کد مطلب:
38598
2 نظر
درج نظر
زمان مطالعه: 3 دقیقه

خودزنی فوتبال ایران قبل از مسابقات بزرگ ( بخش سوم ) ؛ دردسر های برانکو
تمام بلاهایی که بر سر برانکو آورده شد!
خودزنی فوتبال ایران قبل از مسابقات بزرگ ( بخش سوم ) / اختصاصی آسمونی -...
زمان مطالعه: 3 دقیقه
تمام بلاهایی که بر سر برانکو آورده شد!
خودزنی فوتبال ایران قبل از مسابقات بزرگ ( بخش سوم ) / اختصاصی آسمونی - مهدی زارعی

این روزها بسیاری علیه کارلوس کی روش موضع گرفته اند و در همه چیز ، حق را به مخالفان کی روش می دهند . حتی وقتی کی روش و برانکو با هم اختلاف پیدا می کند ، همه بدون استثنا حق را به برانکو می دهند . اما این از بدبختی های جامعه ای است که از تاریخ درس نمی گیرد و فراموش کرده که 12 سال پیش برانکو مربی تیم ملی بود و چه بلایی به سر این مربی آورده شد ؛ مردی باشخصیت که به تمام افتخارات ممکن با فوتبال ایران رسید اما در آستانه جام جهانی همه نوع انگ به او زده شد ، حتی انگ ترسو بودن !

پیش از جام جهانی 2006 همه به موفقیت های تیم ملی عادت کرده بودند . قهرمانی بازیهای آسیایی 2002 با تیم امید توسط برانکو، قهرمانی جام بین قاره ای در سال 2003 به محض بازگشت برانکو و البته عنوان سوم جام ملت های آسیا 2004 و صعودی بسیار آسان به جام جهانی در سال 2005 نتایجی رویایی بودند که تحت هدایت برانکو کسب شد . اما هرچه این موفقیت های بیشتر می شد ، انتقادات از برانکو بیشتر و بیشتر می شد به طوری که همه به این توهم رفتند که ایران با هر کسی می تواند صاحب موفقیت شود !
امیر قلعه نویی در آن زمان جوان بود و یک مربی تازه کار و کم تجربه . شاید به همین خاطر بود که با صراحت گفت : اگر تیم ملی ایران با 3 مدافع بازی کند و علی دایی هم از ترکیب اصلی تیم ملی حذف شود ، ایران می تواند هر حریفی را شکست دهد !
مجید جلالی هم نامه ای برای محمود احمدی نژاد نوشت و گفت : چرا یک مربی ایرانی نباید تیم ملی را در جام جهانی رهبری کند ؟
بدتر از همه این ها وعده هایی بود که توسط مسوولان داده می شد . محمد علی آبادی تازه رییس سازمان تربیت بدنی شده بود و به صراحت گفت : ایران در جام جهانی آنگولا و مکزیک را شکست می دهد و با تساوی با پرتغال ، با 7 امتیاز راهی دور دوم می شود . همین صحبت های نسنجیده بود که انتظار مردم را بالا برد . مردمی که عموما عادت دارند بدون هیچ دلیل و منطقی به پیروزی و موفقیت فکر کنند و ضعف ها را نادیده بگیرند . مردمی که باختها را به حساب بدشانسی بدانند و ناداوری و نه برتری سایر رقبا .
تیم ملی ایران پیش از بازیهای جام جهانی 2006 درصدد حضور در سوییس بود تا بازیکنان در کمپ اشپیتز به اوج آمادگی روحی و جسمی برسند . اما ایران پس از صعود به جام جهانی با بزرگ ترین مشکلات داخلی دست و پنجه نرم می کرد ... در حالی که کمتر از سه ماه به رقابت های جام جهانی مانده بود ، روزنامه خبر ورزشی در ویژه نامه عید نوروز خود نوشت : بسیاری از بازیکنان حتی علاقه ای ندارند که در کنار برخی از هم تیمی های خود عکس بیندازند !
روزنامه بد هم نمی گفت اما همه رسانه ها در این میان ، به سهم خود انتظارات را بالا می بردند و جامعه را از منطق دور می کردند . رسانه ها چنان انتقادات مرگباری از بازیکنانی چون ابراهیم میرزاپور ، محمد نصرتی ، علی دایی و ... به راه انداخته بودند که قبل از جام جهانی دیگر روحیه ای برای برخی ملی پوشان نمانده بود . انتقادات هم فراوان بود و مثلا علی پروین می گفت : اگر کریم باقری ، شیث رضایی و چند پرسپولیسی دیگر به تیم ملی دعوت نشوند ، جنایت است !
با این حال، این ها تنها مشکل ایران قبل از جام جهانی نبود . برای تیمی که راحت تر از همیشه و زودتر از همه تیم های جام، به مرحله نهایی صعود کرده بود ، یک سال بدون بازی تدارکاتی مناسب سپری شد . حتی در هنگامی که تیم ملی آماده حضور در کمپ اشپیتز می شد ، باشگاه صباباتری حاضر نشد دایی ، گل محمدی و بختیاری زاده ملی پوشان خود را در اختیار تیم ملی قرار دهد ؛ با این توجیه که به این بازیکنان در رقابت های گروهی لیگ قهرمانان آسیا نیاز دارد . علاوه بر این نفرات ، به دلیل حضور چند تن از بازیکنان کلیدی ایران در لیگ های اروپایی ، تیم ملی با نیمی از نفرات خود راهی کمپ شد . برانکو از سوییس لیست نفرات اعزامی به جام جهانی را اعلام کرد و تیم ضعیف تر از همیشه راهی جام جهانی شد .

نتیجه چه شد ؟
وقتی ایران در جام جهانی شکست خورد ، مسوولان گفتند که برانکو باید به ایران بیاید و از ملت ایران عذرخواهی کند . بعد هم اختیار کار به همان منتقدان اصلی برانکو داده شد . اما ایران بدون برانکو هرگز به موفقیت دست نیافت . دورانی طولانی و مملو از شکست آغاز شد که در آن ، ایران نه به جام جهانی رسید و نه در بین چهار تیم برتر آسیا جای گرفت !اختصاصی آسمونی