- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد فیلم آمستردام
نقد فیلم آمستردام
دوشنبه ٩ بهمن ١٤٠٢
انسيه نجفى
به بهانه بازگشایی باشگاه فیلم فرهنگسرای گلستان ونمایش فیلم آمستردام
روایت درام آمستردام برگرفته از قصه ای واقعی که بخشی از آن در فیلم استفاده شده است.
همه عوامل وعناصر فیلمی پر هزینه و بزرگ را بکار گرفته است اما خط داستانی شلوغ ودرهم وپیچیده ای دارد که ذهن مخاطب را خسته و گیج می کند .
درمجموع هشدار سیاسی در مورد نفوذ افراطی ها؛ نژاد پرستان .آنارشیست ها و اثری ضد فاشیستی است.
شروع با معرفی فضا ومکان وافراد اصلی در بیست دقیقه شروع سکانس افتتاحیه که معمولا در الفبای سینما مرسوم است وبه عنوان نکته مثبت از این تکنیک یاد می شود ؛
گره افکنی :قهرمانان فیلم در لحظه دیدار با ژنرال گیل دیلن بک _که می فهمند فوت شده مخاطب ابتدا فکر می کند زنده است.
پرستار مرتب تذکر می دهد «دوساعت وقت دارید»
از مشخصه های حرفه ای به گریم به یاد ماندنی و طراحی صحنه ولباس و بازیگران مطرح می توان اشاره کرد. اما شلوغی وپیچپدگی در همه سطوح مانع از دیده شدن بسیاری از محاسن آن است.
این بار از زاویه ای جزیی تر و متفاوت به فیلم نگاه کنیم:
_ جا به جایی و رفت وبرگشت روایت بطور نمونه : اول شخص وسوم شخص یا توسط هریک از بازیگران و از زاويه دید ایشان
_ روابط جفت های عاطفی و قهرمان ها وضد قهرمان ها در متن روایت ؛ به شکلی پیش می رود که مخاطب همزمان با دنبال کردن داستان معمایی ورازآلود وعجیب فیلم؛ بطور طبیعی پیگیر این روابط غیرعادی اما جذاب نیز هست و شدت وضعف و درجه عمق آنها را در ذهن بررسی می کند .
به عبارتی رابطه برت و بئاتریس و هارولد ووالری در هرمرحله که باشد؛ برای مخاطب به گونه ای در روایت فیلم تقسیم شده است که لایه پوشاننده لایه زیرین پیرنگ یا ماجرای اصلی ( داستان معمایی فیلم) برای جذابیت و پیش برنده بودن روایت اصلی است.
هربار مخاطب مسخ شده درگیر این روابط عاطفی است ناگهان با ضربه جدیدی از ماجرای اصلی ( معمای قتل ها) به هوش می آید و به یاد می آورد ماجرای مهم چیزدیگری است ! و پس ازمدتی که ذهن درگیر معما خسته و کسل شده دوباره در پیچیدگی ساده اما عجیب روابط عاشقانه مسخ می شود و این پارادوکسی جالب برای پیش بردن روایت است . ذهنی خسته و نگاهی مسخ شده مکمل هم برای قدرت ادامه و تجزیه تحلیل سوالات و گره های روایت است .
_در گیر ودار ماجراهای فرعی زیادی که در لایه رویه طرح داستانی در جریان هستند؛ ذهن مخاطب اندکی مشوش وخسته می شود .
_در مراحل مختلف گره گشایی صورت می پذیرد از جمله جایی که « والری به کاراگاهان میگه من شمارا استخدام کردم!»
_صحنه های نیمه تاریک با نورهای طبیعی از پشت پنجره های ساختمان های خاص
_رنگ های کرم .خاکستری و....بن مایه خاکی
_سقف های کوتاه با خطوط دیوارها ونرده ها
سقف های بلند در معماری های کلاسیک
_گفتگو با دکتر جراح در خصوص زندگی وعشق
درصحنه مرگ و کالبد شکافی
_دکتر برت برندسن جانبازی جنگی با چشم مصنوعی که_ بارها در فیلم از حدقه چشمش افتاد و برآن تآکید شد_ در زندگی شخصی با همسرش بئاتریس واندنهوول ؛ مشکل دارد.
