی شود و یا هتک حرمت گروههای اقلیت توسط رسانه ها.
- رسانه ها به عنوان یک مجموعه کلی باید کثرت گرا باشند