
« داعش» برای مقابله با ایران از سوریه شروع کرد
1394/10/11
به گزارش آسمونی نقل از قدس .علی مرادخانی: سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع دولتمردان و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در روز میلاد رسول خاتم(ص)حاوی نکات ارزنده ای بود که مهمترین آن حول محور وحدت بین فرق مختلف اسلامی بیان شد. اهمیت این موضوع با توجه به بروز و ظهور جریان های تکفیری بیش از پیش بر همگان روشن است. «داعش» پدیده ای که دیگر تنها قتل عام شیعیان را در دستور کار ندارد و همه مسلمانان را مورد ستم خود قرار داده است.آیا داعش یک جریان زودگذر اعتقادی است؟ آیا تکفیریها لزوماً بر پایه احساسات دست به اعمال امروزه خود میزنند؟ آیا غروب داعش نزدیک است؟ اساساً یکی از مهمترین وجوهی که باید درباره جریان تکفیری مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان هم به پرسشهای فوق پاسخ داد و هم به تحلیل درست تری در این خصوص دست یافت، علل اعتقادی و فرهنگی است که به شکلگیری این پدیده منجر شده و امروز باعث جذب جوانان از نقاط مختلف و با فرهنگهای متفاوت از سطح دنیا میشود. به این بهانه با حجت الاسلام والمسلمین دکترمهدی فرمانیان، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب و پژوهشگر حوزه ادیان و فرقههای اسلامی گفتوگو کرده ایم که از نظرتان میگذرد:
امروز شاهد این هستیم که عدهای از جوانان اروپا و آمریکا هم به جریانات تکفیری میپیوندند؛ چرا چنین واقعهای اتفاق میافتد؟
زمانی که جمال عبدالناصر و چند تن از زعمای اسلامی به سمت دیدگاههای سوسیالیستی گرایش پیدا کردند، آمریکا که دید، منافعش در میان مسلمانان به خطر افتاده، با همکاری عربستان و شاه ایران سازمان کنفرانس اسلامی را تشکیل داد. سازمانی که بخش عمدهای از آن در دست عربستان بود و بعد از انقلاب هم بیش از قبل به تصاحب عربستان در آمد. اینجا بود که آمریکا و اروپا برای اینکه مسلمانان با دیدگاه چپ سوسیالیست فرصت تبلیغ نیابند، به مسلمانان سعودی وهابی اجازه دادند که در اروپا و آمریکا براحتی مسجد بسازند و تبلیغ وهابیت کنند. اینکه میبینید، برخی از جوانان اروپایی و آمریکایی به گروههای تندروی اسلامی میپیوندند، حاصل همان تبلیغاتی است که مدت هاست وهابیت در غرب انجام میدهد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آمریکا برای اینکه تفکر انقلاب اسلامی نتواند، جایی در میان مسلمانان و حتی اروپاییها بیابد، باز هم بیش از قبل به وهابیت اجازه تبلیغ داد تا مبادا تفکر شیعی انقلاب اسلامی شایع شود و امروز میبینیم که همان جوانها منتقد عربستان شدهاند و به عضویت داعش در آمدهاند. در واقع پیدایش داعش حاصل همان مدارس و مساجدی است که آزادانه در اروپا و آمریکا ساخته شد و تبلیغ وهابیت کرد. در واقع همان جوانها امروز گمان میکنند که حتی عربستان هم حکومت سکولار و کافر است. از این رو با یک ارتباط کوچک جذب القاعده و داعش و... میشوند و یقین بدانید که این اتفاق و تربیت این چنینی جوانان بلای خانمان سوزی برای غرب و عربستان خواهد شد و در آیندهای نزدیک بشدت غرب و خود عربستان را وارد بحران خواهد کرد.یکی دیگر از نکاتی که در این فضا اهمیت دارد، قدرت یافتن شیعیان است. آنها میبینند که شیعه با اینکه در اقلیت محض است، با اتحاد، توانسته حکومت شیعی تشکیل دهد و قدرت یابد؛ ولی عامه مسلمانان به خاطر کافر بودن حکامشان هنوز نتوانستهاند چنین حکومتی تشکیل دهند. چنین جوانانی طبیعی است که حالا درگیریهای عراق و سوریه را بهترین فرصت جولان و تشکیل خلافت میبینند و با تمام وجود به این جنگ گسیل میشوند.
وجود جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومت اسلامی نمیتواند، یک سوپاپ اطمینان برای جوانان شیعه به حساب بیاید؟
قطعاً همین طور است. شما ببینید، در کشور ما هم پیش از انقلاب چنین رفتارهای مسلحانهای انجام میگرفت که حضرت امام(ره) با آنها مخالفت میکردند.
بعضی هدف نهایی داعش را نابودی حزب الله لبنان قلمداد میکنند، برخی نیز نابودی دولت سوریه و محور مقاومت. برخی نیز معتقدند نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده. به نظر شما هدف اصلی این جریانات چیست؟
شک نکنید که هدف اصلی آنها جمهوری اسلامی است، اما آنها معتقدند برای مقابله با نظام ایران اول باید قدرت و هیمنهای برای خودشان دست و پا کنند و این هیمنه با شکست دادن بشار اسد به وجود میآید تا بعد از آن که حکومت آنجا را به دست گرفتند، تجدید قوا کنند و با تمام توان به سمت ایران روانه شوند.لذا به اذعان خودشان هدف اصلیشان شیعه است و اقتدار شیعیان هم به ایران اسلامی است. پس بزرگترین دشمنشان هم جمهوری اسلامی است. اما الآن زورشان نمیرسد و برای همین رفتهاند سراغ سایر اعضای محور مقاومت که اگر بتوانند، از سد آنها عبور کنند، بعد نوبت ایران است.
