- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های سینمایی
- برای خسرو سینائی
برای خسرو سینائی
اختصاصی پورتال آسمونی - نوشته از علی جعفرزاده
گاه مرگ کوتاهتر از هر فرصتی است. نه نشد. این آغاز خوبی بر سناریوی مرثیه یک کارگردان موجه و سرشناس نیست؛ که اساساً مرگ نه گاهی که همواره کوتاهتر از هر فرصتی است.
شاید برداشت دوم: گاه اگر “مشیری” باشی و یک شعر کوچه با مطلع ماندگار(( بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم...)) را هم تنها سروده باشی ، برای ورق خوردن در حافظه جمعی چند نسل اثر خود را گذاشته ای. اهل هر دهه ای باشی و ساکن کوچه ی سینمای ایران ، “خسرو خان سینایی” را با “عروس آتش” خواهی شناخت و بلافاصله یاد رنج “احلام “می افتی و حجله ای که در شعله ناشی از نزاع سنت و مدرنیته آتش گرفت و دود شد و به هوا رفت. دختری که نمی خواهد تن به قاعده هنجارهای پوسیده ی عشیره اش بدهد و در این راه قربانی می شود.
شاید در دست نوشته ای برای “خسرو سینایی “نوشتن از عناصر درام و جلوه های زیباشناختی مهمترین اثرش بیش از این محلی از اعراب نداشته باشد.
شاید برداشت سوم:
برای نوشتن از هر هنرمندی که حیات خاکی اش به پایان می رسد کافیست دست یاری به سوی جناب ویکی پدیا دراز کنی و فهرستی بلندبالا از آنچه کرده و باقی گذاشته ردیف کنی و بعد افسوس و نهایتاً کلیشه به شدت نخ نمای ((هنرمندان نمی میرند )) و باقی قضایا؛ اینجا هم کافیست مروری کنی و فناوری نرم افزاری جهان معاصر یادت بیاورد که “سینایی” چقدر فیلم کوتاه ساخته و چقدر دلبسته سینمای حقیقت محور مستند بود و البته در سکوت سینایی ها و تقوایی ها ، کسی حق ندارد از فیلمسازی اینفلوئنسرها انتقاد کند که مبادا به تریج قبای تکثرگراها بر بخورد و ...
کات...
قصه قصه مرگ است. اینبار اژدهای مرگ از آستین ویروس لعنتی کووید19 در آمده است؛ اتفاقاً هنرمندها هم می گیرند ؛ اتفاقاً هنرمندها هم می میرند ؛ اتفاقاً ...
اختصاصی پورتال آسمونی - نوشته از علی جعفرزاده