- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- دانستنی سینما
- تاریخچه سینمای ایران؛ قسمت دوم

تاریخچه سینمای ایران؛ قسمت دوم
دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳
نجیبه نعمتی
میرز ابراهیم خان صحاف باشی
«میرزا ابراهیم خان صحاف باشی» اولین گام را برای عمومی کردن سینما برداشت. او زاده سال 1234 بود و در آذرماه 1284 اولین سینمای ایران را تاسیس کرد.
میرزا ابراهیم خان صحاف باشی عتيقه فروش بود و در خیابان لاله زار روبروی سینما کریستال، مغازه داشت، او وسايل خود را از ژاپن و اروپا وارد میکرد. میرزا ابراهیم خان صحاف باشی تحصیل کرده زبان انگلیسی از دارالفنون بود و سفرهای زیادی به منظور تجارت انجام میداد او طی سفر شش ماههای که برای داد و ستد جواهر به دور دنیا رفته بود با سینماتوگراف آشنا شد و در بازگشت به ایران نخستین سالن سینما را در حیاط پشت مغازهاش دایر کرد و بعد از گذشت چندین سال، در ماه رمضان ۱۳۲۲ هجری قمری – نوامبر 1904 در اول خیابان چراغ گاز (امیرکبیر فعلی) سالنی باز کرد که نخستین سالن عمومی سینما در ایران است. پس در نهایت اولین نمایش عمومی، چهار سال پس از ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به ایران در سال ۱۲۸۳آغاز شد. مقابل درب ورودی سالن نمایشگاه، دالان سینما، دستگاه جهان نما قرار داشت که تماشاگران از سوراخی که در آن تعبیه شده بود تصاویر برجستهای میدیدند. این سینما یک ماه رمضان فعالیت داشت و بلیتهایش یک، دو، سه و پنج ریال بود. عمر سینمای چراغ گاز که تماشاگرانش آدمهای نسبتاً پولداری بودند تنها یک ماه رمضان بود. اما این عمر این سینما زیاد نبود. در خصوص تعطیلی این سینما احتمالاتی وجود دارد:
بدگویی گروهی از مردم که تأسیس سالن سینما را در خیابان چراغ گاز به دلایلی نمی پذیرفتند و آن را مغایر با فرهنگ و سنت می دانستند و صحاف باشی به ناچار سینمایش را تعطیل میکند.
روایت دوم اینست که چون صحاف باشی از مبارزان مشروطه خواه بود، به لحاظ درگیریهایی که با دربار داشت، با بدگوییهایی که از "سینما" شد، بهانهای به دست درباریان داد تا سینمایش را به تعطیلی بکشانند.
وی پس از تحمل رنجهای معنوی و مادی بسیار و دلسوختگی تمام از وضع سیاسی ایران، اقدام به فروش اموال و اجناس خود کرد و وسایل تماشاخانه، دستگاه سینماتوگراف، فیلمها، غیره را فروخت، سپس تحت الحفظ در سال ۱۲۸۶هجری شمسی از ایران تبعید و راهی کربلا شد و پس از مدتی نیز به همراه همسر و فرزندانش به هند مهاجرت کرد.
او در سال 1301 در سن 67 سالگی در هندوستان فوت کرد.
این پایان اولین سینمای ایران محسوب میشود. بعد از میرزا ابراهیم خان صحاف باشی این روسی خان بود که به رونق سینمای ایران همت گماشت.

مهدی روسی خان: «مهدی ایوانف»
روسی خان « مهدی روسی خان» با نام اصلی « ایوانف» در سال 1254 از پدری انگلیسی و مادری از نژاد تاتارهای روس در تهران به دنیا آمد. دو سال پس از میرزا ابراهیم خان صحاف باشی توانست سینما را در ایران رواج دهد. او یکی از تکنسینهای عکاسخانه میرزا قاجار بود. او مدتی شاگرد عبدالله میرزا بود که پس از درگذشت مظفرالدین شاه و آغاز حکومت محمدعلی شاه و کنار رفتن میرزا ابراهیم خان عکاسباشی، به ریاست عکاسی دارالفنون و همچنین عکاسباشی دربار دست یافته بود. ایوانف به خاطر عکس هایی که از نجبا و اشراف برداشته بود از محمدعلی شاه لقب «روسی خان» دریافت کرد.
وی پس از نمایشهایی که در مجالس عروسی از جمله عروسی ظل السلطنه در باغشاه با دستگاه سینماتوگراف داشت، بالاخره از ابتدای ماه رمضان 1325 قمری / 1286 شمسی به نمایش فیلم در عکاسخانه خود اقدام نمود.