امروز میبینیم که جوانان شیعه از کشورهای مختلف نظیر افغانستان پاکستان و ایران و... وارد جنگ با تکفیریها شدهاند و همه حول محور واحدی جمع شدهاند. به نظرتان این موضوع باعث همگرایی و همدلی بیشتر شیعیان در دورترین نقاط دنیا نمیشود؟
- بعد از آنکه جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب از دولت بشار اسد صراحتاً حمایت کردند تمام وجوه شیعیان و محبین امیرالمومنین(ع) به طرز شگرفی با هم احساس همدلی کردهاند. به عنوان مثال دوستان شیعه اسماعیلی که گفته می شد گوشهگیر هستند و کاری به بقیه ندارند بعد از حمایت ایران از سوریه، بشدت نسبت به شیعیان و ایرانیان احساس همدلی و همگرایی پیدا کردهاند و این احساس نزدیکی را بوضوح میشود در حج یا زیارت عتبات عالیات مشاهده کرد. یا حتی علویان ترکیه که صدها سال تحت فشار امپراتوری عثمانی بودند و الآن هم اردوغان دوباره دارد در همان مسیر قدم بر میدارد، بعد از جنگ سوریه یک احساس همدلی و نزدیکی با شیعیان میکنند و حتی همین که از تمام ملتهای شیعه در سوریه شهید میشوند، بازهم سند دیگری است برای افزایش همدلی و همگرایی شقوق مختلف شیعیان. الآن حوثیها و زیدیان یمن هم کاملاً فهمیدهاند که تنها عامل حمایتی آنها شیعیان و همدلی میان شیعیان است.در واقع امروز محور وفاق، وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) شده است و بلکه فراتر از آن، حفظ جان و کیان مسلمانان در وهله اول اهمیت قرار گرفته است. در همین جنگ یمن با یکی از زیدیان مصاحبه کرده بودند و از او پرسیده بودند که مشکل شما چیست؟ آن رزمنده هم پاسخ داده بود مشکل ما «یاسر الحبیب» است.چرا که گفتهها و رفتارهای او با عقاید ما کنار هم گذاشته میشود و یکسان تلقی میشود. حالا یاسر الحبیب کیست؟ از اقوام سید صادق شیرازی که در لندن حسینیه و شبکه ماهوارهای تأسیس کرده و به تمام غیر شیعیان فحاشی میکند و به خلفا توهین میکند. همان کسی که رهبر انقلاب از او به عنوان تشیع انگلیسی نام بردهاند. حالا ببینید آن رزمنده یمنی میگوید بزرگترین مشکل ما این است که، آن آدم تندروی افراطی را با من یمنی یکی میکنند و میگویند شما مشابه هم هستید.
البته این را نباید به این معنا دانست که تمام شیعیان و علویان قرار است همین الان شیعه اثنی عشری بشوند و به همین سرعت به این سمت هدایت شوند. درست است؟
بله حتماً. گاهی اوقات ما حرفهایی را میشنویم که برای نظام هزینه زا میشود. از این رو، سخن گفتن در این زمینه نادرست است و جز هزینه زایی برای نظام تأثیر دیگری ندارد. ما در این دوره زمانی بسیار باید مواظب باشیم که توهین یا رفتار تندی با هر یک از دوستانمان نکنیم.
دورنمای اتفاقات اخیر منطقه را چه میبینید؟
ببینید آنچه محرز است، این است که اراده قدرتهای جهانی و کشورهایی مانند عربستان و ترکیه این است که داعش فعلاً وجود داشته باشد و برای نظام جمهوری اسلامی ایران هزینه زایی بکند تا به نوعی حواسها پرت شود و ما از اهداف اصلی خود غافل شویم. در حالی که نه داعش و نه هیچ یک از اینها دشمنان اصلی ما نیستند و ما افقهای بلندتری داریم.
شاید برای همین بود که رهبر انقلاب در سخنرانی خود در حرم امام(ره) بر حمایت قاطع ایران از فلسطین تأکید کردند؟
- قطعاً همین طور است. آنچه امروز میبینیم، سوءاستفاده استکبار از عدهای جوانان جاهل متدین است که به خیال خود میخواهند به بهشت بروند و این سوء استفاده همچنان ادامه دارد، اما اگر در میان اهل تسنن یک حکومت معتدل به وجود بیاید، طبعاً نگاهها به سمت داعش کم شود اما وقتی که کسی مثل محمد مرسی به دلیل سوء تدبیر خودش شکست میخورد، آن جوان جاهل به این نتیجه میرسد که تنها راه نجات، جهاد و شمشیر است و باید در داعش حضور یابد.ببینید هر چه امثال محمد مرسی و راشد الغنوشی و اینها شکست بخورند، هر چه که آمریکا در منطقه حضور پررنگتری پیدا کند، نتیجه آن بیشتر شدن این قبیل تفکر است. از این رو، میبینید در مصر دوران مبارک چقدر تعداد بمبگذاری و نا آرامی کم بود، اما بعد از شکست مرسی روزی نیست که مصر رنگ آرامش به خود دیده باشد و این نتیجه همین دیدگاه و اقدام استراتژیک است و تا یک حکومت حداقلی برای اینها به وجود نیاید، به نظر نمیرسد که حضورشان کمرنگ شود.