زمان مطالعه: 2 دقیقه
تخم مرغ در اینترویو

تخم مرغ در اینترویو

تخم مرغي رفته بود اينترويوتا مگر کوکو شود يا نيمروتخم مرغي بود با شور و اميدخواست تا مرغانه اي باشد...

 

تخم مرغی رفته بود اینترویو تا مگر کوکو شود یا نیمرو تخم مرغی بود با شور و امید خواست تا مرغانه ای باشد مفید فرم استخدام را پر کرده بود عکس هم همراه خود آورده بود توی مطبخ از برای شرح حال پشت هم کردند هی از او سوال: - کیستی تو، از کدامین لانه ای؟ - بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟ - کی ز پشت مرغ افتادی برون؟ - توی ماهیتابه بودی تاکنون؟ - تجربه داری و فرزی در عمل - جای دیگر کار کردی فی المثل؟ - داغ گشتی توی روغن یا کره؟ - حل شدی در شنبلیله یا تره؟ - با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟ - خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟ - پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟ - باد کردی از فشار احتراق؟ تخم مرغ این حرف ها را که شنید روی وحشت زرده اش هم شد سفید! ژوری اینترویو هم بی مجال لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال: - گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار - ورنه بیخود آمدی دنبال کار - گر نداری توی کارت سابقه - ردّ ردّی گرچه باشی نابغه گفت لرزان تخم مرغ بینوا نیست قانون شما بر من روا خوب من تازه ز مرغ افتاده ام صفرکیلومترم و آماده ام هرکسی کرده ز یک جائی شروع میکند خورشیدش از یکجا طلوع گر نه در جائی خودم را جا کنم تجربه پس از کجا پیدا کنم؟ گر که مروارید نباشد در صدف پس چگونه تجربه آرد به کف؟ گر که در میدان نرفته کره اسب تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟ گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه! - بیش از این هم ماندنت علافیه ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا - دست به نطقش را ببین بهر خدا! - تجربه اول برو پیدا بکن - بعد فکر پخت و پز با ما بکن تخم مرغ بینوا با قلب خون آمد از آن آشپزخانه برون رفت غمگین، صاف پیش مادرش تا که گرما گیرد از بال و پرش گفت مادرجان مرا هم جوجه کن جزو باند جوجه های کوچه کن مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی - پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟ - من به تو گفتم بگیر اینجا قرار - تو خودت عازم شدی دنبال کار - مهلت جوجه شدن شد منقضی - پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟ تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام ماجرا را گفت از بهرش تمام گفت در نیمروپزی گشتم کنف چونکه از من تجربه میخواست شف سابقه یا تجربه با من نبود آشپزخانه مرا ریجکت نمود موعد جوجه شدن هم که گذشت آه مادر بچه ات بیچاره گشت! من از آنجا مانده، زینجا رانده ام فاتحه بر هستی خود خوانده ام رفت فرصت های عالی از کفم حال دیگر کاملاً بی مصرفم پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟ میروم الان خودم را میکشم! گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا - چند مدت صبر کن بهر خدا - صبر کن طفلم بیاید نوبهار - باز پیدا میشود بهر تو کار - گرچه اکنون فرصتت سرآمده - تو نگو دنیا به آخر آمده تخم مرغ آنجا به حال انتظار ماند تا از ره بیاید نوبهار

عید نوروز، عید پاک آمد ز راه روی هر میزی بساطی دلبخواه شربت و شیرینی و قند و نبات تخم مرغ رنگ کرده در بساط روی میز خانه‌ی بانو بهار یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار تخم مرغ ما نشسته آن میان میفروشد فخر بر اطرافیان از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد حرف های مادرش آمد به یاد: - بهر کباب پس چه بهتر که بد آوردم زیاد حال راضی هستم و ممنون و شاد

- شاعر : هادی خرسندی

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «تخم مرغ در اینترویو» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.