وی پس از مدت کوتاهی تصمیم گرفت به امر نمایش با دستگاه خود شکل مرتب و جدیتری بدهد و همزمان با به توپ بستن مجلس شورای ملی، حیاط خانه جنب عکاسی خود را با قرار دادن نیمکتهایی به صورت سالن سینما درست کرد و زمان افتتاحش را از طریق آگهی به اطلاع عموم رساند.
«سینماتوگراف عکس متحرک در خیابان علاءالدوله عکاسخانه روسی خان که از اول ماه رمضان دایر بود، مجدداً پردههای تازه از قبیل جنگ روس و ژاپن و غیره ... با پست وارد شده است. شب ها تا آخر ماه رمضان از عموم آقایان پذیرایی میشود. از دو ساعت از شب رفته الی ساعت هفت ملاحظه هر پرده دو قران و پنج قران است و هرگاه برای خانه هم بخواهند دستگاه علیحده موجود است و یک دستگاه با تمام اسباب به قیمت مناسب به فروش میرسد.»
روسی خان با انقلاب مشروطه به فرانسه رفت و در سال۱۳۴۶ درگذشت.
علی وکیلی
یکی از سرشناس ترین چهره های سینمای ایران «علی وکیلی» بود. او متولد ۱۲۶۶تبریز، بازرگان موفقی که از آشنایان علی اکبر داور از بنیان گذاران نظام قضایی مدرن ایران و از رجال معروف بود. حوالی سال۱۳۰۳ سینمای جدیدی ساخت که «گراند سینما» نام گرفت.
این سینما کار خود را با نمایش « پنجه ببر» ساخته کشور آمریکا کار خود را آغاز نمود. درسال۱۳۱۳ گراند سینما به سینما « پالاس» تغییر نام داد.
سینما سپه را نیز او افتتاح نمود که بعدها به سینما زهره تغییر نام یافت.
علی وکیلی وقتی توجه و استقبال بانوان به سینما را متوجه شد به فکر ایجاد سالن ویژهای برای آنها شد. وی سالن مدرسه دخترانه زرتشتیان (خیابان نادری/ نوبهار) را به این منظور افتتاح نمود.
او طی سالهای بعد برای جلب تماشاگران بیشتر تمهیدات ویژهای برگزید که برای جامعه سنتی ایران تازگی داشت. در گراند سینما محلی برای نشستن بانوان در نظر گرفته شد و گاهی در فواصل نمایش فیلم ها، چند نوازنده به نواختن قطعات موسیقی میپرداختند. با این وجود استقبال اولیه از نوآوری او چندان نبود.
علی وکیلی اولین فرد ایرانی است که اقدام به چاپ مجله سینمایی نمود. او برای مجله (سینما و نمایشات) نخستین مجله سینمایی ایران، از اداره انطباعات وزارت معارف تقاضای امتیاز کرد.
روز ۱۱اسفند۱۳۰۷ خورشیدی، علی وکیلی، نامهای برای ریاست اداره انطباعات وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه با این مضمون نوشت:
«چون این بنده علی وکیلی میخواهم مجلهای به نام مجله نمایشات سینما که یکی از وسایل ترقی اخلاق جامعه و مملکت است دایر کنم و نشر دهد… از آن ریاست محترم تقاضای امتیاز و انتشار مجله مزبور را [مینمایم]. در خاتمه احترامات فائقه را تقدیم میدارد.
علی وکیلی، آدرس: خیابان ناصریه، نمره ۲۲۱۰»
بعد از موافقت وزارت معارف علی وکیلی موفق به انتشار مجله سینما و نمایشات اقدام نمود.

نخستین شماره ماهنامه با عنوان «سینما و نمایشات» در اندازه ۲۰×۱۴ در ۳۶ صفحه (بدون احتساب جلد و اعلانات) یا ۴۸ صفحه در ۱ مردادماه سال ۱۳۰۹ به قیمت ۳ ریال منتشر شد.
«محل اداره: سینما سپه، خیابان سپه، طهران. وجه اشتراک سالانه در همه جا ۳ قران است. قیمت اعلانات یک صفحه ۸۰ قران، نیم صفحه ۵۰ قران و یک چهارم صفحه ۲۰ قران. تخفیف جهت اعلانات مکرر داده خواهد شد.»
