فرشته و شیطان در جام جهانی فوتبال ، درس هایی برای تیم های حاضر

درسهایی برای تیم های حاضر در جام جهانی/  اختصاصی آسمونی – مهدی زارعی

بابی مور: داستان فرشته و شیطان در جام جهانی فوتبال

  به گزارش آسمونی ، برای تیم هایی که می خواهند در جام جهانی حضور پیدا کنند، استفاده از تجربیات بزرگان قطعا مفید خواهد بود. بزرگانی که طعم پیروزی و شکست را در جام جهانی چشیده اند. از جمله این مردان بابی مور کاپیتان فقید انگلیس است که در جام جهانی 66 طعم قهرمانی را چشید و چهار سال بعد با تیمی بهتر، طعم شکست را. به همین بهانه دست نوشته های او را مرور می کنیم. مطالب او قطعا به کار تیم ملی ما هم در جام جهانی هم خواهد آمد....

نتیجه، حقیقت محض نیست

به گزارش آسمونی ، جام جهانی 1970 مدتهاست که به تاریخ پیوسته است. مردم خیلی زود وقایعی را که در خلال مسابقات رخ می دهد از یاد می برند و فقط نتایج به یادشان می ماند. غم ها، خوشی ها، تردیدها و بی تفاوتی های انسان ها در پشت پرده حقیقت سیاه و سفید گم می شوند... هر چند ما در دفاع از عنوان قهرمانی خود شکست خوردیم اما این مساله تنها" حقیقت محض و بی غل و غش" نیست. در آن بازیها تیم انگلستان تیمی پرطاقت و یکدست بود. حتی رقبا نیز آن را می ستودند. اما پرواضح است که داوریها در مورد هر تیم برپایه نتایج ضورت می گیرد. اما کدام نتایج؟ تنها 4 مسابقه در جام جهانی یا تمام بازیهای 7 سالی که آلف رمزی مربی ما بود؟ اگر حالت دوم باشد، ما طی این همه سال با شکست های کمی روبه رو شدیم.

تجربیاتی باورنکردنی در بوگوتا

سفری طولانی به آن سوی جهان، شش هزار کیلومتر، دوری راه و مسابقه در محیطی ناآشنا و اب و هوایی ناسازگار و عجیب. وقتی گذشته را به نظر می آوریم و اوضاع و احوال را می سنجیم و آن دشواری های مکزیک را زیر ذره بین می گذاریم، خیلی از مسایل غیرواقعی جلوه می کنند. جام جهانی مکزیک، تجربه عمر و زندگی ما بود. من شخصا خاطرات زیادی از این مسابقات دارم ، بعضی غم انگیز، برخی سرگرم کننده و برخی شادی بخش.

داستان فرشته و شیطان

دلتنگی و غربت بیشتر به چشم می خورد اما با هم بودن تا حدود زیادی از سنگینی بارهای خسته کننده می کاهد. سرآلف رمزی مربی تیم بیش از همه در تلاش بود تا محیطی مناسب برای اعضای تیم به وجود آورد. در سوی دیگر من افتخار و امتیاز کاپیتانی را دارا بودم. تیم ما یک گروه با استعداد بود. شما هیچ وقت نخواهید توانست گروهی بهتر از تیم ما در سفر به مکزیک پیدا کنید و به نظر من تیم انگلستان لایق رسیدن به جمع چهار تیم بود. به یاد دارم که گروهی از مردم مکزیک پیش ما می آمدند و از رفتار غیر ورزشی و ناراحت کننده برخی از هموطنانشان معذرت می خواستند. آنان به ما می گفتند: طرفداران فوتبال مکزیک احتیاج به یک فرشته و یک شیطان دارند. بدبختانه تیم ملی انگلیس به عنوان شیطان انتخاب شده است.

فواید تماشاگران حریف برای ما

شاید این مساله تا حدی وضعی را که ما با آن مواجه شدیم توجیه کند. اما ما در خیلی از مواقع با ادب و تواضع مردم هم روبرو می شدیم و دوستان زیادی هم به دست آوردیم. در زمین بازی هم سرو صدا و طعنه و استهزای هواداران روی بازیکنان ما اثری نداشت و سبب می شد که دقت کنیم تا بهتر نمایش دهیم. به هر حال محیط زمین با محیط خانه انسان تفاوت دارد و این زمین با برد و باخت انس گرفته است.

غیرممکنی که محقق شد

پس از این که ما گل دوم را به آلمانی ها زدیم، من مطمئن شدم که برنده بازی هستیم و شکست تیم ملی انگلیس غیر قابل تصور بود. اصولا قابل پیش بینی نبود که برتری خود را از دست بدهیم. ولی غیرممکن، ممکن شد. اتفاق، اتفاق افتاد در حالی که هیچ تیمی ثابت نکرد که بر ما برتری دارد و می تواند ما را از پای درآورد.

باخت در عین برتری

  برای ما این غیرقابل تصور بود که از احساس برنده شده چشم بپوشیم و از دست تقدیر و سرنوشت فرار کنیم. آنان که در لئون حضور داشتند همه متاسف بودند از این که تیم ملی انگلستان با آن شرایط برتر در مسابقه با آلمان ناکام شود. طرح ها و برنامه ریزی ها، مهارت و سعی و کوشش در مقایسه با بوالهوسی های فوتبال که غیرقابل پیش بینی است، در حساب نمی گنجد. هر وقت که یاد آن 120 دقیقه می افتم، نزدیک است دیوانه شوم. چرا؟....چرا ما باختیم؟... و کسی به من جواب قانع کننده ای نمی دهد. برای مردم خیلی ساده است که بعد از بازی به قضاوت بنشینند و انتقاد کنند.

مسایلی مهم تر از گرمای هوا

  گرما و ارتفاع چه اثری روی مسابقات جام گذاشت؟ با وجود تمام انتقاداتی که می شد، در این مسابقات گلهای بیشتری نسبت به دوره قبل رقابت ها به ثمر رسید. بسیاری از بازیکنان با مساله خستگی روبه رو نمی شدند اما گرما همه را آزار می داد. کسانی که زیر آفتاب سوزان می نشستند و حرکتی نمی کردند تصور داشتند که شرایط خیلی بدتر و دشوارتری درون میدان برای بازیکنانی وجود دارد که بازی می کنند. اما برعکس، وقتی شما در میدان مسابقه سرگرم رقابت با رقیب خود هستید، مسایل دیگری وجود دارند که فکر شما بیشتر به آنها معطوف است تا آب و هوا.

بالا و پایین رفتن وزن بدن و اثرات آن

  ما طی دو هفته چهار بازی دشوار انجام دادیم. بازیکنان در حین رقابت ها مقدار زیادی از وزن خود را از دست می دادند. طبیعی هم بود زیرا گرما میزان عرق کردن را بالا می برد. در همان حال بازیکنان ناچار بودند آب رفته را با نوشیدنی ها جبران کنند که این مساله وزن بدن را برمی گرداند ولی خنثی کننده ضعف موجود در بدن نیست. در هنگام برگزاری فینال بین برزیل و ایتالیا، ما حذف شده بودیم و به همین خاطر بازیکنان همگی به انگلیس بازگشته بودند اما من در مکزیک ماندم تا بازیهای بعدی را ببینم. جایی که پله جادوگر فوتبال در آخرین جام جهانی اش خوب بازی کرد و با همقطاران خود، جام جهانی را فتح کرد.

دیدارهای خاطره انگیز جام های جهانی را اینجا بخوانید.

منبع: اختصاصی آسمونی