- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات ورزشی
- محمد علی، بوکسور شاعر!

محمد علی، بوکسور شاعر!
محمد علی جنبه های ناشناخته و کمترشناخته فراوانی داشت که برای یک بوکسور بسیار جالب به نظر می آمد. در زیر با سه نموئه از افکار، عقاید و نظرات او آشنا می شویم.
علی در کتاب زندگینامه خود درباره هدف زندگی می گوید:
هر چیزی که خداوند آفریده، قصد و هدف خاصی دارد. خورشید هم هدفی دارد. ابر و باران و درختان هم هدفی دارند. ..صرفنظر از بزرگی و کوچکی، همه به دنیا آمدیه ام تا هدف خاصی را انجام دهیم. برای همه ما مهم ترین وظیفه این است که بفهمیم چرا خدا مارا روی کره زمین آورده است. اهمیت زندگی انجام وظیفه ای است که به ما داده شده است. بشر یک وظیفه معلوم و ساده دارد که باید قبل از مردن به آن دست یابد."به وجود آوردن تغییر" اگر این هدف باشد، انرژی و روحیه انجام آن همیشه وجود خواهد داشت.
پادشاه خیابان
در میان مسابقاتی که علی برگزار کرده، مهمترین آنها کدام رقابت بوده؟ جالب است که او از یک دعوای خیابانی یاد می کند و می گوید:
وقتی برای اولین بار کرکی بیکر را دیدم او یکی از بجه های تیم فوتبال مدرسه مان را برعکس گرفته بود و تکان می داد تا تمام پولهایش بریزد. کرکی هیکل عضلانی و نگاهی دریده داشت. از من هم بزرگ تر بود. همه را می زد و کل محل از او می ترسیدند حتی خود من. به همان اندازه که قوی بود عوضی هم بود. مطمئن بودم اگر او را شکست دهم کل دنیا را شکست خواهم داد. کرکی گفته بود اگر دستش به من برسد تکه پاره ام می کند.این بود که او را به یک مسابقه در باشگاه کلمبیا دعوت کردم. در روز مسابقه تمام دوستانم از محله و دبیرستان آمده بودند. در مسابقه سعی کردم در دسترسش نباشم. تمام ضرباتش را جاخالی دادم. در طول مبارزه هم زیر چشمان کرکی را سیاه کردم و هم دماغش را خون انداخم. سرانجام او رینگ را ترک کرد. حالا من با ترسم رو به رو شده بودم و اعتماد به نفس کافی برای ادامه بوکس داشتم..
من و جو فریزر
بعدها علی برای رقیبی بزرگ مثل جو فریزر شعر هم سرود. او درباره رقیب خود چنین می گوید:
این اشعار را برای جو فریزر رقیب خود سروده ام؛ ما سالها در رینگ بوکس با هم دشمن بودیم اما جو کاری کرد که من سخت تر از آن حدی که تصور می کردم در توانم است، مبارزه کنم. او رقیبی بود که من همیشه برای مهارت هایش احترام قائل هستم.
جنگجوی خاموش
جنگجوی بزرگی بود به نام جو که ضربه سهمگینی خورده بود، ان ها او را از بالا به پایین کشیده بودند
در سراسر دنیا سفر کرده بود
راه زیادی را تا خانه پیموده بود
اراده او را هیچ مردی نداشت
قهرمان بزرگی به نام جو
کسی که سرش را بالا می گرفت
او با بهترین مردان جنگیده بود
و ثابت کرده بود قدرتش هرگز نمی میرد
مرد بزرگی به نام جو
او هرگز اجازه نداد قدرت و اراده اش سست شود
دو مردی که نبردهای بزرگی را در مقابل هم انجام داده اند
امروز برادر خونی اند
جو فریزر، جنگجویی خاموش بود
کسی که علی در سکوت تحسین می کرد
یکی بدون دیگری نمی توانست صعود کند