علی وکیلی به عنوان موسس، صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه در نخستین شماره آن، در سر مقاله با عنوان «سرمایه تاسیس و مقصود»، هدف خود از انتشار این نشریه را چنین بیان میکند:
«امروز صنعت سینما در ایران نیز صورت نوینی به خود گرفته و با مساعدتهای معنوی و فکری که از طرف دولت علیه و متصدیان امور میشود، امید آن میرود که با قدم های جدی تری در جاده این عامل مهم حیات اجتماعی و این اساس مهذب اخلاق جامعه برداشته شود و اما چون یگانه سرمایه پیشرفت در هر فن و شغلی معرفت کامل به آن فن و اطلاعات لازمه در آن شغل است، لذا ما نیز مقصد و مرام خود و مجله را این موضوع قرار دادیم که به قدر مقدور و درحدود مطالعات و تجربیات خود بتوانیم علاقه مندان سینما را از جریانات روزانه این صنعت در عالم و وسایل ترقی آن و اختراعات جدید مسبوق داریم و همچنین یگانه سرمایه ایجاد این مجله و وسیله موفقیت و پیشرفت خود همانا تشویق و ترغیب اهالی محترم و علاقه مندان گرام دانسته با اتکا به مراحم آنان قدم نخستین را برداشته و اینک شماره اول را تقدیم میداریم.»
در شماره اول این نشریه در کنار بررسی برخی فیلم های روز سینمای دنیا به موضوعاتی چون سینما در ایران، اخلاق آرتیست، فیلم های خوب (داستان فیلم چاه یعقوب)، سوانح عمر، مابل نورماند «ملکه فیلم های خنده آور»، سینماهای طهران و پروگرام های فعلی پرداخته شده است.
این نشریه از همان نخستین قدم های خود اقدام به چاپ رپرتاژ آگهی کرده بود. نمونهای از این آگهی ها را در زیر با هم میخوانیم: «سینما سپه بزرگ ترین فروشندگان فیلم وهمه لوازم سینما [:] ماشین کامل- دستگاه فیلم برداری و نمایش- موتور- فیلم سفید پزیتیو و نگاتیو- اشیای یدکی ماشین آلات- لوازم برق و چراغ، یگانه نماینده کمپانی معظم پاته کنسوزا در ایران [، ] اغلب لوازم همیشه در انبار موجود و سفارش های ولایات در اسرع اوقات انجام میشود [، ] تلفن ۹۶۵.»
در شماره دوم این نشریه، در ۲۸ صفحه به قطع کوچک (به غیر از صفحه اعلان که ضمیمه مجلد است) در چاپخانه سربی (اتحادیه طهران لاله زار) در شهریور ۱۳۰۹ و با قیمت ۱۰شاهی منتشرشد. مندرجات این شماره عبارتند از: احصائیه سینما در دنیا، صنعت مطلب نویسی فیلم، فیلم گویا، فیلم های خوب، ورزش و سینما، ریشارد تالماج ستاره سینما، سینماهای دایر طهران.در مقاله شماره دوم اسحاق زنجانی به عنوان مدیر و سردبیر بعد از تشکر از همراهی و استقبال خوانندگان در شماره اول اعلام کرد، تصمیم گرفته شده است «از اخذ وجه جزئی اشتراکی که در شماره اول مجله معین شده بود نیز صرف نظر کرده و مجله را مجانی به علاقه مندان چه در تهران و چه در ولایات تقدیم دارند.»
در نیمه دوم 1309 پس از انتشار شماره دوم مجله سینما و نمایشات چون علی وکیلی به شدت درگیر فعالیت در شرکتهای دولتی شد، اداره سینما را کلا به عهده «اسحاق زنجانی» گذاشت و از فعالیتهای سینمایی کناره گرفت. اسحاق زنجانی نیز چاپ و نشر مجله را ادامه نداد.

علی وکیلی را به نوعی مبدع زیرنویس و ترجمه در صنعت سینما نیز محسوب میشود. در آن زمان چون بیشتر فیلم ها از کشورهای دیگر وارد میشد او به فکر ترجمه فارسی فیلمها بود. او ایده خود را با خان بابا معتضدی در میان گذاشت و فعالیت خود مبنی بر ترجمه فیلم ها را شروع کرد، اما این اقدام هم بدون نتیجه ماند. کار چاپ ونشر مجله نیز در نهایت پس از انتشار دو شماره از مجله «سینما و نمایشات» به دلیل پرداختن به تجارت و سیاست مجبور به کنار گذاشتن فعالیتهای فرهنگی شد.