
سریال ترکیه ای اکیا
یکی از پر طرفدار ترین سریال های ترکی مشهور کشور ترکیه سریال اکیا می باشد که از شبکه جم در حال پخش می باشد. و شما می توانید خلاصه داستان و بازیگران سریال اکیا را در این مقاله از آسمونی مطالعه نمایید.
اکیا Kara Sevda سریال درام ترکیه ای است که از سایت فیلم imdb امتیاز 7.6 از 10 را دریافت کرده است که نشانگر آن است که این فیلم هم آنچنان چنگی به دل نمیزند .
سریال اکیا که نام اصلی آن سریال عشق بی پایان است و نام انگلیسی این فیلم Endless Love می باشد قرار است تا مدتی دیگر از شبکه جم پخش گردد .
در سریال عشق بی پایان نام نیهان به اکیا تغییر پیدا کرده است که همین باعث تغییر نام فیلم عشق بی پایان به اکیا شده است .
بازیگران سریال اکیا از مطرح ترین بازیگران سریال های ترکیه ای است که از شبکه های ماهواره ای پخش میگردد که دو بازیگر اصلی این فیلم شهرت بسیار دارند .
بازیگر نقش اصلی عشق بی پایان را نسلیهان اتاگول در نقش نیهان بازی میکند که البته در فیلم اکیا با نام اُکیا معرفی میشود .
نقش مقابل نیها یا اکیا را بوراک اوزجویت نقش آفرینی میکند که پیگیران فیلم های ترکیه ای با این بازیگر آشنایی دارند .
نسلیهان اتاگول Neslihan Atagül متولد 20 آگوست 1992 در ترکیه است که هم اکنون 24 ساله است و جوان و کم نام و نشان است .
بوراک اوزجویت Burak Özçivit متولد 24 دسامبر 1984 در استانبول ترکیه است که هم اکنون 31 ساله است و بسیار دیده شده است .
بوراک اوزجویت در فیلم های چکاوک و حریم سلطان به شدت دیده شده و بازی های چشم این بازیگر از ویژگی های قدرتمند وی می باشد .
بوراک اوزجویت در سریال عشق بی پایان یا اُکیا در نقش کمال نقش آفرینی میکند که زوج خوبی را نسلیهان اتاگول ایجاد کرده اند .
سریال عشق بی پایان در سال 2016 به عنوان پرحس ترین سریال ترکیه انتخاب شد .
قسمت آخر سریال اکیا نیز در صورت بدست آمدن در همین مطب قرار داده میشود اما سعی میشود که آخرین قسمت سریال عشق بی پایان را زود قرار ندیم .
کمال پسری جوان است که در محلهای فقیرنشین زندگی میکند.پدر او (حسین) آرایشگر است و مادرش (فهیمه) دوست دارد که کمال با برادر بزرگترش به نام تارک و خواهر کوچکش به نام زینب به خوبی و خوشی کنارهم باشند. نیهان هم دختری است که در نقطهای دیگر از شهر در خانوادهای پولدار زندگی میکند و برادر دوقلویی به نام اوزان دارد. نیهان، پدرش (اوندر) را خیلی دوست دارد و مادری خودخواه به نام ویلدان دارد.ویلدان میخواهد که نیهان با پسری به نام امیر ازدواج کند ولی نیهان او را دوست ندارد. کمال و نیهان اولین بار یکدیگر را در اتوبوس میبینند و نیهان که طراح است، صورت کمال را نقاشی میکند. یک ماه بعد، روز تولد نیهان، کمال و دوستش (صالح) در یک مرکز خرید، آن نقاشی را میبینند. نیهان هم برای تولدش مهمانی گرفته و دوستانش را دعوت کرده است. دوست صمیمی او (یاسمین) و همینطور امیر هم در آن مهمانی هستند. امیر در مهمانی با یک مرد که در حال رقصیدن با نیهان است دعوا میکند.نیهان هم عصبانی شده و از آنجا بیرون میرود و به سمت قایقش میرود. با عصبانیت میخواهد قایق را راه بیاندازد که ناگهان پایش به طناب گیر میکند و داخل آب میافتد. در حال غرق شدن است که بلافاصله کمال او را نجات میدهد. از این لحظه رابطه آن دو شروع میشود. یک روز امیر نقشهای میکشد تا به نظر برسد اوزان دختری را کشته است. برای لو ندادن او به پلیس هم نیهان مجبور به ازدواج با او میشود.