_لگد مال شدن گلی که برای زنش خریده بود
در صحنه توطئه کشتن خانم قد بلند موبور
_رفتن به گذشته و جنگ : در خصوص دکتر برت و هارولد وودزمن ( وکیل وجانباز جنگی) قهرمانان داستان
_آشنایی مرد سیاه پوست و وبانوی سپید پوست ؛دیدن وجود آسیپ پذیر یکدیگر
؛ رازهای درونی شان در نگاهشان واگویی می شد و بر زبانشان چیزدیگر جاری بود.
_تعبیر زوج ها وافراد درباره عشق و روند صعود وتغییر آن
_مطرح شدن حاشیه ای نژادپرستی در حوادث فیلم
_ پلانی که مخاطب روبه دوربین واگویی درونی دارد یا حرف می زند و در پلان بعدی مخاطبین درسکوت نگاهش می کنند .
_عناصر موجود در کادر حساب شده انتخاب می شود مثل تابلوی نقاشی با عکس
_تعدد زوایای دوربین سوژه مثلاکتاب
_کادربندی وقاب بندی . عناصر موجود در قاب
_پلان وکادر دونفره در کادر مقابل وبالافاصله روبروشون دونفر دیگردر زاویه روبرو
_کادرهای حساب شده
_اصلاح کادر به همراه حرکت دوربین و دیالوگ گویی قهرمانان
_کادرهای دو _سه _تک نفره وتنوع پلانها
با زوایای دوربین ونگاه بازیگران
_زوایه نگاه ۴۵درجه بازیگران در هنگام دیالوگ گویی و زوایه دید تخت روبرو در دیالوگ های خاص
_پلان های سه نفره والری __برت _هارولد
_پلان هایی که چهار نفر صحبت می کنند _پلان عمق دارد
دونفر در بک گراند روبه دوربین ودونفر فورگراند که پشت به دوربین هستند
دوربین مخاطبی است که به ایشان می نگرد
و شخص پنجمی در عمق پلان جلو می آید
وبا عملی مثل گذاشتن کت برت روی شانه اش ماجرا را پیش می برد.
_پلان های سه نفره با زاویه نگاه ۳۵ درجه شخص سوم
کادر های این سه نفر از زوایای مختلف .
تصویر پاهایشان در حال حرکت
در نیمه پایانی فیلم در صحنه گفتگو با ژنرال
واما در پایان : کلید واژه ها و نکات خاص برای درک بهتر فیلم :
_تصویر والری و هارولد که جداگانه میگن امستردام
_کمیته پنج نفره تبریه شد
_دکتر برت تیر خورده وبحث برسر تیراندازی به ژنرال را در حالت مسخ می بیند
_برت: باهمان حالت مسخ درباره عشق وزندگی حرف میزنه ؛برای حفاظت مهربانی بابد مبارزه کرد و عشق کافی نیست
_تزریق دارو توسط تام به پرستاری که در اروپا بود ودرباره جنگ بد می گفت
_پرستار میگه: هنر وعشق دنیا را زیبا می کند
_مقابله جنگ وعشق سیاست زندگی
_صحنه توهم والری برای شلیک به صورت تام
_وقتی می گیم دوستی ابدی یعنی دوستی ابدی
_تاریخ بازم تکرار میشه
_برت :زندگی جدید وعشق جدید با ماندن
_آخرفیلم مثل افسانه تمام میشه
_برای خودتون ومردمتون آرزو کنید که مسیر درستی پیش بگیرند.
_مرده هایاد اوری می کنند که چطور زندگی کنی
_عشق حقیقی بر پایه انتخابه نه نیاز .انتخاب به نیازارحجه
_آزادی برای همه است .
(تصویر دست مرد سیاه وزن سپیددریک قاب )
_زنی که پیپ می کشه
_ هارولد :جنگیدن برای مردم وبودن کنار والری و زندگی کردن
_سه دوست: هارولد وکیل شد .برت دکترشد
والری رفت و ده سال غیب شد._ تصاویر آشنا(تکرار)دکتری که دنبال چشم مصنوعی اش می گردد و وکیل سیاه سیاه پوست
_پرستار والری صرع واختلال عصبی دارد .
_والری مجسمه هایی عجیب می سازد.
_ماجراهای مردصورت قرمز
دیالوگ : افلیج در کاخ سفید -روزولت