نگاهی به دوئت، فیلم سوال های بی جواب، نقد از چکاوک شیرازی
آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank">اختصاصی آسمونی نقد از چکاوک شیرازی
دوئت فیلمی که توانست هزاران سوال بی پاسخ به جا بگذارد.
فیلم راجع به دو زوج است از همان ابتدا اولین سوال از سازنده ی فیلم مطرح می شود. چرا در انتخاب بازیگر ها تا این حد بی دقتی به خرج داده. وقتی" مینو" با همسرش حرف میزدند و او را راهنمایی می کرد، انگار مادری با پسرش حرف می زند. همینطور با کنار هم قرار دادن "مسعود" و "سپیده" وقتی مسعود پیگیر گذشته ی همسرش بود انگار پدری ست که نگران دخترش شده.
سوال دوم، طبق اطلاعات فیلم "مسعود" و "سپیده "دو سال است که با هم زندگی می کنند. آیا تا به حال پیش نیامده که زن یا شوهر ناراحت باشند و در خودشان فرو بروند؟ که مسعود وقتی حس کرد همسرش ناراحت است تا این حد پیگیر دلیل این ناراحتی شد؟
فقط در جایی گفت که همسرش سرزنده و بانشاط بوده. ما که او را همانطور افسرده و ناراحت از ابتدا تا انتهای فیلم دیدیم و متوجه ی تغییر به خصوصی نشدیم!! در ثانی اگر میگوید او سرزنده بوده، فردای آن شب ناراحتی، که "سپیده "را سرزنده و مشغول کار و زندگی اش دیدیم. پس علت اصلی کنجکاو شدن همسرش چه بود؟
سوال بعدی، حالا که مسعود(با بازی علی مصفا) با عملیات آل کاپون، پی به دلیل ناراحتی همسرش ( با بازی نگار جواهریان )برد، دلیل آن همه سوال و جواب چه بود؟ همسرش که قبل از ازدواج همه چیز را برایش گفته بود.
. اگر کارگردان خواسته شکل گرفتن شک در زندگی زناشویی را به تصویر بکشد، اصلا موفق نبوده.
سوال بعدی، چرا یک نفر بعد از گذشت چند سال و با وجود ازدواجش، تصمیم میگیرد به خاطر کاری که کرده و ما هرگز نمیفهمیم چه کاری ،می خواهد از دوستش عذرخواهی کند؟
شاید در دنیای واقعی از این تصمیم های بی منطق گرفته شود ولی در دنیای فیلم باید یک دلیل منطقی و قوی برای تصمیم های فیلم و کنش ها و واکنش ها وجود داشته باشد.
فیلم پر از دیالوگ های ( گنده گویی) به دردنخور است. تعریف موضوع مرگ همسر دوستشان، حرف زدن راجع به چگونگی مرگ شتر و صدها حرف بی دلیل دیگر.
در آخر هم که "سپیده" با دوست سابقش تماس میگیرد و می گوید از او متنفر است، مگر قرار بود وارد رابطه ی عاشقانه ای بشوند که بعد از شنیدن حرف های او، کاتب ناگهان به دنبال همسرش می دود و او را در خانه میابد؟ و ناگهان فیلم تمام می شود!!!
شاید کارگردان قصد داشته بگوید که زندگی تان فعلیتان را حفظ کنید و گذشتهها گذشته و از این قبیل. اما متاسفانه حتی نوع روایت فیلم هم ما را سرگرم نکرد، چه برسد به این که بخواهیم از فیلم پیامی هم دریافت کنیم.
سلام. دوست عزیز شما لطف کن یک باره دیگه فیلم رو ببین و اینکه دیگه هیچوقت نقد ننویس مگر اینکه نقد رو یاد بگیری. شما حتی متوجه نشدی مسعود کجا راجع به سپیده حرف زده کجا راجع به مائده! یا حتی چرا حامد پاریس رفته و این وسط چه بر سر سپیده اومده... نقد حرفه ای هنری هم که پیشکش
وای این چه سمی بود خوندم. نقد بود یا چی؟ :)))