- آسمونی
- مجله اینترنتی
- مناسبت های روز
- 1 آذر؛ آذر جشن
1 آذر؛ آذر جشن
در گاهشماری رسمی ایران نام این ماه از نام ماه نهم گاهشماری اوستایی نو برگرفته شده است. در گاهشماری زرتشتی، نهمین روز هر برج نیز آذر نام دارد. ایزد این ماه ایزدآذر است. واژه آذر بهمعنای آتش و در اوستایی آتَر (ātar) و در پارسی میانه آتُر (ĀDUR یا ādar) است. واژه آتش (ātaš) که در پارسی میانه آتخش (ātaxš) بوده، برگرفته از این واژه است.
ایزد آذر، در اسطورههای ایرانی و زرتشتی، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزدا است. به همین دلیل، گاهی جایگاه او را در شمار امشاسپندان نیز آوردهاند. آذر، یکی از بزرگترین ایزدان دین زرتشتی است که وظیفه نگهبانی آتش را بر عهده دارد. همچنین آذر در بین دیگر اقوام آریایی نیز جایگاهی ویژه دارد.
در یسنای 36 بند اول اشاره شده است که این ایزد از جمله وسایل و اسبابی است که سبب نزدیکی مخلوقات به خداوند می شود. شایدبه همین علت است که قبله زرتشتیان نور است .
همچنین استاد پورداود در ترجمه و تفسیر جلد اول یشتها و از صفحه 504 تا 515 راجع به ارزش آذر و فرشته آن شرح جامع و مفصلی نوشته است.
مسعود سعد سلمان، شاعر پارسی گوی، در قطعههایی که برای نام ماههای ایرانی سروده، درباره «آذر ماه» میگوید:
ای ماه، رسید ماه آذر / برخیز و بده می چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن / ز آذر صنما به ماه آذر
او همچنین درباره «روز آذر» گفته است:
ای خرامنده سرو تابان ماه / روز آذر می چو آذر خواه
شادمان کن مرا به می که جهان / شادمان شد به فر دولت شاه
ایزد آذر که به زبان پهلوی آتور خوانده میشود، موکل کلیه آتشهای اهورایی جهان است و همواره مواظب است که آتش آتشکدهها خاموش نشود.
بر اساس افسانه ها و همچنین بخش هایی از اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان،این اعتقاد وجود داشت که پنج نوع آتش اهورایی در جهان وجود دارد:
- آتش بهرام، یا آذربهرامان که در آتشکدههای بهرام میسوخت.
- آتش هوفریان یا گرمایی که در تن انسان و گاو گوسفند هست.
- آتشی که در گیاهان و چوب وجود دارد که با مالش و اصطکاک بیرون میآید.
- آتش برق جهنده که از گرز ایزد تشتر «فرشته باران رحمت» پدید میآید و دیوها را هلاک میکند.
- آتشی که در گروتمان (عرش اعلی)، در مقابل اهورامزدا شعله میکشد.
آتش در آیین مزدیسنی نماد پاکی است و خاصیت اصلی آن پاک کنندگی است و از این لحاظ مورد احترام است.
آئین و مراسم جشن آذر
در گذشته، مردم در این روز در پشت بامها و یا حیاطهایشان آتش روشن میکرند و آن را شعلهور نگاه میداشتند. درون این آتشها چوبهای خوشبو و عود میانداختند تا تمام فضا بوی خوش بگیرد. آنها شعلهای از آن آتش را به خانهی خود میبردند و سعی میکردند تا آخر زمستان آن را پاسداری کنند و شعلهور نگه دارند و اینگونه به خانههایشان نور و برکت میبخشیدند.
در کنار آتش، آنها در خانه سفرههای رنگارنگی از خوراکیهای پائیزی میچیدند و تمامی اعضای خانواده دور آن گرد هم میآمدند. آنها تا پاسی از شب از خوان نعمتهای پائیزی بهرهمند میشدند و در کنار هم خوش میگذراندند و خاطراتی شیرینی میساختند.
گل مخصوص در جشن های آذر
ایرانیان قدیم از یک نوع گل خاص برای زینت دادن آتشکدهها و خانههای خود برای آذر جشن استفاده میکردند. در کتب کهنّ از این گل به نام گل آتشین یا آذرگون نام برده شده است. آنطور که نوشتهاند، آن گل به رنگ سرخ آتشین و نه چندان خوشبو است.
البته در کتب متاخرتر این نام را بر گلی زرد رنگ میگذارند. مثلا در لغتنامهی دهخدا اشاره شده است: «گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشههای سیاه دارد و خوشبوی نیست و ایرانیان دیدار آن را نیک دارند و در خانه بپراکنند.»
این نام برای گلهای سرخ رنگ، غیر از گل سرخ، به کار میرود. اما در کل، به نظر میرسد که این گل، گلی بزرگ بوده است و در دو رنگ زرد و قرمز در طبیعت یافت میشد. با توجه به شواهد و توصیفاتی که در کتب مختلف آمده است، به نظر میرسد منظور از آذرگون یا آذربون همان گل آفتابگردان است که در رنگهای زرد و سرخ و یا ترکبی از این دو در طبیعت یافت میشود.
در پایان آنچه برای امروز ما بسیار قابل توجه است، بینش انسانی ایرانیان باستان به آتش و ویژگی هایی که برای آن در نظر گرفته بودند، است. بینشی که برای هزاران سال باعث ترقی و تعالی نیاکان ما بوده است.
درست است در منابعی که از آنها یاد میشود، شاید برای آنکه قابل فهمتر باشد، این بینشها به صورت ایزد و ... درآمدهاند اما ایرانیان در طول تاریخ نشان داده اند که نگاهی ساده و انسانی به آیینهایشان داشتند و این جشنها را از همین رو گرامی میداشتند.