- آسمونی
- مجله اینترنتی
- تقویم تاریخ
- ورود امام حسین علیه السلام به کربلا - 61 ه ق
ورود امام حسین علیه السلام به کربلا - 61 ه ق
آسمونی : وقتی که به زمین کربلا رسیدند آن،روز دوم محرّم بود .
فلمّا وصلها قال: ما اسْمُ هذه الاْرْض؟.
فقیل: کرْبلاء.
فقال علیه السّلام : اءللّهُمّ إنّی اءعُوذُ بک من الْکرْب والْبلاء.
ثُمّ قال: هذا موْضعُ کرْب وبلاءٍ اءنْزلُوا، هاهُنا محطُّ رحالنا ومسْفکُ دمائنا، وهاهُنا واللّه محلُّ قُبُورنا، وهاهُنا واللّه، بهذا حدّثنی جدّی رسُولُ اللّه صلّی اللّهُ علیْه وآله.
فنزلُوا جمیعا، ونزل الْحُرُّ واءصْح ابُهُ ناحیةً، وجلس الْحُسیْنُ علیه السّلام یصْلحُ سیْفهُ ویقُولُ:
یا دهْرُ اُفٍّ لک منْ خلیل کمْ لک بالاْشْراق والاْصیل
منْ طالبٍ وصاحبٍ قتیل والدّهْرُ لا یقْنعُ بالْبدیل
وکُلُّ حیٍّ سالکُ سبیل ما اقْرب الْوعْد إلی الرّحیل
وإنّما الاْمْرُ إلی الْجلیل
چون به کربلا رسید، فرمود: نام این زمین چیست ؟
عرضه داشتند که این زمین کربلا است .
فرمود: خداوندا! به تو پناه می برم از کرْب و بلاء.
پس از آن فرمود: این کرب و بلا است .
پیاده شوید که اینجاست محل افتادن بارهای ما و مکان ریخته شدن خونهای ما؛ اینجاست آرامگاه ما.
جدّم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله مرا از این واقعه آگاه ساخته .
یاران امام حسین علیه السّلام پس از شنیدن این سخنان همگی از مرکب های خود فرود آمدند و حرّ با اصحابش نیز در کناری منزل گرفتند و جناب سیّد مظلومان - علیْه الصّلاةُ والسّلامُ - بر روی زمین بنشست که شمشیر خود را اصلاح و آماده نماید و این اشعار را زمزمه فرمود:
ای روزگار! اُفّ باد مر تو را، چه بد دوستی هستی چه بسیار که تو در صبحگاهان و شامگاهان که طالبان و مصاحبان خویش را به قتل رسانیدی و روزگار در بلاهایی که بر شخص نازل می شود به بدلی قانع و راضی نیست و هر زنده سبیل مرگ را رهسپار است چه بسیار وعده کوچ نمودن از این دار فنا نزدیک شده و بجز این نیست که نهایت امر هر کسی به سوی خداوند جلیل است .
چون حضرت زینب سلام الله علیها ، این کلمات را از برادر خود شنید، عرضه داشت : این سخنان از آن کسی است که یقین به کشته شدن خویش دارد.
امام حسین علیه السّلام فرمود: بلی چنین است ! ای خواهر، من هم در قتل خود بر یقینم .
آن مخدره فریاد و اثکْلاهُ بر آورد که حسین علیه السّلام دل از زندگانی برگرفته و خبر مرگ خویشتن را به من می دهد.
زنان حرم یک مرتبه همگی به گریه و الم افتادند ، امام حسین علیه السّلام خواهر خویش را دلداری می داد و می فرمود:
ای خواهر! به آداب خدایی آراسته باش و پیراسته بردباری را شعار خویش ساز؛ به درستی که ساکنان ملکوت اعلی ، فانی می گردند و اهل زمین همه می میرند و جمیع خلق و همه مخلوقات جهان هستی در معرض هلاک خواهند بود.
سپس فرمود: ای خواهرم اُمّکلثوم ، و تو زینب و هم تو ای فاطمه و تو ای رباب ! نظر نمایید که چون من کشته شوم ، زنهار که گریبان پاره نکنید و صورت بر مرگ من مخراشید و سخن بیهوده نگوئی