- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های هنری
- اعتصام الملک
اعتصام الملک
میرزا یوسف خان اعتصام الملک (اعتصامی) در 1252 شمسی در تبریز متولد شد و در 1316 شمسی در طهران در سن شصت و سه سالگی وفات یافت. پدر او میرزا ابراهیم خان مستوفی اصلاً از آشتیان بود.
میرزا یوسف خان در تبریز تحصیل کرد، ادبیات فارسی و عربی و قدری از فقه و اصول و حکمت قدیم را فرا گرفت، از علوم جدیده اطلاعاتی کسب نمود. در زبان فرانسه و ترکی زحمتها کشید، در ادبیات عربی به مرتبه ای رسید که نظیر او در ایران بلکه در مصر و عراق و شام کمتر پیدا می شد. چنانکه در جوانی کتابی به نام "قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب" در شرح "اطواق الذهب" زمخشری که موضوع آن نصایح و حکم و اخلاق است، در زبان عربی تألیف کرد. طبق نوشته آقای دهخدا این کتاب در مصر حسن انعکاس یافت و جزو کتب کلاسیک گردید. معلوم شد که خاک تبریز از پروردن مردانی نظیر خطیب عاجز نیست. کتاب عربی دیگر وی نیز به نام "ثورةالهند" مورد تقریظ ادبای مصر واقع گشت.
در جوانی با صرفه جویی شخصی از خرج جیب که از پدرش می گرفت مطبعه سربی به تبریز آورد. بعد از مطبعه سربی که در عهد عبّاس میرزا نایب السلطنه در تبریز دائر بود این دوّمین مطبعه سربی بود که در تبریز دائر می شد. در این مطبعه، وی کتاب خود به نام "تربیت نسوان" را درباره حقوق و آزادی زنان به چاپ رسانید. او از اولین کسانی است که در این خصوص چیزی نوشته اند.
اعتصام الملک مترجمی توانا بود. بیش از چهل جلد از آثار نویسنگان و ادبای اروپا را به زبان فارسی ترجمه کرده است که بعضی از آنها چاپ شده است. از بین آنها "خدعه و عشق" تألیف شیلر شاعر آلمانی و دو جلد "تیره بختان" تألیف ویکتور هوگو نویسنده فرانسوی را یاد می کنیم. آقای دهخدا ادیب، دانشمند معاصر، در خصوص ترجمه تیره بختان می نویسد:
مطالعه تیره بختان و مطابقه آن با اصل فرانسوی بروشنی آفتاب شرق واضح می کند که این درر الفاظ و غرر تعبیرات جز از بحر فضلی ذخّار و دریای ذوقی لبریز و سرشار نتراویده است. اگر هوگو خود به نفسه این کتاب را به فارسی می نوشت، بی شبهه همین الفاظ منتخب و عبارات بدیع را اختیار می کرد.
اعتصام الملک مردی کم معاشرت و انزوا طلب بود. مدّت ها از شغل دولتی که شغل پدر وی بود امتناع کرد و به میراث متوسط پدر ساخت؛ به ترجمه و تألیف پرداخت. در دوره دوم مجلس وکیل بود. در اواخر عمر ریاست کتابخانه مجلس را داشت. با وجود پیری در این ایام به چندین هزار جلد کتاب آن کتابخانه فهرست علمی نوشت. بنا به نوشته آقای دهخدا این فهرست "نظیر بهترین و کاملترین افراد نوع خویش و جامع همه ممیزات و مشخصات هر کتاب و یکی از شاهکارهای این صناعت و فن است".
خدمت بزرگ اعتصامی به عالم معارف ایران انتشار مجله بهار است که آن را در دو دوره در 1329 قمری و 1341 قمری انتشار داده است. آن مجله ای بود ادبی، علمی، اخلاقی و سیاسی که جنبه ادبی آن بر سایر جنبه ها غلبه داشت. منظور از انتشار آن این بود که مطالب متنوعه که دانستن آنها مهم است به علاقمندان عرضه شود. اعتصام الملک با انتشار بهار طرز مجله نگاری را به مردم ایران آموخت. ابوالفتح اعتصامی در سال 1321 دوره دو ساله مجله بهار را بار دیگر به چاپ رسانید است و آقای دهخدا در مقدمه آن شرح حال اعتصام الملک را نوشته است که ما در این قسمت به آن نظر داشتیم.
خصوصیت عمده اعتصام الملک در این است که وی دارای مکتبی در نثر فارسی است که در نثر نویسندگان معاصر مؤثر افتاده است. نثر وی اگر چه به پایه نثر محمد علی فروغی و طالبوف نمی رسد، اما برای خود خصوصیتی دارد که قابل توجه است، آن اینکه قابل تقلید است. در نثر او تأثیر نویسندگان و ادبای ترک از قبیل نامق کمال و توفیق فکرت و ادبای معاصر مصر و شام و شیوه منشیان قاجاریه کاملا مشهود است. چنانکه به نظر می رسد وی زبان فرانسه را از طریق زبان ترکی یاد گرفته است.
اعتصام الملک از رفقای تربیت، تقی زاده، طالبوف، و از نویسندگان مجله گنجینه فنون تبریز قبل از مشروطیت بوده است. از جمله اشخاصی است که در ثروتمند ساختن زبان فارسی رنج کشیده اند. با توجه به اینکه او به خارج ایران مسافرت نکرده و هر چه یاد گرفته در تبریز یاد گرفته است، مترقی بودن محیط تبریز قبل از مشروطیت از حیث معلومات قدیمه و جدیده برای ما روشن خواهد شد. به جد می توان گفت که او شعرای مشهور دنیا از قبیل شکسپیر، گوته، شیلر، هوگو، میلتون، تریلو ایتالیایی، تولستوی و ماکسیم گورکی را به ایران شناسانیده است.
ذیل
پروین اعتصامی دختر اعتصام الملک از شعرای بزرگ در ایران قرن اخیر بود. بعضی او را اشعر شعرای قرن چهاردهم هجری می دانند. دیوان او دو بار به چاپ رسیده است. در نظم شیوه ای خاص دارد که مخصوص خود اوست. بنا به نوشته ملک الشعراء بهار تأثیر اشعار ناصر خسرو علوی در گفتار او محسوس است. وی تمام دیوان خود را به موضوعات اجتماعی و اخلاقی تخصیص داده است و از این حیث کسی از متقدمین و متأخرین به پایه او نمی رسد. در جوانی درگذشت.