- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های ورزشی
- بیوگرافی جاچینتو فاکتی

بیوگرافی جاچینتو فاکتی
سال 1960 بود، جیاچنتو فاکتی 18 ساله در ردیف بازیکنان جوان اینتر بود. او از شهر ترویلیو زادگاهش به میلان آمده بود. شهریست در پنجاه کیلومتری میلان. او بزرگ بود، بلند و خیلی بلند و زیاده از حد برای فوتبال. هر گاه که سخن می رفت پاره ای از رهبران اینتر به شوخی می گفتند:
او را رها کنید. او در نظر، یکی از روزهای بلند تابستان را یادآوری می کند!
فاکتی با این مثال شناخته می شد و هرگاه که سخن از او می رفت می گفتند آیا عقیده دارید یک درازی این چنین را در فوتبال روانه کنید؟ با این وجود زنگ این دراز به صدا درآمد و آن روز هنگام مسابقه تشویقی بین جوانان بود تحت عنوان دی مارتینو. فاکتی در یکی از تیم ها بازی می کرد. هلنیو هررا تماشاگر این مسابقه بود. در پایان این مسابقه هررا به وی نزدیک شد و گفت:
به نظر من تمام امکانات لازم را برای آن که یک بک بزرگ در فوتبال مدرن شوی داری، به من اطمینان داشته باش. با چشمان بسته مرا تعقیب کن، در مدت کمی تو موجب خواهی شد تا به عقاید منتقدین بخندند.
پس از کمتر از چهار سال، فاکتی پیشگوئی های هررا را به صورت واقعیت درآورد. این پیروزی هررا بود، می گفت:
فاکتی شاید یک فوق سردار نباشد اما در مدتی دراز، آینده با اوست؛ زیرا فوتبال امروز تنها محتاج تکنیسین ها نیست، بلکه اینک فوتبال به مردان نیرومندی محتاج است که قادر باشند 90 دقیقه بازی کنند، تحت فشاری سخت و با رژیم های مخصوص که قدرت تحمل همه نوع فشار یا تغییر وضعی را داشته باشند. دراین شرایط فاکتی بی رقیب و بی مانند است. او یک مدافع بی همتاست که در دست زدن به حملات متقابل ممتاز و در تمام فوتبال ایتالیا و بی شک در تمام فوتبال دنیا بی نظیر است.
فاکتی نمونه ای بود برای پیروزی در زندگی، او به یک اصل در زندگی خود قائل بود و آن این که:
برای پیروزی در زندگی باید به چیزی عاشق بود. وقتی که برای نخستین بار در سال 1960 در اینتر بازی کردم، به شدت از شادی می گریستم. هر بار که این پیراهن را پیش از مسابقه می خواستم بپوشم یا بعد از آن می خواستم از تن به در آورم، طوری به آن دست می زدم که همگان به اشیاء مقدس دست می زدند. برای عده ای این خنده آور بود؛ اما برای من، این یکی از رموز قدرت به شمار می آمد. وقتی در یکی از مسابقات قهرمانی باشگاه ها یا جام باشگاه های اروپا بازی می کردم واقعا از ایده آل خود دفاع می کردم. از باشگاهی که از من جوانی این چنین شاد و بدون هیچ گونه نگرانی بوجود آورد؛ بدون نگرانی هایی که معمولا فوتبالیست ها در پیش داشتند.
برای فاکتی اینتر صاحب بهترین و زیباترین فوتبال تمام ایتالیا و تمام قاره اروپا محسوب می شد. پس از گذشت چهار سال، او می گفت:
من می دانم که بسیاری از بدگویان می گفتند ما نسبت به فصل 63-62 که قهرمان ایتالیا شدیم، کمی افت کرده ایم، اما به تحقیق این اشتباه بود، یک اشتباه فاحش. زیرا ما برنامه های سنگینی داشتیم. این درست که برنامه سال64 ما فشرده بود؛ اما هیچ تیمی نمی توانست آن را به درستی انجام دهد اما چه اهمیت داشت؟ ما بعد از برنامه سنگین تعادل خود را بازیافتیم و فکر می کنم در آن زمان به مرور به بهترین فرم و به حد اعلای قدرت خود رسیدیم، به قدرتی که هرگز تا آن زمان نداشته ایم. خط دفاعی ما همچنان محکم و نفوذناپذیر بود و خط حمله ما بیش از همیشه گل می زد. اینتر صاحب یک فوتبال عالی بود؛ زیرا دفاع می کرد تا بهتر حمله ور شود.
فاکتی اشتباه هم نکرده بود. او و اینتر سال 1964 را با فتح اروپا و جام بین قاره ای و سال بعد از آن را هم با قهرمانی در ایتالیا، اروپا و جام بین قاره ای به پایان رساندند.
فاکتی درباره فوتبال ایتالیا در دهه 60 نیز سخن گفت. وقتی از او سوال شد که درباره مشکلات فوتبال ایتالیا چه می گویید، با خنده ای بلند چنین پاسخ داد:
چه کسی از اشکال سخن می گوید؟ هموطنان من در آن روزها هم به فوتبال عشق می ورزیدند. همچنان در استادیوم ها پرشمار بودند و در مسابقات بزرگ جایی برای نشستن نبود. این حالات چه چیز را بیان می کرد؟
فاکتی از نظر تکنیک
او یکی از بزرگ ترین مدافعان چپ تاریخ فوتبال ایتالیا به شمار می آید، بکی که گل می زد و یکی از محبوب ترین بازیکنان ایتالیا محسوب می شد. فاکتی با 191 سانتی متر قد، در دوران اوج خود 85 کیلو وزن داشت.
در دوران قبل از فوتبال او می توانیم یادگاری هایی از دوومیدانی بیابیم. او 80 متر را در 8.8 ثانیه دوید؛ رکوردی مناسب برای یک دونده آموزشگاهی و او با این رکورد قهرمان آموزشگاه های ایالت خود شد. به گفته خودش:
من اگر در آن رشته هم کار می کردم شاید اینک یک قهرمان بودم.
او فوتبال را برگزید؛ یک شانس بزرگ برای او یا شاید هم برای فوتبال. هر آن چه کیفیت داشت از سرعت، جنبش و قدرت در فوتبال برایش بی ثمر نشدند، حتی زمانی که در فوتبال پرسابقه هم نبود، نظریات جالبی ارائه می کرد. در دوران بازی در تیم هررا می گفت:
حالا دیگر دوران پاس های کوتاه به سر رسیده است. ساق های گرد و کوتاه بی ثمرند. اینک فوتبال به عصر فوق سرعت می رود و می باید برای ابراز وجود در آن، بیش از هر چیز واقع بین بود.اینک زمانی ست که باید در هر کار واقع بین بود، واقع بین بودن یعنی بدست آوردن یک نتیجه و دفاع از آن با تمام قدرت و حمله کردن تا سرحد امکان. همچنین جلب خاطر تماشاگران که برای یک بازیکن ضروری است. بسیار دیده می شوند که تماشاگران از یک حرکت خشنود می شوند: یک توپ از میان پای حریف توسط کورسو، درخشش ریورا، جهش ناگهانی آلتافینی و همچنین حرکت آکروباتیک مدافعی که از برابر دروازه خودی تا جلوی دروازه حریف پیش رفته؛ بویژه اگر این مدافع، نفوذ خود را با یک شوت یا ضربه سر به سمت دروازه حریف تکمیل کند. این است هدفی که من برای آن کار می کنم و در این راه به کمک هررا دائما در تکمیل کیفیات خود هستم.